sonixax نوشته: شرکت Babylon از بزرگترین شرکت ها در زمینه دیکشنری و ترجمه هست و یک بخش ترجمه ی توسط انسان هم داره - میتونیم پول جمع کنیم و کتاب کامل رو بدیم بهشون ترجمه کنند .
اين روزها چيزی كه فراونه بيخدای ايرانی اون هم از نوع اكتيوش. مثلا
مترجمهای تد. من روند زير را پيشنهاد ميكنم:
1- دادن فراخوان برای ترجمه كتابهایی در زمينه بيخدایی و ...
ميتونيم يك صفحه در فيسبوك يا يك وبلاگ درست كنيم و اين صفحه را در بالاترين،آزادگی، ريشه ها و ... تبليغ كنيم.
2- بعد از اينكه چند نفر لبيك گفتن يك كتاب انتخاب ميكنيم و اون كتاب را تقسيم بندی ميكنيم كه هر كسی يك بخش را بر عهده بگيرد.
3- بعد اين بخشهای ترجمه شده را به افراد ديگر ميدهيم تا بازخوانی و اصلاح كنند.
4- متن نهايی توسط يك نفر كه ترجمه اش از بقيه بهتر است خوانده شود و ويرايش نهايی آن انجام شود.
ترجمه محتوای
اين لينك با مترجم پديده (بدون ويرايش):
نقل قول:[SIZE=4]
ملحدها چه مردم مشهورى هستند؟خيلى خدانشناس سرشناسان هستند، شامل (مارلون odnarB)(هنرپيشه،) جرج كارلين([همميانى]،) آرتور سى-كلارك(نويسنده،) مايكل كريچتون(نويسنده،) ريچارد داوكينز(( ميزبان را حرف بزنيد،) (جى-مايكل iksnizcartS)(رئيس. توليدكننده بابل 5،) و تحويلدار(شعبدهباز).
بيشتر اطلاعات در مورد ملحدهاى مشهور روى است
http://www.celebatheists.com
مقدارى ملحد چرا به بسيار درباره منكر خدا توجه مىكنند؟ خيلى ملحد براى فقدان عقيدهشان در خدا را (در نظر نمىگيرند) هر مهمتر از فقدان عقيده آنها در نامرئى پينك تاجريزىها((sUPI).) با اين وجود، خيلى ملحد ديگر احساساتى هستند و صوتى درباره منكر خدايشان. آنها قوياً درباره منكر خدايشان براى هر تعدادى از دلايل ممكن است احساس بكنند باشند:
آنها منكر خدا را فكر مىكنند آيا حقيقت آنها است پيدا بكند علاقمند بكند آنها حقوق ملحدهاى همقطار را بخواهند محافظت بكنند آنها اخيراً دور ازتبديلشده و يك بىاعتبار سابقاً پر از مذهب پر بكند آنها براى پاسخهاى خوب به سؤالات را درباره منكر خدا بخواهند پيدا بكنند آنها مكرراً به وسيله دينپرستان را نزديكشده بودهاند يك سؤال متداول ميان ملحدها، مخصوصاً آنها قبلاً معتقدان به خداوند چه كسى بودند، آيا بله يا خير به است" معلوم مىشود" مثل ملحدها يا به بودن يك معتقد به خدا تظاهر مىكنند دور دوستان وقتى كه و خانواده.
بعضى از مباحثات به نفع مىدهند" بيرون آينده" در برداشتن:
ماندگار در صندوقخانه يك تجربه به طور احساساتى خالىكننده است. بيشتر ما بد درباره به طور عمدى در حال دروغ گفتن احساس مىكنيم باشيم و ثابت به طرف باد قرار گرفتن حقيقتاً بد درباره به طور عمدى پايانمان دوست بشود، خانواده و به يكان علاقمند بود. اما ماندن صندوقخانه آنرا دقيقاً ملزوم بكند. اين بارهاى گناه را و همراه بردن توليد مىكند آن نوع گناه از يك ديدگاه احساساتى ناخوش زيبا است. موضوعات در حال درست كردن بدتر، شما مقدار زيادى تلاش ذهنى مجبور هستيد مصرف بكنيد كه از نما نگهدارى مىكنيد، يك كار حتى پيچيدهتر درست كرد به وسيله به اين حقيقت كه شما به را احمق آنها داريد سعى مىكنيد كه بهترين و شناختن شما اينطور مشكلترين به احمق است. ماندگار در صندوقخانه به شما از عامه خدانشناس متمايل باشد جدا بكند و شما را بيشتر مىگيرد درگير در از شماى عامه خداپرستانه است بخواهد. مردم طبيعتاً جذب مىشوند كسانى كه علاقه داشتن خودشان است. ما به دوستان متمايل هستيم انتخاب بكنيم كه سهم علائقمان، ارزشهايمان و عقايدمان. اما اگر همه فكر مىكنند شما يك معتقد به خدا هستيد بنابراين ملحدها متمايل خواهند بود دور بمانند ماداميكه معتقدان به خداوند به شما خواهند مىخواست نزديكتر بشوند. اين مطالبه كردن است شما چيزى كه مىخواهيد. با معلوم شدن، آنها دور شما كه ملحدها هستند ممكنتر خواهد بود كه شما را دوستانه رفتار مىكند، فراهم كردن براى شما حمايت عاطفى خيلىلازم. و در يك جامعه كه 90% معتقد به خدا هستند، ما به تمام حمايت عاطفى احتياج داريم ما مىتوانيم برسيم. ماندگار در صندوقخانه زمان را دزدكى انجام بدهد. شما وقتى كه به بودن يك معتقد به خدا تظاهر مىكنيد، اجتنابناپذير است كه شما در اتفاقات خداپرستانه از قبيل رفتن به كليسا مجبور خواهيد بود شركت بكنيد، جلسات دعائى حاضر و خويشاوندى گروهبندى مىكند، و از اين قبيل. اين مك مىزند دور زمانى كه شما براى كار كردن را مىتوانستيد استفاده بكنيد، در حال بازى در حال مطالعه كردن يا فقط در محل كار مىخوابيد. ملحدها بهتر از هر كسى را مىشناسند كه زمانمان محدود است بنابراين آيا چرا تلف مىكند تشريفات مذهبى خرافاتى بدوى را تمرين بكند؟ شما از بودن را بيرون پيداشده ريسك مىكنيد. اگر اين اتفاق بيافتد، خلق شما به احمق را دارند سعى مىكنند احتمال داشتن دور كمتر خواهد بود به شما فرض بىگناهى متهم را بدهد. اگر همسرتان يك امر اعتراف كرد داشته باشد، شما ممكنتر مىبوديد كه همسرتان را مىبخشيد به جاى اگر شما درباره آن دست دوم كشف كرديد. طبق همان نشانه، دوستانتان و دوست داشتند يكان دور ممكنتر هستند كه منكر خدايتان را تحمل بكند اگر شما درباره آنرا باز بكنيد به جاى اگر آنها شما را تصادفاً نسخه پيدا بكنند" منكر خدا: يك توجيه فلسفى" شما وقتى كه دور نيستيد.
اين آزمايش ذهنى ساده را سعى بكنيد: به دوستانتان تصور بكنيد بگوييد و به يكان علاقمند بود كه شما يك خدانشناس هستيد. عكسالعملهايشان را مجسم بكنيد. يك سناريو بدترين حالت بكنيد. احتمالاً يك سناريوى ترسناك است، آيا نيست؟ اما اگر شما فهميدهشدهايد، عكسالعملهايشان خواهند بود شما چيزى كه فقط تصور كردهايد! نه فقط آنها خشمگين از شما براى شدن خدانشناس خواهند بود اما آنها خشمگين از شما همچنين براى دروغگويى خواهند بود.( و منكر خداى بىشباهت، دروغگويى يك چيز مشروع است كه اتمى عصبانى است)
براى يك چيز ديگر به خاطر مىسپارد مگر اينكه آن شما فقط است يكى دو سال ترك كرده است زندگى بكند، شما فهميدهشده خواهيد بود. هيچ كس آن نوع نما را براى خيلى بلند نمىتواند ادامه بدهد. اراده در درازمدت بيرون آينده صافى عمدتاً كمتر به جاى ماندگار در است. است بيرون آينده يك راه نيرومند از ترويج دادن تحمل براى ملحدها. به ياد بياوريد كه دوستان خداپرستانهتان و خانواده سرهايشان را پر از قالبها درباره ملحدها به وسيله رهبرانشان داشتهاند و معتقدان به خداوند همقطار. با معلوم شدن، شما مىتوانيد نشان بدهيد كه اين قالبها گاو نر هستند. قطعاً، شما تنها خدانشناس ممكن است باشيد آنها بدانند و اينطور تنها شخص مستعد به قالبهاى در حال متفرق كردن. و اگر آنها هرگز علاقمند به منكر خدا خودشان بشود، آنها خواهند دانست به كسى كه متوسل بشود وقتى كه به زمان بيايد كه سؤال مىپرسد. هستند مقدارى كسانى كه در صندوقخانه به دليل ظهور مىماند توانستن بيرون يك شغل لگد زدهشده فرسوده يا بودن بيرون از خانه يا حتى بودن قصد داشته باشد گم بكند يا كشت. چنين آدمهايى در صندوقخانه احتمالاً بايد بمانند، حداقل تا آنها يك شغل جديد مىتوانند بشوند يا يك خانه خودشان پيدا مىكنند يا نقل مكان مىكنند يك محل كه از لحاظ اجتماعى عقبافتاده نيست. اما حتى اين مردم به نهايتاً بيرون بايد بيايند پس از آنها چيزها را ترتيب دادهاند به اين منظور كه آن امن است كه انجام مىدهد بنابراين. و كه آنها مىمانند منحصراً به اجتناب بكنند بىاحترامى كردن دوستان و خانواده با ظهور خدمت شده بهتر حالاى بيرون مىبود. در كوتاهمدت، جهنم خواهد بود اما در درازمدت، تنها راه است كه مىرود. تنها انتخاب واقعى يك عمر ريا است، از خود متنفر و مىترسد.
آيا ملحدهاى آنجا در سنگرهاى بزانو هستند؟ به قصد منكر خداى بىاعتبار كردن، معتقدان به خداوند بعضى وقتها ادعا خواهند كرد" هيچ ملحدها در سنگرهاى بزانو نيستند." هدف اين مباحثه مانند مال داستانهاى تبديل خدانشناس بستر مرگ جعلى به نظر مىرسد(داستانها به وسيله معتقدان به خداوند را اختراع كردند ادعاكننده كه ملحدهاى مشهور عقيده را به طور ناگهانى در خدا اظهار كردند پيش از مرگشان). اين مباحثات به نظر مىرسند معنى برسانند كه ملحدها وقتى كه مرگ نزديك را مواجه شدهاند، خيلى تصميم گرفتن كه آنها به پيامدهاى يك منكر هستى خدا weivdlrow علاقه ندارند بنابراين معتقدان به خداوند درست قبل از مرگشان خواهند شد.
با اين وجود، به داستانهاى تبديل خدانشناس بستر مرگ بىاعتبار شده خيلى علاقه دارد، اين مباحثه همچنين نادرست است. يوسف (ebaCcM)، در فرهنگ بيوگرافىاش باستانى مربوط به قرون وسطى و مادرن بىدينها، فهرستها چندين ملحد كه در سنگرهاى بزانو بودند: (ednomdE ده sicimA)، سر ريچارد فرانسيس برتون، (جيزپه idlabiraG)، سرهنگ (onairotciV هورتا)، كلنل رابرت جى-[غير|llosreg|]، ماركيز مارى جينپال روچ ايوز گيلبرت مارى ده [|yafyaL| مؤنث]، سرهنگ سر چارلز جيمز نيپير، سرهنگ آرتور [با هم |tecrod|] اوكانور، سرهنگ (برناردو sniggiH'O،) همچنين، فيلسوفهاى معاصر خدانشناس پال كرتز(آمريكا ارتش،) آنتونى پرواز كردن(رف،) و مايكل مارتين(آمريكا تفنگداران دريايى) همچنين در نيروهاى مسلح در يك زمان بود.
شاخهبندىها چه از تاريخگذارى يا مزاوجت يك معتقد به خدا هستند؟ اين قوطى يك موضوع بيش از حد حساس است، براى كدام هيچ پاسخ درست تك نيست. با اين وجود، هر كسى با موضوع با اين روبرو شد در ملاحظه را بعدى بايد ببرد:
هرگز آيا شما ديگرى مهمتان را آرزو مىكنيد(بنابراين) آيا يك خدانشناس بود؟ هرگز آيا شما آرزو مىكنيد خودتان يك معتقد به خدا بوديد؟ آيا انجام مىدهد بنابراين آرزو مىكند شما يك معتقد به خدا بوديد؟ (طورى كه مبارز) آيا شما درباره منكر خدايتان هستيد و اين اثر چطور همسرتان را انجام مىدهد؟ آيا تان را متصل مىكنيد بنابراين در جشن گرفتن تعطيلات مذهبى و، در اين صورت، شما چطور رفتار مىكنيد؟ آيا تان را همراهى مىكنيد بنابراين به كليسا و، در اين صورت، شما چطور رفتار مىكنيد؟ اگر شما داريد يا بچهها برنامه مىريزيد داشته باشيد، اگر هر چه نوع از تربيت مذهبى، آيا آنها خواهند داشت؟ آيا مايل هستيد كه يك تشريفات ازدواج مذهبى داريد؟ آيا انجام مىدهد بنابراين يك تشريفات ازدواج مذهبى مىخواهد؟ آيا شما عقايد متفاوت خود را به عنوان يك آهنگ دو ضربهاى در رابطهتان مىبينيد يا مثل يك چيزى سودمند؟ بيشتر مردم(معتقدان به خداوند و ملحدها شبيه) موافقت مىكند كه موفقيت شما در يك رابطه بيشتر وابسته خواهد بود درباره طورى كه شما از نزديك و شما بنابراين در موضوعات موافق باشد اگر هيچيك از شما قوياً درباره مذهب احساس نكنيد باشيد سپس انجام بدهيد نگران بكنيد. اگر شما تفاوتهاى اساسى اساسى را داريد، در آنها اول بيرون سعى مىكند كار بكند..
[/SIZE]
[COLOR="Silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 12:11 PM ---------- ارسال قبلی در 12:09 PM ----------
[/COLOR]ترجمه محتوای
اين لينك با مترجم Ace (بدون ويرايش):
نقل قول:
چه افراد مشهور بیخدا هستند؟
هستند بسیاری از افراد مشهور بیخدا ، از جمله مارلون براندو (بازیگر) ، جورج کارلین (کمدین) ، آرتور سی کلارک (نویسنده) ، مایکل کرایتون (نویسنده) ، ریچارد داوکینز (نویسنده / زیست شناس) ، دکتر دین Edell (رادیو نشان می دهد بحث پزشکی وجود دارد میزبان) ، پل ادواردز (فیلسوف) ، آنتونی پرواز (فیلسوف) ، بیلی جوئل (نوازنده) ، مایکل Kinsley (ویراستار / ستون / مفسر) ، پل کرتز (فیلسوف) ، ریچارد Leakey (دیرین شناس / نویسنده) ، مایکل مارتین (فیلسوف) ، کای نیلسن (نویسنده) ، جیمز "شگفت انگیز" Randi (سحر / محقق / نویسنده) ، ران ریگان ، جونیور (میزبان بحث) ، مایکل جی. Straczinski (تهیه کننده exec. بابل 5) ، و تلر (شعبده باز).
اطلاعات بیشتر در مورد بیخدایان مشهور در http://www.celebatheists.com
چرا بعضی از بیخدا ها این قدر در مورد بیخدایی؟
بسیاری از بیخدا ها خود را از عدم اعتقاد به خدا در نظر نیست (ها) لازم تر از عدم اعتقاد به صورتی نامرئی Unicorns (IPUs). با این حال ، بسیاری از بیخدایان دیگر پر شور و پر سر و صدای خود را در مورد بیخدایی. آنها ممکن است احساس به شدت در مورد بیخدایی خود را برای هر تعداد از دلایل :
آنها فکر می کنند بیخدایی درست است
آنها برایشان جالب
آنها می خواهند به حمایت از حقوق بیخدا همکار
آنها به تازگی د - تبدیل و آن را پر از درجه اعتبار ساقط قبلا توسط دین پر
آنها می خواهند برای پیدا کردن جواب خوبی برای سوال در مورد بیخدایی
آنها بارها و بارها از religionists که مایل به تبدیل آنها با نزدیک شدن
آنها نگران تلاش های religionists برای نوشتن عقاید آنها و شیوه های تبدیل به قانون ، و می خواهید به آنها را متوقف کند
آنها می خواهند دیگران را به تجربه مزایای بیخدایی
چرا "بیرون آمدن" را به عنوان خدا اعتقاد نداشتند؟
سوال رایج در میان بیخدایان ، به خصوص کسانی که استفاده می شود theists ، این است که آیا یا نه "بیرون آمدن" را به عنوان بابی ، بیدین ، خدا پرست و یا وانمود می شود که در اطراف دوستان و خانواده.
برخی از استدلال به نفع "بیرون آمدن" داده شده عبارتند از :
ماندن در گنجه تجربه احساسی تخلیه شده است. بسیاری از ما احساس بدی در مورد عمدا دروغ می گوید ، و واقعا در مورد بد عمدا دروغ گفتن به دوستان نزدیک ، خانواده ما و عزیزان. اما اقامت در گنجه که نیاز به دقت. این کار باعث ایجاد بارهای گناه ، و در اطراف آن نوع حمل و شواهد بسیار ناسالم از نقطه نظر احساسی. ساخت بدتر ، شما را به صرف مقدار زیادی از تلاش ذهنی برای حفظ نما ، کار حتی پیچیده تر از این حقیقت که شما اقدام به احمق کسانی که تو را می شناسیم ساخته شده ، و به این ترتیب هستند مشکل ترین احمق.
ماندن در گنجه تمایل دارد تا شما را از جامعه منزوی به خدا اعتقاد نداشتند ، و گرفتن شما را بیشتر با جامعه درگیر تئیستی از شما ممکن است بخواهید می باشد. مردم به طور طبیعی نسبت به افرادی که دوست دارند ، خود از جذب. ما تمایل به انتخاب دوستانی که اشتراک منافع ما ، ارزش های ما و اعتقادات ما است. اما اگر هر کسی فکر می کند که شما خدا پرست ، سپس بیخدا خواهد شد تمایل به دور ماندن ، در حالی که theists می خواهد برای نزدیکتر شدن به شما خواهد شد. این مخالف دقیق از آنچه که می خواهید است. با بیرون آمدن ، کسانی که در اطراف شما بیخدا که خواهد بود به احتمال زیاد به شما دوست ، فراهم کردن شما با پشتیبانی بسیار مورد نیاز عاطفی. و در یک جامعه است که 90 ٪ معتقد بخدا ، ما نیاز به حمایت عاطفی همه ما می توانیم.
ماندن در گنجه دزد دور هم. هنگامی که شما وانمود خدا پرست می شود ، آن را اجتناب ناپذیر است که شما باید برای شرکت در رویدادهای تئیستی مانند رفتن به کلیسا ، حضور در جلسات دعا و گروه های خویشاوندی ، و دوست دارم. این sucks دور زمان است که می توانند شما را با استفاده از برای کار ، تحصیل ، بازی و یا فقط خواب شوید. بیخدا ها را بهتر از هر کسی که زمان ما محدود است ، پس چرا آن را تلف تمرین آیین های بدوی خرافاتی؟
شما اجرا خطر متوجه آن شدم. اگر این اتفاق می افتد ، مردم شما در حال تلاش برای احمق خواهد بود به مراتب کمتر به احتمال زیاد به شما سود از شک به من بدهید. اگر همسر شما برای اعتراف به داشتن امر ، به شما خواهد بود به احتمال زیاد ببخش همسر خود را از اگر شما در مورد دست دوم آن را در بر داشت. در همین راستا ، دوستان و عزیزان خود را به مراتب بیشتر احتمال دارد به تحمل بیخدایی خود را اگر شما در مورد آن را باز کنید اگر از آنها رخ می دهد برای پیدا کردن کپی خود را از "الحاد : توجیه فلسفی" وقتی شما این اطراف نیست.
سعی کنید این فکر آزمایش ساده است : تصور کنید گفتن به دوستان و عزیزان که شما به خدا اعتقاد نداشتند. تصویر عکس العمل های خود. آن را بدترین حالت. این احتمالا یک سناریو ترسناک است ، نه؟ اما اگر شما متوجه شدم ، عکس العمل های خود خواهد بود حتی بدتر از آنچه که تو فقط تصور! نه فقط آنها را عصبانی شما را برای تبدیل شدن به یک خدا اعتقاد نداشتند ، اما آنها خواهید بود عصبانی می برای دروغ گفتن نیز هست. (و بر خلاف بیخدایی ، دروغ گفتن یک چیز قانونی می شود عصبانی است.)
یک چیز دیگر را به خاطر داشته باشید این است که مگر شما تنها یک یا دو سال به سمت چپ زندگی می کنند ، شما متوجه خواهد شد. هیچ کس نمی تواند نگه دارید تا این نوع از نما برای خیلی طولانی. در دراز مدت ، بیرون آمدن از زور زدن قابل توجهی کمتر خواهد شد از اقامت وارد شود
بیرون آمدن از راه قدرتمند ترویج تحمل بیخدا است. به یاد داشته باشید که دوستان یزدان گرایانه و خانواده خود را داشته اند سر خود را پر از کلیشه در مورد بیخدایان توسط رهبران خود و theists رفیق. با بیرون آمدن ، شما می توانید نشان می دهد که این کلیشه ها گاو نر. در واقع ، ممکن است از شما فقط می دانند که به خدا اعتقاد نداشتند ، و در نتیجه تنها فرد قادر به dispelling کلیشه. و اگر آنها هرگز علاقه مند شود در بیخدایی خود ، آنها می دانند که به نوبه خود زمانی که آن زمان می آید به سوال بپرسید.
برخی از افرادی که در گنجه اقامت وجود دارد چرا که بیرون می آید می تواند به معنای از دست دادن شغل ، یا اینکه از خانه خارج لگد ، و یا حتی ضرب و شتم و یا کشته شده اند. چنین افرادی احتمالا باید در گنجه باقی بماند ، حداقل تا زمانی که آنها می توانند یک کار جدید دریافت کنید ، و یا پیدا کردن خانه خود ، و یا انتقال به محل است که اجتماعی عقب افتاده نیست. اما حتی این افراد باید بیرون می آیند در نهایت ، بعد از اینکه همه چیز به گونه ای که امن است به انجام این کار مرتب شده اند. و کسانی که تنها ماندن برای جلوگیری از توهین دوستان و خانواده بهتر خواهد بود با بیرون آمدن از حال حاضر بود. در کوتاه مدت ، آن دوزخ است ، و اما در دراز مدت ، آن را تنها راه برای رفتن. تنها راه واقعی طول عمر از ریا ، از خود بیزاری و ترس است.
آیا بیخدا در foxholes وجود دارد؟
در تلاش برای بی اعتبار کردن بیخدایی ، theists گاهی ادعا می کنند "هیچ بیخدا در foxholes وجود دارد." هدف از این بحث به نظر می رسد که شبیه به خدا اعتقاد نداشتند ، ساختگی بستر مرگ داستان تبدیل (داستان اختراع شده توسط theists این ادعا که بیخدایان مشهور ناگهان ایمان به خدا پیش از مرگ خود professed). این استدلال ها به نظر می رسد این مفهوم را میرسانند که زمانی که بیخدایان را با مرگ قریب الوقوع مواجه است ، بسیاری از تصمیم گیرند که آنها را از عواقب جهان بینی لامذهب را دوست ندارد ، و در نتیجه خواهد theists درست قبل از مرگ خود می شوند.
با این حال ، بسیار شبیه به خدا اعتقاد نداشتند ، بی اعتبار بستر مرگ داستان تبدیل ، این استدلال هم نادرست است. جوزف McCabe ، در خود زندگینامهای واژه نامه های باستان ، قرون وسطی ، و Freethinkers مدرن ، لیست چند بیخدا بودند که در foxholes : Edmonde د Amicis ، سر ریچارد فرانسیس برتون ، جوزپه Garibaldi ، ژنرال Victoriano هورتا ، سرهنگ رابرت G. Ingersoll ، مارکی ژان ماری ایو Roch پل گیلبرت ماری د Layfayette ، چارلز سر ژنرال جیمز Napier ، ژنرال آرتور اوکانر کندورسه ، O'Higgins برناردو عمومی ، سرلشکر سر هنری راولینسون Creswickm بارت ، و Trelawny جان ادوارد. همچنین ، فلاسفه بیخدا معاصر پل کرتز (ارتش آمریکا) ، آنتونی پرواز (نیروی هوایی سلطنتی) ، و مایکل مارتین (سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده) نیز در نیروهای مسلح را در یک زمان بودند.
انشعابهای دوستیابی یا ازدواج با خدا پرست ها چه هستند؟
این می تواند یک موضوع بسیار حساس ، که برای آن هیچ پاسخ تنها صحیح وجود دارد. با این حال ، هر کسی در مواجهه با این مسئله باید زیر را در نظر میگیرد :
آیا شما تا به حال آرزو مهم دیگر خود را (پس) کافر بود؟
آیا شما تا کنون برای شما آرزو خدا پرست بودند؟
آیا تا خود را برای شما آرزو خدا پرست بودند؟
چگونه "نظامی" شما در مورد بیخدایی خود را ، و چگونه این کار تحت تاثیر قرار همسرتان؟
آیا شما تا پیوستن به شما در جشن های مذهبی و تعطیلات ، اگر چنین است ، چگونه می توانم به شما رفتار کنند؟
آیا شما همراه تا خود را به کلیسا ، و اگر چنین است ، چگونه می توانم به شما رفتار کنند؟
در صورتی که نظر یا طرح به کودکان ، چه نوع از تربیت دینی ، در صورت وجود ، می شود آنها را داشته باشد؟
آیا شما مایل به مراسم عروسی مذهبی؟
آیا شما می خواهید تا مراسم عروسی مذهبی؟
آیا به نظر شما اعتقادات متفاوت خود را به عنوان نقص در روابط خود و یا به عنوان چیزی مفید؟
بیشتر مردم (theists و توزیع های مبتنی بر بیخدا) توافق می کنید که موفقیت خود را در ارتباط خواهد شد بستگی دارد که عمدتا در مورد نحوه نزدیک شما و خود را به طوری در مسائل مربوط به هر یک از شما احساس می مهم به توافق برسند. اگر هیچ یک از شما احساس می کنید به شدت در مورد مذهب ، پس نگران نباشید. اگر شما تفاوت های اساسی بنیادی ، سعی کنید آنها را به کار از اول است.
دگرگون کردن ِ سبک ِ نوشتاری ِ یک شخص کاریست بسیار دشوار، در مایههای ِ ناشدنی. به گمان ِ من بهتر است ابتدا هر فصل را بطور جداگانه با نثر خودمان(تا سرحد ِ امکان تعدیل شده)ترجمه بکنیم و سپس یکی از دوستان ِ داوطلب وظیفهی ِ دشوار ادیت و ویرایش و غلط گیری را برعهده بگیرد، تا نتیجهی ِ پایانی از هماهنگی و تناسب برخوردار باشد.
این ترجمههای ِ ماشینی مملو از اشتباهات ِ املایی/انشائی/دستوری هستند، و اصلاح ِ آن اشتباهات تصور می کنم زمانی به مراتب بیشتر از یک ترجمهی ِ معمولی خواهد گرفت. قطعا حتی اساتید بزرگ ترجمه هم گاها به دیکشنری مراجعه میکنند، اما سپردن ِ کار به ماشین و غلط گیری از آن را، حداقل من انجام نخواهم داد.
نقل قول:- بعد از اينكه چند نفر لبيك گفتن يك كتاب انتخاب ميكنيم و اون كتاب را تقسيم بندی ميكنيم كه هر كسی يك بخش را بر عهده بگيرد.
3- بعد اين بخشهای ترجمه شده را به افراد ديگر ميدهيم تا بازخوانی و اصلاح كنند.
4- متن نهايی توسط يك نفر كه ترجمه اش از بقيه بهتر است خوانده شود و ويرايش نهايی آن انجام شود.
Ouroboros نوشته: دگرگون کردن ِ سبک ِ نوشتاری ِ یک شخص کاریست بسیار دشوار، در مایههای ِ ناشدنی. به گمان ِ من بهتر است ابتدا هر فصل را بطور جداگانه با نثر خودمان(تا سرحد ِ امکان تعدیل شده)ترجمه بکنیم و سپس یکی از دوستان ِ داوطلب وظیفهی ِ دشوار ادیت و ویرایش و غلط گیری را برعهده بگیرد، تا نتیجهی ِ پایانی از هماهنگی و تناسب برخوردار باشد.
این ترجمههای ِ ماشینی مملو از اشتباهات ِ املایی/انشائی/دستوری هستند، و اصلاح ِ آن اشتباهات تصور می کنم زمانی به مراتب بیشتر از یک ترجمهی ِ معمولی خواهد گرفت. قطعا حتی اساتید بزرگ ترجمه هم گاها به دیکشنری مراجعه میکنند، اما سپردن ِ کار به ماشین و غلط گیری از آن را، حداقل من انجام نخواهم داد.
به نظر من اگر توانمون رو روی اصلاح مترجم گوگل بذاریم بهتر باشه !
چونکه توی گوگل شما میتونید ترجمه درست یک جمله رو بهش یاد بدید و بعد از گذشت مدتی گوگل دیتابیسی از ترجمه ی بیشتر قطعاتی که در یک جمله یا پاراگراف استفاده میشوند را دارد و در نتیجه هر متنی را بهش بدید ترجمه ی درست رو بر میگردونه .
الان ترجمه ی انگلسی به آلمانی یا انگلسی به فرانسوسی گوگل به خاطر اشتیاق مردمان این کشور به وارد کردن متون مختلف و اصلاح آنها به مراتب اشتباهات کمتری دارد .
sonixax نوشته: شرکت Babylon از بزرگترین شرکت ها در زمینه دیکشنری و ترجمه هست و یک بخش ترجمه ی توسط انسان هم داره - میتونیم پول جمع کنیم و کتاب کامل رو بدیم بهشون ترجمه کنند .
این ایده بسیار خوبی است، ولی شوربختانه من و فکر میکنم
بسیاری دیگر دوست ندارند که هویت بیرونی آنها شناخته شود.
Ouroboros نوشته: یک چیزی الان به ذهنم رسید، تفاوت ِ فاحش ِ نثر را چه بکنیم؟ منظور اینکه ادبیات ِ عربیزهی ِ من و مثلا سرهنویسی ِ جناب ِ مهربد در یک کتاب کنار ِ هم یحتمل چیزی خندهآور خواهد شد.
خود من هم به سختی با بازگردان نوشتارهای دینی به پارسی ِ سره مخالفم!
هر چه نثر بکار رفته سادهتر باشد بهتر است، به ویژه با نسل جوانی که انگیزه خواندن Twit هم ندارد!
پ.ن دوستان، نگرتان چیست که برای آغاز، به جای نسک، نوشتار و مقالهای کوتاه را بازگردانی کنیم؟
من هم فكر ميكنم از سنگ كوچيك شروع كنيم بهتر هست.در خصوص مشكل تفاوت نثر هم ميتونيم يكبار امتحانش كرد،ويراستاري نهايي رو ببينيم چطور از آب در مياد.
اگر هم موفق نشد اين روش،با انتخاب چندين كتاب كم حجم و تغيير در تقسيم نسبت كارهايي مثل ويرايش و ترجمه از اين مشكل كاست.
سايت ايران سكولار كارهاي خوبي كرده در اين زمينه،البته اونجا كتابهاش ترجمه يك نفر بنام امير غلامي هست اونجور كه فهميدم.ولي ما هم ميتونيم يه استارتي بزنيم.يك حركت جالب ديگه هم كه ديدم زنده كردن كتابهاي خوب و ناياب ترجمه قبل انقلاب هست.مثلاً ترجمه تاريخ فلسفه غرب راسل از نجف دريابندري شديداً ناياب هست اما جديداً هر سه جلد دوباره تايپ شده و بصورت pdf رو نت گذاشته كه كار خيلي ارزشمنديه.
Russell نوشته: مثلاً ترجمه تاريخ فلسفه غرب راسل از نجف دريابندري شديداً ناياب هست اما جديداً هر سه جلد دوباره تايپ شده و بصورت pdf رو نت گذاشته كه كار خيلي ارزشمنديه.
ميشه لينك اين كتاب را همينجا بگذاريد؟
Babak نوشته: 2- بعد از اينكه چند نفر لبيك گفتن يك كتاب انتخاب ميكنيم و اون كتاب را تقسيم بندی ميكنيم كه هر كسی يك بخش را بر عهده بگيرد.
3- بعد اين بخشهای ترجمه شده را به افراد ديگر ميدهيم تا بازخوانی و اصلاح كنند.
4- متن نهايی توسط يك نفر كه ترجمه اش از بقيه بهتر است خوانده شود و ويرايش نهايی آن انجام شود.
نخست اینکه از پروژه های اسلام ستیزانه و بیخدایی شدیدا استقبال می شود. (یاد روزهای خوب گذشته در گفتگو بخیر).
دوم اینکه چنانچه کتابی انتخاب شد، اینجانب نیز در بازگردان کردن کتاب اعلام آمادگی می کنم.