دفترچه

نسخه‌ی کامل: فرهنگ و اخلاق نیک ایرانیان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
iranbanoo نوشته: خوب اگر اختیاری بود که دیگر سنت نبود!
اما میتوانید مانند من سنت شکنی کنید و قید محبوب بودن را بزنید....
نه سنت های اختیاری هم داریم مثل جشن های سنتی خیابانی:)
من قید محبوب بودن رو قبل از رد شدن از سنت ها زدم:))
undead_knight نوشته: نه سنت های اختیاری هم داریم مثل جشن های سنتی خیابانی:)
من قید محبوب بودن رو قبل از رد شدن از سنت ها زدم:))

فرآیند شکل گیری سنت ها یک فرآیند طولانی و حاصل برهم کنش اجتماعی است. تبعیت از هیچ سنتی اجباری نیست. نهایت امر این است که فردی را که سنت ها را زیر پا گذاشته به عنوان هنجار شکن می نامند. ولی اگر سنتی نامطلوب است فرآیند تغییر آن نیز مانند فرآیند شکل گیری اش یک روند طولانی و حاصل برهم کنش اجتاعی خواهد بود.
mohamadreza58 نوشته: فرآیند شکل گیری سنت ها یک فرآیند طولانی و حاصل برهم کنش اجتماعی است. تبعیت از هیچ سنتی اجباری نیست. نهایت امر این است که فردی را که سنت ها را زیر پا گذاشته به عنوان هنجار شکن می نامند. ولی اگر سنتی نامطلوب است فرآیند تغییر آن نیز مانند فرآیند شکل گیری اش یک روند طولانی و حاصل برهم کنش اجتاعی خواهد بود.
اتفاقا اجباری هست:)
بعضی سنت ها مثل قربانی کردن کاملا اجباری هستند بعضی دیگه با استفاده از اهرم فشار اجتماعی تا حدی اجباری هستند(مثلا دید و بازدید) و بعضی دیگه به هیچ وجه اجباری نیستند مثل جشن های خیابانی:)
undead_knight نوشته: اتفاقا اجباری هست:)
بعضی سنت ها مثل قربانی کردن کاملا اجباری هستند بعضی دیگه با استفاده از اهرم فشار اجتماعی تا حدی اجباری هستند(مثلا دید و بازدید) و بعضی دیگه به هیچ وجه اجباری نیستند مثل جشن های خیابانی:)

هیچ چیز برای انسان اجباری نیست. تنها مسئله این است که انجام هر کاری هزینه هایی دارد که اگر این هزینه ها را بپذیرید می توانید آن کار را انجام (ن)دهید.
mohamadreza58 نوشته: هیچ چیز برای انسان اجباری نیست. تنها مسئله این است که انجام هر کاری هزینه هایی دارد که اگر این هزینه ها را بپذیرید می توانید آن کار را انجام (ن)دهید.
این هم از اون تعریف هایی هست که اجبار رو به قول راسل عزیز بی معنا میکنه:)
ااگر با سرنیزه بالای سر ما بودند نمیتونیم بگیم اجباری درکار نیست:)
undead_knight نوشته: این هم از اون تعریف هایی هست که اجبار رو به قول راسل عزیز بی معنا میکنه:)
ااگر با سرنیزه بالای سر ما بودند نمیتونیم بگیک اجباری درکار نیست:)

دقیقا همینطور است. طبق این تعریف اجباری وجود ندارد. اگر با سرنیزه بالای سر انسان باشند مختار است هر کاری انجام دهد. منتها هزینه آن می تواند نوش جان کردن سرنیزه باشد. :)
mohamadreza58 نوشته: دقیقا همینطور است. طبق این تعریف اجباری وجود ندارد. اگر با سرنیزه بالای سر انسان باشند مختار است هر کاری انجام دهد. منتها هزینه آن می تواند نوش جان کردن سرنیزه باشد. :)
خب پس اجبار واژه نادرستی هست ازنطر شما:)
اختیار و اراده چطور تعریف میکنید؟
undead_knight نوشته: اختیار و اراده چطور تعریف میکنید؟

خب هر کدام تعریف مجزایی دارند. در عین حال بسیار به هم نزدیک هستند.
اختیار را می توان داشتن حق انتخاب کردن تعریف کرد.
اراده را باید توان انتخاب کردن تعریف کنیم.
mohamadreza58 نوشته: فرآیند شکل گیری سنت ها یک فرآیند طولانی و حاصل برهم کنش اجتماعی است. تبعیت از هیچ سنتی اجباری نیست. نهایت امر این است که فردی را که سنت ها را زیر پا گذاشته به عنوان هنجار شکن می نامند. ولی اگر سنتی نامطلوب است فرآیند تغییر آن نیز مانند فرآیند شکل گیری اش یک روند طولانی و حاصل برهم کنش اجتاعی خواهد بود.

undead_knight نوشته: اتفاقا اجباری هست:)
بعضی سنت ها مثل قربانی کردن کاملا اجباری هستند بعضی دیگه با استفاده از اهرم فشار اجتماعی تا حدی اجباری هستند(مثلا دید و بازدید) و بعضی دیگه به هیچ وجه اجباری نیستند مثل جشن های خیابانی:)

نوروز را برای ایرانِ فردا باید به خیابان‌ها بیاوریم و این رسم بیخود «عید دیدنی» را برچینیم.

هنبازِش (شرکت جُستن) در آیین‌ها باید دلبخواه باشند تا هر کس با انجامشان به احساسِ دلبستگی خود با هم‌میهنان و نزدیکشان بیافزاید, اگرنه که بدرد نمیخورند.
mohamadreza58 نوشته: خب هر کدام تعریف مجزایی دارند. در عین حال بسیار به هم نزدیک هستند.
اختیار را می توان داشتن حق انتخاب کردن تعریف کرد.
اراده را باید توان انتخاب کردن تعریف کنیم.
آزادی سیاسی-اجتماعی با جبر و اختیار فلسفی فرق دارد.به قول معروف این مثل همان داشتن آزادی بیان و نداشتن آزادی پس از بیان میشود ،یا بقول ویتو کرلئونه پیشنهادهایی که داده میشود و نمیشود ردشان کرد 21
صفحات: 1 2 3 4 5