10-20-2013, 11:58 AM
folaani نوشته: بنظرم این از خودگذشتی اجباری هم باشه ها!!شما گر بخواهید دکترا بگیرید، ناچار هستید که تز دکترا بنویسید.
نمیدونم یه فرقهء معنوی هست در چین که میگن با پیروانش خیلی بد رفتار میکنن (درواقع در حد جنایت های حیوانی).
یعنی اینا هرچیزی رو که تهدیدی برای سیستم خودشون ببینن براش هیچ ارزش و حقی قائل نیستن.
کمونیسم هم فکر نمیکنم هیچوقت به اون حد بتونه اصلا برسه که وضع کارگران خیلی بهتر بشه.
چون دنیا که ثابت نیست همواره بحران هست تغییر هست رقابت هست توطئه و دشمنی هست...
بنابراین تا ابد این کارگران همینطور باید بردگی کنن و زندگیشون توی کارخونه و کارگاه سپری بشه، دست آخر هم معلوم نیست واسه چی.
بنظر من آدم آزادی داشته باشه کنار خیابون بخوابه و از گشنگی یا سرما بمیره، ممکنه در خیلی مواقع از این بیگاری کشیدن ها و اسارت ها بهتر باشه. بخصوص وقتی اجبارش کرده باشن!
( یا دستکم به دانشگاه هاوایی چند هزار دلار بخشیش بدهید!)
پس این ناچاری همزمان با آزادی هست، شما هم آزادید که تز
دکترا ننویسید ولی دیگر به شما برگه ی دکترا نمیدهند ! کمونیسم
هم نشان داده که میشود به آنجا رسید و گفتیم که کارشکنی ها
و جنگ های سرمایه داران، از جنگ های جهانی تا جنگ سرد،
در این راه سنگ اندازی کرده، چرا که بهره کشان (همین سخن
شما) را میخواهند که تا ابد بتوانند بر گرده ی کارگران و رنجبران
سوار شده و مفت بخورند. ولی همین که ما آذرخش آسا پدید
امدیم و کاسه کوزه ی انیها را در بسیاری از جا ها بهم زدیم و
همین که شما اکنون بیمه ی بهداشت و درمان و بیکاری و اینها
دارید، از سر همین خون هایی است که ما دادیم و نشانگر این
است که (بازهم به گفته ی شما)، همه چیز در دگرگونی است و
این آرمان هم شدنی !
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد