Secular نوشته: این بیم داشتن خب نظر شخصی شماس و لزومی هم نداره که حتمن درست باشه. برای من مرگ یعنی خواب بی پایان!
واقعیت به هر روی این است که مُردن همان خوابیدن نیست زیرا در پس هر خُفتنی یک بیداری نهفته است, ولی در پس مرگ هیچ و نیست.
بیم از مرگ هم نظر شخصی نیست بساکه زابی (trait, صفت) ناگسستنی است که روند فرگشت (تکامل)
پدید آمده است و کسیکه از مرگ بیم نداشته باشد نداریم, چه که خود به خود بسویی میرود که میمیرد.
رویکرد منطقی اینجا پذیرفتن این واقعیت است که مرگ پایان خودآگاهیست,
چه که جازدن مرگ با خواب شیرین و جزآن تنها یک خودفریبی خواهد بود.
پ.ن.
اینجا شاید این پرسش به میان بیاید که این "خودفریبی" چه اشکالی دارد اگر به کسی آسیبی نرساند,
پاسخ آن از دیدگاه منطقی باز روشن است, در هر جایی که خودفریبی انجام شود, هزینهیِ پنهانی نیز پرداخت خواهد شد که
شاید در نگاه نخست به چشم نیاید. برای نمونه ملموسترین آن این است که مغزی که خو میگیرد به پذیرفتن دروغ
و خودفریفتن, در جای دیگر نیز احتمال بالایی میرود بجای رویارویی با واقعیتها از ابزار خودفریبی بهره بگیرد.
Mehrbod نوشته: واقعیت به هر روی این است که مُردن همان خوابیدن نیست زیرا در پس هر خُفتنی یک بیداری نهفته است, ولی در پس مرگ هیچ و نیست.
بیم از مرگ هم نظر شخصی نیست بساکه زابی (trait, صفت) ناگسستنی است که روند فرگشت (تکامل)
پدید آمده است و کسیکه از مرگ بیم نداشته باشد نداریم, چه که خود به خود بسویی میرود که میمیرد.
رویکرد منطقی اینجا پذیرفتن این واقعیت است که مرگ پایان خودآگاهیست,
چه که جازدن مرگ با خواب شیرین و جزآن تنها یک خودفریبی خواهد بود.
پ.ن.
اینجا شاید این پرسش به میان بیاید که این "خودفریبی" چه اشکالی دارد اگر به کسی آسیبی نرساند,
پاسخ آن از دیدگاه منطقی باز روشن است, در هر جایی که خودفریبی انجام شود, هزینهیِ پنهانی نیز پرداخت خواهد شد که
شاید در نگاه نخست به چشم نیاید. برای نمونه ملموسترین آن این است که مغزی که خو میگیرد به پذیرفتن دروغ
و خودفریفتن, در جای دیگر نیز احتمال بالایی میرود بجای رویارویی با واقعیتها از ابزار خودفریبی بهره بگیرد.
پ اونایی که خودکشی می کنن چی؟ من از پیری بیشتر از مرگ می ترسم نکنه شما دلت میخواد تا اونجا که ممکنه تو این دنیا زندگی کنی؟ مثلا 200 ساله بشی!! آخه تا یه سنی واقعا دنیا دلپذیره ولی بعدش از مرگ بدتره!
Secular نوشته: پ اونایی که خودکشی می کنن چی؟ من از پیری بیشتر از مرگ می ترسم نکنه شما دلت میخواد تا اونجا که ممکنه تو این دنیا زندگی کنی؟ مثلا 200 ساله بشی!! آخه تا یه سنی واقعا دنیا دلپذیره ولی بعدش از مرگ بدتره!
Secular نوشته: مرگ یعنی یه خواب شیرین بعد از کلی زندگی کردن و لذت بردن پ ترس نداره
پس میبینید شما هم از مرگ میترسید (یا بهتر بگوییم بیم دارید), نکتهیِ سخن من این بود که بهتر
است این واقعیت تلخ پذیرفته شود که آری, مرگ ناخواستنیست و بد و بیمناک, تا اینکه با
باورهای دلخوشخنک و بیهوده, مانند اینکه مرگ خواب خوش است و دیگرها ... خود بفریبیم.
نقل قول:پ اونایی که خودکشی می کنن چی؟
خودکشی کنش پیشگزین (default) نیست, کنش پیشگزین «زیستن» است.
هر دمی که فروبرده میشود انگیزهای است برای بازدم و دنبالهدهی به زندگی.
Mehrbod نوشته: پس میبینید شما هم از مرگ میترسید (یا بهتر بگوییم بیم دارید), نکتهیِ سخن من این بود که بهتر
است این واقعیت تلخ پذیرفته شود که آری, مرگ ناخواستنیست و بد و بیمناک, تا اینکه با
باورهای دلخوشخنک و بیهوده, مانند اینکه مرگ خواب خوش است و دیگرها ... خود بفریبیم.
خودکشی کنش پیشگزین (default) نیست, کنش پیشگزین «زیستن» است.
هر دمی که فروبرده میشود انگیزهای است برای بازدم و دنبالهدهی به زندگی.
خودمونیم شما خیلی لجبازیا:-) من هنوزم میگم از مرک نمی ترسم ولی از بد زندگی کردن چرا! میخوام تا میتونم از زندگیم لذت ببرم بخاطر همینم خدا رو تو زندگیم حذف کردم چرا چون زندگی با اعتقاد به یه لولو سرخرمن واقعن وحشتناک میشه خب از اونجایی هم که به وجود هیچ لولویی اعتقاد ندارم پ برام مرگ ترسی نداره فک کنم این خداباورها هستن که از مرگ می ترسن !
Secular نوشته: خودمونیم شما خیلی لجبازیا:-) من هنوزم میگم از مرک نمی ترسم ولی از بد زندگی کردن چرا! میخوام تا میتونم از زندگیم لذت ببرم بخاطر همینم خدا رو تو زندگیم حذف کردم چرا چون زندگی با اعتقاد به یه لولو سرخرمن واقعن وحشتناک میشه خب از اونجایی هم که به وجود هیچ لولویی اعتقاد ندارم پ برام مرگ ترسی نداره فک کنم این خداباورها هستن که از مرگ می ترسن !
مرگ چیزی بیمآور است و کسیکه از آن نترسد, یا دستکم بباورد که نمیترسد, خودفریبی میکند.
واقعیت = بد و بیمناکی ِ مرگ
خودفریبی = خوشایند و دلپذیراندن مرگ
Mehrbod نوشته: مرگ چیزی بیمآور است و کسیکه از آن نترسد, یا دستکم بباورد که نمیترسد, خودفریبی میکند.
واقعیت = بد و بیمناکی ِ مرگ
خودفریبی = خوشایند و دلپذیراندن مرگ
مرگ تو جوونی آره ولی تو پیری نه ! من از مرگ در پیری نمی ترسم چون برام بهترین اتفاقه ولی آقاباریک نگر اگر دقت کرده باشی گفتم چی ؟
Mehrbod نوشته: مرگ یعنی یه خواب شیرین بعد از کلی زندگی کردن و لذت بردن پ ترس نداره
افتاد؟! یا باس توضیح بدم بیشتر؟