08-18-2012, 03:14 PM
Ouroboros نوشته: کارکرد ناسزاگویی برای من انتقال یا «فرافکنی» دشواریهای ذهنیام به دیگران است، یک پروسهی زبانی که طی آن شخصی که باعث بوجود آمدن ناراحتی در من شده است را بخاطر آنچه کرده/گفته مجازات میکنم. شدت دشنامگویی هم طبیعتا با شدت خطای سرزده از دشنامشنونده ارتباط مستقیم دارد. یک کاربرد دیگر دشنامگویی برای من شوکه کردن مخاطبانم و برهم زدن آرامش روانی آنها برای همراهی بیشترشان با موضع من است، برای مثال استعارهی «فاشیسم فرزند حرامزادهی سرمایهداری است» به نوعی همدلیبرانگیزتر از دیگر روشهای موجود برای بیان همان گزاره به نظر میرسد. یکی دیگر تغییر و دگرگونی تصویر ذهنی که از من برایشان بوجود آمده(بخصوص در فرومنویسی و اینترنت که ارتباط واقعی-در مقابل ارتباط مجازی-وجود ندارد)است.آری امیر گرامی،این جناب پینکر هم به همین نتیجه رسیده که این کلمات باعث تحریک ناخوداگاه احساسات منفی میشود.حالا از آنجا که احساسات منفی ما با مواد ضائد بدن خودمان یا حیوانات و همچین سکس که در آن احساست منفی مثل سکس با محارم(فحش های ناموسی) و ناتوانی جنسی و اینها همراه است کلمات جنسی و اینها در ناسزاگویی موج میزند.
البته از جنبه شخصی من برایم حقیقتا مهم نیست کسی بمن چنین چیزهایی بگوید،اما در لحظه اول که انسان مورد حمله لفظی قرار میگیرد ناخودآگاه واکنش نشان میدهد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound