10-21-2013, 01:34 PM
10-21-2013, 01:48 PM
Theodor Herzl نوشته: حالا اصلا بودن یا نبودن از یک نژاد خاص چه فرقی میکند ، همهٔ ما تقریبا ۱۰۰ هزار سال پیش از آفریقا بیرون آمدیم!
درگیری خیلی ها است که ایرانیان زمان هخامنشیان تا ساسانیان چگونه بودند. چون من در خیلی جاها مانند yahoo ask دیده ام که در میان اروپاییان مردم میگویند اگر ایرانیان به راستی از نژاد اریایی هستند چرا آن ها مانند عرب ها میمانند؟ ایا ایرانیان نژاد اریایی راستین دارند یا آلمانی ها؟
خوب این داستانی هستش که برای خودم هم پرسشی است.
این که ما همه از افریکا آمده ایم هم یه تئوری هستش... اگه هم راست باشه اون 100000 سال پیش بوده...
داستان دیگر اینه که پس از این برسی این شایند است که ایرانیان همدلی بیشتری با ترک ها و کردها پیدا کنند. چون درمییابند که همه ما از یه تخم و ترکه هستیم و اینکه ترک و لر و کرد خر هستند یا پارس از میان میرود. دیگه اگه یه اروپایی بیاد ایران مردم به گونه ای نگاهش نمیکنند انگار مستر آنهاست.
پس همدلی میان ترک و کرد پارس و لر و ترکمن و همه زیاد میشود. شایند هم هست که به یادگیری زبان پارسیک سره بشتابند.
شاید دست از یودستیزی و تازی پرستی هم بردارند. (دانش مردم هم زیاد میشود دیگه)
آمین
پارسیگر
10-21-2013, 02:51 PM
homayoun نوشته: درگیری خیلی ها است که ایرانیان زمان هخامنشیان تا ساسانیان چگونه بودند. چون من در خیلی جاها مانند yahoo ask دیده ام که در میان اروپاییان مردم میگویند اگر ایرانیان به راستی از نژاد اریایی هستند چرا آن ها مانند عرب ها میمانند؟ ایا ایرانیان نژاد اریایی راستین دارند یا آلمانی ها؟
آلمانها هم خوب به اسلاو ها میمانند !
نژاد آرایی اصیل امروزه نداریم .
کسی که فکر میکنه چرا ایرانیها شکل عربها هستند اگر آریایی هستند معنیش اینه که فرض رو بر این گرفته که آلمانها آریایی اصیل هستند که این گفته از بیخ غلطه .
من فکر نمیکنم شما امروز کسی رو در کل قاره آسیا پیدا کنید که ژنی از مغولها را نداشته باشد . در اروپا نمیتوانید کسانی را پیدا کنید که ژنی از روسیه تزاری و روم و ... نداشته باشند .
نژاد خالص خیلی وقت است که به رحمت خدا رفته . حتا مشخصه های ژنتیکی بارز هم امروزه وجود ندارند . ما داریم در مورد دست کم 2500 سال زاد و ولد سخن میگوییم . اگر هر 25 سال را یک نسل در نظر بگیریم میشود 100 نسل متفاوت تنها و تنها در مورد یک فرد . حال خودتان حساب کنید در روند وجودی من یا شما یا یک آلمانی چند بار احتمال اینکه نسلها و ژنها با بقیه ترکیب شده باشند وجود دارد . یعنی امروز روز قاعدتن چیز خاصی از مشخصات منحصر به فرد ژن 2500 سال پیش باقی نمانده .
10-21-2013, 03:45 PM
sonixax نوشته: آلمانها هم خوب به اسلاو ها میمانند !
نژاد آرایی اصیل امروزه نداریم .
کسی که فکر میکنه چرا ایرانیها شکل عربها هستند اگر آریایی هستند معنیش اینه که فرض رو بر این گرفته که آلمانها آریایی اصیل هستند که این گفته از بیخ غلطه .
من فکر نمیکنم شما امروز کسی رو در کل قاره آسیا پیدا کنید که ژنی از مغولها را نداشته باشد . در اروپا نمیتوانید کسانی را پیدا کنید که ژنی از روسیه تزاری و روم و ... نداشته باشند .
نژاد خالص خیلی وقت است که به رحمت خدا رفته . حتا مشخصه های ژنتیکی بارز هم امروزه وجود ندارند . ما داریم در مورد دست کم 2500 سال زاد و ولد سخن میگوییم . اگر هر 25 سال را یک نسل در نظر بگیریم میشود 100 نسل متفاوت تنها و تنها در مورد یک فرد . حال خودتان حساب کنید در روند وجودی من یا شما یا یک آلمانی چند بار احتمال اینکه نسلها و ژنها با بقیه ترکیب شده باشند وجود دارد . یعنی امروز روز قاعدتن چیز خاصی از مشخصات منحصر به فرد ژن 2500 سال پیش باقی نمانده
همه ی سخنان شما را باور دارم.
تنها اینم بگم...اینکه یک نژاد سره باشد... هنوز شایا است...ولی خب... شاید 10 تن در همه ی کشور ایران! خیلی کم...
که ای این میگدریم.
به فرتو های زیر بنگرید.
[ATTACH=CONFIG]2731[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2732[/ATTACH]
http://farm5.staticflickr.com/4097/48152...b73c_z.jpg
http://farm5.staticflickr.com/4120/48152...57fab6.jpg
http://4.bp.blogspot.com/-VKwgiJVwhxg/UL...n-race.jpg
http://www.theapricity.com/forum/attachm...1315936699
http://3.bp.blogspot.com/-4pEtNDE4tq0/UA...hengal.jpg
http://1.bp.blogspot.com/-Nak2vXRXJAg/UB...origin.jpg
اینان آلمانین یا ایرانی؟
پس هم ایران و هم آلمان نژاد اریایی رو داره. ولی هردو ا نژادهای دیگه امیخته شده...
انگاری خودم دارم به پرسشم پاسخ میدم
10-26-2013, 01:54 PM
اصولا نژادپرستی در دنیا با ظهور اسلام ناب محمدی در 1400 سال پیش ، برچیده شد. اسلام با نژاد پرستی و برده داری مخالف است. در حاکمیت حکومت را خاص آل علی میداند و لسان عربی هم لسان بهشت می باشد و اهمیت آن به نژاد عرب نیست بلکه به آسمانی بودن لسان عربی است.
در زمان معاصر آبراهام لینکلن دید آبروی مسحیت با برده داری رفته گفت باید به تقلید از اسلام برده داری ملغی شود از طرفی در منشور حقوق بشر با عنایت به تعالیم اسلام ناب محمدی تبعیض نژادی منع شده است.
در زمان معاصر آبراهام لینکلن دید آبروی مسحیت با برده داری رفته گفت باید به تقلید از اسلام برده داری ملغی شود از طرفی در منشور حقوق بشر با عنایت به تعالیم اسلام ناب محمدی تبعیض نژادی منع شده است.
10-26-2013, 09:06 PM
Hezbollah_yaAli نوشته: اصولا نژادپرستی در دنیا با ظهور اسلام ناب محمدی در 1400 سال پیش ، برچیده شد. اسلام با نژاد پرستی و برده داری مخالف است. در حاکمیت حکومت را خاص آل علی میداند و لسان عربی هم لسان بهشت می باشد و اهمیت آن به نژاد عرب نیست بلکه به آسمانی بودن لسان عربی است.
در زمان معاصر آبراهام لینکلن دید آبروی مسحیت با برده داری رفته گفت باید به تقلید از اسلام برده داری ملغی شود از طرفی در منشور حقوق بشر با عنایت به تعالیم اسلام ناب محمدی تبعیض نژادی منع شده است.
من هم این تاپیک را برای نژادپرستی نزدم ,برای نژادشناسی زدم. :e057: نژادپرستی ولی برچیده نشده. پیامبر هم که آمد خوشبختانه از آن بسیار کاهید ولی هنوز هم عرب ها بسیار نژادپرست هستند به گونه ای که نژادهای دیگر را بسیار میآزارند.
پادشاه عربستان به آمریکا نگفت شما نفت ایران را نخرید ما به شما نفت میدهیم؟ نگفت؟ دشمن هستند دیگه! دشمن اسلام و قران و ایران و شیعه و سنی و....
11-08-2013, 03:29 PM
این دو نوشتار در این دو وبگاه به نگرم بسیار شگفتانگیز آمد. پس براین شدم که برای شما نیز بگدارم.
Welcome
it's all one thing: Blond and brunette Iranians
فرتوهای زیبایی است از مردان ایرانی و افغانی و تاجیکی
با کسانی هم (مانند مهربد شاید) که مینگرند همه ی ایرانیان نژاد تازی در خود دارند همباور نیستم! ناسزایی است سخت!
پارسیگر
Welcome
it's all one thing: Blond and brunette Iranians
فرتوهای زیبایی است از مردان ایرانی و افغانی و تاجیکی
با کسانی هم (مانند مهربد شاید) که مینگرند همه ی ایرانیان نژاد تازی در خود دارند همباور نیستم! ناسزایی است سخت!
پارسیگر
11-08-2013, 03:50 PM
به دید من هم این داستان نژاد هرگز اهمیتی ندارد.اگر چه ، گویا می توان ویژگی های برجسته هر گروه نژادی را در نظر گرفته و از چهره یا اندام انسانها دریافت که از کدام تیره هستند...
11-08-2013, 09:11 PM
[h=2]برگرفته شده از: http://ariapars.persianblog.ir/post/249/
پیشینهی واژهی آریا و ایران[/h]
مادها، پارتها، پارسیان، سکاها، سرمتها، هندیان، اسکیتها، آلانها و... خود را آریایی میخواندند. در منابع گوناگون از این نام و اصطلاح تباری بارها یاد شده است. این منابع به ترتیب دیرینگی چنین هستند:1- هندواروپایی: واژهی آریا در زبان هندوآریایی کهن به گونهی "اَری" (فلان نشین) آمده است.2- میانرودان: در زبانهای میانرودانی (بینالنهرینی) به گونهی "اَرته" بهکار رفته است. در هزارهی سوم پیش از میلاد به واژگان فراوانی که هر کدام با واژه ی "اَری" درآمیختهاند برمیخوریم، از جمله "اَرداتَه / آریا داد".3- سومری: این نام در زبان سومری "آری" آمده است. در زبان سومری بارها برای اشاره به عناصری که ریشه در سرزمین ایران دارند از واژهی "ارین" بهره گرفته شده است.4- مصری: در مصری ایری "Iry" و "ایری پات" به معنای شاهک آریایی" آمده است.5- سنسکریت: در زبان سنسکریت "اَریه" آمده است.6- ریگودا: در یکی از کهنترین نامههای بشری یعنی ریگودای هندیان نیز بارها به نام آریا به عنوان نژاد و تباری در برابر "دَسیوهای" تیره پوست اشاره شده است.7- اوستا: در اوستا آریاییان مردم سرزمین آریایی نامیده میشوند. در اوستا بارها و بارها از اصطلاح و نام آریا در بخش های گوناگون بهره برده شده است (جاینامها و نام کسان). سرزمین آریاییها در کتاب اوستا "آئیرینه وئیجنگه" (ایران ویج) خوانده میشود به معنای "پهنهی آریایی".8- هخامنشیان: در زمان هخامنشیان: داریوش بزرگ هخامنشیانی در سنگنبشتهی آرامگاهاش خود را از دید نسب: پسر ویشتاسپ و از لحاظ دودمان: هخامنشی و از حیث ملیت و تبار: آریایی میخواند:
«منام داریوش.. پسر ویشتاسپ، یک هخامنشی، یک پارسی پسر پارسی، یک آریایی از تبار آریایی»
همین سخن را پسرش خشایارشا بازگو می کند. همچنین داریوش بزرگ زبان و دبیرهای را که برای نگارش سنگنبشتهی بیستون بهکار رفته است را آریایی معرفی میکند و اهورامزدا را خدای آریاییان میشناساند.9- اسناد نوایلامی: در اسناد نو ایلامی (پایان سدهی 7-8 پ.م) بهدست آمده از شوش و لوحههای گلی پارسه (تخت جمشید) به صاحب منصب و کارگزارانی به نام «آریان» برمیخوریم.10- منابع یونانی: هردوت میگوید که در گذشته همهی مردم مادها (آذریها، کردها و..) را «آریاییان» میخواندند. همچنین اشاره دارد یکی از قبایل مادی به نام "آریازنتی" (دارای دودمان آریایی) خوانده میشدند. استرابو زبان ماد و پارس و بلخ و سغد را یکسان و آن را «آریانا» مینامد.11- پارتی: در اسناد پارتی که تا کنون بهدست آمده به نامهای فراوانی از کَسان برمیخوریم که در پیوند با نام آریا هستند.12- ساسانیان: در زمان ساسانیان نیز به نام و تبار قوم آریا و نام ایران برمیخوریم. برای نمونه سنگنبشتهها و سکههای اردشیر، وی را چنین معرفی میکنند:
"مزداپرست، خدایگان، شاه شاهان آریاییان، که تبار از..."
"اردشیر شاهنشاه ایرن" و به پارتی "اردشیر شاهنشاه آریان"
در سنگنبشتهی شاپور یکم (و نرسی تا شاپور سوم به همین شیوه) بر کعبهی زرتشت در نقش رستم فارس چنین آمده:
"مزداپرست، خدایگان، شاه شاهان آریاییان و نا آریاییان..."
نرسه پسرش چنین در سنگنبشتهی خود آورده:
"آریایی مزداپرست، نرسه، شاه هند، سیستان و تورستان"
13- مانوی: در نوشتهها و نامههای مانوی که گویا نوشتهی خود مانی است و در آن به گاهشماریپرداخته شده به واژهی آریا / ایر برمیخوریم.14- پارسی نو: در نوشتههای پارسی نو این نام به گونهی "ایرانشهر" بارها آمده:
حمزهی اصفهانی از واژهی "آریان" یاد میکند و ابوالحسن مسعودی چنین مینویسد:
"برخی از ایرانیان بر این رفتهاند که معنی ایرانشهر «شهر نیکان» است"
در سرودههای و ادبیات پارسی کهن نیز به نام ایران برمیخوریم. برای نمونه در شاهنامه فردوسی با پیشینهای بیش از هزار سال بارها از ایران و شهر ایران یاد شده است:
"به ایران، زن و مرد، لرزان به خاک /*/ خروشان ز تو پیش یزدان پاک"
"دریغ است ایران، که ویران شود /*/ کنام پلنگان و شیران شود"ابوسعید ابوالخیر:
"در چین و خُتن، نقش و نگار از تو برند/*/ ایران همه فال روزگار از تو برند
منبع: برای آگاهی بیشتر به «محسنی، محمدرضا 1389: "پانترکسیم، ایران و آذربایجان"، انتشارات سمرقند ص 71-83» مراجعه کنید.
پیشینهی واژهی آریا و ایران[/h]
پیشینهی واژهی آریا و ایران
بررسی منابع پیرامون اصطلاح آریا
امروزه سخن گفتن از تبار و نژاد به معنای نادرست آن و برای اثبات برتری تیرهای بر تیرهی دیگر، از دید حقوق انسانی پذیرفته نیست و نادرست بهشمار میآید. ولی بررسی حقایق تاریخی و پیگیری دانشیک پرسمانهای (مسائل) اینچنین، اگر برای جلوگیری از تحریفات و دروغپردازیهای، گروههای قومگرا و نژادپرستی مانند پانترکیستان، پانعربها و غیره باشد، کاری پسندیده خواهد بود. یکی از چیزهایی که گ
روههای قومگرای پانترکیست روی آن برنامه ریزی کردهاند رد وجود قوم و تبار آریایی و ادعای نبود نام و اصطلاح «ایران» تا چند ده سال پیش است! در اینجا کوشش میکنیم تا نام و اصطلاح آریا و ایران را در منابع تاریخی از چند هزار سال پیش تا کنون (به گونهای چکیدهوار) بررسی کنیم:بررسی منابع پیرامون اصطلاح آریا
امروزه سخن گفتن از تبار و نژاد به معنای نادرست آن و برای اثبات برتری تیرهای بر تیرهی دیگر، از دید حقوق انسانی پذیرفته نیست و نادرست بهشمار میآید. ولی بررسی حقایق تاریخی و پیگیری دانشیک پرسمانهای (مسائل) اینچنین، اگر برای جلوگیری از تحریفات و دروغپردازیهای، گروههای قومگرا و نژادپرستی مانند پانترکیستان، پانعربها و غیره باشد، کاری پسندیده خواهد بود. یکی از چیزهایی که گ
مادها، پارتها، پارسیان، سکاها، سرمتها، هندیان، اسکیتها، آلانها و... خود را آریایی میخواندند. در منابع گوناگون از این نام و اصطلاح تباری بارها یاد شده است. این منابع به ترتیب دیرینگی چنین هستند:1- هندواروپایی: واژهی آریا در زبان هندوآریایی کهن به گونهی "اَری" (فلان نشین) آمده است.2- میانرودان: در زبانهای میانرودانی (بینالنهرینی) به گونهی "اَرته" بهکار رفته است. در هزارهی سوم پیش از میلاد به واژگان فراوانی که هر کدام با واژه ی "اَری" درآمیختهاند برمیخوریم، از جمله "اَرداتَه / آریا داد".3- سومری: این نام در زبان سومری "آری" آمده است. در زبان سومری بارها برای اشاره به عناصری که ریشه در سرزمین ایران دارند از واژهی "ارین" بهره گرفته شده است.4- مصری: در مصری ایری "Iry" و "ایری پات" به معنای شاهک آریایی" آمده است.5- سنسکریت: در زبان سنسکریت "اَریه" آمده است.6- ریگودا: در یکی از کهنترین نامههای بشری یعنی ریگودای هندیان نیز بارها به نام آریا به عنوان نژاد و تباری در برابر "دَسیوهای" تیره پوست اشاره شده است.7- اوستا: در اوستا آریاییان مردم سرزمین آریایی نامیده میشوند. در اوستا بارها و بارها از اصطلاح و نام آریا در بخش های گوناگون بهره برده شده است (جاینامها و نام کسان). سرزمین آریاییها در کتاب اوستا "آئیرینه وئیجنگه" (ایران ویج) خوانده میشود به معنای "پهنهی آریایی".8- هخامنشیان: در زمان هخامنشیان: داریوش بزرگ هخامنشیانی در سنگنبشتهی آرامگاهاش خود را از دید نسب: پسر ویشتاسپ و از لحاظ دودمان: هخامنشی و از حیث ملیت و تبار: آریایی میخواند:
«منام داریوش.. پسر ویشتاسپ، یک هخامنشی، یک پارسی پسر پارسی، یک آریایی از تبار آریایی»
همین سخن را پسرش خشایارشا بازگو می کند. همچنین داریوش بزرگ زبان و دبیرهای را که برای نگارش سنگنبشتهی بیستون بهکار رفته است را آریایی معرفی میکند و اهورامزدا را خدای آریاییان میشناساند.9- اسناد نوایلامی: در اسناد نو ایلامی (پایان سدهی 7-8 پ.م) بهدست آمده از شوش و لوحههای گلی پارسه (تخت جمشید) به صاحب منصب و کارگزارانی به نام «آریان» برمیخوریم.10- منابع یونانی: هردوت میگوید که در گذشته همهی مردم مادها (آذریها، کردها و..) را «آریاییان» میخواندند. همچنین اشاره دارد یکی از قبایل مادی به نام "آریازنتی" (دارای دودمان آریایی) خوانده میشدند. استرابو زبان ماد و پارس و بلخ و سغد را یکسان و آن را «آریانا» مینامد.11- پارتی: در اسناد پارتی که تا کنون بهدست آمده به نامهای فراوانی از کَسان برمیخوریم که در پیوند با نام آریا هستند.12- ساسانیان: در زمان ساسانیان نیز به نام و تبار قوم آریا و نام ایران برمیخوریم. برای نمونه سنگنبشتهها و سکههای اردشیر، وی را چنین معرفی میکنند:
"مزداپرست، خدایگان، شاه شاهان آریاییان، که تبار از..."
"اردشیر شاهنشاه ایرن" و به پارتی "اردشیر شاهنشاه آریان"
در سنگنبشتهی شاپور یکم (و نرسی تا شاپور سوم به همین شیوه) بر کعبهی زرتشت در نقش رستم فارس چنین آمده:
"مزداپرست، خدایگان، شاه شاهان آریاییان و نا آریاییان..."
نرسه پسرش چنین در سنگنبشتهی خود آورده:
"آریایی مزداپرست، نرسه، شاه هند، سیستان و تورستان"
13- مانوی: در نوشتهها و نامههای مانوی که گویا نوشتهی خود مانی است و در آن به گاهشماریپرداخته شده به واژهی آریا / ایر برمیخوریم.14- پارسی نو: در نوشتههای پارسی نو این نام به گونهی "ایرانشهر" بارها آمده:
حمزهی اصفهانی از واژهی "آریان" یاد میکند و ابوالحسن مسعودی چنین مینویسد:
"برخی از ایرانیان بر این رفتهاند که معنی ایرانشهر «شهر نیکان» است"
در سرودههای و ادبیات پارسی کهن نیز به نام ایران برمیخوریم. برای نمونه در شاهنامه فردوسی با پیشینهای بیش از هزار سال بارها از ایران و شهر ایران یاد شده است:
"به ایران، زن و مرد، لرزان به خاک /*/ خروشان ز تو پیش یزدان پاک"
"دریغ است ایران، که ویران شود /*/ کنام پلنگان و شیران شود"ابوسعید ابوالخیر:
"در چین و خُتن، نقش و نگار از تو برند/*/ ایران همه فال روزگار از تو برند
منبع: برای آگاهی بیشتر به «محسنی، محمدرضا 1389: "پانترکسیم، ایران و آذربایجان"، انتشارات سمرقند ص 71-83» مراجعه کنید.
11-08-2013, 09:14 PM
sonixax نوشته: ما اینجا یکی آنارشی داریم که تاریخ رو به خصوص در این رابطه زیر و رو کرده !
ولی بهترین مرجعتون میتونه سنگهای تخت جمشید باشه!
همان طور که در میان سربازان هخامنشی پیداست احتمالن آریایی ها مو و ریش فرفری داشته اند و این مشخصه خیلی برجسته بوده :
[ATTACH=CONFIG]2639[/ATTACH]
راستش در مورد بور بودن هم زیاد مطمئن نیستم ! آلمانی هایی که با اسلاوها قاطی نشده اند اصلن بور نیستند . مشکی مشکی هستند .
خیر اینها موهای آرایش شده ی سپاه جاویدان است. در نوشته های کهن یونانی به این مضوع اشاره شده. تبار آریایی اصلا ربطی به موی فر و بور و چشم آبی ندارد.