دفترچه

نسخه‌ی کامل: دلیل نصف بودن ارزش شهادت زن نسبت به مرد در اسلام
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
Dariush نوشته: از بس که ترول می‌کنی:))
خب حالا من در مورد آن گزاره‌ات چه بگویم مثلا؟ بسیاری از آنتی‌فمنیست‌ها یا اعتقاد دارند که زنان خنگ هستند (خب به من چه؟!) یا اینکه می‌خواهند این را ثابت کنند(باز به من چه؟!)
خیر من نه باور دارم که زنان خنگ هستند و نه می‌خواهم آن را اثبات کنم و اتفاقا همین خود را به خنگی زدنِ زنان و انداختن‌اش گردنِ مردان یکی از نشانه‌های هوشمندیِ زنان است.
و خیلی وقت ها هم ترول نمیکنم:))
آقا من ازت سوال پرسیدم،چرا میزنی:))البته جواب سوالمو تقریبا دادی:)
Dariush نوشته: اینطوری نیست، محمد عاشق زنان بوده و در شمار 5 تاثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ اسلام 2 تن زن بوده‌اند و همسر محمد: خدیجه و عایشه. محمد تا آخر عمرش به خدیجه عشق و ارادت داشت و بارها گفت که اگر خدیجه نبود اسلامی هم نبود. عایشه هم زنی بود بزرگ و باهوش که سپاهی عظیم (در مقایسه با عرب آن زمان) علیه علی را فرماندهی کرد و پس از خلفا جایگاه دوم را در حکمیت داشت و کسی بود که نقشی قابل توجه در جمع‌آوری قرآن و احادیث داشت و محمد او را چنان دوست می‌داشت که نامش حمیرا کرده بود و چنان از او می‌ترسید که زن دیگر خویش (حفصه) را التماس کرده بود که رابطه‌اش با کنیزش را به عایشه نگوید و آنقدر مقامش نزد محمد شامخ بود که حاضر شد برای برائت او چند آیه در قرآن وارد کند و چند تن از صحابه‌ی خویش را شلاق بزند و در هنگام مرگ نیز در خانه‌ی او بود و سرش بر سینه‌ی او.
زن باره بودن و زن دوست بودن محمد چه ارتباطی با نگاهش به زن و قوانینی که در این باب ایجاد کرده دارد؟
شما هم میتوانید عاشق یک زن باشید اما نظرتان در مورد مجموعه زنان همانی باشد که تاکنون عنوان داشته اید.
خدیجه برای محمد نه یک معشوقه که یک تکیه گاه مالی برای محمد و اسلام بوده و برای اینکه این حمایت را از دست ندهد طبیعیست که همواره دم خدیجه را نگاه داشته باشد.
و حتی عایشه که البته سو گلی و محبوب محمد بوده اما همواره زنانی بوده اند که آنها را به عایشه ترجیح دهد .داستان صفوان معطل و همسرش.
عایشه ا ززیرکی و سیاستمداری خودش و حمایت خانواده اش بوده که همواره در چشم محمد خود را عزیز میداشته و بر دیگر زنانی که در زندگی محمد وجود داشتند برتری میافته.
ضمن اینکه برای نگاه محمد به زن گذشته از زندگی زناشویی ناموجهش باید به قوانین و احکامی که در برابر زنان میداد توجه کرد.
کجا محمد با وجود اینکه تجربه ی وجود زنان باهوش و قدرتمندی که در میان عرب بوده اند از انان به عنوان انسانهایی خردمند و قابل اعتماد یاد کرده؟
کاملا هم برعکس.اسلام و محمد همواره به زنان نگاهی بد بینانه داشته .هنوان های کژدم و....ها که فراموش نشده اند؟
حتی من فکر میکنم محمد چنان از پا گرفتن زنان در اجتماع بیزار بوده که نیمچه اختیاراتی که زنان عرب داشته اند را هم از آنان ار همین جهت گرفته.چرات که در میان زنان عرب زن پیامبر,چنگجو,تاجر ,رئیس قبیله و.... یافت میشده که با قدرت گرفتن محمد اینها همه قبیح میشوند و زن عملا ار اجتماع طرد میشود.
صفحات: 1 2 3 4 5