01-29-2014, 03:24 PM
01-29-2014, 03:32 PM
Nevermore نوشته: بگذار همین باشد،قول نمی دهم به آن آواتار ات رای بدهم.شاید همین یک رای را هم از دست بدهی
هرکس به من رای ندهد نقشههای پلیدی برای وی در سر میگردانم. جرات دارید به من رای ندهید!
[ATTACH=CONFIG]3440[/ATTACH]
01-29-2014, 03:33 PM
undead_knight نوشته: این تاپیک همیشه به من یادآوری میکنه که "روشنفکری ایران توهم غمگینیست!" :))))توضیح میدهی؟
01-29-2014, 03:34 PM
Russell نوشته: توضیح میدهی؟
تو هم دنبال دردسریا راسل جان !!
01-29-2014, 03:35 PM
Russell نوشته: توضیح میدهی؟
فکر میکنم منظورش "من" باشم که ژست روشنفکری و غمناکی برمیدارم. آیا چنین بود یا ما توهم روشنفکری داریم؟
01-29-2014, 10:09 PM
Anarchy نوشته: دوستان به نظرتون منم شرکت کنم یا بذارم یکی دیگه برنده شهبا همین آواتار؟
حداقل یه لامپ کم مصرف میذاشتی تنوع به خرج میدادی
01-29-2014, 10:13 PM
[MENTION=256]مزدک[/MENTION] بامداد گرامی اواتار شما فکر میکنم در این چند سالی که نوشته هایتان را میخوانم کمتر تغییر کرده اند.
مایل به شرکت در این مسابقه هستید؟
[MENTION=14]Mehrbod[/MENTION] جان شما چه طور؟
مایل به شرکت در این مسابقه هستید؟
[MENTION=14]Mehrbod[/MENTION] جان شما چه طور؟
01-29-2014, 11:24 PM
iranbanoo نوشته: @Mehrbod جان شما چه طور؟
سپاس, ولی من این روزها چندان اینجا خوشنام نیستم و رای نخواهم آورد, پس شرکت نمیکنم, As they say, never play a game you know you're gonna lose (:
دربارهیِ نمایار ام ولی کمی مینویسم:
آن سیبی که آنجا میبیند کارکتر داستان به اهرمنی میدهد که
در بند او ست و سیب برای اهرمن کارکردی چون الکل و نیکوتین دارد و برای خوردن اش همهکار
میکند و بازیچهیِ دست کارکتر میشود, که این رویهم برای من یادآوری همیشگی از این گفتآورد نیچه است:
»... kommen wir unserm "Gotte" mit allen unsern "Teufeln" zu Hülfe!«
marxists.org — Beyond Good and Evil Ch 7
— let us go with all our "devils" to the help of our "God"!
ترزبان دگرستهیِ نزدیک:
بیایید با همهیِ اهرمنان خویش, به یاری خدایِ خویشتن بشتابیم!
که خود این به پستایْ یادآور دور هموندی از سخنگاه گفتمان است به
نام «ابرمرد» که این سخن آنجا زیرنویس ایشان بود (به گمانم نگارش
دگرستهای از آن بربسته به صادق هدایت); یاد باد یاد او ابرمرد اندیشمندْ گرامی باد
جدایِ اینها سیب از میوههایِ خوشمزه برای من هم است و نیز نباید فراموشید, «میوهیِ شناخت» میباشد.
در کنار اینها, در داستان ما دفترچهای داریم که نویسنده با نوشتن در
آن به توانی خداگون دستمیابد و تا جایی پیش میرود که سرانجام خود را یکراست «خدا»
هم مینامد و پرستشگران فراوانی هم گردمیآورد, که این هم بازبردهایِ گیرایی دربر دارد.
سرانجام شیوهیِ ایستادن و ابرخودباوریِ نمایانیدهیِ آنهم آیینهیِ زیبایی
از منش راستین من و اینکه what fuckin' massive an ego I've got میباشد (;
پارسیگر
01-29-2014, 11:56 PM
Mehrbod نوشته: رای نخواهم آورد, پس شرکت نمیکنم
نگران نباشید، سروران هوای نوچه های خود را دارند.
01-29-2014, 11:59 PM
Alice نوشته: نگران نباشید، سروران هوای نوچه های خود را دارند.
سپاس برای دلنگرانی شما, ولی من نگران نبودم (: