نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کافه دومگو

Crusader نوشته: کسی که تمام آرزوی و فکر و ذکرش شوئری با اسب سفید باشد که فلسفه و ... نمی‌داند چیست. واقعا من دختری ندیده‌ام که دغدغه‌ای فراتر از شوئر داشته باشد، بدون استثنا همگی یک هدف مشترک دارند و آن همین مهم است.
Mind projection fallacy - WiKi

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

Dariush نوشته: ولی نتایجِ تلاش‌های اینچنینی در اثر قلیل بودنِ تعدادِ کاربرانِ علاقمند به درِ بسته خورده
نمی فهمم!
کمیت علاقمندان چه اهمییتی دارد در برابر کیفیت؟

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ

Rationalist نوشته: نمی فهمم!
کمیت علاقمندان چه اهمییتی دارد در برابر کیفیت؟
اهمیت و شاید هتا ربط هم نداشته باشد ولی من برای آنکه با خودم حرف بزنم الزاما نیازی به جایی مثل دفترچه نخواهم داشت.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: و از آنطرف هم هیچ فیلسوفی نبوده که بی‌کسی را توانسته باشد تاب بیاورد.E415
امیدوارم که این جمله، چنانچه با خنده بیان شده است؛ صرفا برای همان خندیدن نگاشته شده باشد!

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ

Rationalist نوشته: امیدوارم که این جمله، چنانچه با خنده بیان شده است؛ صرفا برای همان خندیدن نگاشته شده باشد!
یعنی قبول ندارید که بی‌کُسی درد عظمایی‌ست؟!
نه شوخی بود دوست عزیز؛ جدی‌اش این است که فلاسفه‌‌ی بزرگی چون کانت و اسپینوزا آنقدر مثالِ نقض عظیمی هستند که آن گزاره را از شوخی هم شوخی‌تر می‌کنند.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Crusader نوشته: اگر شما فقط یک زن را به عنوان شریک جنسی داشته باشید شوخی نیست، یعنی از تمام مردان ممکنه سرتر بوده‌اید و باید به خود ببالید. (اگر دختر زشت نباشد و به شوئر دست پایین رضایت ندهد) اگر تاکنون در هر برشی از زمان شرکای جنسی‌تان همواره از پنج دختر زیباروی تجاوز می‌کرده آگاه باشید که ابرآلفایی هستید به صلابت و اقتدار چنگیزخان مغول.
این سنجش و ارزشیابی بر اساس چه سنجه ای انجام می شود؟ و آن سنجه چه ارزش و اعتباری دارد؟

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ

Dariush نوشته: اهمیت و شاید هتا ربط هم نداشته باشد ولی من برای آنکه با خودم حرف بزنم الزاما نیازی به جایی مثل دفترچه نخواهم داشت.
E40a

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ

Dariush نوشته: یعنی قبول ندارید که بی‌کُسی درد عظمایی‌ست؟!
برای مردانی که در بردگی غریزه جنسی شان هستند و توان رهایی از آن را ندارند؛ چرا! درد بزرگیست. آنچنان بزرگ که ارضای آن، بردگی موجوداتی پست را می طلبد.
اما برای ابرمردانی که لذتی فراتر از سکس یافته اند[SUP]۱[/SUP]؛ خیر! قبول ندارم!
امید است شما نیز همچون بیشینه افراد؛ دچار گژفهمی در سخنم نشوید که من مخالف سکس و ارتباط بجا با آن موجودات پست هستم.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. الهام از سخن زیبای آلدوس هاکسلی

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ

Rationalist نوشته: امید است شما نیز همچون بیشینه افراد؛ دچار گژفهمی در سخنم نشوید که من مخالف سکس و ارتباط بجا با آن موجودات پست هستم.
بیشینه؟! ترجیح می‌دهم در تنهایی و تاریکی جسدم بپوسد ولی در گله‌ی گوسفندها پروار نشوم!
حالا که اینجا هستید، کم درباره‌ی امضاء‌تان توضیح بدهید؛ با این پرسشِ نیچه بیاغازید: مگر جهان عقلانی‌ست که می‌خواهیم با عقلِ خویش در آن زندگی کنیم؟

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

موضوع جالبی است،به گمانم بحث پیرامون امضا "خردگرا" بسیار آموزنده خواهد بود،به نظر من این نبرد فراتر از مبارزه با غریزه ی جنسی و اینها است،چنانکه می دانیم هورمون های ما بر اکثر رفتار های ما و حتی نوع نگرش و طرز تفکر ما هم تاثیر گذار است،من این را به عینه تجربه کرده ام،پرسش من این است که در واقع "من" واقعی و راستین کدام است؟آنکه تحت فشار هورمون ها می اندیشد و عمل می کند یا آن دیگری؟
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 95 مهمان