دفترچه

نسخه‌ی کامل: چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27
Russell نوشته: درود، من زیاد بحث‌هایِ تکنولوژیک اینجا را دنبال نکرده‌ام ولی همانقدر که دیده‌ام
بنظرم میرسد که مشکل تکنولوژیک معلول است نه علت. برای نمونه در اینجا چندان
خطر تکنولوژیکی، جز آنچه از «جاذبه‌هایِ دنیا‌ی خارج» میتواند به آن وارد شود
بچشم نمی‌خورد.

تکنولوژی نه معلول و نه علت, بساکه یک عامل است. شرایط زندگی شما را هم تکنولوژی رقم
میزند و میهنپرست بودن یا نبودن شما هم در پرتوی سودمندی آن برای سیستم تکنولوژیک بررسی میگردد.

سیستم تکنولوژیک نه دشمن است, نه دوست, ولی افسارگریخته است: در کنترل همه است و در کنترل هیچکس نیست.
یک دانشمند یا پژوهشگاه ناشناس در آنسوی جهان میتواند شرایط زندگی شما را همین فردا برای همیشه دگرگون بسازد و شما بر
روی رفتار او کنترلی ندارید. اینکه چه چیزهایی نوآوری میشوند, چه چیزهایی نه, در دست شما نیست, ولی کسانی
که این نوآوری‌ها را میکنند در زندگی شما دست دارند. برای نمونه, پژوهشگرانی که روی ساخت ابزارهای خواندن و اسکن اندیشه‌هایِ مغز
کار میکنند با این نوآوری خود میتوانند برای همیشه زندگی شما را دگرگون بسازدن و میهنپرست بودن و نبودن شما در این میان
کوچکترین کارکرد دفاعی یا سودمند از خود نخواهد داشت. کسانیکه روی ساخت هوشواره‌هایِ باهوشتر از آدم کار میکنند زندگی
شما را برای همیشه بی هیچ گمانی دگرگون خواهند ساخت و در این رهگذر, دینداری و بیدینی شما گره‌گشا نخواهد بود.





مشکل اینجا نه دین است, نه غیرت است, نه بیغرتی. نه ناموس پرستی شهدا است, نه بیناموسی
غرب‌پرستان است. مشکل همان بی ارادگی و نداشتن کنترل روی شرایط زندگی خویشتن است.
Anarchy نوشته: منم نگفتم بالاتر از هیچکارگی ، کاری داریم میکنیم ... خب یه دوره ای باد تو کله مبارکمون بود همگی و فکر میکردیم میشه کاری از پیش برد !! اما من هم الان چیزهای مهم و خیلی جذاب تری تو زندگی شخصی خودم برای انجام دارم ... هر چند یاد و خاطره اون ماجراجویی های گذشته هم همیشه با منه !! ولی واقعا من فکر میکنم گذر زمان و بالارفتن سن هم بی تاثیر نباشه در این تغییر حالات ما ...

من به اندازه‌یِ شما احساساتی نیستم,
هدف من در اینجا از فعالیت نیز همان دگرگون کردن شرایط زندگی خودم از راه دگرگونیِ زیستبوم زندگی ام بوده, و این
برآمده‌یِ فریبخوردگی من بود. در گذشته چون من که در جایگاه یک شهروند امروزی کنترل راستینی روی زندگی خودم
نداشتم, برای جبران این حس ناتوانی به ابزارهای دانش و خردگرایی روی آورده بودم و چاره را در
خردگرا ساختن بیشترینه‌یِ مردم میافتم و الگوی خودم را کسی چون مزدک بامدادان گذاشته بودم.

هر آینه, زمانیکه دریافتم کوشش در راستای گسترش خردگرایی یک افیون بیهوده برای روان
در بند و یاغی‌جوی من بیشتر نیست و نه تنها به من در زندگی ام آزادی و کنترل نخواهد بخشید,
بساکه در دیرزمان از آزادی و کنترل من باز هم بیشتر خواهد کاست* و مرا هر
چه بیشتر در بند بردگی و بندگی سیستم فروخواهد کرد, به این فعالیت پایان دادم.

با اینکه من دیریست هیچگونه فعالیتی هم نداشته‌ام, هنوز برخی از "قربانیان" فریب خورده‌یِ خود من پیدا
میشوند و بسیار تشکر میکنند که آنها را روشن کرده‌ام, که این نشان میدهد من چه مهره‌یِ مغزشستشو
رفته‌یِ خوبی برای سیستم بوده‌ام. امیدوارم این نوشته برای آنان یک تلنگری باشد و به خودشان بیایند.






* با گسترش جنبش خردگرایی ما بیشتر از آنکه بهره ببریم, زیان میکنیم, زیرا خردگرایی یک نگرش بسیار آشتی‌جو است و سر
جنگ با کسی ندارد. جاییکه آزادی ما را تکنولوژی آهسته به آهسته و گام در پس گام دارد فرومیگیرد, خردگرایی همان مهاریست
که در دماغ کس همچون اسب فرو میرود. او بجای آنکه بنشیند راهکاری برای آزادی‌هایِ از دست رفته و از دست رونده اش بیابد, سرگرم
دانش اندوزی میشود. مینشیند فیزیک میخواند و به تئوری جهان‌هایِ مجازی میپردازد. بجای آنکه
بکوشد در برابر هجوم یکسره و بی امان تکنولوژی در گوشه‌گوشه‌یِ زندگی اش بیایستد و راه و چاره بیاندیشد,
به اسلام‌ستیزی و نژادپرستی و حقوق از دست رفته‌یِ زنان (و این روزها مردان) میپردازد و سرگرم میماند.
Russell نوشته: خب این جمله که ایرانیان و احتمالا اروپاییان پیش از رنسانس در «غار» زندگی میکرده‌اند
خیلی چیز‌ها را توضیح میدهد !!
من اتفاقا تازه دارم درک میکنم که چرا امروزه اینقدر علاقه برای زندگی در کمون‌ها دیده میشود.

از این‌ها گذشته من همیشه از پز دادن «ترقی خواهان» ایرانی نسبت به اختراعات و پیشرفت‌هایِ
صنعتی که دیگران انجام داده‌اند متعجب میشوم. من مانده‌ام که این‌ها اگر حقیقتا یک گهی خورده بودند
و همه چیزشان واردات نیم‌بند اختراعات دیگران نبود چگونه رفتار میکردند؟!

یحتمل مثل الان شما رفتار میکردند!!!

Russell نوشته: نه اتفاقا من به تخمم نیست که بن بشوم یا نشوم، ولی این بازی دراینجا دیگر
حقیقتا دارد تهوع‌آور میشود. دکترین «دموکراسی در ظاهر و دیکتاتوری در عمل» !!

این اتهامهایی که میزنید به درد عمه جان محمود احمدی نژاد میخورد و بس!!!
اگر هم به تخمتان نبود انقدر به خاطرش تخم خود را محکم نمیفشردید که دادتان گوش فلک را کر کند!!
در ضمن اینجا هرگز ادعای دموکراسی نداشته!! با هزینه شخصی راه اندازی شده و شخصی هم هزینه هایش داده میشود. و اگر فکر میکنید این سخن من منتیست از طرف اینجا بر سر امثال شما درست حدث زده اید.
Mehrbod نوشته: که "دور همی" سرگرم به هیچکارگی باشیم؟

نه, من در جایگاه یکی از کارهای هامگریزانه‌ام (eccentric) نوشته‌هایِ اینجا را همیشه میخوانم, ولی این یک سرگرمی
بیشتر نیست, و بیشتر از آن یک سرگرمی اعتیاد‌آور و ناجوری هم خواهد بود: بجای پرداختن به گرفتاری‌هایِ راستین و ملموس,
دور همی تخمه شکستن و سر اینکه میهنپرست باشیم یا نباشیم گفتمان بشود, گویی این دو نمونه‌وار تفاوتی در زندگی بیرون و تکنولوژی افسارگریخته خواهند داد

اصولن اگر کسی با هدفی غیر از وقت گذرانی و سرگرمی و در بعضی موارد پیدا کردن پاسخ به چنین جاهایی سر زد باید به عقلش شک کرد!!!
به نظر من این آویزونهای فیس بوک که کار و زندگیشون شده فیس بوک یک سری بی عقل و بی فکر هستند.
Mehrbod نوشته: = کشتی کودنان
هه جالب بود!
ولی فک نمیکنم حتی آخوندها با اون اسلامشون اونقدر دیوانه باشن که خودشون رو همراه بقیه ملت به فاک بدن. یعنی امروزه روز اصلا شرایط و جایگاهش نیست آخه از دید درون دینی هم بخوای نگاه کنی.
Anarchy نوشته: راسل جان ... تو هم ما رو گرفتیا !! من میگم هر کی رفت جونشو داد برای یه هدفی ، نباید ازش استوره سازی بشه ... نه اینکه از هیچ کس نشه اما از هر کسی هم نباید بشه !! مخصوصا که معمولا دروغ و دغل بسیار هست پشت این استور سازی ها به منظور تحمیق توده ها ... رجوع شود به "جعبه سیاه" حسین فهمیده !!
استوره سازی و دین طبیعت انسان است، یا شما استوره‌ای درخور و دینی براساس
عدل و طبیعت انسان به او میدهید، یا از ترقی و پیشرفت و حقوق بشر دین میتراشند
و جامعه را بسوی نابودی میبرند. این حرف که استوره برای تحمیق توده هاست دقیقا
مثل «عشق تنها برای خر کردن است» نیست؟
من مشکلی در شهادت حسین امثال حسین فهمیده نمیبینم، مشکلی اگر هست دز
رفتار کسانی‌ست که خون امثال او را هدر دادند. البته شاید تضاد قرآن با آخرین یافته‌هایِ
علمی اثبات این است که هرکس برای اسلام جهاد کرده احمق بوده.
Mehrbod نوشته: مشکل اینجا نه دین است, نه غیرت است, نه بیغرتی. نه ناموس پرستی شهدا است, نه بیناموسی
غرب‌پرستان است. مشکل همان بی ارادگی و نداشتن کنترل روی شرایط زندگی خویشتن است.

مهربد جان همه‌یِ این‌ها سرنخ‌هایی از یک مشکل هستند. کنترل کامل روی زندگی خود
در یک اجتماع دونفره از بین میرود. البته یکنفر میتواند در جامعه‌ای چند میلیاردی هم بیشتر کنترل
را داشته باشد ولی مشخص است که همه نمیتوانند کنترل همه چیزشان را داشته باشند و هرکس
هر کار هوس کرد بکند، مگر اینکه هرکدام در جزیره‌ای جدا زندگی کند.

بنظرت عجیب نیست که امروزه دولت شده نهادی افسارگسیخته برای سرکوب، سرمایه‌داری شده
ابزاری افسارگسیخته برای افزایش سرمایه و تکنولوژی شده ابزاری افسارگسیخته برای گسترش تکنولوژی.
آیا این نشان نمیدهد که قبلا افساری بوده که حالا از هم گسیخته؟ نام آنهم دین بوده، اینکه انسان‌ها
وجدان داشته‌اند؟
اینکه کودکان با افسانه‌هایِ پدران و مادرانشان بزرگ میشدند و میآموختند که متعلق به یک
جامعه و فرهنگ هستند و اینکه فرهنگ چیزی بیشتر از یک دکور برای گذاشتن بر سر طاقچه‌یِ
مالتی‌کالچرالیسم‌ست.

مساله‌یِ زنامرد، نژاد، اقتصاد، هویت و... همه مساله هستند برای اینکه، جدای از زوال درونی، عده‌ای
بطور هدفمند آن‌ها را سرکوب میکنند چرا که مزاحم منافع و ایده‌هایشان است.
همین حالا هم خیلی مردم آماده هستند ارزش‌هایِ والاتر را زنده کنند ولی سرکوب میشوند
و نتیجه‌اش این میشود که این نارضایتی تنها خودش را در اشکال دیگر اعتراضات نشان دهد.
برای این است که تمام این مخفی کاری‌ها و افسارگسیختگی‌ها مهم هستند، زیرا همه از یک چشمه
آب میخورند.
sonixax نوشته: این اتهامهایی که میزنید به درد عمه جان محمود احمدی نژاد میخورد و بس!!!
میگند فحش رو هرجا بزاری صاحبش میاد برش میداره، گویا این درباره‌یِ نقل قول هم صادق هست.

حالا من نمیخوام اینجا مساله رو باز کنم و بحث کنم که تخم کیه که درد گرفته !!
ولی به قول «آقا» فقط گفته‌ها نیست که حساب هست ، خفه خون گرفتن‌ها
هم حساب هست.
Russell نوشته: میگند فحش رو هرجا بزاری صاحبش میاد برش میداره، گویا این درباره‌یِ نقل قول هم صادق هست.

حالا من نمیخوام اینجا مساله رو باز کنم و بحث کنم که تخم کیه که درد گرفته !!
ولی به قول «آقا» فقط گفته‌ها نیست که حساب هست ، خفه خون گرفتن‌ها
هم حساب هست.

کی داره خودش رو جر میده که بگه اینجا دیکتاتوریه و بقیه بن میکنند و ... تخم همون هم درد گرفته ولی از رو نمیره مدام پاس میده به تخمش :))
بعد گویا فراموشی هم گرفتید یادتون رفته دارید مستقیم با من حرف میزنید!!! به در نگفتید که دیوار بشنوه اخوی.
من الله توفیق برادر جان :)))
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"«بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوابِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ» "
"نه آره دروغ پنداشتند به چه نبوده سراسر دانا می شوند به دانشش هم تا برای چه نمی آیدشان رخدادش جور
این دروغ پنداشتند کسانی از پیشترشان باز بنگر چگونه بود دنباله ستمکاران "

Russell نوشته: البته شاید تضاد قرآن با آخرین یافته‌هایِ
علمی اثبات این است که هرکس برای اسلام جهاد کرده احمق بوده.
آیا تنها به گفته ها دل بستی یا آگاهی سراسری ؟برایم بگو چگونه است آره شمایی که خداوند یگانه را باور نداری پی گمان فرمانبرداران مسلمان را اینگونه دانستی که بروز دادی که بفهمیم چگونه اید
خداوندا مرا از بازیگران کودک جور دلخوش به نزدیک مگذار
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27