دفترچه

نسخه‌ی کامل: تعالیم ارزشمند اسلام
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6
undead_knight نوشته: دلیل اینکه من در این بحث شرکت نکردم این بود که جدای از اینکه اساسا یافتن آموزه های ارزشمند در جایی که آموزه های غیراخلاقی و بد به وفور یافت میشه کار چندان عقلانی نیست باید متوجه بود"تعالیم ارزشمند اسلام "در بسیاری از موارد عملا بی معناست،حتی اگر سخت گیر نباشیم و نگیم نسبت دادن یک آموزه خاص به یک مکتب نادرسته(چون قبلش انسان های زیادی بهش دست پیدا کردند) باز هم مراجعه به تاریخ و تحلیل مکاتب قدیمی تر از اسلام نشون میده که اسلام در این زمینه واقعا ابتکاری نداشته.
اینها به کنار،به نظر من اثبات اینکه اسلام تعالیم ارزشمندی داره بیشتر از اینکه آگاهی دهنده باشه نوعی دلخوشی برای مذهبیون میتونه باشه چون مرجعیت این آموزه ها، روش انتقال آموزه ها و ماهیت رسانه(دین)خودش ایرادات اساسی داره.
با درود
اگر از ابتدای جستار بخوانید خواهید دید که اسلام ابتکاراتی هم داشته که بسیار قابل تامل و مفید است
بحث دلخوشی نیست بحث اینکه ما بدونیم چگونه می توان یک اصلاح درست انجام داد و باید اسنانها چطور عمل کنند تا نتیجه بهتر بگیرند
اینجاست که اسلام تعالیمی دارد که مفید می باشد
ولی دوستان کوشش کردند تا با بیراهه کشاندن گفتمان و شاخه شاخه کردن ان خللی در اصل موضوع بیاورند که کاری شایسته نیست
اگر دقت کنید می بینید ما گفتیم زکات اینها گفتن جزیه ما گفتیم جهاد(کوشش)اینها گفتند بنو قریطه ما گفتیم تعلیم گرفتن و اموختن اینها گفتن خود کفایی و بی نیازی ما گفتیم اصلاح و تغییر جامعه اینها گفتند عقاید قدیمی
اینها همه مغالطه است زیرا به گفته نقدی وارد نشد بلکه به بیراهه کشانیدن بحث را منجر شد
سپاسگذارم
mmns2001 نوشته: با درود
اگر از ابتدای جستار بخوانید خواهید دید که اسلام ابتکاراتی هم داشته که بسیار قابل تامل و مفید است
بحث دلخوشی نیست بحث اینکه ما بدونیم چگونه می توان یک اصلاح درست انجام داد و باید اسنانها چطور عمل کنند تا نتیجه بهتر بگیرند
اینجاست که اسلام تعالیمی دارد که مفید می باشد
ولی دوستان کوشش کردند تا با بیراهه کشاندن گفتمان و شاخه شاخه کردن ان خللی در اصل موضوع بیاورند که کاری شایسته نیست
اگر دقت کنید می بینید ما گفتیم زکات اینها گفتن جزیه ما گفتیم جهاد(کوشش)اینها گفتند بنو قریطه ما گفتیم تعلیم گرفتن و اموختن اینها گفتن خود کفایی و بی نیازی ما گفتیم اصلاح و تغییر جامعه اینها گفتند عقاید قدیمی
اینها همه مغالطه است زیرا به گفته نقدی وارد نشد بلکه به بیراهه کشانیدن بحث را منجر شد
سپاسگذارم

دوست عزیز اگر خاطرتون باشه همون ابتدای جستار من از متون و تاریخ اسلام به شما ثابت کردم تعالیم مفیدی در کار نیست اما بعد از یکی دو پست حس کردم بحث با کسی که اصولا نیومده تبادل نظر کنه بلکه اومده در هر حالتی فقط توجیه کنه ، فایده ای نداره و دیگه ادامه ندادم...من مستند حرف میزدم و شما آدرس میدادید برید کتاب طبری حوادث فلان سال رو بخونید !! یاد اون یارو افتادم که آدرس میداد : تهران صندق پستی E415 !!

ببینم اگر حوصله داشتم باز جواب میدم به پست های قبلی !!
Anarchy نوشته: دوست عزیز اگر خاطرتون باشه همون ابتدای جستار من از متون و تاریخ اسلام به شما ثابت کردم تعالیم مفیدی در کار نیست اما بعد از یکی دو پست حس کردم بحث با کسی که اصولا نیومده تبادل نظر کنه بلکه اومده در هر حالتی فقط توجیه کنه ، فایده ای نداره و دیگه ادامه ندادم...من مستند حرف میزدم و شما آدرس میدادید برید کتاب طبری حوادث فلان سال رو بخونید !! یاد اون یارو افتادم که آدرس میداد : تهران صندق پستی E415 !!

ببینم اگر حوصله داشتم باز جواب میدم به پست های قبلی !!
بادرود
خطای شما در انجا بود که مانند دیگر دوستان به گفته بنده نقد وارد نمی کردید و از وقایعی سخن میگفتید که ارتباطی به موضوع نداشت
مثلا بنده فلسفه جهاد را مطرح کردم که به معنای کوشش بوده
ما در تاریخ اسلام و باتوجه به قران داریم که این جهاد در سالهای ابتدای هجرت گفته میشده و از ان برای ترقیب مسلمانان به ساختن و احداث کردن بهره برده میشده و بعدها در زمان جنگ بدر از جنگ با مشرکین که پیامبر ان را وظیفه میدانست نیز با همین تعلیم ترغیب میشده و البته ما در جنگ واژه قتلو را داریم در قران که در مجموع برداشت بنده این است که:
جهاد به مفهوم کوشش کاربرد داشته و سپس برای اینکه کسانی در جنگ تنبلی نکنند جنگ نیز در زیر مجموعه جهاد قرار گرفت(یعنی در جنگ هم باید کوشش کرد و سستی بخرج نداد چنان که در سوره انفال نیز داریم) ولی برای ترقیب به ستیز از قتلو بهره برده میشده
ولی شما میگویید تنها برای کشتار بوده
اگر بخواهید گفته بنده را نقد کنید باید نشان دهید که اولین ایات جهاد برای اولین جنگ بوده و بعد از مهاجرت و ساختن مکانهایی برای مسلمانان از این استفاده نمی شده
در ضمن بنده سند های که ارایه میدهم از مراجع دسته اول است این چه ایرادی دارد نمی دانم؟
سپاسگذارم
Dariush نوشته: کنون شما ای عینِ علم، از عنوانِ جستارِ خود،«تعالیمِ ارزشمندِ اسلام» که چیزی بیش از یک مصادره به مطلوب نیست، بیاغازید و تا این آخرین پست بازبنگرید تا ببینید چند بار از موضوعی به موضوعی دیگر پریده‌اید. اکنون هم از اخلاقِ اسلامی به اخلاقِ دینی میپردازیم، اگرچه با عنوانِ جستار ربطی ندارد. در اینکه اخلاقِ دینی می‌تواند کارکردهایی داشته باشد، سخن نمی‌رود. اما این از روی اصالتِ خودشان نیست، بلکه تنها یک امکانی‌‌ست که بناچار می‌توان بدان توسل جست. یعنی از آنجا که دین دارای نفوذ(نفوذی که عمدتا از جهل برآمده) است، می‌توان با تاکید بر روی ارزشهای اخلاقی‌ای که بر اصولِ انسانی انطباق دارد، قدری بر بارِ اخلاقی جامعه افزود. اما نکته‌ای که بسیار اهمیت دارد این است که این به هیچ وجه باعث نمیشود که ارزش‌های اخلاقی دینی را بتوان بهترین یا هتا قابلِ‌قبول دانست. قامتِ(عمدتا) کوتاهِ اندیشه‌ی انسان‌های دینی سبب می‌شود که آنها را دعوت کنیم حداقل در کنارِ دیگرِ اعمالِ ضدانسانی و احمقانه‌ای که به مرجعیت از دین‌شان می‌کنند، حکم‌های ندرتا انسانی‌ترِ دین‌شان را هم رعایت کنند تا یک بالانسِ حداقلی ایجاد شود! این هرگز و در هیچ حالتی باعث نمیشود که اخلاقِ دینی اصالتی را در ذاتِ خود بدست آورد، چرا که اخلاقِ دینی علاوه بر اینکه بر ایمانِ کور استوار است، یک پکیج است که نمی‌توان بخشی از آن را نپذیرفت؛ همه‌اش با هم است و از آنجا که درونِ این پکیج بس بسیار احکام و مصادیقِ ضدانسانی یافت همی‌شود، بنابراین هرگونه ارجاع به احکامِ اخلاقی دینی در واقع یا از روی همان استیصال در مواجه احمق‌های دینی‌ست و یا به سببِ آنکه موجبِ مشروعیت و یا اعتبارِ دستگاهِ دینی مذکور می‌شود، به هیچ رو قابلِ پذیرش نیست.

همانطور که بارها گفته‌ام و شما بدان بی‌توجه بوده‌اید، اساسا حکمِ اخلاقی‌ای که به تنهایی ارزشمند باشد، در دستگاهی اخلاقی که سرشار از احکامِ وحشیانه و حیوانی‌ست، هیچ ارزشی نمی‌تواند داشته باشد و اگر کسی باشد برای خیانت نکردن به همسرش می‌خواهد از هیتلر الگو بگیرد، باید به حالش گریست.

ادیان اگر هزاران سال که هیچ، میلیون‌ها سال هم از عمرشان بگذرد چیزی بر اصالت‌شان نمی‌افزاید. آنچه عقلانی و خردگرایانه است ربطی به قدمت ندارد و همیشه و در همه حال باید بتوان آنرا سنجیده و بکار گرفت. نازیسم هم اگرچه به اردوی غیردینی‌ها تعلق دارد، اما به هیچ رو به کار ِ شما در این جستار نمی‌آید چرا که در واقع اینجا بحث بر سرِ دینی یا غیردینی نیست، بلکه بحث بر سر این است که آیا تعالیمِ اسلام را می‌توان ارزشمند و اخلاقی دانست یا اساسا اخلاقِ دینی را می‌توان دارای مرجعیت دانست یا نه؟ اینکه اندیشه‌ای غیردینی در وادی بسیار وسیع و متنوعِ اندیشه‌های غیردینی نتوانسته یک دستگاهِ اخلاقی انسانی ارائه دهد، دلیل نمیشود که دست به دامانِ اسلام شویم. اساسا ربطی هم ندارد چرا که نازیسم هرگز ادعای اخلاقی نداشته اما دین بزرگترین و قدیمی‌ترین مدعی اخلاق است.
با درود
مشکل شما این است که اصل موضوع را کنار گذاشته اید و به حواشی میپردازید
این دین را که خدا نگذاشته این دین را انسان درست کرده
چرا درست کرده؟
چون نیاز داشته به ان نیاز دارد
همینطور میتوان گفت که انسان نیاز به سرعت بخشی در سفر داشته پس چه کرده:
اتومبیل را درست کرده و امروز میبیند که برای محیط زیست مخرب است ایا باید ان را کنار گذارد
پس نیازش چه میشود که برای ان اتومبیل را تولید کرده؟
پاسخ به این پرسش رهگشا است
در ضمن در ادبیاتتان تحقیر وتوهین دیده میشود
بنده دانشی ندارم پس از واژههای همگون با عقل بهره جویید که در ماجرا صادق باشد
سپاسگذارم
mmns2001 نوشته: با درود
مشکل شما این است که اصل موضوع را کنار گذاشته اید و به حواشی میپردازید
این دین را که خدا نگذاشته این دین را انسان درست کرده
چرا درست کرده؟
چون نیاز داشته به ان نیاز دارد
همینطور میتوان گفت که انسان نیاز به سرعت بخشی در سفر داشته پس چه کرده:
اتومبیل را درست کرده و امروز میبیند که برای محیط زیست مخرب است ایا باید ان را کنار گذارد
پس نیازش چه میشود که برای ان اتومبیل را تولید کرده؟
پاسخ به این پرسش رهگشا است
در ضمن در ادبیاتتان تحقیر وتوهین دیده میشود
بنده دانشی ندارم پس از واژههای همگون با عقل بهره جویید که در ماجرا صادق باشد
سپاسگذارم
1-درود؛ با پوزش بابتِ دیرکرد.
2-هرآنچه انسان آفریده بر حسبِ نیاز(یا هرچه)، نمی‌تواند الزاما مفید یا درست باشد. قیاسِ اتومبیل و دیگر ملزوماتِ زندگیِ روزمره و همگانی با اخلاق و دین قیاس مع‌الفارق است.
3-من هرگز و در هیچ حالتی کسی را تحقیر یا بدو توهین نمی‌کنم، اگر هم بخواهم نمی‌توانم. اما عقایدی که مسخره و خرفت است، ربطی به من ندارد. اینکه در سالِ 2013 عده‌ای می‌روند برای امامِ زمان در چاهِ جمکران نامه می‌اندازند، خیلی احمقانه‌تر از آن است که من در موردش بتوانم با هر سعی و تلاشی بدونِ تحقیر و تمسخر سخن بگویم.
4-من ادعای دانشی ندارم، در اینجا در یک گفتمان تلاش کردم که به شما نادرستی‌های باورتان یا نظرتان را نشان دهم، اما شما شوربختانه با تجاهل و به این در و آن در زدن آن را تخریب و به بن‌بست کشاندید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6