08-21-2013, 05:57 PM
درود
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
دكتر محمد مصدق ویژگیهای شخصیتی متعددی داشت كه چهره وی را از دیگران متمایز ساخته . كمتر شخصیتی می توان یافت در طول تاریخ كه مصداق مصدق باشد . از میان فاكتورهای شخصیتی او سه ویژگی از همه بارزتر است و همین سه مورد كافی است تا او را بعنوان چهره خوش نام و محبوب ملی اعتبار ببخشد .
1- مبارزات بی امان او با استعمارانگلیس كه منجر به استیفای حقوق ملت و ملی شدن صنعت نفت گردید .
2- پاك دامنی و امانت داری وی كه در طول خدمتش ریالی از خزانه دولت و بیت المال ملت حقوق نگرفت .
3- ایجاد فضای بازسیاسی و تمرین دموكراسی و ترویج آزادیهای فردی و اجتماعی كه در دوران مصدق به اوج شكوفائی رسید .
مطبوعات آزاد بودند دردهای جامعه را بنویسند . امكان فعالیت برای همه گروهها و احزاب سیاسی وجود داشت . روزگاری بود كه آحاد ملت از دیندار تا بی دین . از راست تا چپ . از سلطنت طلب تا ملی گرا . از سرمایه دار تا كمونیست . همه آزاد بودند در داشتن عقیده و اظهار نظر . درپوشیدن لباس و شنیدن موسیقی . در نوشیدن باده و رقص و پایكوبی . در تشكیل حزب و گردهم آئی سیاسی . در برگزاری متینگ انتخاباتی . در اعتصاب و تظاهرات و در ایجاد كانونهای فرهنگی و موسسات غیردولتی .
ممكن است گفته شود این آزادیهای منشا نا امنی و آشفتگی شده بود . كه همین طور هم بود . اما فراموش نكنیم آزادی بدون هزینه نیست . لازمه اش بردباری و تحمل است .
اگر بدون حب و بغض و غرض ورزی . با واقع بینی و مصفانه قضاوت كنیم . قبول می كنیم كه مصدق یادگار دوران طلائی دموكراسی ایران است . چنانكه نه قبل و نه بعد از او چنین فضای آزادی بدست نیآمد . روانش شاد و یادش گرامی باد .
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقهه كبك خرامان حافظ كه زسرپنجه شاهین قضا غافل بود
و اکنون برای ما چه مانده ؟ جز حسرت و افسوس . همه چیز به انحطاط می رود. حتی باورهایمان که روزگاری گرامی اش می داشتیم . آیا آن دوران طلائی بازخواهد آمد ؟ آیا امیدی هست ؟
...
دوستان لطفا از فرمت پیش فرض برای نوشتن استفاده کنید.
راسل
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
دكتر محمد مصدق ویژگیهای شخصیتی متعددی داشت كه چهره وی را از دیگران متمایز ساخته . كمتر شخصیتی می توان یافت در طول تاریخ كه مصداق مصدق باشد . از میان فاكتورهای شخصیتی او سه ویژگی از همه بارزتر است و همین سه مورد كافی است تا او را بعنوان چهره خوش نام و محبوب ملی اعتبار ببخشد .
1- مبارزات بی امان او با استعمارانگلیس كه منجر به استیفای حقوق ملت و ملی شدن صنعت نفت گردید .
2- پاك دامنی و امانت داری وی كه در طول خدمتش ریالی از خزانه دولت و بیت المال ملت حقوق نگرفت .
3- ایجاد فضای بازسیاسی و تمرین دموكراسی و ترویج آزادیهای فردی و اجتماعی كه در دوران مصدق به اوج شكوفائی رسید .
مطبوعات آزاد بودند دردهای جامعه را بنویسند . امكان فعالیت برای همه گروهها و احزاب سیاسی وجود داشت . روزگاری بود كه آحاد ملت از دیندار تا بی دین . از راست تا چپ . از سلطنت طلب تا ملی گرا . از سرمایه دار تا كمونیست . همه آزاد بودند در داشتن عقیده و اظهار نظر . درپوشیدن لباس و شنیدن موسیقی . در نوشیدن باده و رقص و پایكوبی . در تشكیل حزب و گردهم آئی سیاسی . در برگزاری متینگ انتخاباتی . در اعتصاب و تظاهرات و در ایجاد كانونهای فرهنگی و موسسات غیردولتی .
ممكن است گفته شود این آزادیهای منشا نا امنی و آشفتگی شده بود . كه همین طور هم بود . اما فراموش نكنیم آزادی بدون هزینه نیست . لازمه اش بردباری و تحمل است .
اگر بدون حب و بغض و غرض ورزی . با واقع بینی و مصفانه قضاوت كنیم . قبول می كنیم كه مصدق یادگار دوران طلائی دموكراسی ایران است . چنانكه نه قبل و نه بعد از او چنین فضای آزادی بدست نیآمد . روانش شاد و یادش گرامی باد .
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقهه كبك خرامان حافظ كه زسرپنجه شاهین قضا غافل بود
و اکنون برای ما چه مانده ؟ جز حسرت و افسوس . همه چیز به انحطاط می رود. حتی باورهایمان که روزگاری گرامی اش می داشتیم . آیا آن دوران طلائی بازخواهد آمد ؟ آیا امیدی هست ؟
...
دوستان لطفا از فرمت پیش فرض برای نوشتن استفاده کنید.
راسل