دفترچه

نسخه‌ی کامل: می توان عاشق یک روسپی شد؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13
yasy نوشته: من فكر میكنم این تفاوت دید آقایان و خانم ها به سكس یك جور هایی تحمیل شده توسط جامعه عرف خانواده و آقایان!
شاید فكرم اشتباه باشه ولی من چون رو مقاله ای كا كردم در مورد روش وازكتومی واسه آمار گیری مجبور به انجام یك سری آزمایشات شدم و این آزمایش ها باعث شد یك مقداری با خیلی از دختر ها و خانم های دوروبرم صحبت كنم و این احساس بهم دست داد كه این تنوع طلبی در خیلی از خانم ها است ولی نهفته است چون جامعه دید مثبتی به آن ندارد نه كه به آقایان داشته باشد بیشتر منظورم خانم ها و آقایان مجرد است چون بالاخره ازدواج باعث یك تعهد احساسی میشود كه بهتر است تا وقتی این تنوع طلبی ها است ازدواجی صورت نگیرد
البته این ربطی به روسپیگری ندارد!

نه همان اشتباه میکنید یاسی جان، دخترها هرچند راهبرد دوگانه دارند، ولی با هر کسی که رسید نمیخواهند بخواهند.

پسرها بی چون و چرا با هر دختری - اگر براستی زشت نبود - با خوشنودی هر چه بیشتر میخوابند.
Alice نوشته: این جُستار اندکی زن ستیزانه ست !

بانوان گرامی به واررون این فرهشت نیز پاسخ دهند :

آیا می توان عاشق مردی شد که با n زن همخواب بوده است ؟

در یک دید کلان می شود ولی ؛

به نگر من : هرگز !



زن ستیزی ناخواسته که میگویند همین است، چون شما در ذهنتان روسپی را دختر دیده‌اید، هنگامیکه روسپی‌ میتواند هم پسر باشد هم دختر!
Russell نوشته: چه در داخل فروم و چه در خارج فروم درستترش اینست که همه چیز از فرگشت ناشی شده است !!
در مواردی مانند سکس و جنسیت میشود گفت روانشناسی ،روانشناسی فرگشتی در توضیح چنین پدیده هایی یکه تاز است، البته تازه در آغاز راه است و بیشتر از اینها هم از آن خواهید شنید.
ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.
Mehrbod نوشته: زن ستیزی ناخواسته که میگویند همین است، چون شما در ذهنتان روسپی را دختر دیده‌اید، هنگامیکه روسپی‌ میتواند هم پسر باشد هم دختر!

من خودم به همه ی زن ستیزی های نهانی هُشیارم دوست من ؛ نیازی نیست به
من گوشزد کنید ! چون بانوان ما این نکته ی ریز که آماج آغازنده ی جُستار از روسپی
، زن بدکاره بود را درنیافته بودند ؛ من نیز برنتاویدمــــ... !


Mehrbod نوشته: نه همان اشتباه میکنید یاسی جان، دخترها هرچند راهبرد دوگانه دارند، ولی با هر کسی که رسید نمیخواهند بخواهند.

پسرها بی چون و چرا با هر دختری - اگر براستی زشت نبود - با خوشنودی هر چه بیشتر میخوابند.

کارساز فرگشتیک این ماجرا که چرا بانوان با هرکسی نمی خوابند روشن است !
ولی این هم که پسرها بی چون و چرا با هر دُختری که رسید ( و خوشروی بود ) ؛
آن هم با خشنودی هرچه بیشتر می خوابند کمی تا اندکی به نگرم درست نمی نماید* !
* سروران این را می هایید ؟ (تایید می کنید ! )
iranbanoo نوشته: ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.
علتش تولید مثل موفقتر بوده.در قبلتر این مطلب را جای دیگر بحث کرده بودیم یادم نیست دقیقا کجا بود.اینکه گرایش مردان هم در تعداد سکس و هم تنوع شریک جنسی بیشتر است اساسا حرفی در آن نیست نمیدانم این سخن را شما از کجا میگویید،اساسا زمان فرگشت انسان به نسبت شهرنشینی و فرهنگ و اینها بسیار طولانیتر است و که قابل قیاس نیست و حتی در پس از پیدایش فرهنگ هم فرگشت ادامه دارد،در مورد گرایش جنسی هم اتفاقا بعلت اینکه شدیدا غریزیست مسائل زیستی در آن پر رنگتر میشود نه برعکس.مثلا چطور میشود با فرهنگ کسی را متقاعد کرد که گرایش جنسی کلا ندارد؟
اساس این مساله هزینه نامتقارن زن و مرد در بارداریست.در عموزاده های نزدیک ما مثلا شامپانزه ها هم اثر این مساله مشاهده میشود.اساسا تکهمسری در تاریخ فرگشتی پدیده جدیدیست در بسیاری از نقاط دنیا همین امروز هم تکهمسری غالب نیست هر چند خود ظهور این پدیده با هم فرگشتیست.حالا اینکه بکدام سمت میرود مساله دیگریست ولی اینکه بگویند انسان طبیعتش تک همسریست یا گرایشات جنسی غریزی زن و مرد یکسان است و... بکل بیپایه است.
یک مساله مهم اینست که فرگشتی بودن یک مساله یعنی باعث بقای اجداد ما شده،اینکه در حال تغییر است و شرایط امروز ما میتواند استراتژی دیگری را غالب کند بهیچ وجه خللی به توضیح فرگشتی وارد نمیکند.
Russell نوشته: علتش تولید مثل موفقتر بوده.در قبلتر این مطلب را جای دیگر بحث کرده بودیم یادم نیست دقیقا کجا بود.اینکه گرایش مردان هم در تعداد سکس و هم تنوع شریک جنسی بیشتر است اساسا حرفی در آن نیست نمیدانم این سخن را شما از کجا میگویید،اساسا زمان فرگشت انسان به نسبت شهرنشینی و فرهنگ و اینها بسیار طولانیتر است و که قابل قیاس نیست و حتی در پس از پیدایش فرهنگ هم فرگشت ادامه دارد،در مورد گرایش جنسی هم اتفاقا بعلت اینکه شدیدا غریزیست مسائل زیستی در آن پر رنگتر میشود نه برعکس.مثلا چطور میشود با فرهنگ کسی را متقاعد کرد که گرایش جنسی کلا ندارد؟
اساس این مساله هزینه نامتقارن زن و مرد در بارداریست.در عموزاده های نزدیک ما مثلا شامپانزه ها هم اثر این مساله مشاهده میشود.اساسا تکهمسری در تاریخ فرگشتی پدیده جدیدیست در بسیاری از نقاط دنیا همین امروز هم تکهمسری غالب نیست هر چند خود ظهور این پدیده با هم فرگشتیست.حالا اینکه بکدام سمت میرود مساله دیگریست ولی اینکه بگویند انسان طبیعتش تک همسریست یا گرایشات جنسی غریزی زن و مرد یکسان است و... بکل بیپایه است.
یک مساله مهم اینست که فرگشتی بودن یک مساله یعنی باعث بقای اجداد ما شده،اینکه در حال تغییر است و شرایط امروز ما میتواند استراتژی دیگری را غالب کند بهیچ وجه خللی به توضیح فرگشتی وارد نمیکند.
جناب راسل خیلی از مواردی که در طول زمان در بند غریزه بوده به وسیله ی تمدن باز پس زدگی داشته و مطرود شده و یا به کل حذف شده و یا سمت و سوی ملایم تر گرفته و یا اصولا تغییر جهت داده.
پس هر اونچه که در گذر زمان به دست ما رسیده لزوما شکل خام و اصیل اون نیست و در طول زمان دست خوش خیلی از عوامل شده.
به عنوان مثال زمانی بوده که انسان به طور غریزی به آدمخواری روی آورده بوده اما این مسئله به خودی خود به وسیله ی تمدن باز پس زده میشه و مطرود میشه.شاید بگید کشتار از نوع دیگه در انسان نمود داره اما مهم اینه که از شکل وحشی خودش فاصله گرفته و از غالب آدمخواری در اومده.
یا مثلا سکس و اخلاق سکسی در بین اکثریت انسان ها تبیین شده و شرکای جنسی رو انسان به وسیله خرد ورزی و تمدن تعیین میکنه.اما باز این مسائل مبرا از خطا نیستند و درشون هنوزم که هنوزه ایراد بیشماره و این یکی از این ایراد هاست که خصوصیاتی رو ذاتا به مرد و زن نسبت میدن در حالی که تجربه ی افراد در سطح وسیع خلاف این نظریه ها رو میگه.
البته منکر این نظریات نمشم اما اثرشون رو در برابر تمدن ضعیف تر میبینم.چرا که کر می کنم در طول تاریخ انسان ثابت کرده که به خیلی از غرایز و تمایلاتش احاصه و تسلط و کنترل داره و موضوع سکس گرچه که ایراد های زیادی به اون وارده از این قاعده مستثنی نیست
iranbanoo نوشته: جناب راسل خیلی از مواردی که در طول زمان در بند غریزه بوده به وسیله ی تمدن باز پس زدگی داشته و مطرود شده و یا به کل حذف شده و یا سمت و سوی ملایم تر گرفته و یا اصولا تغییر جهت داده.
پس هر اونچه که در گذر زمان به دست ما رسیده لزوما شکل خام و اصیل اون نیست و در طول زمان دست خوش خیلی از عوامل شده.
به عنوان مثال زمانی بوده که انسان به طور غریزی به آدمخواری روی آورده بوده اما این مسئله به خودی خود به وسیله ی تمدن باز پس زده میشه و مطرود میشه.شاید بگید کشتار از نوع دیگه در انسان نمود داره اما مهم اینه که از شکل وحشی خودش فاصله گرفته و از غالب آدمخواری در اومده.
یا مثلا سکس و اخلاق سکسی در بین اکثریت انسان ها تبیین شده و شرکای جنسی رو انسان به وسیله خرد ورزی و تمدن تعیین میکنه.اما باز این مسائل مبرا از خطا نیستند و درشون هنوزم که هنوزه ایراد بیشماره و این یکی از این ایراد هاست که خصوصیاتی رو ذاتا به مرد و زن نسبت میدن در حالی که تجربه ی افراد در سطح وسیع خلاف این نظریه ها رو میگه.
البته منکر این نظریات نمشم اما اثرشون رو در برابر تمدن ضعیف تر میبینم.چرا که کر می کنم در طول تاریخ انسان ثابت کرده که به خیلی از غرایز و تمایلاتش احاصه و تسلط و کنترل داره و موضوع سکس گرچه که ایراد های زیادی به اون وارده از این قاعده مستثنی نیست
اینچیزی که شما در مقابل میگویید یکنوع همان لوح سفید بودن انسانهاست.مانند این است که من بگویم انسانها بدلیل فرگشتی گرایش به سکس دارند بعد کسی بگوید یکسری انسانها میروند راهب میشوند اصلا سکس ندارند.مغز انسان هم اینجور نیست که غریزه یکطرف باشد یکطرف خرد و تمدن باشد،این مغز فرگشت یافته و لایه لایه روی هم چیده شده و مغز ما از دوزیستان هم یادگاری دارد.وقتی دلیل فرگشتی اینکه مثلا چرا ما شیرینی دوست داریم یا از تاریکی یا مار و عقرب میترسیم را میگوییم من ندیده ام کسی بگوید که اینها برای گذشته است و امروز چنین چیزی نیست و... ولی وقتی از تفاوت مغز زن و مرد سخن میگوییم یا علت فرگشت عشق رمانتیک و تفاوت گرایش جنسی و... اینها نادرست میشوند و در برابرشان مقاومت میشود.اساسا اگر چنین باشد باید قید بررسی رفتار انسانی را بکل بزنیم بگوییم همه چیز در همه حالت در انسانها به یک اندازه محتمل است و 50-50 قید روانشناسی و درک رفتار و گرایشات انسان را بکل بزنیم.
چرا نشه؟ مگه عیسی عاشق ماگدالنا نشد؟
Alice نوشته: من خودم به همه ی زن ستیزی های نهانی هُشیارم دوست من ؛ نیازی نیست به
من گوشزد کنید ! چون بانوان ما این نکته ی ریز که آماج آغازنده ی جُستار از روسپی
، زن بدکاره بود را درنیافته بودند ؛ من نیز برنتاویدمــــ... !

E306



Alice نوشته: کارساز فرگشتیک این ماجرا که چرا بانوان با هرکسی نمی خوابند روشن است !
ولی این هم که پسرها بی چون و چرا با هر دُختری که رسید ( و خوشروی بود ) ؛
آن هم با خشنودی هرچه بیشتر می خوابند کمی تا اندکی به نگرم درست نمی نماید* !
* سروران این را می هایید ؟ (تایید می کنید ! )


پسرها بی چون و چرا با هر دختری که رسید خواهند خوابید،
هر پسری که گفت نمیخوابد تنها وانمود به چیزی میکند که نیست.
iranbanoo نوشته: ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.

فرهنگ در گرایش جنسی نقش بسیار کمرنگی دارد ایرانبانو.

یک چیزی را هم ما چند سالیه بناکامی میکوشیم بدریابانیم! آنهم اینکه:
گرایش جنسی ≠ بی قید و بندی جنسی

"گرایش جنسی" یا همان خوشی بردن از سکس هیچ پیوندی به بی قید و بندی جنسی (promiscuity) ندارد. دخترها
بسیار کم بی قید و بند هستند، ولی همه پسرها بی چون و چرا در گزینش هنباز جنسی (sexpartner) بی قید و بند هستند.

اینکه گرایش جنسی کدام بیشتر است یا کدام جنس بیشتر از سکس خوشی میبرد نقش انچنانی در بی قید و بندی ندارد.



پس سراغ پدرسالاری (patriarchy) و این چرندیات که مردها زور بیشتری دارند یا نمیدانم
همبود را میگردانند پس میتوانند گرایش جنسی‌اشان را بیاشکارند نروید که همان چرندیاتی بیش نیستند E402
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13