نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کابوس و چرایی آن
#11

Mehrbod نوشته: خب اکنون که کابوس تعریف میکنیم، این هم یکی از کابوس‌های زندگیم که همین دیشب دیدم E402

هر چند این بیشتر یک کابوس روانیکه، در خواب با یک دختر همسخن بودم ولی پیوسته میکوشیدم از نگاه کردن سرراست در چهره‌اش
خودداری کنم، ولی پس از گذشت زمانی و گفتگوی پراکنده آنجا، ناگهان چشمانم به چهره‌اش افتاد و دیدم که چهره‌ی دختر آموده‌ای (ترکیبی)
از چند دختری است که در زندگی عاشقشان بوده‌ام، در حقیقت همزمان همه آنها و هیچکدامشان بود، با آرایشی نامرتب و زشت که رنگ‌های تند و زننده بشیوه‌ی عجیبی درست روی چهره‌اش ماله‌کشی شده بودند، یک چنین چیزی:

[عکس: <a href=www.daftarche.com]" class="mycode_img" />


چشمان دختر با نگاه بس شکافنده‌ و ژرفی در من خیره شده بود و من تنها چند دمی به چشمانش توانستم بنگرم و همزمان درون شدن
احساس‌های گوناگون به خودم را میسُهیدم ... سپس سرم را پایین انداخته و با سدای بلندی گفتم: «ohhhhh نــَـهـ.....»، همچین چیزی: E403
دلم برای کابوس دیدن تنگ شده هیجان انگیز بودند:)
از نگاه یک اسلامیست میشه چنان عذاب وجدانی ازت بیرون کشید که فکرشم نکنی:))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#12

undead_knight نوشته: دلم برای کابوس دیدن تنگ شده هیجان انگیز بودند:)
از نگاه یک اسلامیست میشه چنان عذاب وجدانی ازت بیرون کشید که فکرشم نکنی:))

21

نه خواب از گونه وژداندردی نبود.. برای خودم به یک شیوه‌ از همه بهتر تفسیر میشود آنهم اینکه یکی دو هفته‌ای است با
دوست دخترم بهم زدم و همه این زمان را به هر چیز دیگری میاندیشیدم بجز رابطه‌ای که داشتم یا روابط آینده‌ام. با این نگرش
دختری که در خواب بود را میتوان یک رابطه تَوند (potential) دید، ولی طفره رفتن خودم از نگریستن به چهره و بویژه چشمانش
را نپذیرفتن رابطه و در دام عشق نیافتادن. این یک نکته برای منه که کمابیش عاشق هرکسی که شده‌ام، یک دَم ویژه‌ای آنجا
بوده که نگاهی ویژه‌ و بگوییم شکافنده (نافذی) در چشمان هم کرده‌ایم که مایه‌ی آغاز عشق بوده. در اینجا توی خواب زمانیکه
ناخواسته این نگاه پیش میاید، من آمایشی (ترکیبی) از همه کسانی که عاشقشان بوده‌ام و در رابطه‌ بوده‌ایم و امروز دیگر نیستند را میبینم.

آرایش عجیب را میتوان به ورتایی (variance) احساس‌ها و نادلپذیری‌ای که در رابطه‌هایم بوده دید. چشمان دختر ولی
جدا از دیگر اجزای چهره‌اش بود و همان نگاه ویژه‌ای را دارد که بالا گفتم. در خواب بسان یک مانندسازی من میتوانم
خودم را ببینم که دوباره دارم عاشق یک چهره‌ی نو (=رابطه‌ احساسی دیگری) میشوم، سپس با دریافت این رویداد و پیامدهایش، با
سدایی بلند به خودم میگویم "اوه نه!" و با پایین انداختن و تکاندن سرن، بریختی نه چندان امیدوارانه و نمایشیک، شکست خودم را میپذیرم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#13

سلام به همگی

Theodor Herzl نوشته: من یک زمانی‌ یک خواب‌هایی‌ میدیدم که انگار بین خواب و بیداری نفسم می‌گرفت ، یعنی‌ احساس می‌کردم روی تخت هستم و چشمم بازه ، بعدش نفس تنگی شدیدی بهم دست میداد ، ولی‌ یک دفعه از خواب می‌پریدم ،

اولاً بله قدما به این اتفاق بختک می‌گفتن, و این موضوع یه دلیل علمی داره. موقع خواب جریان خون در اندامها به حداقل خودش می‌رسه, کمی قبل بیدار شدن جریان خون در اندام‌ها شروع به نرمال شدن می‌کنه و این موضوع تا چند ساعت بعد از بیدار شدن ادامه پیدا می‌کنه. به همین دلیل ورزش سنگین در ساعت اولیه بعد از بیداری ‌می‌تونه خطرناک هم باشه.
اما اتفاقی که برای شما یا خیلی های دیگه می‌افته اینه که هوشیاریتون رُ قبل از نرمال شدن جریان خون بدست میارید و میل شما به حرکت کردن باعث می‌شه چند لحظه‌ایی احساس فلج شدگی بهتون دست بده چون اندامهای شما هنوز فعال نشدن, ریه هاتون باید هوای زیادی جذب کنن و قلبتون باید با شدت بیشتری کار کنه. باحاله نه؟ :)

دوتا عامل باعث تشدید این وضعیت می‌شن, یکی به پشت خوابیدن و دیگری کم خونی. سنگین بودن معده هم کمک می‌کنه به این وضعیت. به این علت خون موجود در بدن محدوده و معده جریان خون بیشتری رو برای هضم غذا در اختیار گرفته.
به همین دلیل بهتره که به پهلو بخوابید, سرتونُ روی بالش بذاری تا از سطح بدنتون بالاتر باشه و غذاتون رو چند ساعت قبل از خواب میل کنید.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان