cool نوشته: شیعه میگه اون زمان همه صحابه مرتد نشده بودند به همین دلیل حدیث غدیر رو قبول میکنند.شیعه معتقد است بعد از واقعه غدیر صحابه محمد از دین برگشته اند!
الان در کدوم رفرنس شیعه نوشته که راوی باید حتما شیعه 12 امامی باشه ؟
خب شیعه یعنی برای صحابه استثنا قائل میشه ؟ از کجا میدونن حدیث غدیر رو قبل از مرتد شدن نوشتن یا بعدش ؟
Anarchy نوشته: الان در کدوم رفرنس شیعه نوشته که راوی باید حتما شیعه 12 امامی باشه ؟
خب شیعه یعنی برای صحابه استثنا قائل میشه ؟ از کجا میدونن حدیث غدیر رو قبل از مرتد شدن نوشتن یا بعدش ؟
همون لینکی که جناب کوشا داده بودند من از همون لینک استفاده کرده بودم.منتهی به صورت خلاصه و ساده توضیح داده ام!
شیعه معتقد است که صحابه محمد بعد از فوت محمد با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کررده اند و چون محمد اعلام کرده بود علی جانشین من است و انها این را قبول نکرده اند پس مرتد هستند.البته دلایل دیگری هم دارند که با یک سرچ ساده در گوگل به اونا پی میبرید(:
مایلم بدانم این گفتگوی درون- دینی چه سودی دارد؟!
Rationalist نوشته: مایلم بدانم این گفتگوی درون- دینی چه سودی دارد؟!
برای اینکه خرافات دینی را از جامعه زدود باید دین را نقد کرد و بی منطقی آنرا اثبات کرد.آیا شما نظر دیگری دارید؟به نظر شما چه باید کرد؟!
cool نوشته: برای اینکه خرافات دینی را از جامعه زدود باید دین را نقد کرد و بی منطقی آنرا اثبات کرد.آیا شما نظر دیگری دارید؟به نظر شما چه باید کرد؟!
من به طور کلی، مخالف تلاش مستقیم جهت روشنگری جامعه هستم و باورمندم که در گرو پیشرفت خردگرایی(گفتگو های گسترده) و جلب توجه سایرین به کیفیت برتر زندگی در بستر آن؛
خود به خود رشد فکری همبود نیز، می تواند در فرایندی زنجیره وار؛ صورت گیرد.
اما صرف زمان و انرژی جهت روشنگری مستقیم دیگران؛ نه تنها شما را از پیشرفت فراتر از دغدغه های اجتماعیتان وا می دارد؛ بلکه موجب بازخورد احمقانه و نمک نشناسانه ی اجتماع با شما نیز می شود.
Rationalist نوشته: من به طور کلی، مخالف تلاش مستقیم جهت روشنگری جامعه هستم و باورمندم که در گرو پیشرفت خردگرایی(گفتگو های گسترده) و جلب توجه سایرین به کیفیت برتر زندگی در بستر آن؛
خود به خود رشد فکری همبود نیز، می تواند در فرایندی زنجیره وار؛ صورت گیرد.
اما صرف زمان و انرژی جهت روشنگری مستقیم دیگران؛ نه تنها شما را از پیشرفت فراتر از دغدغه های اجتماعیتان وا می دارد؛ بلکه موجب بازخورد احمقانه و نمک نشناسانه ی اجتماع با شما نیز می شود.
روشنگری غیر مستقیم چه معنایی دارد اصلا؟!شما معتقدی که در گرو پیشرفت خرد گرایی و جلب توجه سایرین اونها را به سمت تفکر و زندگی بیشتر سوق دهیم خب مشکل اینجاست که دین افیون توده هاست و اگر ما نقد مستقیم نکنیم ادیان ممکن است تا هزاران سال دیگر هنوز برای مردم خوب جلوه کنند!شما وقتی که میخوای مردم به چیز بهتری روی بیارند لازمه اش این است که پوچ بودن افکار پیشین انها را اثبات کنی و آنها را به سوی افکار بهتری سوق بدهی.
دین باوران متعصب بر این باورند که این دنیا برای انها هیچ ارزشی ندارد و در زندگی اخروی به خواسته های خود میرسند.شما هر چقدر تلاش کنی و روشنگری کنی راه به جایی نمیبری مگر وقتی که دین را نقد کنی و اثبات کنی که آخرتی وجود نداردُخدایی وجود ندارد و.....
البته با این حرفتون که اینگونه کارها موجب باز خورد احمقانه ی اجتماع میشود موافقم اما اگر هدف زدودن خرافات باشد ما چاره ای جز این نداریم.
+
سپاس
خب دوستان از این به بعد علم حدیث را طبق نظر اهل سنت نقد خوام کرد.در این موارد خواهم نوشت:
شرایط پذیرش و تایید راوی طبق عقاید اهل سنت
عدالت راوی چگونه ثابت میگردد؟
ضابط بودن راوی چگونه تشخیص داده میشود؟
آیا جرح و تعدیل بدون علت پذیرفته میشه؟!
حکم روایت کسی که در برابر روایت حدیث مزد میگرد چیست؟!
خبر مردود چیست؟
خبر مقبول چیست؟
و....
cool نوشته: همون لینکی که جناب کوشا داده بودند من از همون لینک استفاده کرده بودم.منتهی به صورت خلاصه و ساده توضیح داده ام!
با این خلاصه ای که انجام دادید نشان دادید که در این زمینه دستتان چندان پر نیست و از توانایی علمی لازم جهت وارد شدن در این بحث برخوردار نیستید.
کوشا نوشته: با این خلاصه ای که انجام دادید نشان دادید که در این زمینه دستتان چندان پر نیست و از توانایی علمی لازم جهت وارد شدن در این بحث برخوردار نیستید.
شرایط پذیرش راوی که در پست اول نوشته بودم از این لینک کمک گرفته ام:
راوی - ویکی فقه
شایسته بود به جای بالای منبر رفتن میگفتید کجا اشتباه کرده ام.