نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

۵ دلیل محکم برای بیخدایی
#31

Philo نوشته: من در مقام جدل و با هدفِ گیر دادن و دورِ هم بودن و سرگرمی، پاسخ هایی برای شبهاتِ! شما ارائه می کنم:

این بسیار خوب است. آخوندها به این دلیل برای هر چیزی جواب دارند که جلساتی دارند به اسم مباحثه و ادعاهای همدیگر را زیر سوال میبرند تا بتوانند در آینده برای هر چیزی جواب داشته باشند.

Philo نوشته: 1. اگر ما نتوانیم بدانیم که خدا چگونه همه چیز را می داند، نمی توانیم نتیجه بگیریم که بیخدایی موجه است.
اما خدا می تواند با آگاهی از علت ها، معلول ها را هم بداند. یا با دانستن قوانینی که خود بر اشیاء حاکم کرده، بداند که رفتارشان چیست. این می تواند پاسخی به پرسش "چگونه؟"ی شما باشد.

از نقطه نظر جبر فقط میتوان همه چیز را دانست و عالم مطلق بود و وجود جبر هم خودش اشکال ایجاد میکند که در مورد 4 به آن اشاره کردم.

Philo نوشته: در مورد پرسش دوم، می توان پاسخ داد که اولا خدا محدود به "عالم انسانی" نیست، پس ویژگی های عالم انسانی لزوما بر او مترتب نیست. ثانیا در عالم انسانی می توان "ساخت"، نمی توان "خلق کرد". ثالثا، حتی می توان انسانی را تصور کرد که بدون نیاز به چیزی، آن را بسازد.

خدا بی نیاز نیست چون خودش در سوره ذاریات آیه 56 گفته جن و انس را فقط برای پرستش خودش آفریده. مثلا کسی که یک دستگاهی میسازد تا او را تکریم کند نیازمند نیست؟ اگر هم خودخواه هست پس میشود مورد 2.

Philo نوشته: شرهای طبیعی هم از نظر انسان ها "شر" هستند، شاید در سرنوشتِ شخصی که دست و پایش توسط یک حکومت ناعادل زورگو قطع شده و زبانش را از حلقش بیرون کشیده شده و پس از ابتلا به دیابت و ناراحتی قلبی و سنگ کلیه، در اثر شکنجه (یا پدیده ی شُک) در بازداشتگاه فوت شده و بعد قطعه قطعه شده است، خیری باشد که در زمان های آینده که ما وجود نداریم به ظهور برسد. اصلا شاید این شخص علتی باشد بر ظهور سریع تر امام زمان مثلا!

باید اثبات شود پشت این شرها خیری نهفته هست یعنی حکمت خدا مشخص شود وگرنه به صرف ادعا جوابی داده نمیشود.

Philo نوشته: 2. این ایرادی است به خدای ادیان. اما موجه نیست، این که الله مشرکان را به جهنم پرتاب می کند، دلیل کافی بر خودخواه بودنش نیست. شاید مشرکان مثل اشخاص جنایتکار یک جامعه باشند که دستگاه قضایی مجازاتشان می کند. توجه کنید که پاسخ دادن به این شایدی که من مطرح کردم و نشان دادن فارق های قیاس من، مدعای خودخواه بودن خدا را ثابت نمی کند. موضوع اصلی اثبات خودخواه بودنِ خدا است، نه رد امکان هایی که به موجب آن ها خدا خود خواه نیست، زیرا که بررسی همه امکان ها امکان پذیر نیست.

مهمترین راه زیر سوال بردن خدا زیر سوال بردن خدای ادیان هست چرا که اولا خدا برای اولین بار توسط ادیان مطرح شد و دوما خدای خارج از ادیان را قدرتش را انقدر میتوان محدود کرد که نتوان ایرادی به وجود وی وارد کرد. در مورد خودخواهی خدا باید گفت وقتی خدا انقدر روی شرک حساس است نشان از خودخواهی نیست؟ وقتی خدا مشرک درستکار را هرگز نمیبخشد اما امکان بخشودگی هیتلر به دلیل اینکه مشرک نیست وجود دارد خودخواهی نیست؟ اینکه خدا انقدر روی اینکه کسی به وجود خودش اعتقاد نداشته باشد یا به وجود شریکانش اعتقاد داشته باشد حساس باشد خودخواهی نیست؟

Philo نوشته: 3. شاید این نقص ظاهریِ یک جزءِ عالم (یک ناقص الخلقه فقط جزیی از عالم است)، برای کامل بودنِ کل مجموعه ی عالم واجب باشد، مهم این است که "کل" بی نقص باشد، در صورتی که کل بی نقص باشد، می توانیم نتیجه بگیریم که همه اجزا هم کامل هستند.

ادعایتان نیازمند اثبات شدن هست. کل هم از جزء هایی تشکیل شده یکی از این جزء ها هم من هستم که دندونم آهکی هست پس حتی اگر مسواک هم بزنم بعد 60 سالگی باید منتظر دندان های مصنوعی باشم! از نقطه نظر آفرینش احسن تقویم خدا این یک ایراد جدی هست. اگر آفرینش به بهترین شکل روی داده این ایرادات هم نباید باشند.

Philo نوشته: 4. باز هم ایراد به خدای ادیان است، که با توجه به متنِ صریحِ آیات وارد است، اما می توان این اشکال را با نظریات مربوط به تاویل متن، نماد به شمار آوردنِ مفاهیم جهنم و بهشت، و حتی "رویاهای رسولانه"، بر طرف (یا به تعبیر من ماست مالی) نمود.

فقط میتوان مساتمالی کرد چون ظواهر امر چیز دیگری را میگویند (خالدین فیها) و اینکه هم بگوییم قرآن را فقط مفسر قرآن میفهمد بی معنی هست چرا که خدا در قرآن بارها گفته "یا ایها الناس"

Philo نوشته: 5. ایراد به خدای ادیان است. پاسخ می تواند این باشد: ما علم خدا را نداریم، حتما خدا چیزی می داند که ما نمی دانیم، و آن چیز باعث می شود که چنین نکند! (این شبیه پاسخی است که درباره مسئله شر هم داده می شود و من به آن اشاره کردم).

این جواب هم در راستای ساختن خدایی جدید هست. خدای موجود خدایی سریع العقاب بوده اما دیگر نیست پس یا خدا وجود ندارد یا نگرشش عوض شده که دومی هم به معنای وجود نقص در خداست که میشود دلیل برای اثبات عدم وجود خدا.
پاسخ
#32

Philo نوشته: در مورد پرسش دوم، می توان پاسخ داد که اولا خدا محدود به "عالم انسانی" نیست، پس ویژگی های عالم انسانی لزوما بر او مترتب نیست. ثانیا در عالم انسانی می توان "ساخت"، نمی توان "خلق کرد". ثالثا، حتی می توان انسانی را تصور کرد که بدون نیاز به چیزی، آن را بسازد.

گذشته از این خلقت حاکی از آز و نیاز مخلوقه نه خالق.


Philo نوشته: 3. شاید این نقص ظاهریِ یک جزءِ عالم (یک ناقص الخلقه فقط جزیی از عالم است)، برای کامل بودنِ کل مجموعه ی عالم واجب باشد، مهم این است که "کل" بی نقص باشد، در صورتی که کل بی نقص باشد، می توانیم نتیجه بگیریم که همه اجزا هم کامل هستند.

این مسائل خلقت باید از دیدگاه شر بررسی بشند. خلقت ناقص بر اساس ادعا، نوعی شر اخلاق‌ست.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#33

درود

تصویر آفریدگار در ذهن و ضمیر انسان یار و پناهگاه و تكیه گاه است . آدمی به طور غریزی نیازمند است به این که كسی را دوست بدارد از او کمک بگیرد و اطاعت کند و گاه از او بترسد . تامین این نیاز به بهترین شکل در خداباوری متصور است . حال اگر به هر دلیل اعتقادات معنوی از بین برود . چه چیزی می تواند جای آن را پرکند ؟ به خصوص که دانش و خرد و آگاهی هم در کار نباشد . آدمی آنچنان به پرستش نیازمند است كه حتی به گاو پرستی نیز روی می آورد .

برتراندراسل می گوید . حتی اگر گاو هم باشی چنانچه در جای درست قرار بگیری كسانی پیدا می شوند تا تو را بپرستند . با توجه به واقعیت های فوق باید قبول كنیم عالم ماورالطبیعه نیاز روحی بشر است . تا گوهر جان در فضای بیكران معنوی به پرواز درآید و آرام گیرد . صرفنظر از اینکه اصولا آفریدگاری در كار باشد یا نباشد . بیش از هرچیز این خود بشر است که نیاز به پرستش مرجعی مثل خدا دارد .

پیامبران این نیاز فطری را به فراست دریافتند . و هم از این روی مدعی رسالت شدند . اما آفریدگاری كه به پرستش او محتاجیم هویتش را بدرستی نمی دانیم . موضوع خداشناسی فلسفه ای است جنجالی كه بشر سعی داشته به تناسب ذوق و سلیقه و با تصورات متفاوت تعریف و تصویری از او ارائه دهد . او روح است . نور است . شعور است . جان جهان است . نظم جهان است . ذات است نامرئی . و با چشم دل باید ببینی .

پیامبران گفته اند او علیم است . حلیم است . بصیر است . حی قدیر است . قدرتمند و باتدبیراست . می ببیند و می شنود . حاضر و ناظر است . بر اندیشه و نیت افراد واقف است . پیدا و پنهان را می بیند . ستارگان به فرمان او درگردشند . و نظم و نظام هستی به حكمت او در كوشش . ازكسی زاده نشده و مانند خود نمی زاید . از ازل بوده تا ابد خواهد بود . چندان عظیم و گسترده كه پهنه افلاك را پركرده . درعین حال هیچ كس از جای او آگاه نیست . هیچكس را در حضورش راه نیست . خانه هایش بی شمار لیك دریك جا نمی گیرد قرار .
پاسخ
#34

داشتم پاسخ های مفصل به پاسخ فیلو عزیز میدادم ترکید پستم!
از معجزات الله هست:))چون خونه نبودم هم متن ذخیره نبود:|

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#35

azadah نوشته: او روح است . نور است . شعور است . جان جهان است . نظم جهان است . ذات است نامرئی . و با چشم دل باید ببینی .

پیامبران گفته اند او علیم است . حلیم است . بصیر است . حی قدیر است . قدرتمند و باتدبیراست . می ببیند و می شنود . حاضر و ناظر است . بر اندیشه و نیت افراد واقف است . پیدا و پنهان را می بیند . ستارگان به فرمان او درگردشند . و نظم و نظام هستی به حكمت او در كوشش . ازكسی زاده نشده و مانند خود نمی زاید . از ازل بوده تا ابد خواهد بود . چندان عظیم و گسترده كه پهنه افلاك را پركرده . درعین حال هیچ كس از جای او آگاه نیست . هیچكس را در حضورش راه نیست . خانه هایش بی شمار لیك دریك جا نمی گیرد قرار .

دیگه شعر شد!
پاسخ
#36

Theodor Herzl نوشته: دوستان محترم بیخدا در این جستار ۵ دلیل محکم به عقیده خود در دفاع از بیخدایی بنویسید و آن را توضیح بدهید.


من حدود۲ سال پیش شک کردنم شروع شد و ۱ ماه بعد خداباوری را کنار گذشتم ، شاید به ظاهر خدا باور بودم ، ولی‌ به باطن خیر ، اکنون هم بیش از ۱ سال هست که آشکارا بیخدا هستم ، ۵ دلیل اصلی‌ من برای خردمندانه بودن موضع بیخدایی در مقابل خدا باوری اینها هستند.


۱-خلقت و دیگر اشتباهات علمی‌ تورات.


من با کمی‌ مطالعه به این نتیجه رسیدم که داستان خلقت که در تورات ذکر شده است حقیقت ندارد و این دنیا ۶۰۰۰ سال نیست. از این جریان می‌توان نتیجه گرفت که خدای کاملا دانایی وجود ندارد ، چون اگر بود می‌دانست که جهان چگونه به وجود آمده است.


۲-تناقض‌ها در صفات خدا.


چندین صفت مشخص هست که به یهوه نسبت میدهند مثل قادر مطلق و خوب مطلق. به عنوان مثال این ۲ صفت با هم در تضاد هست ، اگر خدا قادر مطلق باشد باید بتواند ظلم هم بکند و این در مقابل خوب مطلق قرار می‌گیرد ، پس چنین خدایی نمیتواند با این ۲ صفت در کنار هم وجود داشته باشد.


۳- مساله شر.


یک سری مسائلی‌ در جهان هست که هیچ خدای مهربانی نمیتواند فقط بنشیند و نگاه کند ، مثلا چگونه خدا میتواند بنشیند و نگاه کند که یک نفر مورد تجاوز قرار می‌گیرد؟ این لزوماً برهانی برای بیخدایی نیست ولی‌ حداقل ثابت می‌کند که با این اوضاع جهان اگر هم خدا باشد یک خدای شر است و لایق احترام نیست ، اما این برهان برای عدم وجود یهوه کافی‌ است ، چون یهوه خوب مطلق است ، ولی‌ این برهان می‌گوید که خدای خوب مطلق وجود ندارد ، پس یهوه نیز وجود ندارد.


۴- معجزه و پیامبر در حال حاضر.


چرا در دورانی که امکان بررسی دقیق ادعای پیامبری هست خدا یک پیامبر نمیفرستد تا کاملا اثبات شود که یک شخصی‌ واقعا قادر به انجام معجزه است؟


۵-نبود مدرک.


در آخر اینکه هیچ مدرک قانع کننده از هیچ نوی نیست که اثبات کند خدایی وجود دارد.
فقط دو سه حداقل ادعای اثبات بی خدایی را دارند و موارد ا و 4 در مورد دین و ادیان است که ربطی به وجود خدا ندارد و مورد 5 هم صرفا لا ادری گری در باب خدا را اثبات می کند نه رد خدا را
اما مورد 2 و3 را هم می توان با تعریفی دیگر از خدا حل کرد.
در ضمن به نظرم اشکال 3 هم قابل تحویل به دو است چون وجود شر یکی از مصادیق بارز تناقض در صفات خداست
باتشکر
پاسخ
#37

درود

ما می توانیم نسبت به شكل و شمایل و وگیهای آفریدگار كه در كسوت الله آمده شك كنیم . زیرا خداوندی كه درمكتب اسلام الله نام گرفته . صفاتی متضاد دارد . بسته به كنش آدمیان واكنش نشان می دهد . گاهی رحمان و رحیم می شود . گاهی جبار و گاهی قهار . گاه بخشنده ای مهربان می شود و گاه شكنجه گری سنگدل . زمانی صبور و آرام است و زمانی خشن وخشمگین . گاهی باران رحمت نازل می كند و گاه بلای آسمانی .

اما اینكه بكوئیم اصلا خدائی نیست با عقل و منطق هم خوانی ندارد . چرا كه استعداد ما در درك و فهم حقایق ضعیف است . و ما به ابزار كامل شناخت مجهز نیستیم .

اگر بپرسیم آفریدگار جهان كیست ؟ هر فرد به اقتضای آئین خود نامی می آورد . نظیر الله . یا هو وه . روح القدس . اهورامزدا . برهما و یا چیزی شبیه این ها . آنگاه این سئوال مطرح می شود كه خدای واقعی كدام است ؟ خدای محمد . خدای عیسی . خدای موسی . خدای زردشت . خدای مزدك . خدای مانی . خدای سیدعلی محمد . خدای بودا . و یا دهها خدای دیگر كه در هندوستان و چین و سایر بلاد عالم پرستنده دارد ؟

پاسخ روشنی نمی توان داد . زیرا تصور پیامبران از ماهیت آفریدگار یكسان نیست . هر پیامبر ذهنیتی متفاوت از خداوند درضمیر خود به تصویر كشیده . به همین دلیل تصور پیروان شان هم یكسان نیست . ذهنیتی كه یك فرد دارد با فرد دیگر فرق می كند .

شاید به تعداد انسانهای روی زمین خدا وجود داشته باشد .
هركسی از ظن خود شد یار من /وز درون من نجست اسرار من (مولانا)دیوانه برون از همه آئین تو جوید /عاقل به قوانین خرد راه تو پویدهركس به طریقی صفت حمد تو گوید /بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه (شیخ بهائی)
پاسخ
#38

azadah نوشته: دروداما اینكه بكوئیم اصلا خدائی نیست با عقل و منطق هم خوانی ندارد . چرا كه استعداد ما در درك و فهم حقایق ضعیف است . و ما به ابزار كامل شناخت مجهز نیستیم .
کجاش با عقل و منطق همخوانی ندارد؟ اینکه استعداد ما در درک و فهم حقایق ضعیف است و ما به ابزار کامل شناخت مجهز نیستیم اثبات کننده وجود خدا نیست. تا اینجا ما میدانیم که خدای ادیان ابراهیمی وجود ندارد، چون تمام دلایلی که برای اثباتش تراشیده اند، را میتوان رد کرد. اگر شما مدعی وجود خدایی غیر از این هستید، لطفا برای ما معرفیش کنید و بعد اثباتش کنید...
پاسخ
#39

viviyan نوشته: کجاش با عقل و منطق همخوانی ندارد؟ اینکه استعداد ما در درک و فهم حقایق ضعیف است و ما به ابزار کامل شناخت مجهز نیستیم اثبات کننده وجود خدا نیست. تا اینجا ما میدانیم که خدای ادیان ابراهیمی وجود ندارد، چون تمام دلایلی که برای اثباتش تراشیده اند، را میتوان رد کرد. اگر شما مدعی وجود خدایی غیر از این هستید، لطفا برای ما معرفیش کنید و بعد اثباتش کنید...
من باهاش موافقم
نقل قول:اصلا خدائی نیست
نمیشه چنین چیزی گفت.
ما میتونیم با توجه به اصالت عدم بگیم خدا وجود نداره ولی رد کردن احتمالش غیر ممکنه،چون احتمال "وجود"با ابزار شناختی ما رد ناشدنیه.

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#40

viviyan نوشته: اینکه استعداد ما در درک و فهم حقایق ضعیف است و ما به ابزار کامل شناخت مجهز نیستیم اثبات کننده وجود خدا نیست.

اصلن این استدلال خیلی شکننده و ضعیف هست. اگر چنین باشه از کجا معلوم به دلیل فقدان ابزار شناخت، ما دچار "خطای خداباوری" شده باشیم؟ اصلن از کجا میشه فهمیدم "به ابزار شناخت مجهز نیستیم" در حالیکه واقعن به ابزار شناخت مجهز نیستیم؟

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان