نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

موضوع بسته شده
رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

Transcendence نوشته: از مجموع بحث ها،نتایج زیر رو گرفتم.
سیستم تکنولوژی #ابزار تکنولوژی(تصور اکثریت )
ابزارهای تکنولوژی محصول سیستم می باشند .
کنترل بر روی ابزارهای تکنولوژی امکان پذیر می باشد(فعلا)ولی ما کنترلی بر روی سیستم نداریم.(سیستم ذاتا کنترل گریز است)
در سیستم تکنولوژی انسان به سیستم وابسته و سیستم از انسان مستقل خواهد شد.
(زمانی را در نظر بگیرید که ما هیچ نقشی در فرایند تولید مثل نداشته باشیم)
سیستم تکنولوژی به ما به عنوان موجودات غیرضروری نگاه می کنه!
سیستم تکنولوژی در حال تخریب و پوچ سازی تمام سیستم های انسانی است(مرد سالاری یا زن سالاری یا مذهب وغیره...به وسیله سیستم نابود خواهد شد.)
هر قدمی که در این سیستم به جلو بر می داریم کارایی تکنولوژی بیشتر و کارایی ما ناچیزتر.
هر قدمی که در این سیستم به جلو بر می داریم سیستم از ما مستقل تر و ما به سیستم وابسته تر.
هر قدمی که در این سیستم به جلو بر می داریم وجود تکنولوژی ضروری تر و وجود ما غیر ضروری تر.
نهایتا زمانی فراخواهد رسید که وجود ما از نظر سیستم غیر موجه (هوش ودقت وقدرت پایین وبیماری و...)
و غیر ضرور می شود (جایگزین های مناسبتری موجود می باشد).


همگی درست و باریک بودند.

اندکی نگرش بیشتر در چند مورد:


نقل قول:سیستم تکنولوژی به ما به عنوان موجودات غیرضروری نگاه می کنه!

درست است. برای همانندی بهتر میتوان از همان نمونه‌یِ زنده‌یِ پیکر آدمی نام برد. برای یک آدم, یاخته‌هایِ
وی ناگسستنی به شمار میروند, ولی اگر آدم برای نمونه این گزینه را داشته باشد که بتواند تک تک یاخته‌هایِ
زنده‌یِ خود را با یاخته‌‌واره‌هایِ الکترونی/ماشینی جایگزین نموده و در این راه, طول عمر خود را ١٠ برابر کند, آیا این کار را نخواهد کرد؟

ازهمینرو, گرچه تا به امروز سیستم تکنولوژیک وابسته به یاخته‌هایِ خود که آدمی باشند بوده است, ولی این روند و نیاز بروشنی همیشگی
نیست و با نوآوری و پیشرفت بیشتر, برای نمونه دست‌یابی آدمی به هوشواره‌ها (ماشین‌هایِ هوشمند) از دوش سیستم برداشته خواهد شد.




Transcendence نوشته: سیستم تکنولوژی در حال تخریب و پوچ سازی تمام سیستم های انسانی است(مرد سالاری یا زن سالاری یا مذهب وغیره...به وسیله سیستم نابود خواهد شد.)

تا اندازه‌یِ بالایی درست است. بایستی این نکته را ولی نیز همواره در یاد داشت که ارزش‌هایِ آدمی در پرتوی ارزش‌هایِ سیستم
است که بها میابند, و یا بی‌ارزش یا پادارزش برشمرده میشوند. برای نمونه, در سیستم ارزش‌هایِ آدمی از دیرباز برتری دادن به نزدیکان و
خویشاوندان بوده است, ولی ارزش‌هایِ سیستم بسوی برتری دادن به کاردانی و شایستگی میروند, ازینرو اینجا ستیزی میان
خویشاوندسالاری (nepotism) و شایسته‌سالاری (meritocracy) پدید میاید که برنده‌یِ آن بروشنی شایسته‌سالاری در کشور‌هایِ پیشرفته‌تر بوده است.
در کشورهایی که هنوز خویشاوندسالاری (پارتی‌بازی) رواج دارد, اگرچه سران دست اندرکار تنها روی غریزه‌یِ درونی خود رفتار میکنند و به
گروه کوچک خود, خانواده‌اشان, بیشتر از گروه اجتماعی خود وفادار‌ اند, ولی این رفتار در ترازی بالاتر و نگاهی تکنولوژیک‌تر بدآمد‌هایِ (ramifications)
سنگینی دربر داشته و مایه‌یِ واپس‌ماندگی تکنولوژیک و پدید آمدن آشوب‌هایِ اقتصادی و رویهمرفته واپس‌افتادگی در رقابت جهانی با دیگر کشورها میباشد.

این روند ولی همواره در بی‌ارزش سازی نیست, گاهی نیز ارزش‌های سیستم و آدمی همسو میباشند.

.Unexpected places give you unexpected returns

Transcendence نوشته: سیستم در ما نیازهایی ایجاد می کنه و ما برای رفع آن تلاش می کنیم در حالی که حقیقتا سودی برای ما ندارد و به درد سیستم می خورد.


چه نمونه‌ای اینجا در ذهن شما بوده؟


--
«نیازواره‌‌ها» یا «نیازهای جانشین (surrogate activities)» یکی از چیزهایی‌ست که در گفتمان
تکنولوژی از سوی نویسندگان گوناگون با نام‌هایی همانند بخوبی و بژرفی بدان پرداخته شده است.

درینباره میتواند از کازینسکی بیشتر بخوانید: Industrial Society and its future - The power process

.Unexpected places give you unexpected returns

توجه کنید به سال ها درس خواندن ،دانشگاه رفتن،پرداختن به مقالات و پژوهش های علمی در برابر روند رو به کاهش ازدواج و فرزند آوری ،بالا رفتن سن بارداری و......

Mehrbod نوشته: نیم‌نگاهی به آلودگی‌های زیستبوم (بی‌اثری نظارت‌ها), ساخت جنگ‌افزارهای گوناگون (بی‌اثری نظارت‌ها), تازش‌هایِ
تروریست‌ها (پاریس همین چندی پیش), ساخت ابزارهای کنترل مغز (سراسر قانونی و نظارت شده) و جزآن.







فروآمدن به تراز حیوانات خانگی و داشتن زندگی گیاهی ایده‌آلی جهانگستر نیست.






.
در مورد تکنولوژی های کنترل ذهن پرسیدم تا کنون راجع به آن چیزی نشنیده ام.

از قضای روزگار ایده آلی جهانگستر هست. آزادی مطلق منجر میشود به Lemmings.

I am a degenerate E40a

Mehrbod نوشته: در ساخت ابرهوشواره و در پرسمان تکینگی فندین (technological singularity), برآیند ِ قطعیت ٩٩.٩٩٩٩٩% یکسان است با برایند ِ قطعیت ٠.٠٠٠٠١%.اهمّیتی ندارد چه اندازه پژوهشگران به کنترل ابرهوشواره نزدیک شده باشند, تا زمانیکه این نزدیکی١٠٠% نباشد, فرجام آن یکسان است با زمانیکه هیچ گونه سازوکار کنترل‌کننده‌ای از پایه پیاده‌سازی نشده باشد.پس باری دیگر, اگر امن‌ترین وسیله‌یِ نقلیه‌یِ تاریخ بشر, پس از ٢٠٠≈ سال زمان برای بهکرد و پیشرفت, هنوز نتوانسته به قطعیتی هتّا نزدیک به ١٠٠% برسد, آنگاه بروشنی ساخت و کنترل ابرهوشواره‌ای که میلیارد‌ها میلیارد بار هوشمندتر از باهوشترین آدم زنده باشد, چیزی بجز خودفریبی نخواهد بود.پ.ن.--

The Importance of getting it right the first time and a centralized economy - Science & Technology of the Future - FutureTimeline.forumProfessor Stephen Hawking, Theoretical Physicist - The Theory of Everything - YouTubeRecently Stephen Hawking gave a talk about AI (linked above) in which he emphasized the importance of "getting it right the first time" with regard to key technologies such as Artificial Intelligence, Synthetic Biology, and Nanotrchnology. He comes at this from the perspective of the story of intelligence as a story about information. However, in order to control information it cannot be free. It has to be contained somehow with security measures, restricted access, etc. First of all I would like to ask "Is this even possible?" If you look at the story from the vantage of a network of evolving information, then based on the billions of years of history that we have as evidence we should expect at least two things.1. Information entropy increases. There is no perfect closed system that can contain it indefinitely. Once it escapes it can replicate very rapidly.2. The diversity and variety of information should continue to increase. The increase in entropy of information seems to be closely related to what we call intelligence. To try to curtail the process of increasing information entropy is to squelch the very intelligence we wish to create.Secondly, in terms of a more pragmatic perspective. What political and economic systems would be necessary for a species to control these key technologies enough to ensure survival?I don't think it would be capitalism because for example the short term profit in creating autonomous weapons systems would generally seem to outstrip the potential existential threat it creates such as we are seeing with the global warming bullshit from industry and the possible ramifications of genetically modified foods. Hawking directly references the need to curtail the weaponization of autonomous systems.Wouldn't political and economic control have to become more centralized in order to control the spread of information regarding these key technologies in order to ensure survival?

همنطور که گفتم باید ابتدا روشن کنید کدام دو حالت مد نظرتان است. یا اگر حالت های دیگری نیز ممکن است بیان کنید.

I am a degenerate E40a

Nilftrondheim نوشته: در مورد تکنولوژی های کنترل ذهن پرسیدم تا کنون راجع به آن چیزی نشنیده ام.

از قضای روزگار ایده آلی جهانگستر هست. آزادی مطلق منجر میشود به Lemmings.

چیزی به نام آزادی مطلق در کار نیست, در جنگل و در طبیعت سبز هم آزادی مطلقی‌ در کار نبوده و نیست.

آزادی ولی مرز دارد و مرز آزادی در جامعه‌یِ تکنولوژیک در ابعادی (گُستراهایی) که اهمیت دارند
روز به روز کمتر شده و در ابعادی که هیچ اهمیت سرنوشت‌سازی ندارند, روز به روز بیشتر میشود.

برای نمونه, امروزه کس آزاد است هر آنجور که میپسندد لباس بپوشد, با هر آن کس و به هر آن
شیوه‌ای که دوست دارد سکس داشته باشد, هر جور آهنگی میخواهد گوش بدهد, هر جا میخواهد سفر کند و .. و...
هر آینه, هنگامیکه سخن از آزادی‌هایِ راستین و معنادار میروند, آزادی‌هایی که در آینده و سرنوشت آدمی
نقش دارند, برای نمونه اینکه چه جنگ‌افزارهایی ساخته بشوند یا نشوند, ابزارهای کنترل مغز ساخته بشوند یا چگونه از آنها
بهره‌بردار بشود, کس از هیچگونه آزادی‌ای برخوردار نیست و نمیتواند برخوردار باشد, بسادگی و با بهره‌گیری از همانندیِ پیکر
خود آدمی, درست همانجور که که اگر هر یاخته بخواهد خودسر و خودرای باشد, پیکر آدمی در کوتاه‌ترین زمان از هم فروخواهد
پاشید و گرفتار سرطان و هزار و یک بیماری دیگر خواهد شد, بهمینسان در ابرسازواره‌یِ تکنولوژیک آزادی و خودرایی آدمها, که
همان یاخته‌هایِ این ابرسازواره باشند, نمیتواند هرگز نمود بیابد و چه اگر نیز بیابد, در کوتاه‌ترین زمان به فروپاشی خود ابرسازواره خواهد انجامید.

.Unexpected places give you unexpected returns

Nilftrondheim نوشته: تکلیف را روشن کنید، به کدام دلیل AI (و شاید nanotech) خطرناک میباشند؟ دو حالت زیر جمع پذیر نیستند!

- میتوان آن ها را کنترل کرد و جهت داد. در این صورت به همان بحث benevolence برمیگردیم که باید اولین یا اولین ها "خوب ها" باشند تا پس از آن مشکلی پیش نیاید. فکر کنید پروژه منهتن را اول بار نازی ها یا شوروی اجرا میکردند چه میشد!!!

:e420:.If it can be done, someone's gonna do it. Let's make sure they're the good guys

- نمیتوان آن ها را کنترل کرد و جهت داد. اینها اساسا ناپایدار و غیر قابل پیش بینی هستند و هر گونه استفاده از آنها منجر به آخرالزمان میگردد. در اینجا دو چیز باید روشن شود:

- آیا ناپایدار الزاما به معنی مخرب است؟
از بحث محبوب روانپزشکی مثال بزنم. یک اسکیزوفرن نمیتواند قاتل زنجیره ای باشد. یک سایکوپت میتواند. حتی مخرب بودن نیز نیاز به پایداری و هدفمندی دارد.

- آیا اسکای نت دم در ایستاده است؟ طوری از این تکنولوژی ها سخن میگویید گویا همین فردا اتفاق خواهد افتاد! ما هنوز نتوانسته ایم 302 نورون یک کرم را شبیه سازی کنیم، چطور انتظار دارید بشر چیزی در این حد پیچیده بسازد سپس نتواند آن را کنترل کند؟ هوش مصنوعی را 30 سال بعد دانشمندانی مجهز به Nootropics و Neural Augmentations خواهند ساخت، کسانی که تفاوت زیادی با آن ندارند!



کدام خوبی؟ امید به زندگی 25 سال؟




Nilftrondheim نوشته: همنطور که گفتم باید ابتدا روشن کنید کدام دو حالت مد نظرتان است. یا اگر حالت های دیگری نیز ممکن است بیان کنید.



در ساخت ابرهوشواره‌ها:
نمیتوان آنها را کنترل کرد

پیشبینی اینکه ابرسازواره چه میکند نیز شدنی نیست, ولی با نگاه به قانون‌هایِ
آنتروپی, درست همانجور که جهش‌هایِ ژنتیکی همگی زیان‌آور میباشند مگر یک اندک‌شماری,
ساخت ابرهوشواره‌ای که روشن نیست چه خواهد کرد کوچکترین خردپذیری‌ای در خود ندارد.





نقل قول: آیا اسکای نت دم در ایستاده است؟

نه, ولی آیا بایستی درست دست روی دست گذاشت و نشست تا مگر هنگامیکه دم در ایستاده بود؟

اگر اینجا گفتمانی دارد میشود ازینرو‌ست که بخت و زمان اندکی هنوز هست
که از پیدایش این آینده جلوگیری بشود, اگر نه که همه‌یِ این گفتگو‌ها بیهوده خواهند بود.

.Unexpected places give you unexpected returns

کتاب رو به شکل جست و گریخته خوندم ..خوب از شما چند تا سوال دارم.
آیا شما خودتان یک مبارز می باشید مثلا آیا گروهی دارید که با سیستم در حال مبارزه می باشد؟
چرا بازگشت به دوره نخستینی و نه سنت؟
آیا سقوط سیستم باعث آنارشیسم نمی شود؟
آیا قبول دارید که هیچ راه حل عملی قابل اعتنایی برای توقف سیستم وجود ندارد؟

مشکل اینجاست که در سیستم های فاقد مرکزیت یا فاقد نمایندگی یا به نوعی پخش(واژه ها از خودم است تخصصی نیستند ) کس نمی داند که با چه کسی و با چه سازمانی یا چه گروهی باید مبارزه کند و از طرفی دیگرسبب می شود که هیچ درک منسجمی نسبت به نحوه عملکرد سیستم وجود نداشته باشد این باعث می شود که شخص موضع منفعل بگیرد .
(مثلا در سیستم اسلامی ما نمایندگانی مثل روحانیون یا روشن فکران مذهبی را داریم یا سازمان هایی مثل بسیج وغیره..)

بیان یک تفاوت بین سیستم های انسانی با سیستم تکنولوژی:
به عنوان مثال سیستم اسلامی را در نظر بگیرید .همانند سیستم تکنولوژی سیستم اسلامی هم نیازهای خاص خودش را دارد که لزوما هم راستا با نیازهای ما آدمیان نیست. به عنوان مثال سیستم اسلامی برای بقای خودش نیاز به میزانی از خشونت دارد(مثلا عده ای باید شهید بشوند یا عده ای باید کشته بشوند(کفار)). جهاد یک ارزش در سیستم اسلامی می باشد که با قربا نی کردن ما باعث بقای سیستم می شود.در سیستم اسلامی هم ما (surrogate activities) را مشاهده می کنیم(عرفان وتصوف )ولیکن سیستم اسلامی هیچگاه بدون دین مداران وجود نخواهد داشت اگر هزار سال هم بگذرد اسلام نیاز به پیروانی دارد. ولی سیستم تکنولوژی(industrial technological system) می تواند بدون آدمیان هم وجود داشته باشد.این تفاوت را برای این گفتم که چرا سیستم تکنولوژی قابل اصلاح(reform) نیست .از طرف دیگر آنچه که امیر در جستار در خود فرومانده گفته بود پوچ سازی می شود.چرا که امیر سیستم تکنولوژی را گونه ای از سیستم انسانی در نظر گرفته بود.

چه جالب من عینا این جستار را در تارنمای دیگری دیده ام!!! نمی دانم شاید این تارنما همان تارنما باشد چون همه چیز اینجا برایم آشناست! اینجا کاربری است که امضایش دقیقا بی هیچ کم و کاستی شبیه کاربر دیگری در تارنمای دیگر است ! حتی نوع نگارش و نوشته هایش هم همینطور!
گیج شده ام!
+
حال که اینهمه از تکنولوژی بدگویی کردید می شود راهکاری هم برای رفع آن ارائه دهید.
موضوع بسته شده


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 16 مهمان