دفترچه

نسخه‌ی کامل: در تونس هم انقلاب شد!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6
یکی از دلایل ِ نفرت ِ من از ناسیونالیسم(جدا از تمام انتقاداتی که به این ارتجاع ِ فاشیستی وارد است)، اینست که نوع ِ ایرانی ِ آن علاوه بر تمام ِ بلاهت های ِ مدل ِ غربی، یک ویژگی ِ منحصربفرد هم دارد : «ملت» را در جایگاه چیزی انتزاعی و متافیزیکی تقدیس می کند اما از توده ی ِ «مردم» به عنوان بدنه ی ِ حقیقی ِ آن بیزار است و آنها را اجتماعی متشکل از مشتی خر و گاو ِ نابالغ و ناتوان از تعیین سرنوشت ِ خویش می شمارد.[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:01 pm ---------- ارسال قبلی در 01:58 pm ----------

[/color]
reactor نوشته: حرف شما رو اصلا قبول ندارم!
شاه باسیاست نبود درست. ولی در جایگاه یک شاه به نظر من فاسد نبود. من و شما اگر خودمون جای اون بودیم قول میدم بیشر میخوردیم. ادعا باید منطقی باشه نه احساسی!
سرکوبگر هم نبود چون اگر سرکوب میکرد چهار تا چا*ال انقلابی مثل خمینی و مجاهدین اینقدر دور بر نمیداشتند در مملکت هرج و مرج درست کنند!
در مورد تریاکی بودن هم مطمئن هستنم این شایعه بوده!
حتما تا الان تریاکی ندیدی!
آدم تریاکی حتی اگر تفریحی هم بکشه هیچ موقع نای اسکی کردن تو هوای سرد و شنا کردن و اسکی روی آب توی سد و اسب سواری رو نداره!
این ورزش ها تحرک میخواد! ترشح تستسترون میخواد! و یک آدم تریاکی همیشه منفعله و از تحرک فراریه!
و در مورد انقلاب مردمی!!
انقلاب مردمی بود(بالاخره مردم انقلاب کردند از فضا که آدم نیاوردند!) ولی انقلاب حماقت بود!
انقلابی بود که یک مشت بیسواد عین الاغ لگد به بخت خودشون زدند!
من شاه رو مقصر میدونم فقط بخاطر اینکه باید کاری میکرد که این انقلاب اتفاق نیوفته!
حالا یا با سرکوب(که بعید میدونم در طولانی مدت جواب میداد. چون اون موقع میشد یک دیکتاتور خونریز عین خامنه ای!) و کنترل مملکت براش سخت میشد چون سرکوب طلب سرکوب میکنه!
یا بوسیله باز کردن فضای سیاسی برای روشنفکر ها و در نهایت رسیدن به سلطنت مشروطه! این کار خیلی هوش و جسارت برای یک شاه میخواد و واقعا شاه باید از جونش مایه بزاره برای کشورش و با نقشه و قبول ریسک جلو بره ولی آخرش خوب تموم میشه چون شدنیه و خیلی ها این راه رو رفتند و نتیجه گرفتن مثل ژاپن و انگلیس و سوئد و ... این کار بهترین کاریه که یک شاه میتونه انجام بده و سیستم تک محوری شاهی رو تبدیل کنه به دموکراسی چند محوری و جایگاه و احترام خودش رو هم در عین حال حفظ کنه!

کار درستی که شاه باید میکرد این بود و کاری رو که شروع کرده بود باید اینجوری تموم میکرد نه اینکه بجای فکر و نقشه برای دنیا شاخ و شونه بکشه که ما نفت داریم و چشم آبی ها حق ما رو خوردن و از این حرف هایی که برای یک سیاستمدار افت داره اینجوری سطحی حرف بزنه و با آینده مملکت و مردمش بازی کنه!
به نظر من اگر شاه این مسیر رو طی میکرد و کشور رو مثل امپراتور ژاپن به این جایگاه میرسوند حتی اگر هر سال نصف درآمد نفتی رو هم مستقیم میریخت تو جیبش باز هم حقش بود!

شاه دیکتاتور بود چراکه برخلاف خواست ِ صریح مردم، قدرت را به نحوی غیردموکراتیک قبضه کرده بود و قصد داشت بصورت مادام العمر و موروثی آن وضع را ادامه بدهد. چیزی هم تحت ِ عنوان ِ دیکتاتوری ِ خوب و دیکتاتوری ِ سازنده و دیکتاتوری ِ پیشتاز وجود ِ خارجی ندارد بجز در ذهن ِ نوجوان ِ یأس آلوده ی ِ ایرانی. شاه فاسد بود چراکه برای حفظ ِ این قدرت دست به جنایت می زد. بزرگترین جنایت ِ او آماده کردن ِ شرایط کشور از هرجهت برای ِ قدرت گرفتن ِ مذهبیون بود، از طریق ِ سرکوب ِ مخالفان و منتقدان ِ مذهب، از طریق ِ ترویج ِ خرافه و عوامفریبی(مگر همین مردک نبود که گنبد ِ طلا برای رضا ساخت و پسرش را میان ِ زمین و هوا ابوالفضل گرفت؟)، و از طریق ِ ترویج تجدد در قالبی بسیار مبتذل و میمون وار، که بعدتر راه را برای ِ مخالفت با هر نوع ِ آن باز کرد.

شما کجای ِ تاریخ این کشور ایستاده اید که اینطور برای ِ زنده و مرده ی ِ آن تکلیف مشخص می کنید؟ تاریخ ثابت کرد آنچه بعد از انقلاب اتفاق افتاد مسیری طبیعی بود که امروز همه می دانیم «باید» طی می شد. همین عنقلاب ِ تونس، که شما و دوستان حسرت ِ آنرا می خورید، کپی ِ نارسی از انقلاب ِ ماست، بیش از ربع ِ قرن بعدتر!(سرنگون کردن ِ دیکتاتوری ِ سکولار ِ وابسته به غرب توسط اسلام ِ سیاسی). ده ها هزار نفر از این «الاغ»ها برای تغییر شرایط ِ مفتضحانه ای که بر آنها تحمیل شده بود کشته شدند، من و شما چه کرده ایم؟

پ.ن: درباره تریاکی بودن محمدرضا پهلوی به نوشته های اسدالله علم و نیز مادر فرح مراجعه بکنید.
Reactor نوشته: سرکوبگر هم نبود چون اگر سرکوب میکرد چهار تا چا*ال انقلابی مثل خمینی و مجاهدین اینقدر دور بر نمیداشتند در مملکت هرج و مرج درست کنند!

البته که سرکوبگر بود. شاید منظور شما اینه که شاه سرکوبگرتر از ج.ا نبود. وگرنه کیه که اعدام زندانیان سیاسی و شکنجه های وحشتناک ساواک رو در زمان شاه تعبیر به سرکوبگری و نفی حقوق بشر نکنه؟

نقل قول:
SAVAK's torture methods included electric shock, whipping, beating, inserting brokon glass and pouring boiling water into the rectum, tying weights to the testicles, and the extraction of teeth and nails. Many of these activities were carried out without any institutional checks.
Ouroboros نوشته: پ.ن: درباره تریاکی بودن محمدرضا پهلوی به نوشته های اسدالله علم و نیز مادر فرح مراجعه بکنید.

البته خود فرح اومد و نوشته های منصوب به مادرش رو رد کرد و گفت صحت نداره و جعلی و ساختگی هستش ، در موبد علم هم اگر شما به کتابی که در جمهوری اسلامی چاپ شده استناد میکنید اون کتاب سرشار از تحریف هستش .

ولی معمولن تریاکی بودن یک سیاستمدار چیز عجیبی نیست ، مال هر کشوری بسته به موقعیت فرهنگی کشورش یه چیزی مصرف میکنه مثلن کوکائین یا ...
Ouroboros نوشته: «ملت» را در جایگاه چیزی انتزاعی و متافیزیکی تقدیس می کند اما از توده ی ِ «مردم» به عنوان بدنه ی ِ حقیقی ِ آن بیزار است و آنها را اجتماعی متشکل از مشتی خر و گاو ِ نابالغ و ناتوان از تعیین سرنوشت ِ خویش می شمارد.

البته که مردم ایران در برهه های زمانی مختلف گوسفند وار عمل کردند و متاسفانه هنوز هم دارند همان اشتباه را تکرار میکنند ، 30 سال پس از انقلاب فرزندان همان مردم موسوی و کروبی و زهرا رهنورد را مقدس کرده اند .
متاسفانه عامه مردم ایران که همان ملت ایران را تشکیل میدهند بسیار نفهم هستند و این نفهمی به قدری غالب است که اندک کسانی که موقعیت را میسنجند و درک میکنند کنار زده میشوند و این رفتار درست عکس رفتار اروپاییان است - یعنی آنها درک کرده اند که باید کنترل امور را به دست کسانی بسپارند که فهم و درک و شعور بیشتری نسبت به بقیه دارند و برای اینکه سیستم به دیکتاتوری و بهره کشی نینجامد همه ساله انتخاباتی آزاد برگزار میکنند .

ولی در ایران درست عکس این است ، عامه مردم که اتفاقن نفهم و بعضن کم شعور و بی شعور هم هستند تمام امور را در دست گرفته اند و راه را برای آنهایی که درک درست و بهتری دارند بسته اند و بد تر از آن این است که این افراد پشتیبانی جامعه را هم دارند .
sonixax نوشته: البته که مردم ایران در برهه های زمانی مختلف گوسفند وار عمل کردند و متاسفانه هنوز هم دارند همان اشتباه را تکرار میکنند ، 30 سال پس از انقلاب فرزندان همان مردم موسوی و کروبی و زهرا رهنورد را مقدس کرده اند .
متاسفانه عامه مردم ایران که همان ملت ایران را تشکیل میدهند بسیار نفهم هستند و این نفهمی به قدری غالب است که اندک کسانی که موقعیت را میسنجند و درک میکنند کنار زده میشوند و این رفتار درست عکس رفتار اروپاییان است - یعنی آنها درک کرده اند که باید کنترل امور را به دست کسانی بسپارند که فهم و درک و شعور بیشتری نسبت به بقیه دارند و برای اینکه سیستم به دیکتاتوری و بهره کشی نینجامد همه ساله انتخاباتی آزاد برگزار میکنند .

ولی در ایران درست عکس این است ، عامه مردم که اتفاقن نفهم و بعضن کم شعور و بی شعور هم هستند تمام امور را در دست گرفته اند و راه را برای آنهایی که درک درست و بهتری دارند بسته اند و بد تر از آن این است که این افراد پشتیبانی جامعه را هم دارند .

خوب این فاشیسم ِ عریان است و اعتراف ِ شما به آن برای من بسیار عجیب است، یک سوال: اگر «عامه ی ِ مردم» در ایران قدرت را در اختیار دارند و شما می دانید که اقلیتی بسیار ناچیز هستید پس آویزان شدن به «دموکراسی» دیگر چه صیغه ای ست؟ وقتی علنا می گویید که با حاکمیت مردم بدلیل گوسفند و خر و نفهم و بی شعور بودنشان مخالف و طرفدار ِ نوعی آریستوکراسی ِ ضدمذهبی ِ مبتنی بر غربگرایی هستید دیگر چه جایی برای ِ گفتگو می ماند؟!
Ouroboros نوشته: خوب این فاشیسم ِ عریان است و اعتراف ِ شما به آن برای من بسیار عجیب است، یک سوال: اگر «عامه ی ِ مردم» در ایران قدرت را در اختیار دارند و شما می دانید که اقلیتی بسیار ناچیز هستید پس آویزان شدن به «دموکراسی» دیگر چه صیغه ای ست؟ وقتی علنا می گویید که با حاکمیت مردم بدلیل گوسفند و خر و نفهم و بی شعور بودنشان مخالف و طرفدار ِ نوعی آریستوکراسی ِ ضدمذهبی ِ مبتنی بر غربگرایی هستید دیگر چه جایی برای ِ گفتگو می ماند؟!

خیر ، بنده نگفتم در ایران عامه مردم قدرت را در اختیار دارند ، بلکه گفتم افرادی فاقد صلاحیت و گاهن بیشعور و نفهم در صدر قدرت هستند و متاسفانه معمولن با پشتیبانی عامه مردم هم حمایت میشوند .
نمونه ی بارزش همین جمهوری اسلامی که با پشتیبانی عامه مردم توانست تمام همرزمان خود را کنار بزند و قدرت را در دست بگیرد ، و اکنون هم که نفرت عمومی از عملکردش ایجاد شده همان تقدس سازی هایی که در باره خمینی صورت گرفته بود در باره ی موسوی و کروبی و رهنورد و ... صورت گرفته .

این که تعداد نخبگان و افرادی که دید متفاوتی به وقایع دارند در هر جامعه ای بسیار اندک است و هرگز در اکثریت قرار نمیگیرند یک حقیقت است و نمیتوان از آن به عنوان فاشیسم یاد برد ، همچنین تاریخ نشان داده سپردن امور مهمی مانند مملکت داری به افراد فاقد صلاحیت و اندیشه های عوام کشور را به ناکجا آباد میبرد - این تجربه ی تلخ را هم ما در ایران با جمهوری اسلامی داریم و روسها با حکومت شوروی که البته بر سر آنها بلایای بزرگتری نیز مانند حادثه چرنوبیل هم آمد که دلیل اصلیش همین تصمیم گیری های افراد فاقد صلاحیت برای امور مهم و تخصصی بوده است .

من با اینکه خودم اندیشه های سوسیالی دارم ولی در عین حال معتقدم امور مهم را نباید توده ها در دست بگیرند بلکه باید خواص با نظارت و رضایت توده ها این کارها را در دست بگیرند و اگر غیر از این شود کشور به سمت نابودی کشانده میشود .

کشور های موفق کشور هایی هستند که عامه مردم را در تصمیم گیری های مهم و حیاتی راه نمیدهند و معمولن این تصمیم گیری ها به صورت محرمانه صورت میگیرد و زمانی که شعور جمعی به حدی رسید که علت آن را درک کند مدارکش منتشر میشود ، چرا که عامه مردم که اکثریت جامعه را نیز تشکیل میدهند اغلب آن چیزی را درست میدانند که نه تنها درست نیست ! بلکه بسیار خطرناک هم هست چون بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیت های سایر کشور ها و حرکت هایشان مد نظر قرار میگیرد .

باز نمونه ی این حرکت را در جو انقلابی دهه ی نخست انقلاب اسلامی و تصمیم گیری های همین توده ها و پشتیبانی از افراد فاقد صلاحیت به دست همین مردم میتوان دید که منجر به آهن پاره خطاب کردن تجهیزات مدرن نظامی و کشتار و سلاخی تقریبن تمامی سران آرتش و نظامیان درجه دار شد و راه را برای آغاز جنگی خانمانسوز هموار کرد .

---------- ارسال جدید اضافه شده در 06:01 PM ---------- ارسال قبلی در 05:56 PM ----------

تنها برای نمونه شما یک نگاهی به این کارتون و نظر های زیرش بیندازید :

http://balatarin.com/permlink/2011/1/16/2327024

متوجه آن تقدس سازی که ازش سخن میگفتم میشوید .
kourosh_bikhoda نوشته: البته که سرکوبگر بود. شاید منظور شما اینه که شاه سرکوبگرتر از ج.ا نبود. وگرنه کیه که اعدام زندانیان سیاسی و شکنجه های وحشتناک ساواک رو در زمان شاه تعبیر به سرکوبگری و نفی حقوق بشر نکنه؟

خوب هر حکومتی سرکوبگر است ، اگر چنین نکند که دوام نمیاورد ! مثل برخورد انگلیس با معترضین در همین اواخر .
ولی رفتار جمهوری اسلامی دیگر غیر قابل تحمل شده ، چرا که نه تنها مخالفین و سرشناسین سیاسی بلکه هر فرد از هر قشری را مورد تجاوز و شکنجه قرار میدهد .
به نظر من شاه ایران بیشتر از اینکه سرکوبگر بود ، بی لیاقت بود و توان مملکت داری را نداشت البته اعتقادات مذهبی هم داشت که همین اعتقادات بر رفتارش تاثیر میگذاشت و اگر این رفتار را نداشت فردی مثل خمینی هرگز حتی نامش به گوش مردم ایران هم نمیرسید ، از قدیمی تر ها بپرسید برایتان میگویند که خیلی ها حتی تا اوایل سال 56 هم خمینی نامی را نمیشناختند .
Ouroboros نوشته: خوب این فاشیسم ِ عریان است و اعتراف ِ شما به آن برای من بسیار عجیب است، یک سوال: اگر «عامه ی ِ مردم» در ایران قدرت را در اختیار دارند و شما می دانید که اقلیتی بسیار ناچیز هستید پس آویزان شدن به «دموکراسی» دیگر چه صیغه ای ست؟ وقتی علنا می گویید که با حاکمیت مردم بدلیل گوسفند و خر و نفهم و بی شعور بودنشان مخالف و طرفدار ِ نوعی آریستوکراسی ِ ضدمذهبی ِ مبتنی بر غربگرایی هستید دیگر چه جایی برای ِ گفتگو می ماند؟!

همینطور هدف همین سیستم های دموکرات نیز شایسته سالاریست،حال رژیم های دموکراتیک ادعا دارند که این شایسته سالاری در روند انتخابات خود به خود به وجود می اید در صورتی که شرایط مساوی از لحاظ قانون و سیاست در بین شهروندان موجود باشد،حال کدام قسمت از عوام ما را دیده اید که اگاهی سیاسی داشته باشند من نمیدانم!

دموکراسی نیز به منظور کنترل اهداف و شاخص های کلی به وجود امده است نه برای هر تصمیم گیری ،اگر این طور بود دیگر پارلمان و قوای چند گانه میخواستیم چه کار، همه چیز را به همه پرسی میگداشتیم!

بعد هم به فرض دوستان بیایند و اصلا از فواید دیکتاتوری بگویند چه ربطی به گفتکو کردن یا نکردن دارد.

و در اخر پی بردن به این که اریستوکراسی لزوما به ضد مذهبی بودن و غربگرایی منجر می شود ،از کشفیات شما بود!تبریک میگویم!
Ouroboros نوشته: یکی از دلایل ِ نفرت ِ من از ناسیونالیسم(جدا از تمام انتقاداتی که به این ارتجاع ِ فاشیستی وارد است)، اینست که نوع ِ ایرانی ِ آن علاوه بر تمام ِ بلاهت های ِ مدل ِ غربی، یک ویژگی ِ منحصربفرد هم دارد : «ملت» را در جایگاه چیزی انتزاعی و متافیزیکی تقدیس می کند اما از توده ی ِ «مردم» به عنوان بدنه ی ِ حقیقی ِ آن بیزار است و آنها را اجتماعی متشکل از مشتی خر و گاو ِ نابالغ و ناتوان از تعیین سرنوشت ِ خویش می شمارد.

بهرحال اینم نظر شماست. من هم زیاد از این ناسیونالیسم ایرانی دل خوشی ندارم. شاید بخاطر این هست که هر کس به ما رسید و از این حرف ها بخوردمون داد آخر سر یک کلاه گشاد سرمون گذاشت و مالید درمون!
ولی باز هم نظر شما رو قبول ندارم!
تجربه ی من و چیزهایی که تو این دنیای واقعی دیدم برام از هر حرف و سند دیگری مستند تره!
اون بدنه ای که شما ازش حرف میزنید با عرض معذرت از نظر من الاغ پیششون پورفوسوره!
نه فقط ایران بلکه همه جای دنیا!
در جاهای دیگر دنیا به لطف دموکراسی و آزادی اطلاعات و اینترنت و تبادل فرهنگی و سفر مردم به کشورهای دیگر اون الاغ ها عین پینوکیو کم کم دارن آدم میشن ولی الاغ های مملکت ما پیشرفتشون خیلی کنده و هنوز راه زیادی مونده که بشه به شعورشون امید بست!
اگر توانایی تعیین سرنوشتشون رو داشتند که الان ما اینجا داشتیم راجع به موضاعات دیگری بحث میکردیم

نقل قول:شاه دیکتاتور بود چراکه برخلاف خواست ِ صریح مردم، قدرت را به نحوی غیردموکراتیک قبضه کرده بود و قصد داشت بصورت مادام العمر و موروثی آن وضع را ادامه بدهد.
بالا بریم پایین بیایم ==> شاه=دیکتاتور. من هم نگفتم دیکتاتور نبود. اشتباهش همینجا بود که متوجه نبود دوره ی پادشاهی تک محوره تموم شده!
شاید دوست نداشت مثل پادشاهان کشورهای اروپایی یا آسیای جنوب شرقی قدرتش رو با مردم تقسیم کنه و دیگه دیکتاتور نباشه!

نقل قول: چیزی هم تحت ِ عنوان ِ دیکتاتوری ِ خوب و دیکتاتوری ِ سازنده و دیکتاتوری ِ پیشتاز وجود ِ خارجی ندارد

آدم ها سیاه و سفید نیستند! هر صفت بدی میتونه کنار یک صف خوب قرار بگیره و اون صفت رو خاکستری کنه! میتونه روی اون صفت بد تاثیر مثبت بگذاره!
اگر صفت خوب اونقدر پررنگ باشه و تاثیر گذار باشه میتونیم حتی صفت بد رو ندید بگیریم!
تمام اون پادشاه هایی که کشورشون رو سلطنت مشروطه کردن حتما در کارنامه ی شاهنشاهیشون کشت و کشتار هم داشتند! اما خدمتی که به کشورشون کردند اونقدر بزرگه که حتی اون کشتار هم قابل بخششه!! به همین علت برای مردمشون خیلی عزیز و بزرگن!
مثلا یک ژاپنی یا انگلیسی از امپراتور ژاپن یا ملکه انگلیس طلبکار نیست که چرا در سال هزار و نهصد و بوق چند نفر رو در زندان زده کشته و همه اون جور مسائل رو به حساب بیحساب بودن با شاه حساب میکنند چون خدمت و فداکاری شاه به مردمش قبلا از طریق دادن اخنیارات به مردمش ثابت شده!
فکر نکنید اینکه یک شاه اختیارات خودش رو به مردمش بده کار راحتیه!
من قبول دارم که محمدرضا شاه نتونست این کار رو بکنه!

نقل قول: شاه فاسد بود چراکه برای حفظ ِ این قدرت دست به جنایت می زد.

با حرف شما نصفه نیمه موافقم. بعضی کارها برای یک شاه تعریف شده هست. مثل استفاده از زور و قدرت نمایی!
در همه جای دنیا شاه ها به همین صورت رفتار میکردند.
اما این کارها هم دوره داره!
دوره ی کشت و کشتار هم برای شاه تموم شده بود و شاه خودش هم میدونست که با کشت و کشتار هم نمیتونه مملکت رو نگه داره! برای همین هم در لحظات آخر سلطنت مشروطه رو قبول کرده بود!
به نظرم شاه قبل از انقلاب و شلوغی ها وسط زمین و هوا گیر کرده بود. نصفش میخواست راه پادشاهان عاقل دنیا رو بره و نصف دیگه اش طماع بود و نمیخواست از قدرتش کم بشه.
در نهایت واقعیت پیروز شد چه اون دلش میخواست چه دلش نمیخواست.
انقلاب اسلامی بهایی بود که بخاطر این عدم درایت شاه پرداخت شد و مثل همیشه بیشترین ضرر متوجه مردم شد!

من هم دلیل مخالفتم با شاه همین هست که نزدیک بین بود و واقعیت رو ندید و پیش بینی آینده رو نکرد!
یک کشور و مردمی که(هر چند نفهم بودن ولی در قبالشون مسئول بود!) و آیندگان مملکت رو به فنا داد!
متاسفانه این دلیل اونقدر سنگینه که باهاش میشه حتی خدا رو هم (بر فرض وجود) محاکمه کرد چه برسه به شاه یک کشور!

نقل قول:بزرگترین جنایت ِ او آماده کردن ِ شرایط کشور از هرجهت برای ِ قدرت گرفتن ِ مذهبیون بود، از طریق ِ سرکوب ِ مخالفان و منتقدان ِ مذهب، از طریق ِ ترویج ِ خرافه و عوامفریبی(مگر همین مردک نبود که گنبد ِ طلا برای رضا ساخت و پسرش را میان ِ زمین و هوا ابوالفضل گرفت؟)، و از طریق ِ ترویج تجدد در قالبی بسیار مبتذل و میمون وار، که بعدتر راه را برای ِ مخالفت با هر نوع ِ آن باز کرد.
100% قبول

نقل قول: شما کجای ِ تاریخ این کشور ایستاده اید که اینطور برای ِ زنده و مرده ی ِ آن تکلیف مشخص می کنید؟

بنده نیاستادم! روی صندلی کامپیوتر نشسته ام! بعد من برای کی تکلیف مشخص کردم؟

نقل قول: تاریخ ثابت کرد آنچه بعد از انقلاب اتفاق افتاد مسیری طبیعی بود که امروز همه می دانیم «باید» طی می شد. همین عنقلاب ِ تونس، که شما و دوستان حسرت ِ آنرا می خورید،
اصل همیشه تاریخ و علم و تجربه هست و ما انسان ها باید خودمون رو با اون هماهنگ کنیم ...
راستی من کی حسرت انقلاب تونس رو خورده ام؟!

نقل قول: من و شما چه کرده ایم؟

شما رو نمیدونم!
من در جایگاه خودم خیلی کارها کرده ام. حالا اگر زنده و سالم نشستم جلوی کامپیوتر که دلیل نمیشه فقط حرف زده باشم!

نقل قول:پ.ن: درباره تریاکی بودن محمدرضا پهلوی به نوشته های اسدالله علم و نیز مادر فرح مراجعه بکنید.

خوب اگر مدرکتون استناد به حرفهای این دو نفره که این ادعا غلط از آب دراومده .به جوابی که دوستان دادن میتونید مراجعه کنید
kourosh_bikhoda نوشته: البته که سرکوبگر بود. شاید منظور شما اینه که شاه سرکوبگرتر از ج.ا نبود. وگرنه کیه که اعدام زندانیان سیاسی و شکنجه های وحشتناک ساواک رو در زمان شاه تعبیر به سرکوبگری و نفی حقوق بشر نکنه؟



بنده هم میدونم ساواک شکنجه میکرد لازم به ارائه مدرک نیست.
منظور من این نبود که شاه 100% سرکوب نمیکرد! من در مقایسه با ج.ا گفتم
شاید بهتر بود دقیقا جمله بندیم رو رعایت میکردم و کامل مینوشتم..
sonixax نوشته: ولی معمولن تریاکی بودن یک سیاستمدار چیز عجیبی نیست ، مال هر کشوری بسته به موقعیت فرهنگی کشورش یه چیزی مصرف میکنه مثلن کوکائین یا ...

ولی مصرف مواد در هر صورتی خیلی وجه مثبت سیاستمدار رو خدشه دار میکنه!
فردی که مواد مصرف کنه اگر بخواهیم فقط در جایگاه یک انسان بهش نگاه کنیم همین مصرف مواد خیلی روی تصمیم گیری هاش تاثیر گذاره!
ساده ترین شکلش مصرف گراس و حشیشه! من دوست هایی دارم که بخاطر مصرف گراس تقریبا نیمه *سخل هستند. از مواد سنگین و صنعتی که دیگه ننویسم بهتره!

نقل قول:البته که مردم ایران در برهه های زمانی مختلف گوسفند وار عمل کردند و متاسفانه هنوز هم دارند همان اشتباه را تکرار میکنند ، 30 سال پس از انقلاب فرزندان همان مردم موسوی و کروبی و زهرا رهنورد را مقدس کرده اند .
متاسفانه عامه مردم ایران که همان ملت ایران را تشکیل میدهند بسیار نفهم هستند و این نفهمی به قدری غالب است که اندک کسانی که موقعیت را میسنجند و درک میکنند کنار زده میشوند و این رفتار درست عکس رفتار اروپاییان است - یعنی آنها درک کرده اند که باید کنترل امور را به دست کسانی بسپارند که فهم و درک و شعور بیشتری نسبت به بقیه دارند و برای اینکه سیستم به دیکتاتوری و بهره کشی نینجامد همه ساله انتخاباتی آزاد برگزار میکنند .
ولی در ایران درست عکس این است ، عامه مردم که اتفاقن نفهم و بعضن کم شعور و بی شعور هم هستند تمام امور را در دست گرفته اند و راه را برای آنهایی که درک درست و بهتری دارند بسته اند و بد تر از آن این است که این افراد پشتیبانی جامعه را هم دارند .

در مورد عموم مردم با شما هم عقیده ام.
چند وقتیه شروع کردم تاریخ رنسانس اروپا رو میخونم و به این نتیجه رسیدم که الاغ بودن عامه مردم در تمام ملل ارثیه و کاری نمیشه باهاش کرد و باید با یک اهرم زوری حکومت بدست نخبگان بیوفته و اون ها قدرت رو بدست بگیرن و بقیه مردم رو زوری در راه پیشرفت و آگاهی قرار بدن وگرنه واقعیت اینه که عامه مردم الاغ هایی هستند که قدرت اگر هر چقدر چوبشون بزنه و حمالی ازشون بکشه دم نمیزنند.
فقط با آگاهی دادن میشه عامه ایران رو مثل اروپا به قشر فرهیخته تبدیل کرد که اون هم وقتی حاصل میشه که قدرت دست نخبه ها باشه!
در هر دو صورت هیچ فرقی بین مردم ایران و اروپا و هیچ جای دیگر دنیا وجود نداره!
صفحات: 1 2 3 4 5 6