11-03-2013, 07:49 AM
آلیس نوشته: نخست اینکه من با فلسفهی "خردگرایی" ناسازگارم و شناخت را در "آروینگرایی" میبینم.خردگرایی که در اینجا به عنوان جهان بینی مطرح نموده ام؛ با خردگرایی فلسفیِ معرفت شناسی تفاوت دارد؛ گرچه برای من پایه آن همان خردگرایی معرفت شناسی می باشد.
اندکی به نقد تجربه گرایی در چند پست واپسین خود در جستار "فلسفه چیست؟" پرداخته ام.
آلیس نوشته: روشن است که با پدیدهی خردورزی دشواری ندارم و نمیگویم که اکنون را بخوریم و فردا را کهشناخت من از دیدگاه شما، در رفتار و نوشتارهایتان شکل می گیرد.
کسی ندیده، ها؟ گور بابای[1] فردا و آینده! اگر اینگونه میبود باید تحصیل و دیگر کار و بارهای روزانه را
رها کنم و بروم پای منقل شباروز تریاک بکشم!
هنگامی که مخالف واقعیت گرایی باشید و از واقعیت فرار کنید؛ خردورزی و دانش و پژوهش بی معنا می شوند.
من هم حوصله نوشتارها و رفتارهای متناقض و کودکانه شما را ندارم!
آلیس نوشته: من میگویم شما «فرآوردهی[2] ژنتیک» هستید ودر گذشته؛ پاسخ داده ام.
"هر" رفتاری[3] که دارید در تراز[4] ریز به ژنها برمیگردد، رهایی از بند ژنها در زمان کنونی کمشایند
است. شما میگویید با خردورزی و میشود این کار را انجام ولی همین خرد و خودآگاهی هم برای کاریاری[5]
به ژنها پدید آمده است.
آلیس نوشته: این گفتمان بروشنی یک گفتگوی «دانشیک[6]» نیست، یک هماندیشی است و نیازی هم به ستیز ومن نه قصد ستیز باشما را دارم و نه اهمییتی می دهم که چه چیزی برایتان گیراست!
مبارزه نداریم (سخنانی که بالاتر گفتید که گویا به شما دشنام دادم و ...) چیزی که شما میگویید برای
من هم گیراست و دوست دارم در این زمینه بیشتر گفتگو کنیم و به برایندهای[7] بهتری برسیم. ولی
اینجا شما داوگر[8] (مدعی) هستید و برشماست که پایور[9] کنید چنین چیزی شدنیست، نه بواروونه!
هدفم از گفتگو پیرامون این جستار؛ صرفا آموختن و به نقد گذاشتن خردگرایی ام بوده؛ ولی هنگامی که باسخنان متناقض و رفتارهای کودکانه ی
شما روبه رو می شوم؛ ....
همه ی این ها در حالیست که در جریان زندگی در بستر خردگرایی؛ رنج هایم بسیار کاهش یافته و به موفقیت های بیشتری دست می یابم.
نیازی هم به پایور نمودن باورم بر شما یا دیگران نمی بینم!:e057:
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...