درود
چون این سایت ظاهرا تحت محاصره دوستان یهود دوست و صهیونیست است
من ار صهیونیست متنفرم
واز دیانت یهود هم متنفرم چون تمام بدبختی های ملتها از این دیانت شروع میشود ووام گرفته اند
پس حرفی برای گفتن نمیماند
جالب است این دوستان همگی شب روز میخواهند ایرانیها را روشن سازند درحالی که خود با کوچکترین سخن از یهود کهیر میزنند
ایرانیها اکثر با من هم عقیده هستند مگر معدود افرادی که وابستگی به غرب دارند
این نه ربطی به حکومت دارد نه به دیانت نه دانش نه نژاد ایرانیها بلکه مبتی بر درک واقعیت هاست
اگر کسی اندک مطالعه وعلاقه ایی به تاریخ داشته باشد میداند حقیقت را ونیازی به سخن پراکنی من نیست
امپریالیست ضد بشر است وبشر ضد بشر وتا انسانی در روی کره زمین هست این بهره کشی ادمه خواهد داشت
حال این بشر نازی باشد یا یهودی فقط کمیات است
یهودیت از اول تاریخ در حال استعمار بشر هست هر از چند گاهی ملتهای دیگر هم به سودای ابر انسان بودن دیگر انسانها را استعمار میکنند
ایرانی افغانی را پست میداند
زاپنی کره ایی را
اروپایی تمام ملل جهان را
عرب از ایرانی متنفر است ایرانی از عرب
ترک از ارمنی
سقید پوست از سیاه پوست
اگر میخواهید نزاد پرستی نباشد باید نسل بشر را یا نابود کنیم یا همگن
---------------------

نقل قول:چون این سایت ظاهرا تحت محاصره دوستان یهود دوست و صهیونیست است

فکر نمیکنم اینطور باشه.
جمعیت این افراد در اینجا از نظر آماری بنظر بنده کاملا طبیعی است.
منتها در فرومهایی که تحت قوانین و کنترل و سانسور ایدئولوژیک و حکومتی/اسلامی بیشتری هستند، طبیعتا آمار این افراد کمتر است، که در نتیجه شما فکر میکنید آمار در اینجا غیرطبیعی است.

درمورد قوم یهود هم بنده خبر ندارم و هرچه را هم که میگویند دلیلی ندارم به هیچ وجه باور کنم.
ولی درمورد اسرائیل خب بنده هم به آن ایراد دارم و ماهیت و رفتارهای نادرستش بنظرم خیلی روشنتر است، که در تاپیک مربوطه هم مطرح کرده ام.

درود
دوست گرامی بحث این تاپیک در مورد نازیسم بود
هم اکنون تغییر کرده
اخرش نفهمیدم دین خوبه یا بد چون اکثر دوستانی که در اینحا از یهودیها حمایت میکنن در سایت های دیگر ضد مذهب هستند
واین تناقض سوال برانگیز است
یهود همان صهیونست است و صهیونیست یهودی
این دین در ذات خود عقب افتاده ومتحجر است و به دیگر ادیان نیز سرایت داده چرندیات خویش را
اگر دقت کنید دیوار ندبه و چاه چمکران چقدر سمپاتی مذهبی دارند
وسران مذهبی قوم یهود چقدر با ملاها شبیه هستتد
بازاریان تهران و کاسبان کلاه به سر یهود هم پسر عموهای ناتنی هستند
همه انها یک هدف دارند استعمار توده ها
اقتصاد ایران هم کنون دست جهود است
درسته شناسنامه ها عوض سده ماهیت عوض نشده
انواع چیانها قاتلان ملت ایرانند
ضربیان بادامچیان سبور چیان تازه مسلمانها مضفریان
این اسامی نود درصد اقتصاد در کنترل انهاست
------
دوستان هم بدانند دایی جان ناپلون ها چون من تعداد ما کم است
و گرنه اگر قدرت داشتیم
انگلیس را بلکل از معادلات ایران حذف می گردیم
[.....]
دلیل حضور این همه ناو و موشک وتجهیزات در کنار ابران ترس از ملا و دین نیست
بلکه ترس از بیداری توده هاست
اگر دین بد بود با خاندان فاسد ونجس ال سعود رابطه برادرانه نداشتند
وبا این تیکه از خاک و طن بحرین ما
------
انقلاب شیلی و کشتن الانده نشان داد دفاع غرب از حقوق بشر کشک است
مس شیلی مهم است ولا غیر حتی لندن و ملکه کثیف پینوشه را زمانی که در لندن بود استرداد نکرد و محاکمه
ولی ژولین اسانژ را که پته غربیها و اشک تمساح امربکا انها را هویدا کرد
در سفارت خانه اکوادور زندانی کرد
من شک ندارم به زودی انک نازیسم و نژاد پرستی را به ایرانیان خواهند چسباند
و شاید ادعا کنند
این ایرانیها بودند که در واقعه پورین یهودیها را قتل عام کردند ؟
بنگرید به واقایعه خزان عرب که همان نقشه راه امریکاست
ان قدر این سناریو بد اجرا شد که خود غربیها هم بوی کندش رو شنیدند
سیاست غرب ابتدا کمک به دیکتاتورها برای غارت منابع ملی است
سپس که پول دیکتاتورها در بانکهای غربی باد کرد انها را به فجیع تربن وضع میکشند و دیکتاتور بعد را بر جایش می نشانند
از صد شصد میلیارد دلار پول دزدی قذافی یک سنت به مردم لیبی پرداخت نسد
وهمه را انگلیس هاپولی کرد
دوستان درسته در ایران خر زیاده ولی گاهی اوقات ادم هم پیدا میشه
درسته مصدق را نابود کردید درسته امیر کبیر را کشتید
درسته که روز روشن از دیکتاتورها حمابت میکنید
ولی بترسید از روزی که نسل شما از روی زمین محو شود
جنایت بیشتر شما غربیها باعث میشود روز حساب ما شما را زجر کش کنیم
پس تا میتوانید به انواع اسمها و ایسمها جنایت کنید
و من شخصا نژاد پرست تر از خود غربیها در جهان ندیدم
فقط بنگرید با خاندان فاسد ملکه انگلیس
چه لفت ولیسی میکنند
حتی دایانا را برای منع تولید مین زمینی کشتند
و نخست وزیر جنابت کاراشان کمرون جدید تربن تورنادو را به عربها میفروشد
و وقتی پرسیدند حقوق بشر گفت انگلیسی کار میخواهد !!!

تشویق به نسل کشی اینجا ممنوع هست و این شامل هر ملتی میشود. برای بار چندم به شما اخطار داده میشود.

نژاد پرستی از نگاه بیولوژیک نوعی خویشاوند گزینی اشتباه هست.
خویشاوند گزینی رفتار فرگشتیکی هست که در اون پدر و مادر،برادر و خواهر و به طور کل خویشاوندان بر دیگران ترجیح دارند که ازلحاظ زنی کاملا منطقیه.راه فرگشتیک هم برای شناخت خویشاوند شباهت به موجود هست.

فرضی که برای نژادپرستی مطرح میشه اینه که تمایل به نژاد پرستی ناشی از این هست که شخص همنژاد خودش رو میبینه و ژن خویشاوندگزینی به اشتباه همه کسانی که شباهت بهش دارند رو مثل خویشاوند حساب میکنه و نزادهای دیگه رو مثل رقیب ژنی میبینه بنابراین تمایل به نژادخودشخص و دشمنی با نژادهای دیگه بالا میره.

البته این فقط بخشی از ماجراست چون چنین عامل بیولوزیکی بدون عامل های قوی روانی و فرهنگی تقویت کننده به سختی میتونه پدیده های نژادپرستانه مثل کوکلس کلن رو بوجود بیاره :)
عوامل فرهنگی هم نتیجه منافع معمولا رهبران این جنبش هاست(مثل جنبش های مذهبی) که با تحریک احساسات هوادارانشون اهداف خودخواهانه شخصی خودشون رو جلو میبرند

گذشته از همه ی موارد حاشیه ای و جنبی این قضایا، به نظر میرسد این عصیانی که بر مردم ایران میرود باعث شده که به هذیان دچار شده.یعنی گاهی میبینید یک نفر از احمدی نژاد قویا بیزار است اما رفتارش خیلی شبیه به اوست و از او تاثیر گرفته!مثلا میبینید ناگهان سری از غاری برون آمده و بانگ بر می آورد که" آی ملت، هیتلر آدم خوبی بود" و فکر میکند این هم مثلا حرفی است برای خودش ، حالا هر چقدر هم که دیوانه وار باشد.مثل کسی که ناگهان در خیابانی شلوغ شلوارش را در می آورد، توجه عوام و مردم کوچه و خیابان به او جلب میشود و حتی ممکن است برایش کف و سوت نیز بزنند که لباس زیرش را نیز در آورد.غافل از اینکه اگرچه هر چه همه میگویند یا میکنند الزاما درست نیست، اما الزاما نادرست هم نیست.من در ایران خیلی از جوانان را دیده ام که میپندارد اینکه هیتلر چنین منفور و شرور است در نزد همه ی مردمان جهان، به دلیل تبلیغات سوء رسانه های امپریالیستی ست و خود هیتلر آدم خوبی بود.و معمولا اذهان اینچنینی، چنان محدود و دوبعدی است که میپندارد در برابر امپریالیم تنها رهبری چون هیتلر یا استالین باید قیام کند و ما همه سرباز شویم پشت این رهبر بزرگ بایستیم.

Dariush نوشته: البته آن چیزهایی که گفتم بیشتر مربوط به اصول شخصی خودم بودند و انتظار اینکه به معیارهایی جهان‌شمول بدل شوند را نداشتم و می‌پذیرم شاید بیان‌شان در مکانی عمومی درست نبود. اما شما اینجا هم باز اشتباه گرفته‌اید و بر اساس همان برداشتِ نادرستی که از سخن من داشتید گمان کرده‌اید که من به سلیقه‌ی کسی گیر داده‌ام، در حالیکه هیچ اینجور نبوده.

نگرش من نه در پدافند از نژادپرستان است, نه در پدافند از پادنژادپرستان, بساکه ستیز با هر دوی اینها و نپرداختن به دشواری مِهادین است.

اینجور بنگرید, ما در جهانی هستیم که بنمایه‌ها اندک و مرزمند هستند. برخی, یک کمینگان باهوشتری بیشترینه‌یِ این بنمایه‌ها را از آنِ خود نموده‌اند و
می‌نمایند و یک بخش اندکی از آنها میماند برای پخش میان بیشینگان بجامانده; این بیشینگان بی‌بهره در همسنجی خود با این کمینگان و همچنین با نگاه به
کمبود بنمایه‌هایِ بجامانده, خودآگاه و ناخودآگاه به هر آنچه که دست اشان رسد, دست خواهند آویخت — خواه این دستآویز نژاد باشد, خواه فرهنگ, خواه
کشور, خواه هر چیز دگر, چه که کارکرد آن یکی بیشتر نیست: ما از آنها بدتر نیستیم, ما سزاوار زندگی بهتری (= بنمایه‌هایِ بیشتر) هستم.

اکنون در این میان, برخی راه گم کرده‌‌یِ بدتر از یکمی‌ها که همان پادنژادپرستان باشند درمیایند و میگویند: برتری و کِهتری از نژاد نمیاید, بهتر است
بجای نژادپرستی همگی با هم همدل و همبسته باشیم و این ته مانده‌یِ بنمایه‌هایی که در دست امان هست را دوستانه‌تر میان خود امان پخش کنیم!!

نادانی نژادپرستان از دیدِ من پذیرفتنی است, اینها بی‌بهرگان بیچاره‌ای هستند که یک چیزی برای اینکه خود اشان را سزاوارتر بدانند می‌نیازیده‌اند,
ولی نادانی این گروه دوم هتّا از اینها بدتر و چشمپوش ناپذیرتر است, چه که پُرگاه این دسته‌یِ دوم از رسته‌یِ فرهیختگان و بهره‌مند‌تران هستند و
خویشکاریِ اینها نه خاموشاندن سر و سدا و ناخوشنودی, آنهم با دروغ‌هایِ پوشالین و دستکاری فرهودها, بساکه رسیدگی به دشواریِ مهادین (= بیدادگری در پخشِ بنمایه‌ها) است.

برای اینکه کمی بهتر با اندروایِ داستان آشنا شوید. آلمان و مردم آلمان زمانی به نژادپرستی روی آوردند که
در اوج نداری و بدبختی و تباهی بودند*, ولی اگر امروز به آلمان بروید بسختی نژادپرستی میبینید و چرا هم باید ببینید؟
مردمی پولدار و فراتن میبینید که به میهن اشان میبالند بی آنکه دشمنی‌ای با دیگران داشته باشند (ب.ن. آلمان در هر دُژآمدی به
دیگر کشورها بیشترینِ یاری و بنمایه را میرساند). در بیشتر خانه‌هایِ آلمانها میتوانید پرچم آلمان را ببینید
که با سرافرازی چسبانده‌اند, made in germany برای ایشان بهترین نشانگر از خوبیِ جنس و کالا است!

خب بدرستی اینجا چه رخداد ئه؟ از من که یک بازدیدگر آلمان بوده‌ام بپرسید, مردم آلمان بسیار باهوشتر و فرهیخته‌تر از ایرانیان به چشم ام
آمده‌اند و امروز بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ "فرنود", برای بدرستی برتر دیدن نژاد اشان دارند, پس این اندازه وارونگی رفتار از کجا میاید؟




* Lebensraum - WiKi

پارسیگر

Dariush نوشته: عجیب است واقعا! شما گویا حقیقتا نوشته‌های مرا وارونه می‌خوانید یا اینکه سخنان مرا با کسی دیگری قاطی کرده‌اید!
میتوان نژادپرستی را ریشه‌یابی کرد و کوشید آن را ریشه‌کن کرد، اما خودِ نژادپرست نمی‌تواند تمامِ مسئولیت اخلاقی نژادپرستیِ خویش را به گردن آن دلایل بیاندازد.
حالا من نمی‌دانم کی و کجا ریشه‌های نژادپرستی را انکار کردم و کی گفتم نژادپرستی نیاز به یک آسیب‌شناسی ندارد، نمی‌دانم. اما برای نمونه در ایرانِ امروز که مشکلاتِ اقتصادی بسیار زیاد است و مردم با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند، آیا سرقتِ من از خانه‌ی همسایه موجه می‌شود؟
من اگر خود را ضدنژادپرستی میدانم برای این است که معیارها و ارزشهایم را می‌شناسم و میدانم که نژادپرستی اگرچه بخشی از آسیب‌های اجتماعی می‌تواند باشد، اما هرگز خودِ شخص نژادپرست مبرا از نادرستی نژادپرستی نیست.

ساده است, این کوشش‌ها را آب در هاون کوبیدن و همچنین کژرویِ فرهیختگان برشمردم.

بجای این گیرهای "خُنُک" و پرداختن به انگیزه‌هایِ پنهان دیگران در نوشته‌هایشان و دگرنُمایانیِ فرهودها (نژاد
باهوشتر و قدکوتاه‌تر و ... نداریم, داشته‌ایم ها, ولی دیگر نداریم!) و هشدار به دیگران در بازگویی و
پرداختن به فرهودها (پیش از بازگویی چیزی بیاندیشید که مبادا برخی "موج سوار" آنجا پیدا شوند)
بهتر است هر چه بیشتر سراغ همین «ریشه» رفته و زمان گرانبهای فرهیخته را هزینه‌یِ ستیز با چیزهای رویه‌ئین (i.e. superficial) نکنیم.

این رویکرد نابخردانه‌یِ فراگیر فرهیختگان مرا هر چه بیشتر یادِ این چامه‌یِ فرزانْ خیام میاندازد:



روشنه, اینها نگرش من هستند و دیگران آزادند با نژادپرستی هر آن اندازه که دوست دارند بستیزند (= خودارضایی کنند) تا ریشه‌کن
شود, گرچه دیرتر اش باید با میهنپرستی هم همان اندازه و هتّا بیشتر بستیزند که آنهم ریشه اش خشکانده شود و اگرچه, بیگمان پس
از آنهم با فرهنگ‌پرستی‌ای چیزی سر و کار خواهند داشت و اگر از پس ریشه‌خشکانیِ آنهم بر آمدند باید با دیو بزرگ دین و ایزد‌پرستی (الله
"بزرگتر" است) دست و پنجه نرم کنند و اگر آنرا هم توانستند یکجوری سرانجام ناکار کنند, با ناامیدی ببینند که ای داد بیداد, نژادپرستی از نو ریشه دوانیده!

Dariush نوشته: بقیه‌ی چیزها هم که طبق معمول همان روده‌درازی‌های بی‌ربط است.

دیگر ببخشائید, از اینکه من آنجا این دیدگاه شما که «امروزه نژاد باهوشتر نداریم, ولی همین امروزه نژاد قدکوتاه‌تر داریم (؟؟), ولی ناب
نیست و لَک برداشته و .. ...» را کودکانه و دلزننده یافته و گفتم کمی هم به روانشناسی و چراییِ ناکارآمدیِ رویکرد فرهیختگان بپردازم (;

پارسیگر

Mehrbod نوشته: ساده است, این کوشش‌ها را آب در هاون کوبیدن و همچنین کژرویِ فرهیختگان برشمردم.

بجای این گیرهای "خُنُک" و پرداختن به انگیزه‌هایِ پنهان دیگران در نوشته‌هایشان و دگرنُمایانیِ فرهودها[١] (نژاد
باهوشتر و قدکوتاه‌تر و ... نداریم, داشته‌ایم ها, ولی دیگر نداریم!) و هشدار به دیگران در بازگویی و
پرداختن به فرهودها (پیش از بازگویی چیزی بیاندیشید[٢] که مبادا برخی "موج سوار" آنجا پیدا شوند)
بهتر است هر چه بیشتر سراغ همین «ریشه» رفته و زمان گرانبهای فرهیخته را هزینه‌یِ ستیز با چیزهای رویه‌ئین (i.e. superficial) نکنیم.

این رویکرد نابخردانه‌یِ فراگیر فرهیختگان مرا هر چه بیشتر یادِ این چامه‌یِ[٣] فرزانْ[٤] خیام میاندازد:


قومی متفکرند اندر ره دین — قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی — کای[٥] بیخبران راه نه آنست و نه این


روشنه, اینها نگرش من هستند و دیگران آزادند با نژادپرستی هر آن اندازه که دوست دارند بستیزند (= خودارضایی کنند) تا ریشه‌کن
شود, گرچه دیرتر اش باید با میهنپرستی هم همان اندازه و هتّا بیشتر بستیزند که آنهم ریشه اش خشکانده شود و اگرچه, بیگمان پس
از آنهم با فرهنگ‌پرستی‌ای چیزی سر و کار خواهند داشت و اگر از پس ریشه‌خشکانیِ آنهم بر آمدند باید با دیو بزرگ دین و ایزد‌پرستی (الله
"بزرگتر" است) دست و پنجه نرم کنند و اگر آنرا هم توانستند یکجوری سرانجام ناکار کنند, با ناامیدی ببینند که ای داد بیداد, نژادپرستی از نو ریشه دوانیده!

من به زبانِ پارسی سخن می‌گویم و شما نمیدانم از چه رو دقیقا به دنبالِ انگیزه‌های پنهانِ من در به نقد کشیدن سخنانِ نژادپرستانه (زمانیکه به روشنی نژادی را پست و دشمن خویش می‌شمارند) می‌گردید و همینطور برای خودتان آسمان را به ریسمان می‌بافید؟ دوست دارید حرف بزنید خب به دنبال یک سوژه‌ی درست باشید دوست گرامی نه اینکه اینجا با دوبیتی برای ما ژستِ خردمندی بگیرید.

نژادپرستی دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد و اینطور نیست که تنها به خاطر اینکه گروهی منابعی از جهان را که قاعدتا باید سهمی در آن داشته باشند بطور انحصاری در اختیار گروهی دیگر می‌بینند، باشد. مثلا بنی‌امیه ، از جمله معاویه و بعدتر بنی‌عباس به شدت نژادپرست بودند و ایرانیان (و کلا غیرعرب)را خوار می‌شماردند، در اینجا می‌بینیم که فقر و عدمِ برخورداری و عدالت... در میان نیست. بنابراین نژادپرستی می‌تواند دلایل اقتصادی، تاریخی، فرهنگی ، مذهبی و روانی داشته باشد. مثلا آن کسی که عرب را دشمن خویش می‌بیند به خاطر قادسیه، دچار یک نوع عقده‌ی تاریخی‌ست-فرهنگی‌ست و ربطی به این سخنانِ بی‌ربطِ شما ندارد. یا اسلام خودش نوعی نژادپرستی دینی‌ست.

در نادرستی نژادپرستی جای بحث نیست (هست؟!) و همه می‌دانیم که نوعی ناهنجاری است و یکی از بدترین انواعش هم. راهکار برخورد با نژادپرستی زیاد است. می‌توان آگاهی‌رسانی کرد، می‌توان به دنبالِ ریشه‌هایش رفت برای خشکاندنِ آن و.... . اما همانطور که دزد را به خاطر توجیحات فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی.... رها نمی‌کنند، ما هم سر را زیر برف نمی‌کنیم و نژادپرست را نمودی از نژادپرستی می‌بینیم که باید با آن برخورد کرد (در اینجا کاری جز نقد و زیرسوال بردن از ما برنمی‌آید). چرا که یک راهِ برخورد با ناهنجاری نژادپرستی، برخورد با نژادپرست و جلوگیری از نفرت‌پراکنی اوست. در این مورد هم روشها متفاوت است و گاه نژادپرستی را ممنوع می‌کنند و گاه آن را آزاد می‌کنند به این امید که کسانی چون ما هستند که عقاید اینان را در جامعه به چالش بکشند و نقد کنند.

گسترش اسلام را هم می‌توان ناشی از عواملِ مختلفی چون فقر آگاهی ، دلایل سیاسی اقتصادی و .... دانست و می‌توان رفت به دنبال راههایی برای ریشه‌کن کردنِ آن ، اما بخشی از اسلامگرایی بار اخلاقی دارد و سر خویش زیر برف کردن در برابر مسلمانی که قائل به نجس بودنِ کفار است در بهترین حالت یک خوش‌بینی احمقانه است.

در آلمان هم نژادپرست همچنان زیاد است و من چندی پیش مقاله‌ای میخواندم که در آن بیش از 60 درصد از یهودیان اروپا خود را در معرض رفتار نژادپرستانه دیده‌اند.

Mehrbod نوشته: دیگر ببخشائید, از اینکه من آنجا این دیدگاه شما که «امروزه نژاد باهوشتر نداریم, ولی همین امروزه نژاد قدکوتاه‌تر داریم (؟؟), ولی ناب
نیست و لَک[٦] برداشته و .. ...» را کودکانه و دلزننده[٧] یافته و گفتم کمی هم به روانشناسی و چراییِ ناکارآمدیِ[٨] رویکرد فرهیختگان بپردازم (;

همانطور که گفتم گویا نوشته‌های مرا وارونه می‌خوانید. من دقیقا کجا گفتم که نژادی می‌تواند قدبلندتر یا قدکوتاه‌تر باشد اما نمی‌تواند باهوشتر یا کم‌هوش‌تر باشد؟
استاد تحریف سخن هم هستید و همینطور برای خودتان می‌روید بالای منبر، قصد پائین آمدن هم ندارید. من کجا گفتم که امروز نژاد باهوشتر نداریم اما نژاد قدکوتاه‌تر همین امروز داریم؟


من مثل شما خود را در برابر کسانی که ایران‌دوست بوده، پارسی‌گو باشند و به فرهنگ و تاریخ ایرانی علاقه‌مند باشند خودباخته نمی‌یابم و نمی‌کوشم آنها را غسل دهم و وقتی اینان به هیتلر ابراز ارادت می‌کنند همزمانکه انسانها را بر اساس نژادشان دسته‌بندی می‌کنند بدبینانه بهشان می‌نگرم.

Dariush نوشته: همانطور که گفتم گویا نوشته‌های مرا وارونه می‌خوانید. من دقیقا کجا گفتم که نژادی می‌تواند قدبلندتر یا قدکوتاه‌تر باشد اما نمی‌تواند باهوشتر یا کم‌هوش‌تر باشد؟
استاد تحریف سخن هم هستید و همینطور برای خودتان می‌روید بالای منبر، قصد پائین آمدن هم ندارید. من کجا گفتم که امروز نژاد باهوشتر نداریم اما نژاد قدکوتاه‌تر همین امروز داریم؟

Dariush نوشته:

Mehrbod نوشته: اینها فرهشت سخن من نیستند. سخن ساده بود:

آیا یک نژاد, همانگونه که میتواند بلندقد‌تر یا کوتاه‌قدتر از نژادی دیگر باشد, میتواند باهوش‌تر یا کم‌هوشتر هم باشد؟

پاسخ شما چیست, آری یا نه, یا اینکه از بیخ نمیپذیرید نژادی میتواند هتّا بلندقد‌تر هم باشد؟

نه، یعنی امکانش هست (با قرنطینه کردنِ یک نژاد و دستکاری ژنتیکی یا هر روش دیگری) ، اما امروز چنین چیزی نداریم!

= فرسودن گفتمان.

کسیکه بروشنی میگوید نژاد بلندقد نداریم بروشنی با فرهودها هم سر و کار ندارد (یا شاید در زندگی اش کسی را از
چین ندیده؟ :e405:) و یا شاید تنها فرهودهایی را میپذیرد که در راستای تقویت باورهایش باشند —> political correctness

Dariush نوشته: همزمانکه انسانها را بر اساس نژادشان دسته‌بندی می‌کنند بدبینانه بهشان می‌نگرم.

دسته‌بندی دیگران به اینکه چگونه دیگران را دسته‌میبندند هم ناجور است و چیزی بیشتر از یک یافتیگ (قانون سر انگشتی) نیست:

دسته‌بندی مردم بر پایه‌یِ هیچ سنجه‌ای, خواه هوش باشد خواه نژاد,
خواه فرهنگ نه بد است, نه نااخلاقی, تا زمانیکه بر پایه‌یِ یافته‌هایِ راستین و فرهودین باشد.

دسته‌بندی شما بر پایه‌یِ اینکه مردم را دو دسته‌میکنید, آنهاییکه دیگران را بر پایه‌یِ نژاد دسته‌میبندند (نژادپرستها) و
آنهاییکه نمیبندند (آدمهای خوب) نیز از بیخ نادرست نیست (= یافتیگ است), ولی در جایگاه یک مِهاد نمیتواند به کار رود.


پارسیگر