دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو دات کام
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
Anarchy نوشته: تو از 2008 عضو بودی فکر کنم !! آخه من از 2006 عضو شدم تو گفتگو دات کام...

خب در مورد اینجا هم ما چند روزی در خوف و رجا بودیم که تقلبی هست یا اصل... برای همین دیر تر عضو شدیم E404!!
قضیه ی این تقلبی چیست؟ واقعیت دارد؟ فکر میکردم من توهم زده ام و اگر ب کسی بگویم بمن میخندد . همه ی آنچه از گفتگو میخاستیم این بود ک مارا از شر این تقلبی ها برهانند. ک فقط بر استیصال ما دامن زدند. :e416:
Theodor Herzl نوشته: آقا رسول شما خودت رفتی‌ ایران تواب شدی با آخوند‌ها عکس گرفتی‌ و به ضدّ گفتگو توی چند سایت مطلب گفتی‌ ، حالا گفتگو شده سایت رژیم؟
آن قضیه اش درست. داستانش را هم اگر برای کسی جالب باشد مینویسم .. ک اتفاقا برای آنان ک قدری جدی تر و محققانه تر رفتارهای رژیم را دنبال میکنند دارای نکاتیست. اما حدیث ضدیتمان با گفتگو هنوز هم ادامه دارد و دلایلش را هم ک گفتیم. شما ظاهرا با قضیه مخالفی اما اینجوری ک مخالفت نمیشود. دلایل مرا شنیدی پس شما هم استدلال خود را بگو. گفتم این برای من بحث مرگ و زندگیست و هنوز هم دیر نشده و اگر گفتگو ک ظاهرا هنوز زنده است بخاهد آن رفتارش را درست کند میتواند یکی از دو کار را بکند؛ یا کمکم کند از گمنامی و بیدفاعی درآیم ، یا توضیح دهد چرا در بایکوت من همدست رژیم شد و همان کاری را کرد ک من از همه ی مزدوران رژیم دیدم. چرا الآن کاری نمیکند؟ چرا ب جد نظرش را نمیگوید؟ کسی را ک از زیر بار سؤالها شانه خالی میکند جز آخوند چه میتوان نامید؟ ممکن بود ک پاسخی ک از مردم در حاق واقع میگیرم مرا تعالی دهد. وقتی ب روند چهره شدن آدمها نگاه میکنم میبینم همه شان از همین راه رفته اند. کسانی ک دستشان ب رسانه میرسد صدایشان را ب مردم رساندند و آنها از بیدفاع بودن رهیدند. لااقل در انظار ب مسلخ رفتند. لااقل توانستند حرفشان را بزنند. اینک من اسیر کثیف ترین توطئه ای هستم ک یک موجود دوپا میتواند در آن افتاد. از یکسو مرا در روستائی ک عین ترومن شو میماند ب اسیری گرفته اند.. ازسوی دیگر هیچ راهی برای معاش نگذاشته اند. از سوی دیگر تمام راههای ارتباطیم را بسته اند ک صدایم ب هیچکس نمیرسد. الآن هم مثل همان روزهای هراس و تیرگی در ترکیه دست و پا میزنم ک ماجرایم را از کسی بشنوم و کسی لااقل آخوندیسم را بابت این رفتار حیوانی مواخذه کند. هیچ و هیچ و سکوت. آیا الآن یاریگری نیست؟ فقط صدایم را ب جائی برسانید تا بفهمم دیوانه نشده ام. E107
r.daramroei نوشته: یا کمکم کند از گمنامی و بیدفاعی درآیم ، یا توضیح دهد چرا در بایکوت من همدست رژیم شد
در آخرین روز‌های گفتگو شما رفتی‌ ایران و شروع کردی به ضدّ گفتگو با چندین سایت‌های رژیمی داخل ایران همکاری کردن ، خوب مثلا ما در خارج از کشور برویم شلوغ بازی رسانه‌‌ای بکنیم از که دفاع بکنیم؟ کسی‌ که تواب شده؟
Nevermore نوشته: من از سال 2007 در گفتگو هموند بودم.به گمانم خود شما مشکوک تر باشید تا مدیران گفتگو.من به خوبی یادم هست که در هم میهن با شما بحث در مورد بیخدایی داشتم و شما پس از آنکه به قول خودتان در گفتگو بیخدا شدید.
این شد حرف. و جوابش: من بیخدا بودم. داستانش را در "خواب مرگ" نوشته ام. در گفتگو از بیخدائی استعفا دادم. اگر بیخدائی آن چیزی بود ک آنجا دیدم .. آن هیچ نبود جز انگ احمقانه ای بدامان یک تز زنده و تنها بایسته ی بشر. تنها سخنگوی بیخدائی را خودم میدانم و هرکس ک عمیقا ب گوزنها بپیوندد. دوست دارم آخوند نباشید و زیر سبیلی رد نکنید. گرفتید چه
نقل قول:گفتم؟،در آنجا از خداباوری دفاع می کردید و گاه و بی گاه هم به "گفتگو" می تاختید.
مثل این ک نمیشنوید. آن داستانی دارد ک تا نشنوید سخن گفتن درباره اش چه معنی دارد؟ صادقانه بگویم اینجور حرف زدن مختص آخوندهاست.
نقل قول:حالا دوباره هوادار بیخدایی شده اید.
بله . اگر نتوانید این فعل و انفعالات را هضم کنید ب من ضربه نمیخورد. کارائی شما در عرصه ی واقعیت زیر سؤال میرود. هیچوقت ب تعهد و جاودانگی فکر کرده اید؟ بیخدای واقعی گوزن است ک برای هر وضعیتی در زندگی و اصطکاک با وقایع بهترین است. توضیح بخاهید.
نقل قول:در همه جا هم با نام راستین و عکس خود ثبت نام کردید.چه در گفتگو و چه در هم میهن.این
بله. اما این یعنی چه؟ چه نتیجه ای میگیرید. آیا نگفتیم گوزنها پای حرفش می ایستد؟ ما حرف نمیزنیم ک دیگران را تهییج کنیم و خود در سایه منتظر فرصت و و شاید سمت وزش باد باشیم. وسط میدانیم. لخت و عور. بد و خوبمان جلوی چشم است زیرا جز حق و حقیقت نمیخاهیم. بدیش چیست؟ مشکوک است؟ مصر و دقیق باش نازک بینی کن و موی سفید از ماست بکش بقول ناخدا بود یا؟؟ بپرس مشکوک بودن یعنی چه. آیا نوری زاد ک نمیدانم اسمها را درست میگویم یا نه حافظه ی اسم ندارم آیا همین سازنده ی فیلم شعبان بی مخ ها ب شما پاسخ نداد ک چطور میشود ظرف چند دقیقه ب کسان آموخت ک همچون او بی پیرایه و حجاب مخالفت کرد؟ دیگری اش را اصلا اسمش یادم نیست با بی بی سی مصاحبه میکرد و پدرش آیت الله است و او را تکفیر کرده و همین اواخر شنیدم ک بازداشت شد و اعتصاب کرد و... تا همین اواخر از خانه اش مصاحبه ی ویدئوئی زنده بیرون میداد. آیا یکی از راههای اخته کردن بعضی از اندیشه ها دامن زدن ب توهمات عوامانه ی مردمان نیست؟ شاید من هم مثل حسین کربلا و معاویه باشم ک کشتنش کار دست یزید داد اما زنده اش هیچ کاری نمیکرد.
نقل قول: درست است که آرش بیخدا اخلاق های خاصی داشت و خیلی از ما با آن رفتار ها موافق نبودیم و از جمله این رفتار ها تعطیلی ناگهانی سایت بود،اما هیچ کدام از آن رفتار ها دلیلی نمی شود که ما مدیران گفتگو را جاسوس رژیم بدانیم.
بله هیچکدام دلیل نمیشود اما سؤال میشود. سؤالی ک هنوز بی پاسخ مانده. دلیل بایکوت من چه بود. و چرا بعنوان یک بیخدا چنان رفتار کردید و میکنید ک شایسته ی بیخدا ک سهل است ... شایسته ی هیچ مرام و مکتبی نیست.
نقل قول:همانطور که میلاد گرامی هم گفت،اکثر کاربران فعال اینجا همان یاران گفتگو هستند
. خب؟ پس آنچه را ک آنموقع نکردید اینک انجام دهید. سخنم را ب جائی برسانید ک بتوانم بازخوردش را ببینم و بفهمم ک از کمند سایتهای تقلبی جسته ام. بفهمم ک اینجا هم تداوم همان رفتار گفتگو نیست. بفهمم ک هموندی یعنی چه. مرام و.... بماند.
Theodor Herzl نوشته: در آخرین روز‌های گفتگو شما رفتی‌ ایران و شروع کردی به ضدّ گفتگو با چندین سایت‌های رژیمی داخل ایران همکاری کردن ، خوب مثلا ما در خارج از کشور برویم شلوغ بازی رسانه‌‌ای بکنیم از که دفاع بکنیم؟ کسی‌ که تواب شده؟
دیدی حالا؟ سخن از آن دوهزار پستی بود ک قبل از آن مصیبت ارسال کردیم. در خلال آن مدت دلیلتان چه بود؟ اصلا آن مصیبت را پستهای موذیانه ی فریمن درست کرد. از ناراحتی ام گفتم و گفتم ک کار ب جائی رسیده ک در خانه کتک کاری میکنم. او هم شلوغش کرد و همسرم ک لبریز از مصیبت بود طاقتش طاق شد و..... درواقع رفتارهای نامردانه ی آن دختر زرتشتی اسمش چی بود؟ و پستهای آخرین فریمن تیر خلاص را ب زندگیم زد. صدالبته خودم تا پرتگاه بردمش اما تلنگری کم داشت ک گفتگو واردش کرد. چنان هوشمندانه ک من یادم آمد یکنفر حتی دیده است ک من کیبوردم را روی مونیتورم سوار کرده ام. آن موقع ک خبری از هیچی نبود یک صدای تءیید کننده میتوانست همسرم را امیدوار کند ک کسی صدایمان را میشنود. الآن هم ب همان روزها رسیده ایم و سخت تر از آن روزها اما اینبار او مرا شناخته است. میخاهم اگر این عصیانی ک سالهاست لبه ی پرتگاهش هستم مرا درخود فرو برد لااقل بعد از من یکی بگوید آخوندها چگونه مبارزان را در سکوت با پنبه سر میبرند. این حق تاریخ نیست؟
آنارشیست کبیر کمی ویت. پسرم را از مدرسه برگردانم خدمتت میرسم. E14c
r.daramroei نوشته: آنارشیست کبیر کمی ویت. پسرم را از مدرسه برگردانم خدمتت میرسم. E14c

ما هستیم جناب دارامروئی...فقط خواهشی دارم در چند جمله به دور از لفاظی و بازی با کلمات و شعار و تخطئه کسانی که اینجا دیگر نیستند ، خواسته خودتون رو مطرح کنید...

البته تا اینجا تنها چیزی که برداشت کردم از شما این هست که همگی هویت واقعی خودمون رو یک راست تحویل برادران ریشو بدیم و احیانا در سرنوشتی که دارید با شما هم درد شویم تا بیخدایی راسین رو نشون داده باشیم E107 و البته ناله ها و درخواست هایی از ما برای کمکی به شما که حتی نمیدونیم چی میتونه باشه !!!
r.daramroei نوشته: قضیه ی این تقلبی چیست؟ واقعیت دارد؟ فکر میکردم من توهم زده ام و اگر ب کسی بگویم بمن میخندد . همه ی آنچه از گفتگو میخاستیم این بود ک مارا از شر این تقلبی ها برهانند. ک فقط بر استیصال ما دامن زدند. :e416:


گویا شما هم علاقه زیادی به حاشیه رفتن دارید و از هر بهانه ای استفاده میکنید... این مطلبی که گفتم هم مربوط به الان نیست و موضوعیتی نداره که بخوایم مطرحش کنیم !!
Anarchy نوشته: هنوز نفهمیدم منظور شما چی هست !! !!!
تنها بخشی را ک ب شیوه ی اصولی دنبال میکنید همین قضیه است. میخاهید ته اش را در بیاورید. درحالی ک بصراحت گفتیم این هیچ اهمیتی ندارد فقط ب شیوه ی خاص من این نکات در متن جای میگیرند.
نقل قول:نمیشه که روی هوا یه چیزی در مورد آرش بیخدا و گفتگو دات کام بپرونید بعد هم ازش بگذرید...
بگذرم؟ واقعا ک... تاپیک را برای چه
نقل قول:گشودم؟ینها رو مشخص کنید :

1) آن اسراییلی کی بود دقیقا ؟
2) شما چه کاری با اون اسراییلی داشتید ؟
3) آن اسراییلی دقیقا چی گفت ؟
4) به فرض هم که هر چیزی گفته باشه ، ارتباط بین اسراییل ، گفتگو دات کام و جاسوس رژیم بودن آرش بیخدا چی هست ؟



گفتم اهمیتی ندارد. بگذرید.
نقل قول:منظورتون از اون یکی خودتون هست ؟ یعنی شما تنها فرد بودید در جهان که چنین کاری کردید E40d ؟
اگر مورد دیگری میشناسید بگوئید. مطالعه ام کم نیست اما ب مورد مشابهی برخورد نکردم. همه ی مخالفان حکومتهای مختلف ب جائی وصل بودند. تنها فرد مستقلی ک در برابر رژیمی چون آخوندیسم بی محابا آشکارا جنگید خودم را دیدم و بس. گرچه اینهم مهم نیست. ب مرگ گرفتیم ک ب تب راضی شود. حداقل همان آدمی بودیم ک رژیم نتواند ترسو خطابش کند. این هیچ قدر و ارزشی نداشت؟ میخاهم ویژگیهای نگاهتان را خودتان هم نگاهی بیندازید. مگر کار ما این نیست ک همین کجی ها را زیر ذره بین ببریم؟
نقل قول:ببخشید آرش بیخدا مگر به شما یا ما ، قول و تضمینی داده بود که برای ما کاری بکنه ؟
این سؤال یعنی از بیخ با موضوع بیگانه اید. اولا ک فقط آرش نبود و ظاهرا خیلیهای دیگر بودند ک هرکدامشان را منطقا باید کسی حساب کرد و اندیشه ای و مرامی. راستش با آن نقطه ضعفهائی ک در او دیدم او را خیلی ب یاری نیازمندتر دیدم تا خودم را. اصلا از او توقعی نداشتم. یعنی مغزش بیش از آن نمیکشید. اما اگر شما مغزت میکشد برای من یک ارزشی در این رفتار پیدا کن. از سوئی قلم برداری و داد سخن سردهی ک اندیشه ای داری و دیگران را ترک روش خیش و تبعیت از روش شما فرامیخانی.. از سوی دیگر بدیهی ترین اخلاقها را در ابعاد مختلف آن فراموش میکنی. از بعد مبارزاتی بنگریم ک ماهیت نوشتن فراخان دیگران ب هموندیست. وقتی مینویسی میخاهی با جمعی باشی و مگر با جمع بودن ب چه معناست؟ پله پله تعقیب کن ببین بدیهی نیست ک یک نویسنده اینقدر بفهمد ک در کمک ب یک هموند دیگر قلمی بزند؟ نه در کمک ب یک هموند.. در کمک ب یک... من چیستم؟ در نگاهتان من چیستم؟ مرام شما چه سخنی برای بشریت دارد؟
نقل قول:مگر آرش بیخدا اصلا چه قدرتی داشت جز داشتن یک فورم ؟
حالا بگیریم فقط آرش خان بیخدا.. مگر پالتاکی نبود؟ مگر نمیتوانست از سد فیلترینگ و سایتهای قلابی بگذرد؟ چه میشد اگر با شهرام همایون صحبت میکرد و میگفت یکی اینجاست ک قدرت عبور از دیوار امنیتی را ندارد. با او مرتبط شوید و مثل هزاران مهمانی ک شب و روز با ایشان مصاحبه میکنید درددل او را نیز بگوش مردم برسانید. سخن ما آشکار بود. دردهای انسانی . دردهای یک انسانی ک میخاهد با ارزش ها زندگی کند و جامعه و قدرت از دوسو او را زیر منگنه نهاده اند. شب و روز از دردهای مشابهی پرده برمیداشتید .. یکی هم من. فرقش چه بود؟ چرا مرا در تاریکی میدیدید و حتی آینه نمشدید ک فلانی آنچه از تو میبینیم اینست. این خیلی کار بود؟ چیز دیگری خاستیم؟
نقل قول:شما چرا ضعف یا بی احتیاطی خودتون ( در آشکار کردن هویت واقعی ) رو به گردن آرش بیخدا میندازید ؟

ضعف؟ بی احتیاطی؟ واقعا عمق دقت شما همین است؟ ضعف را از کجا آوردید؟ ضعف در چه؟ بگویید روشن شوم. دوما مگر من بارها نگفتم ک گوزنها اولین شرط هموندیش اینست ک از پرده برون آیید و مردانه رو در رو بجنگید. آنچه میگویید در بطن خود از گوهری برمیخیزد ک ارزش خیلی فداکاریها را دارد. با شما چه میکردند؟ غیر از آن بود ک ثابت میکردید سخنتان برای خودتان ارزشمند است؟ آ
نقل قول:رش بیخدا اخلاق و منش خاص خودشون رو داشتند و البته گفتگو هم متعلق به ایشون بود...
ک چه؟ چه نتیجه ای بگیرم؟ حاضرم ثابت کنم ک هرجور معنیش کنی با این سخن پارادوکس بزرگی با بقیه ی سخنانت ایجاد میکنی. ابتدا معنیش کن بعد سعی کن از آن دفاع کنی.
نقل قول:شما الان دقیقا چه گله ای دارید ؟
با من دشمن شدند و دلیلش را نگفتند. از همان پستهای اولین من ک روشن شد چه میگویم دشمنی و بدرفتاری شروع شد. مخالف همه ی ارزشها رفتار کردند و رفتار بیخدا را زیر سؤال بردند. دفاعشان از بیخدائی آنچنان بد بود ک هیچ دشمنی نمیتوانست ب آن بدی باشد. دقیقا گله مندم ک چرا توقعات معمولی را ک از یک انسان میرود برآورده نکردند. خیلی توضیحاتم کامل است و جای خالی نگذاشته ام. با دقت بخانید میفهمید. د
نقل قول:قیقا این دلیل از کجا نشون میده ایشون جاسوس رژیم بودند ؟



فقط میتوان پرسید ک اگر دشمن بودند چه کار دیگری میکردند؟ راستش رفتار آخوندها قدری بهتر از گفتگو بود.
نقل قول:چرا حرف بی ربط میزنی جناب دارامروئی ؟ این دو موردی که گفتید دلیل بود اصلا E409
من بی ربط گفتم و دلیل هم نبود. هیچکدام از آخوندها در هیچ پستی مرا متهم ب بیربطی و سستی دلیل نکردند. هیچوقت دارای این عیوب نبودم. شما هم بجای این طرز سخن گفتن بهتر است اثبات کنید ک اینها دلیل نبود. تا اینجا ک هنوز ب هیچ پرسش من پاسخ ندادید و هیچ توضیحی هم بابت آن رفتار ناشایست ندادید.
نقل قول:با نوشته های بی سر و ته که خودتون هم نفهمیدید چی گفتید ؟
اینها تهمتهائی است ک دیده ام آخوندها ب دیگران میزنند و جرأتش را نداشتند ک بمن بزنند. من و بی سروته؟ اثبات کنید و گتره ای حرف زدن را ب آخوندها بگذارید ک برای ماله کشی کاستیهایشان از آن بهره میگیرند.
نقل قول:خدمت رو آرش بیخدا به آخوند و اسلام کرده ؟! به اسپاگتی نمیدونم چی بگم ...





ثابت کنید برادر. ثابت کنید ک چنین رفتاری (دفاع بد از بیخدائی. سخنان سستی ک بسادگی میشد له اش کرد. بیخدائی را سوتی یابی و مسخرگی و ... جلوه دادن. بی اعتنائی ب اخلاق. و آخریش هم بایکوت و آزردن یکی از بهترین نمایندگان بیخدائی) تکرار میکنم ک ثابت کنید این رفتارها خدمت ب آخوند و اسلام نیست. یا لااقل انکارش کنید ک آرش چنین رفتاری نداشت.
نقل قول:حالا یعنی شما دست آرش بیخدا رو برای ما رو کردید ؟! راستی این رو هم بگم آرش بیخدا بعد از گفتگو دات کام دیگه در هیچ انجمنی فعالیت نخواهد کرد...پس انتظار نداشته باشید اینجا به شما پاسخی بدن... میتونید به وبلاگشون مراجعه کنید !!

هیچوقت ب رو کردن دست و ... نپرداختم. سخنم روشن است. گله مندم ک توقعات انسانی مرا برآورده نکردید و خاهش کردم اینک جبران مافات کنید. راهی پیش پایم بگذارید تا بگوش ملت برسیم و پاسخمان را از ایشان بگیریم. در این حال یک نفعی هم ب حیاتمان میرسد ک از دفاع مردم برخوردار میشویم. بد است؟
نقل قول:به هر حال نمیخوام دست روی گذشته کسی بذارم چون ممکنه هر کسی تغییر کنه.... اما سیر تغییر و تحول روحی شما رو این چند سال رصد کردیم !! پس فعلا شما اول برادری خودت رو ثابت کن تا بعد بریم سراغ آرش بیخدا و گفتگو دات کام
وزیر جنگ میچتد. بعدا پاسخ میدهم بای
r.daramroei نوشته: تنها فرد مستقلی ک در برابر رژیمی چون آخوندیسم بی محابا آشکارا جنگید خودم را دیدم و بس.
من پیشنهاد می‌کنم به یک روان پزشک مراجعه کنید دوست گرامی‌ ، توهم بیماری بدی است
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10