قسمت اول
(داستانهای خلقت، پیامبران، تورات)
مكه در زمان محمد جایگاه بسیار مناسبی از نظر ارتباط با فرهنگها و سنن مختلف داشت. از طرفی مكه خانه ی كعبه را در خود داشت كه هر ساله مردم بسیاری را از دور و نزدیك به خود جذب می كرد و طبعا محیط مناسبی را برای ارتباط و تبادل فرهنگی فراهم می كرد. از طرف دیگر مكه دارای تاجران بزرگی بود كه به سرزمینهای دور از جمله ایران و روم در رفت و آمد بودند و طبعا اطلاعات فراوانی از فرهنگ و سنن دیگران را به مكه می آوردند. و مهمتر از همه محمد قبل از نبوتش بمدت ۱۵ سال رئیس كاروان تجاری خدیجه بود و در این مدت مسافرتهای متعددی به اقصی نقاط خاورمیانه و سرزمین شام داشت و مستقیما با اقوام و ملل و ادیان مختلف در ارتباط بود و در این سفرها با افراد مختلف و روحانیون و مورخین مختلف گفتگو و تبادل اطلاعات و اخبار داشته است و علاوه بر آنچه گفته شد، قبائلی از مسیحیان (در نجران) و یهودیان (در مدینه) در شبه جزیره ی عربستان می زیستند كه مردمانی دارای كتاب و باسوادتر از بقیه ی اعراب بودند. بنابراین انتظار می رود كه اطلاعاتی از فرهنگهای ایران و روم و نواحی دیگر در مكه در بین مردم وجود داشته باشد و همچنین اطلاعاتی از كتب مقدس یهودیان و مسیحیان نیز در بین مردم رواج داشته است و همین اطلاعات برای تدوین قرآن كاملا كفایت می كرد. در قرآن هیچ چیزی فراتر از تاریخ و جغرافیای آن زمان وجود ندارد. قرآن محصول مجموعه ی فرهنگی ۱۴۰۰ سال پیش مكه است. در اینجا بطور مختصرى به منابع مطالب مختلف قرآن می پردازیم:
● داستانهای خلقت و پیامبران گذشته
اینگونه داستانهای قرآن تقریبا بطور كامل از #تورات و كتب دیگر عهد عتیق گرفته شده اند. و در میان اعراب نیز شایع بوده است چنانچه در اشعار شعرای جاهلی مشاهده می شوند حتی بعضی تفاوتها با قصه های تورات (مثلا تسخیر باد و جن و شیطان كه به سلیمان نسبت داده شده) نیز در بین اعراب وجود داشته است.[۱]
در اینجا ما در پی تطبیق تك تك موارد نیستیم، ولی اگر كسی یكبار قرآن را خوانده باشد و سپس كتاب تورات را بخواند از وسعت شباهت بین قرآن و تورات حیرت زده می شود. كلیه ی مباحث در مورد خلقت بشر، در مورد نوح، ابراهیم، یعقوب، یوسف، موسی، بنی اسرائیل و داوود و سلیمان و انبیاء دیگر بنی اسرائیل همگی به طرز باورنكردنی مشابه تورات است.
البته تفاوتهای كوچگی گاه وجود دارند كه ممكن است ناشی از فراموش كردن یا از تغییر عمدی آنان توسط محمد باشد. مثلا بنظر من محمد عمدا داستان آمدن ابراهیم و فرزندش اسماعیل را به مكه و بنیانگذاری كعبه توسط آنان را اضافه كرده است تا نشان دهد كه خودش (محمد) از نسل ابراهیم است و دین خود را به دین ابراهیم وصل كند.
همچنین وی اسماعیل را بجای اسحق گذاشته است تا افتخار قربانی شدن را به اجداد عرب خود نسبت دهد.
داستانهای غیر توراتی مثل داستان هود، عاد، اصحاب كهف و رقیم، ذوالقرنین، لقمان و شعیب نیز در اشعار عرب جاهلی وجود دارد(به تفصیل در اینمورد مینویسیم).[۲]
نكته ی جالب توجه اینست كه در قرآن هیچ صحبتی از پیامبران غیر عرب و غیر یهودی نشده است مثلا صحبتی از زرتشت ایرانی و یا پیامبران هندو و … .
نگاهی به داستانهای اسطورهای تورات (به عنوان اصلی ترین منبع قرآن) :
هر چند بیشتر آثار تمدنهای باستانی از بین رفته است اما طبق اندك كتابها، سنگ نوشتهها و الواح گِِلی كه بدست پژوهشگران و دانشمندان رسیده است نشان میدهد كه بیشتر داستانها و قوانین دین یهود برگرفته از تمدنهای باستانی است.
به چند نمونه از این داستانهای اساطیری توجه كنید:
○ خلقت شش روزه
در باورهایی كه مربوط به چهار دین یهود، مسیح، اسلام و زرتشت است، خداوند این جهان را در شش روز یا شش مرحله آفریده است. بنابر روایت كتاب مقدس، در سفر پیدایش، بخش یكم، خداوند این جهان و همه موجودات آن را در شش روز آفریده است.
همین موضوع در مسیحیت و اسلام نیز تكرار شده است، اما در دین زرتشت كه از هر سه دین سامی قدیمیتر است خلقت زمین در شش مرحله كه مجموعا یكسال میشود انجام شده است و نه در شش روز:
«اورمزد آسمان را در چهل روز در آغاز روز اورمزد از ماه فروردین (اولین روز سال) آفرید و بعد به مدت پنج روز درنگ كرد. بعد آب را در مدت پنجاه و پنج روز آفرید و پنج روز درنگ كرد. سوم، زمین را در هفتاد روز آفرید و پنج روز درنگ كرد. چهارم گیاه را در بیست و پنج روز آفرید و پنج روز درنگ كرد. پنجم گوسفند (حیوانات اهلی) را در هفتاد و پنج روز آفرید و پنج روز درنگ كرد. ششم انسان یعنی كیومرث را در هفتاد روز آفرید یعنی از آغاز روز رام از ماه دی تا روز انیران از ماه سپندارمذ، بعد پنج روز درنگ كرد.»[۳]
○ خلقت آدم از گِل
انسانها با الهام از كار كوزهگران، انسان را ساخته شده از گل میپنداشتند و چون وقتی انسانی میمرد دیگر نفس نمیكشید و دم و بازدم نداشت، فكر میكردند كه دم و بازدم همان روح بوده است كه از بدن شخص مرده خارج شده است و اصطلاح دمیدن روح از این خیال شكل گرفته است.
تقریبا در اكثر اساطیر انسان از گل ساخته شده است، در مصر خنوم Chnum و در بابل ارورو Aruru آدمیان را از گل میسازند، همچنین كیومرث در اساطیر ایرانی از گل ساخته شده است. در اساطیر یونانی نیز انسان از گل ساخته شده است:
«چون زئوس در المپ بر سریر خدایی نشست و جنگ بزرگ پایان یافت، پرمتئوس را فراخواند و فرمود: برو انسان را از گل رس بساز، كالبد او را به شكل جاودانان بساز و من در او زندگی خواهم دمید. پرومتئوس برای به اجرا گذاشتن فرمان زئوس به محلی در یونان به نام پانوپئوس Panopeus واقع در چند كیلومتری شمال شرقی كوه دلفی رفت و بی درنگ با خاك رس، گل آدم را ساخت وآن را شكل داد. سپس زئوس به آدمهای خاكی، زندگی بخشید و پرومتئوس را بر آن داشت تا چیزهای لازم را به ایشان بیاموزد.»[۴]
در سفر پیدایش، بخش دوم آیه هفت آمده است:
«آنگاه خداوند از خاك زمین، آدم را سرشت. سپس در بینی آدم روح حیات دمیده، به او جان بخشید و آدم موجود زندهای شد.» آدم (Adammah) لغتی عبری به معنی خاك رس میباشد كه مخصوص كوزهگری است. با این وجود بعید نیست كه بن مایهی این روایات همان الگوی سفالگری از خاك رس باشد.[۵]
○ خلقت زن از دندهی چپ مرد
در بخش دوم از سفر پیدایش، آیات ۱۸-۲۵، در مورد خلقت حوا اینگونه ذكر شده که او از “دنده ی آدم” خلق شده است. ساموئل هنری هوك در كتاب خود اساطیر خاورمیانه، اسطورهی سومری را نقل میكند كه شباهت زیادی با داستان خلقت حوا دارد:
«در اسطورهی «انكی» و «نین هورساگ» چنین نقل میشود كه مادر زنخدای یا همان نین هورساگ هشت گیاه در باغ خدایان رویاند. انكی هوس خوردن این گیاهان را اغاز كرد و فرستادهی خود «الیسی مود» را برای آوردن آنها روانه كرد. انكی آنها را یكییكی خورد و نین هورساگ در حال خشم، انكی را به مرگ نفرین كرد. در نتیجهی این نفرین، هشت عضو از اعضای بدن انكی مورد هجوم بیماری قرار گرفت و در آستانه مرگ بود. خدایان بزرگ به هراس افتادند و از «انلیل» كمكی ساخته نبود. نین هورساگ را ترغیب به بازگشت و رسیدگی به مسئله كردند. نین هورساگ، هشت زنخدای درمان آفرید و هر كدام دست به كار درمان هر یك از عضوهای بیمار بدن انكی شدند. یكی از عضوهای بیمار دندهی خدای نام برده بود و زنخدایی كه برای درمان دنده آفریده شده بود، «نینتی» نام داشت. واژهی نینتی به معنی «بانوی دنده» است. اما واژهی سومری «تی» معنی دوگانه دارد و علاوه بر، دنده به معنی حیات نیز هست. از این رو نین تی میتواند معنی «بانوی حیات» نیز داشته باشد. حوا در اسطوره عبری نیز معنای حیات دارد. بدین ترتیب مشاهده میكنیم كه یكی از شگفتترین جنبههای اسطورهی عبری بهشت به روشنی ریشه در اسطورهی نه چندان پختهی سومری دارد.»[۶]
○ فریب خوردن بوسیله مار
در تورات، باب سوم از سفر پیدایش، آیات ۱-۱۸ داستان فریب خوردن حوا از مار را بیان میکند. اما این داستان نیز برگرفته از اساطیر سومریان و اسطورهی بابلی گیلگمش است:
«گیلگمش گیاه جادویی جوانی، كه هر پیری را جوان میكند با خود به همراه داشت، او در راه بازگشت به خانه، جایی برای آبتنی توقف میكند و گیاه را كناری میگذارد و مار آن گیاه را میخورد و جاودانه و بیمرگ میشود. مار در داستان آدم باعث فریب حوا میشود كه منجر به راندن آنها از بهشت میشود، ولی خود به جاودانگی نمیرسد فقط انسان را از آن گوهر گران محروم میكند. این گونه به نظر میرسد كه داستان آدم در تورات، این عنصر خود، یعنی مار، را از اسطوره بابلی گرفته باشد و به صورت ناقص در داستان به كار برده باشد، زیرا یكی از علتهایی كه در این اساطیر، یعنی اساطیر یونان و بابل، مار را به عنوان ربایندهی ماده جاودانگی میدانند، اعتقاد به عمر طولانی مار است كه هر سال پوست عوض میكند و همیشه شاداب میماند. در تورات فلسفه انتخاب مار فراموش شده است.»[۷]
نتیجه گیری
مشخص است كه تورات(اصلی ترین منبع قرآن) بر گرفته از اساطیر ملتهای دیگری است كه در همسایگی بنیاسرائیل بودهاند و قوانین به اصطلاح آسمانی آن همان قوانین تمدنهای سه الی چهارهزار سال پیش است و كتیبهها و سنگ نوشتههای بدست آمده و خصوصا قوانین «حمورابی» این موضوع را تایید میكنند. كه در مورد حمورابی و قوانین وی به طور مفصل در یك پست جداگانه مینویسم كه خود پایه ریز قوانین و احكامی است كه بعدها در دین یهود به اسم خدا به مردم عرضه شده است.
منابع:
[۱] القرآن فی الشعر الجاهلی، ناهد متولی
[۲] القرآن فی الشعر الجاهلی، ناهد متولی
[۳] كریستنسن، آرتور. نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان . ترجمه: احمد تفضلی و ژاله آموزگار . تهران: نشرنو۱۳۶۳. جلد۱ برگ۲۹
[۴] لینسلینگرین، راجر. اساطیر یونانی. مترجم: عباس آقاجانی. تهران: انتشارات سروش۱۳۶۶. برگ۳۷
[۵] گری، جان. اساطیر خاورنزدیك. مترجم: باجلان فرخی. تهران: انتشارات اساطیر۱۳۷۸. برگ۱۹۳
[۶] هنریهوك، ساموئل. اساطیر خاورمیانه. مترجمان: علی اصغر بهرامی و فرنگیس مزداپور. تهران: انتشارات روشنفكران، بیتا. برگ ۱۵۷ و ۱۵۸
[۷] جرمی بلك و آنتونی گرین. فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان . مترجم: پیمان متین. تهران: انتشارات امیر كبیر۱۳۸۳ . برگ۱۵۱.
منابع قرآن ١
منابع قرآن ١