11-04-2012, 04:52 PM
Ouroboros نوشته: خانواده برای من چندان مهم نیست.به نظر من فردیت افراد وقتی در یک خانواده بزرگ میشوند همانقدر در خطر است که بخواهند توسط یک ارگان اجتماعی یا هر چیزی که مد نظر شما باشد بزرگ شوند، به عبارتی هرکس انقدر به یک بچه نزدیک باشد که آن را بزرگ کند بر روی فکر آن تاثیر میگذارد حتی اگر آن شخص چنین قصدی نداشته باشد، دیکته کردن چیزهای مختلف به یک بچه به نظر من امری اجتناب ناپذیر است، اگر خانواده این کار را نکند جامعه یا دولت این کار را میکند چون بچه تا سن حداقل شانزده سالگی توانایی تصمیم گیری درست در خیلی از موارد را ندارد و من مطمئن نیستم آلترناتیو هایی که مد نظر شماست وضع از نظر فردیت اجتماعی بهتر کند. البته من موافق اختیار تام خانواده برای تحمیل کردن هر چیزی به اعضای خانواده نیستم، ولی اگر فرض کنیم که جامعه ی سیاسی یک کشور نشات گرفته از اعضای آن جامعه است اگر خانواده بد باشد نظام سیاسی نیز همچین چیز درستی از آب در نمی آید که بخواهد بهتر از خانواده برای بار آوردن فرزندان یک جامعه عمل کند.
نهادیست از بنیان ناکارآمد و منحط، که در بهترین شرایط هم به سرکوب سازمانیافتهی فردیت میانجامد. تصور آنکه چند میلیارد نفر قربانی عقاید دگم و ریشخندآمیز «خانوادههای» خود شدهاند دشوار است.. و نیز اندیشیدن به شمار باورهای ابلهانهای که توانستهاند نسل به نسل و از طریق «خانواده» خود را بازتولید بکنند سر را به دوران میاندازد. البته جامعه هم در حال حاضر آنقدر عقبمانده است که گمان میکند پدر و مادر حق دارند عقاید خود را به فرزندشان دیکته بکنند، و هیچ حمایتی از یک کودک معصوم در برابر جهل خانوادهاش نمیکند، این خود به تنهایی مایهی سقط اعتبار از آن شده، و جواز «اجتماع» را برای بازی در هرگونه نقش آلترناتیوی که میتوانست داشته باشد باطل میکند.. اما در آینده باید فکری به حال این وضع کرد، یک بنیاد ِ تحمیلی و سرکوبگر و مهاجم که در کوچکترین و شخصیترین اعمال و عادات دخالتهای بیجا میکند و نه فقط هیچ احترامی برای «آنکه به راستی هستید» قائل نیست، از شما توقع دارد که بطور پیشفرض و خودانگیخته عاشق آن و اعضای هموند ِ آن باشید و برایشان در صورت لزوم فداکاری و ازخودگذشتگی هم بکنید.
در حال حاضر به گمانم بهترین راه اینست که شخص در اولین فرصت خود را از شر خانواده خلاص بکند و تا میتواند از ایشان فاصله بگیرد.
موضوع دیگر اینکه من به اینکه فردی غیر از خانواده بتواند برای یک موجود تا این اندازه اهمیت و ارزش قائل باشد شک دارم (منظور رابطه ی پدر و مادر با فرزند)، اگر خودم را در نظر بگیرم رفقا در زندگی من آمده اند و رفته اند ولی این خانواده ی من بوده که همیشه برای من آنجا بوده و زمان مشکلات به من کمک کرده است. موضوع دیگری که دوست داشتم نظر دوستان را در مورد آن بدانم و به آن توجه کافی نشده این است که به نظر شما اینکه دو نفر وجود داشته باشند که از یک پدر و مادر زاده شده باشند آیا هیچ ارزشی ندارد؟ منظور اینکه نباید باعث شود ما اهمیت خاصی برای آن شخص قائل شویم؟
The Truth Probably Lies Somewhere in Between.