نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چرا خانواده مهم است
#21

iranbanoo نوشته: عجیب است که ادمی همواره از تنهایی ترسیده اما با این وجود اطرافیان خود را پراکنده میکند.چه طور ممکن است ادمی به تنهایی و بدون خانواده زندگی کند و از زندگی خود راضی باشد؟!!!البته فرض استارتر موضوع بر این است که خانواده ی نرمال چه جایگاهی دارد نه خانواده ای که همیشه سعی بر محدود کردن و سلطه گری بر فرد دارد که سلما رفتار فرد هم باید تغییر کند.اما ارزش یک خانواده ی خوب در زندگی هر فرد با هیچ رابطه ای قابل مقایسه نیست
چرا یهو امدیم بالا؟
این پست را من چند ماه پیش داده بودم.
اما الان احساس میکنم بر حرفهای خودم نقد بسیار دارم.
سوالاتم این است جدا از اهمیت خانواده که برای هر کس به نوعیست این پرسش برایم وجود دارد که تعهدی که در قبال خانواده ای که خودمان در انتخابش کوچکترین نقشی نداریم آیا معنا می دهد؟
و اما ترک گفتن آنان بدون توجه به روابط عاطفی ای که در طول زمان بینمان پیش امده اخلاقیست؟
خصوصا زمانیکه اطمینان داریم خانواده به وجود ما نیاز دارد؟
پاسخ
#22

یک سیستم خانوادگی قابل تحمل میتونه به این صورت باشه که تمامی روابط(نه فقط زن و مرد)توافقی باشند و اگر فرزندان از وصعیت خودشون ناراضی بودند بتونند از این خانواده جدا بشند و یا به خانواده دیگه ای برند.
البته این آزادی یک شرط داره و اونم اینه که نیازهای اولیه هر انسانی به صورت رایگان تامین باشه تا این تبدیل به ابزارهای زور و فشار والدین نشه:)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#23

undead_knight نوشته: خانواده از نظر من چیز بسیار مزخرفی هست(و البته هر نهادی که قصدش کنترل انسان باشه) خب من همین نظر رو هم در مورد حکومت دارم وجه اشتراک این دو اینه که تا زمانی که ما به ازای عملی وجود نداشته باشه تغییر برای یک چیز نامشخص میتونه به بدتر شدن وضع بیانجامه.

چگونه خانواده چیز مزخرفی است وقتی که گرما و مهر و محبتی که در خانواده می توان یافت را در هیچ دوستی و بزم دیگری نمی توان پیدا کرد.
به ویژه مادرپدر. البته برادر که در این دور و زمانه فقط بستانکار(طلبکار) هستند. ولی خواهر بسیار بهتر از برادر است که من بیبهره ام.
حالا اگر یک کم هم مادرپدر کنترل گری می کنند برای خود آدم میگویند.
بچه که ما بودیم نیاز داشتیم که آنها کنترل کنند وگرنه کودک خنگ و ناآگاه خود را به آتش میزد. ولی بزرگتر هم که شده ایم آنها همان سُهش را به مادارند.
وگرنه گاهی شکست بخوریم ، بیکار شویم، بیمار شویم یا یارمان ما را رها کند، آنها تنها لنگرگاه و پناه دهنده ما هستند.
پاسخ
#24

Spehr نوشته: چگونه خانواده چیز مزخرفی است وقتی که گرما و مهر و محبتی که در خانواده می توان یافت را در هیچ دوستی و بزم دیگری نمی توان پیدا کرد.
به ویژه مادرپدر. البته برادر که در این دور و زمانه فقط بستانکار(طلبکار) هستند. ولی خواهر بسیار بهتر از برادر است که من بیبهره ام.
حالا اگر یک کم هم مادرپدر کنترل گری می کنند برای خود آدم میگویند.
بچه که ما بودیم نیاز داشتیم که آنها کنترل کنند وگرنه کودک خنگ و ناآگاه خود را به آتش میزد. ولی بزرگتر هم که شده ایم آنها همان سُهش را به مادارند.
وگرنه گاهی شکست بخوریم ، بیکار شویم، بیمار شویم یا یارمان ما را رها کند، آنها تنها لنگرگاه و پناه دهنده ما هستند.
تست خانواده شناسی:همه هنجارها یا هنجارهای مهم خانواده رو بشکنید،بعد یک بار دیگه در مورد "گرما و محبت" خانواده صحبت کنید:))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#25

undead_knight نوشته: یک سیستم خانوادگی قابل تحمل میتونه به این صورت باشه که تمامی روابط(نه فقط زن و مرد)توافقی باشند و اگر فرزندان از وصعیت خودشون ناراضی بودند بتونند از این خانواده جدا بشند و یا به خانواده دیگه ای برند.
البته این آزادی یک شرط داره و اونم اینه که نیازهای اولیه هر انسانی به صورت رایگان تامین باشه تا این تبدیل به ابزارهای زور و فشار والدین نشه:)

شاید فقط یکم قابل تحمل تر....به حدی که فقط از فشار بعد از بلوغ فکری فرزند کم میکنه....ولی مشکل اساسی من همچنان باقی میمونه...در نظر بگیرید این بچه ها هنوز بهترین ایام کودکیشون رو تحت اموزش فکری،سنت خانوادگی و سلطه اعتقادات اونها سپری میکنن... خاطرات و عواطفی که تو اون دوران شکل میگیرن مثل احترام عمیقی که به ادیان یا احساساتی که با قرار گرفتن تو محل های مذهبی در شخص بروز میکنه به سختی حتی بعد ناباور شدن شخص ،گریبانشو رها میکنه ...مشکل از اونجایی میاد که همونطور که قبلا بهتون گفتم خیلی ها واقعا دنبال جواب دقیق برای این قبیل پرسش ها نیستن ..پاسخ هایی که میگیرن تا اخر عمرشون تو ذهنشون تثبیت میشه ..بنابراین میبینیم که گاها تو ی شخص با مدرک عالی دانشگاهی و متخصص تو رشته خودش چه افکار بچه گونه و خامی در این زمینه ها به چشم میخوره که البته از اونجا که تموم عمرشون و کل خاندانشون با این عقیده زندگی کردن تعصب شدیدی روش دارن....برای سیستمی که الان خیلی به شرایط ما نردیکتر از بقیه است من دو شرط رو لازم میدونم یکیش همونطور که اشاره کردید داشتن پشتوانه مالیه دومیش استقلال فکری... خانواده ها باید هرچه سریعتر از تلقین هرگونه اعتقادی منع بشن ... خالی از هر اعتقادی شخص به دنیا میاد و فقط تحت تاثیر رسانه ها و کتاب هاست که البته اون ها هم باید تلطیف بشن بدون جهت گیری و سانسور ... که اگه طرف اقلا دنبال این پاسخ ها نیست ی اگنوستیک باقی بمونه و الکی الکی برا فلان امام و ایت الله هول برش نداره
پاسخ
#26

undead_knight نوشته: تست خانواده شناسی:همه هنجارها یا هنجارهای مهم خانواده رو بشکنید،بعد یک بار دیگه در مورد "گرما و محبت" خانواده صحبت کنید:))

ب.ن. چه هنجاری؟

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#27

Mehrbod نوشته: ب.ن. چه هنجاری؟
در خانواده های مختلف فرق میکنه،به هر حال تقریبا در همه خانواده ها یک سری قوانین و اصول کلی نانوشته هست،اینکه چی باشند مهم نیست مهم خط قرمزهایی هست که گاهی حتی شخص نمیدونه وجود دارند!

عدم وجودشون در واقع مفهوم خانواده رو از بین میبره چون خانواده سنتی یا حتی مدرن یک سیستمه و سیستم بدون اصل و قانون وجود نداره.

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#28

undead_knight نوشته: ب.ن. چه هنجاری؟
در خانواده های مختلف فرق میکنه،به هر حال تقریبا در همه خانواده ها یک سری قوانین و اصول کلی نانوشته هست،اینکه چی باشند مهم نیست مهم خط قرمزهایی هست که گاهی حتی شخص نمیدونه وجود دارند!

عدم وجودشون در واقع مفهوم خانواده رو از بین میبره چون خانواده سنتی یا حتی مدرن یک سیستمه و سیستم بدون اصل و قانون وجود نداره.
براستی خانواده این روزها یک سامانه سردرگم به بن بست رسیده شده است.
یک سری قوانین در خود دارد. که آدم می بیند این قانونها نادرست است.
اگر هم بخواهی پیروی نکنی، هزار جور نام بر تو میگذارند. و یک عمر سرزنشت می کنند که چرا عضو خوبی برای خانواده نبودی.
تازه فرهنگ درست گوش دادن هم وجود ندارد که بگویی من برای کارم دلیل دارم . فقط قوانین سخن نخست را میگویند.
اگر بخواهی کلاً از خانواده رویگردان شوی که باز هم آدم بده ای.
این قانونها چون اره ای است که آدم نمی داند پس برود یا پیش .
پارسیگر
پاسخ
#29

Ouroboros نوشته: در حال حاضر به گمانم بهترین راه اینست که شخص در اولین فرصت خود را از شر خانواده خلاص بکند و تا می‌تواند از ایشان فاصله بگیرد.
undead_knight نوشته: خانواده از نظر من چیز بسیار مزخرفی هست
.


البته باید دید چنین طرز فکری را زمانی فرزندانتان نیز عنوان کنند،قبول میکنید به همین راحتی؟

هنگامی که کسی آگاهانه افکار تو را نمی فهمد
خودت را برای توجیه خسته نکن . . .
پاسخ
#30

mosafer نوشته: البته باید دید چنین طرز فکری را زمانی فرزندانتان نیز عنوان کنند،قبول میکنید به همین راحتی؟

اگرهم نکنند این چیزی از غلط بودن سیستم خانواده کم نمیکنند...به صورت تئوری ایرادات زیادی به این نظام وارده حالا اگر در عمل ببینیم که خود این اقایان هم از نظر احساسی دچار مشکل میشن باید نتیجه گرفت که لازم است از وابستگی های احساسی بین اعضا خانواده و رفتارهایی که منجر به اونها میشه کم کرد. و به گونه ی دیگری این برخورد و باز خورد ها رو بازسازی کرد... دقت کنید اعتقاد من براینه که این وابستگی ها ذاتی نیستند ما چیزی به اسم نیاز عاطفی به پدر یا مادر از بدو تولد نداریم..اگه فرض کنیم به همسرتون وابسته هستید ولی اون مایله که جدا شه حرف شما مثه اینه که بگید طبیعیه نباید اجازه بدم"به همین راحتی" بره!!! فک میکنم از نظر شما هم رابطه زناشویی باید دارای تمایل دو طرفه باشه..رابطه پدر. فرزندی چرا باید از این قائده مستثنی باشه؟
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط Ouroboros
01-30-2011, 03:55 PM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان