iranbanoo نوشته: اولا که ما معیاری برای سنجش بیشتر و کمتر سود بردن نداریم.
و اتفاقا این همان پرسشیت که من دارم.این ادعا که زنان از حاصل تلاش زنان بهره مند میشوند در حالی که خود افرادی کم بهره هستند صرفا ادعایست که با ترازوی یک نگرش خاص سنجیده شده.
از این روست که فمینیست ها هم کار زن در خانه را کاری بس حساس و دشوار و از قضا بدون مزد میخوانند.
نیازی به ابرهوشمندی نیست دریابیم که کار بیرون همواره سختتر از کارِ خانه است, زیرا:
١- کار خانه یکجور بیشتر نیست, کار بیرون یک جور هرگز نیست.
٢- از روی پیشبینیپذیری و روتینواریِ کار خانه, ابزارهایِ آسانش آن دیرزمانی است فراهمیدهاند و میفراهمند (رختشوی خودکار, خشککن خودکار, ظرفشوی خودکار, جاروبرقی, ...), ولی برای کارهای بیرون بسته به بخت و اینکه چه اندازه برای سرمایهدار سودآوری داشته, ابزارهایی هم ساخته شدهاند.
٣- کار خانه مرگ و زندگی نیست (نکنید کسی نمیمیرد), کار بیرون مرگ و زندگی است (نکنید, گرسنه میمانید و میمیرید).
٤- ...
پس اینها مزخرفات همان زنگرایان (≈femin+ists) هستند که خانهداری همسنجیدنی با پیشهوری است!
پارسیگر
حاضر نیستم حتی یک واژه از این چرندیات را باور کنم چرا که با زندگی هزاران زن اعم از دانا و نادان ناهمخوانی دارد.
این مسکولیست هایی که دستشان از کس کوتاه است تنها این سخنان را برای توجیه ناهنجاری های جنسیتی و شخصیتیشان میزنند چون میدانند این نگرش حتی برای زباله دانی هم زیادی بیخود است....
iranbanoo نوشته: حاضر نیستم حتی یک واژه از این چرندیات را باور کنم چرا که با زندگی هزاران زن اعم از دانا و نادان ناهمخوانی دارد.
این مسکولیست هایی که دستشان از کس کوتاه است تنها این سخنان را برای توجیه ناهنجاری های جنسیتی و شخصیتیشان میزنند چون میدانند این نگرش حتی برای زباله دانی هم زیادی بیخود است....
سالها پیش از این هم یک نویسنده ی
بانو در کتابی که بخش هایی از آنرا در این
جستار ترجمه کردیم در این مورد نوشته که زنان اصولا مردان بتایی را که در کارهای خانه کمک می کنند، اُسکل می پندارند و مرد ها هم به عمد خود را در این زمینه ها ناتوان نشان می دهند.
پس این چنین نیست که هرکس که دست اش از کُس کوتاه باشند چنین سخنانی می گوید.
iranbanoo نوشته: دیگر اینکه چرا یک زندگی 50-50 در عمل شدنی نیست؟
The Symmetrical Family – Young & Willmott | Sociology at Twynham
چون در جهان یکسنجی نداریم, هتا دو نیمرخ شما که برآمدهیِ بخشش یاختههایتان باشد هم ٥٠-٥٠ یکسنج نیستند, چه رسد به چیزهای دیگر!
تنها جاییکه شما یکسنجی ٥٠-٥٠ میابید مزدائیک است و آنهم نمود بیرونی ندارد ایرانبانو: هیچ رجیِ بدرستی راست نیست,
هیچ دو چیزی که موبهمو مانند هم باشند نداریم, هیچ دو رجِ همراستایی هرگز در جهان نمیابید, هیچ یکسنجیِ راستینی دیده نمیشود و ...
پارسیگر
Mehrbod نوشته: نیازی به ابرهوشمندی نیست دریابیم که کار بیرون همواره سختتر از کارِ خانه است, زیرا:
١- کار خانه یکجور بیشتر نیست, کار بیرون یک جور هرگز نیست.
٢- از روی پیشبینیپذیری و روتینواریِ کار خانه, ابزارهایِ آسانش آن دیرزمانی است فراهمیدهاند و میفراهمند (رختشوی خودکار, خشککن خودکار, ظرفشوی خودکار, جاروبرقی, ...), ولی برای کارهای بیرون بسته به بخت و اینکه چه اندازه برای سرمایهدار سودآوری داشته, ابزارهایی هم ساخته شدهاند.
٣- کار خانه مرگ و زندگی نیست (نکنید کسی نمیمیرد), کار بیرون مرگ و زندگی است (نکنید, گرسنه میمانید و میمیرید).
٤- ...
پس اینها مزخرفات همان زنگرایان (≈femin+ists) هستند که خانهداری همسنجیدنی با پیشهوری است!
پارسیگر
من پیشتر هم گفتهام که این مانور سخیف حول محور «کار»(هه) در منزل بدلیل نقش قریب به صفر مطلقیست که زنان در دیگر عرصههای زندگی و تاریخ اجتماعی بشر ایفا کردهاند. اگرنه بطور سنتی تمام کارهای دشوار و جسمانی خانه، از جابهجا کردن در و پنجره و تیر و تخته گرفته تا چیدن علفهای در خانه و حمالی اسباب و ... برعهدهی مرد بوده، وظایف خارج از خانه نیز تماما برعهدهی مرد بوده و تنها «وظیفهی» زن، انجام کارهای سبک خانه مانند پخت و پز بوده.
هر از گاهی میشنوید فمینیستها در تلاشی جانکاه برای اثبات تئوری علمی و مستدل «مردان همه خوک هستند» و «مردان همه تنبل هستند» و «زن همهی کارها را میکنند»، یک مقالهای مینویسند پیرامون اینکه چگونه زنان سرپرست خانوار هم بیرون از خانه کار میکنند، هم اینکه هنوز اکثر کارهای داخل خانه را انجام میدهند. مردان پستانآویختهی فمینیست را کاری نداریم، اما هر مردی که تاکنون حتی یکبار در زندگی خود کوشیده به زنی، خواه مادرش، خواه دوستدخترش، خواه همسرش، در امور خانه کمک بکند شاهد است که آنها، بدلیل وسواس روانی یا مشکلات دیگری که فقط ابلیس از آنها مطلع است دست یاری مرد را پس میزنند، یا حتی اگر شدت بتابودگی در شما افزایش یافت و مثلا چه میدانم، با شستن ظرفها یکبار او را سورپرایز کردید، در کمال وقاحت ظرفها را یکبار دیگر جلوی چشمان شما میشوید و بعد مصرف میکند! زنها جایی که کثیفی نیست، کثیفی میبینند و اگر میخواهند هر روز توالت را بشورند و هربار رفتند حمام وان را تمیز بکنند و هربار در لیوان آب خوردند آنرا با لباس Hazmat ضدعفونی بکنند مشکل خودشان است، اسم این مسخرهبازیها «کار منزل» نیست، وقت تلف کردن پای کاری بیمعناست. به جای آن بروید پورن دانلود بکنید و بنگرید که خربزه آب است و هر وقت زن مربوطه از این گهتستها کرد، در پاسخ بگویید «برو یک خدمتکار بگیر، من نیمی از دستمزد او را تقبل میکنم».
iranbanoo نوشته: حاضر نیستم حتی یک واژه از این چرندیات را باور کنم چرا که با زندگی هزاران زن اعم از دانا و نادان ناهمخوانی دارد.
این مسکولیست هایی که دستشان از کس کوتاه است تنها این سخنان را برای توجیه ناهنجاری های جنسیتی و شخصیتیشان میزنند چون میدانند این نگرش حتی برای زباله دانی هم زیادی بیخود است....
با داستانسراییهای هزاران زن ناهمخوانی دارد، با زندگی و رفتار ایشان چنان همخوان است که گویی گروه کُر.
نقل قول:هر از گاهی میشنوید فمینیستها در تلاشی جانکاه برای اثبات تئوری علمی و مستدل «مردان همه خوک هستند» و «مردان همه تنبل هستند» و «زن همهی کارها را میکنند»، یک مقالهای مینویسند پیرامون اینکه چگونه زنان سرپرست خانوار هم بیرون از خانه کار میکنند، هم اینکه هنوز اکثر کارهای داخل خانه را انجام میدهند. مردان پستانآویختهی فمینیست را کاری نداریم، اما هر مردی که تاکنون حتی یکبار در زندگی خود کوشیده به زنی، خواه مادرش، خواه دوستدخترش، خواه همسرش، در امور خانه کمک بکند شاهد است که آنها، بدلیل وسواس روانی یا مشکلات دیگری که فقط ابلیس از آنها مطلع است دست یاری مرد را پس میزنند، یا حتی اگر شدت بتابودگی در شما افزایش یافت و مثلا چه میدانم، با شستن ظرفها یکبار او را سورپرایز کردید، در کمال وقاحت ظرفها را یکبار دیگر جلوی چشمان شما میشوید و بعد مصرف میکند! زنها جایی که کثیفی نیست، کثیفی میبینند و اگر میخواهند هر روز توالت را بشورند و هربار رفتند حمام وان را تمیز بکنند و هربار در لیوان آب خوردند آنرا با لباس Hazmat ضدعفونی بکنند مشکل خودشان است، اسم این مسخرهبازیها «کار منزل» نیست، وقت تلف کردن پای کاری بیمعناست. به جای آن بروید پورن دانلود بکنید و بنگرید که خربزه آب است و هر وقت زن مربوطه از این گهتستها کرد، در پاسخ بگویید «برو یک خدمتکار بگیر، من نیمی از دستمزد او را تقبل میکنم».
من نیمدونم چرا تجربیات
شخصی تو با تجربیات من و تجربیاتی که از دیگران میبینم اینقدر فرق داره!:))
حالا از مسموم کردن سرچشمه بگذریم نمیدونم "آویخته بودن از پستان فمنیسم" چطور باعث میشه که تجربیات ما با آیات نازل شده بر شما فرق داشته باشه؟:))
هنوز هم متوجه نمیشم که چطور به این راحتی تو میتونی با توجه به تجربیات شخصیت جنسیت رو اینقدر راحت جمع ببندی!تو داری نیمی از جمعیت کره زمین رو منسوب به یک اختلال روانی(وسواس) میکنی که اتفاقا علائمش هم کاملا مشخصه و نمیدونم چطور با این کشف علمیت هنوز بهت نوبل ندادند:))))
بزار یک بار از چیزی که فمنیست ها منسوب میکنی استفاده کنم:جدا از این استدلال خجالت نمیکشی؟!:)))