نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

موضوع بسته شده
رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟
#51

من بحث رو خوندم، نوشتارها درباره تکنولوژی رو سطحی دنبال کردم و باید بخونم، ولی بنظرم بیشتر از هر چیز بحث فلسفی درباره زندگی مطرح هست، تکنولوژی در اینجا حکم یک بمب ساعتی رو داره که ما براش راهکاری نداریم، جدا از درستی یا ندرستی این گزاره میشه درباره راهکار ما بهش بحث کرد، اینکه خیام‌وار باهاش بقول مهربد برخورد میکنیم یا چه؟
با توجه به اینکه احتمال دارد انفجار این بمب به عمر طبیعی ما قد ندهد راهکار فراموشی و Blue Pill چطور است؟!!

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

#52

آقا قبول نیست ، اگه میدونستم میخواد تبدیل بشه به یک پست دانشیک تر حرف میزدم E404 !! من هدفم از حرف زدن با تو این هست که برگردی به جمعمون در همین دفترچه و اگر قرار هست از فورم نویسی کناره گیری کنیم چون کار بیهوده ای هست ، همه ما رو مجاب کنی !! دسته جمعی کلا فورم رو رها میکنیم بره پی کار خودش E105
#53

Russell نوشته: من بحث رو خوندم، نوشتارها درباره تکنولوژی رو سطحی دنبال کردم و باید بخونم، ولی بنظرم بیشتر از هر چیز بحث فلسفی درباره زندگی مطرح هست، تکنولوژی در اینجا حکم یک بمب ساعتی رو داره که ما براش راهکاری نداریم، جدا از درستی یا ندرستی این گزاره میشه درباره راهکار ما بهش بحث کرد، اینکه خیام‌وار باهاش بقول مهربد برخورد میکنیم یا چه؟
با توجه به اینکه احتمال دارد انفجار این بمب به عمر طبیعی ما قد ندهد راهکار فراموشی و Blue Pill چطور است؟!!
اصلا بحث اصلی بحث فلسفیه راسل جان.یعنی به نظر من یکجور تفاوت دیدگاه در ارزش دادن به زندگی گذرا در مقابل چیزهای جاویدان هست.
من هم به مهربود گفتم سرنوشت ما در نهایت نابودیه،یعنی فناوری حتی اگر بدبینانه ترین دیدگاه رو هم داشته باشیم این سرنوشت رو عوض نکرده که.
نکته هم همینه که اگر مرگ ما مثلا در 50 یا 100 یا هزار سال دیگه دلیل ناامیدی ما نباشه چرا باید مثلا نابودی احتمالی بشریت در صده یا هزاره های آینده دلیل ناامیدی ما باشه؟! :)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
#54

من هنوز فرصت نکرده‌ام مطالعه‌ام را در این مورد و کتابهایی که مهربد گذاشته بود تمام کنم. اما خوب در این مورد فکر می‌کنم گاهی!
من پیش از این به تکنولوژی شاید به اندازه‌ی مهربد عزیز بدبین بودم. اما باید پرسید حقیقتا چند درصد از دستاوردهای تکنولوژیکِ ما خطرِ نابودیِ گونه‌ی انسانی را با خود دارند؟ سلاح‌های کشتار جمعی، تکنولوژی‌های دستکاری‌های ژنتیکی و مواردِ دیگر را در کنار هم بگذاریم در برابرِ تمامِ دستاوردهای بی‌خطر یا کم‌خطر شاید به 1 صدم درصد هم نرسد. بودنِ این دانش‌ها در دسترسِ دیگران، الزاما به معنای آن استفاده از آنها نیست! مخصوصا سلاح‌هایی مثلِ ِ بمبِ اتمی! هر موجودی، در هر درجه‌ای از شرارت، بازی‌ای را که در آن قرار باشد خودش هم نابود شود را آغاز نخواهد کرد و دقیقا به همین دلیل است از بمب‌های هسته‌ای یکبار بیشتر استفاده نشد. فرض کنیم نازی‌ها در این دوره حضور داشتند و بمبِ هسته‌ای هم در اختیار داشتند، آیا با علم به اینکه در صورتِ بمبِ هسته‌ای، زمانی که چند کشور دیگر ِ مقابلِ او هم از آنها در اختیار دارد و استفاده‌ی او از این سلاح ممکن است هم خودش و هم کلِ زمین را نابود کند، آیا همچنان همان رغبت را برای استفاده از آن خواهد داشت؟

اینکه سلاحی بسیار خطرناک به دستِ یک دیوانه برسد و او بخواهد با آن تمامِ جهان را نابود، قدری هالیوودی است. چرا که نخست آنکه جهان هرگز از خردمندان و دانایان تهی نبوده که به همین راحتی اجازه دهند چنین چیزهایی به دستِ هر کسی بیافتد. ایران این همه سال و پول هزینه کرده برای دستیابی به بمبِ هسته‌ای، اما هرگز نتوانست. همه هم می‌دانند که هتا اگر ایران بمبِ هسته‌ای به دست آورد احتمالِ استفاده از آن خیلی اندک است و از آن تنها در برای بازی‌های سیاسی استفاده خواهد کرد، چون به خوبی می‌داند استفاده از آن پیش از هر چیز نابودی خودش را در پی خواهد داشت. جمهوری اسلامی هم یک موجودیتِ منفرد نیست که بگوید حالا من که دارم می‌روم بگذار همه دیگران هم با من بروند، مجموعه‌ای از انسان‌هاست که مهمترین و اصلی‌ترین رانه‌شان زندگی کردن است. ساز و کارِ جهانِ امروز به همین سادگی اجازه‌ی استفاده از چنین چیزهایی را به کسی نخواهد داد.

با همه‌ی اینها چرا انسان نمی‌تواند راهکاری برای کاهش ِ خطراتِ چنین تکنولوژی‌هایی بیاندیشید؟ همین که نهادهایی چون سازمانِ ملل و شورای امنیت و ناتو وجود دارند و همینکه هرسال روسیه و آمریکا به صورتِ توافقی تعدادی از بمب‌های هسته‌ای خود را خنثی می‌کنند نشان از نگرانیِ انسان‌ها در این مورد دارد. چرا نشود آن درصدِ بسیار اندک از تکنولوژی‌ها خطرناک را کنترل کرد؟

یکی دیگر از دلایلی که بودنِ اینها به معنای استفاده از آنها نیست، ویژگی‌های ذاتِ انسانی‌ست. همین الان روشهای ساختِ بمب‌های دست‌ساز به راحتی در دسترسِ همگان هست و می‌توان با استفاده از آن به راحتی یک مترو را با تمامِ مسافرانش نابود کرد، در حالی که چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. در واقع همانطور که گفتم نیاز است که ما قدری هالیوودی بیاندیشیم تا باور کنیم حتما روزی انسانی در نهایتِ شرارت خواهد و سلاحی برای نابودیِ تمامِ انسان‌ها خواهد ساخت و از آن استفاده خواهد کرد. نگاهی که در آن شرارت‌ها و شرورها به وجهی بزرگ‌نمایی می‌شود که اگرچه منطبق با واقعیت نیست اما بی‌دلیل بزرگنمایی می‌شود و موجبِ بدبینی‌ای می‌شود که تنها یک طرفِ قضیه را می‌بیند. در روز نزدیک به 50 تا 60 هزار پرواز هواپیمایی در جهان انجام می‌شود، چه تعداد از آنها دچارِ آدم‌ربایی یا هتا سانحه‌ی هوایی می‌شود؟ (یک آمار).

همه‌ی اینها احتمالِ آنچه مهربد می‌گوید را از بین نمی‌برد، اما به گمانِ من احتمال‌اش خیلی کمتر از آنچیزی‌ست که ایشان با 99 درصد در یکی دو سده‌ی آینده به آن اشاره می‌کنند.

در حالتِ کلی، نگرانی من با نگرانیِ مهربدِ عزیز این تفاوت را دارد که من بیشتر نگرانِ انسان‌ها هستم و ایشان در اندیشه‌ی انسان در معنای یک گونه.

در موردِ بردگیِ تکنولوژی هم نظرِ من این است که این بردگی خیلی بهتر از بردگی از نوع پیش از چند سده‌ی گذشته است که در آن کمترین ویژگی فردیتِ شما نیز در معرضِ نابودی و نیستی بود. هنوز فراموش نکرده‌ایم عصرِ برده‌داری و آن زندگیِ نکبت‌بار را!

کسشر هم تعاونی؟!
#55

Russell نوشته: من بحث رو خوندم، نوشتارها درباره تکنولوژی رو سطحی دنبال کردم و باید بخونم، ولی بنظرم بیشتر از هر چیز بحث فلسفی درباره زندگی مطرح هست، تکنولوژی در اینجا حکم یک بمب ساعتی رو داره که ما براش راهکاری نداریم، جدا از درستی یا ندرستی این گزاره میشه درباره راهکار ما بهش بحث کرد، اینکه خیام‌وار باهاش بقول مهربد برخورد میکنیم یا چه؟
با توجه به اینکه احتمال دارد انفجار این بمب به عمر طبیعی ما قد ندهد راهکار فراموشی و Blue Pill چطور است؟!!

اینکه ما چگونه با درد رویارویی کنیم پیوندی به خود دشواری تکنولوژی ندارد. یکی میتواند
خودفریبد, یکی میتواند به این چیزها نیاندیشد (بیشینه‌یِ[sup][aname=rpa652c][[/aname][anchor=pa652c]1][/anchor][/sup] مردم), یکی هم میتواند از بیخ "علمی تخیلی / فانتزی" بخواند و از روی آن رد شود.

من برای خود ام هرگز نمیکوشم دردناکیِ یک چیز را تنها و تنها برای اینکه دردناک است از میان ببرم, برخی چیزها باید دردآور
باشند و این درد چنانکه پیشتر هم در همین جُستار گفته‌ایم, یادآور همیشگی‌ای[sup][aname=rpa8d31][[/aname][anchor=pa8d31]2][/anchor][/sup] بر اینکه لغزشی در روند اندیشه و کردار ما میباشد هستند.


رویکردهایی که ما در برابر پیشرفت و تکنولوژی در پیش میگیریم نیز از اینها بیرون نیستند:

١. از بیخ نمیپذیریم که تکنولوژی بد است.
٢. میکوشیم تکنولوژی را راستادهی کرده و سر اندازه‌یِ بدی و خوبی‌هایِ آن چانه میزنیم.
٣. میپذیریم که تکنولوژی افسارگریخته و مهارناپذیر است و میکوشیم آنرا از میان برداریم
٤. کاری به پیشرفت آن نداریم و نابودی بشریت را چیزی بدیهی و ناگریز می‌انگاریم.
٥. ...

—>
١ = خودفریبی (میلاد, ...)
٢ = خودفریبی کاسته شده (داریوش, امیر, Bill Joy ...)
٣ = رویکرد اخلاقی (کازینسکی)
٤ = هیچ‌گرایی (آنارشی, آرش[sup][aname=rpa8466][[/aname][anchor=pa8466]3][/anchor][/sup], ...)


رویکرد یکم خودفریبی ناب است و برای کسانی است که هنوز میاندیشند این آدمی است که به تکنولوژی راستا میدهد و سرور آن میباشد. این دسته
بدی‌هایِ تکنولوژی را برآمده از کنش‌هایِ بدِ آدمها میبینند و میخواهند با گسترش خردگرایی و Political Correctness‌ و این کارهای ناز دیگر از سوء استفادگی تکنولوژی پیش‌گیرند.


رویکرد دوم خودفریبی کاسته شده است; این دسته نمیتوانند بپذیرند که یک ابرسازواره[sup][aname=rpa3050][[/aname][anchor=pa3050]4][/anchor][/sup] میتواند سراسر افسارگریخته باشد و با چیزهایی
مانند «ما پس از یکسد سال (!!) از نوآوری[sup][aname=rpa7bcf][[/aname][anchor=pa7bcf]5][/anchor][/sup] بمب اتم, گاماس گاماس داریم آنها را می‌برچینیم» خود اشان را دلداری میدهند و نمیتوانند ببینند که برای تکنولوژی‌هایی
همچون «هوشواره‌‌ها[sup][aname=rpa897e][[/aname][anchor=pa897e]6][/anchor][/sup]», «نانوتکنولوژی», «تکینگی[sup][aname=rpace2f][[/aname][anchor=pace2f]7][/anchor][/sup]» ما یکسد سال زمان که هیچ, یک سال هم نداریم و تازه در همین یکسد سال هم هنوز نتوانسته‌ایم "بمب اتم", این تکنولوژی پیش پا افتاده را مهار سازیم.


رویکرد سوم تنها رویکرد اخلاقی است. من برای خود ام با نپذیرفتن آن دست به گزینشی نااخلاقی میزنم, زیرا تنها با سرنوشت خود ام نیست که بازی میکنم, با سرنوشت تک تکِ هموندان[sup][aname=rpa0ca0][[/aname][anchor=pa0ca0]8][/anchor][/sup] بشریت نیز هست. برای
اینکه به نااخلاقی‌ بودن آن پی ببریم, به این بیاندیشید که آدمهایی آن بیرون هستند (همچون کازینسکی) که نمیخواهند در این پیشرفت بزرگ تکنولوژی با ما شریک باشند. اکنون, ما چه راه برونرفتی برای آنها بجا گذاشته‌ایم؟
زندگی‌نامه‌یِ کازیسنکی را که بخوانید, میبینید کسی بوده که اگر او را به حال خود رها میکردید و میتوانسته در گوشه‌ای به دور از این همه پیشرفت و ویرانگری‌هایِ زیستبومیک و آب و هوایی
تکنولوژی زندگی خود اش را بکند, هرگز کاری به دیگران نداشته و زندگی کوتاه خود را در آرامش و بتنهایی میگذرانده است. هر آینه, من, شما و هر کس دیگری که موافق با تکنولوژی است داریم "علاقه‌یِ
خودمان به تکنولوژی" را به کسانیکه آنرا نمیخواهند زور میکنیم. دامنه‌یِ پیامد‌هایِ علاقه‌یِ من و شما از من و شما فراتر میروند و دربر گیرنده‌یِ گویال[sup][aname=rpab604][[/aname][anchor=pab604]9][/anchor][/sup] زمین میشوند. تکنولوژی تنها آب و هوای
خانه, شهر یا کشور شما را نمی‌آلاید[sup][aname=rpa5779][[/aname][anchor=pa5779]10][/anchor][/sup], سراسر زمین را می‌آلاید. جنگ اتمی تنها مایه‌یِ نابودی من و شما نیست, همه را نابود میکند. رسیدن به تکینگی و نابودی بشریت باز تنها به من و شما مرزمند نیست.


رویکرد چهارم هم هیچگرایی است و سراسر بی ارزش است. کسانیکه میگویند «خوب که چه, بشریت دیر یا زود نابود میشود؟» بسادگی دو سفسته کرده‌اند:
١. چه کسی گفته بشریت خواه ناخواه نابود میشود؟ (مصادره به مطلوب)
٢. هر آدمی میداند که در زندگی یک روزی خواهد مرد, پس چرا نمیبینم کسی از روی دانش به اینکه روزی خواهد مُرد فرایند مرگ خود اش را بشتاباند
و بساکه وارونه, با پرهیز[sup][aname=rpa9b4e][[/aname][anchor=pa9b4e]11][/anchor][/sup] از سیگار و پرداختن به ورزش و ... میبینیم که همه میکوشند آنرا دراز هم بکنند; چرا برای بشریت چنین کاری بیخود است, ولی برای زندگی شخصی باخود؟





----
[aname=pa652c]1[/aname]. [anchor=rpa652c]^[/anchor] biš+in+e::Bišine || بیشینه: أكثر major
[aname=pa8d31]2[/aname]. [anchor=rpa8d31]^[/anchor] hamiš+eg+i::Hamišegi || همیشگی: یوند تنگاتنگی با پنداره‌یِ زمان دارد, آنچه در همه‌یِ زمان‌ها باشد; میتواند «هستنده» باشد و بباید «باشنده» نیست. Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ eternal
[aname=pa8466]3[/aname]. [anchor=rpa8466]^[/anchor] Âreš || آرش: معنی Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ meaning; sense
[aname=pa3050]4[/aname]. [anchor=rpa3050]^[/anchor] abar+sâz+vâre::Abarsâzvâre || ابرسازواره: Ϣiki-En superorganism
[aname=pa7bcf]5[/aname]. [anchor=rpa7bcf]^[/anchor] no+âvardan::Noâvardan || نواوردن: نوآوری کردن; ابداع کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to innovate
[aname=pa897e]6[/aname]. [anchor=rpa897e]^[/anchor] huš+vâr+e::Hušvâre || هوشواره: هوش مصنوعی Ϣiki-En artificial intelligence Künstliche Intelligenz
[aname=pace2f]7[/aname]. [anchor=rpace2f]^[/anchor] tak+in+eg+i::Takinegi || تکینگی: نقطه‌یِ تکین Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ singularity
[aname=pa0ca0]8[/aname]. [anchor=rpa0ca0]^[/anchor] ham+vand::Hamvand || هموند: عضو Ϣiki-En, Dehxodâ member
[aname=pab604]9[/aname]. [anchor=rpab604]^[/anchor] guy+âl::Guyâl || گویال: کره; گویال زمین Ϣiki-En planet
[aname=pa5779]10[/aname]. [anchor=rpa5779]^[/anchor] Âludan || آلودن: آلوده کردن Ϣiki-En, loghatnaameh.com to pollute verunreinigen
[aname=pa9b4e]11[/aname]. [anchor=rpa9b4e]^[/anchor] par+hix+tan::Parhixtan || پرهیختن: پرهیز کردن MacKenzie, Ϣiki-En, ϢDict-Pâ to avoid vermeiden

.Unexpected places give you unexpected returns
#56

Anarchy نوشته: آقا قبول نیست ، اگه میدونستم میخواد تبدیل بشه به یک پست دانشیک تر حرف میزدم E404 !! من هدفم از حرف زدن با تو این هست که برگردی به جمعمون در همین دفترچه و اگر قرار هست از فورم نویسی کناره گیری کنیم چون کار بیهوده ای هست ، همه ما رو مجاب کنی !! دسته جمعی کلا فورم رو رها میکنیم بره پی کار خودش E105

آنارشی جان چنانکه نیچه میگوید:

Wer sich selber nicht glaubt, lügt immer." — Nietzsche

«کسیکه خویشْ خود را نِباورد, بِدروغد[sup][aname=rpaa8b9][[/aname][anchor=paa8b9]1][/anchor][/sup] همواره» — نیچه


زمانیکه خود من میتوانم خِردانه دریابم که تنها راهِ درستْ و اخلاقی ستیز با تکنولوژی و از میان بردن آن است, ولی نمیتوانم این را خود ام براستی بباورم و بپذیرم, چگونه میتوانم بیایم به دیگران بباورانم و بپذیرانم؟

پس زمانیکه به این فرجام[sup][aname=rpa74f0][[/aname][anchor=pa74f0]2][/anchor][/sup] رسیدم و باوریدم که آری, باید با یک انقلاب (خوانده شود: کازینسکی - "revolution is no dinner party")) به ستیز با تکنولوژی برخاست, چشم, میکوشم اینجا آمده و شما را هم مجاب! کنم.

کارهای دیگری همچون بیایید نمیدانم از فردا سوار خودرو نشویم و زیستبوم را پاکیزه نگه داریم و کس و شعر‌هایِ اینچنینی دیگر و نادانهای activist سبز و نارنجی و etc. دیگری که براستی میاندیشند با این کارها چیزی را میدگرانند[sup][aname=rpa551c][[/aname][anchor=pa551c]3][/anchor][/sup] هم چنانکه گفتم, بیش از اندازه کس و شعر و کودنانه هستند که من بخواهم اینجا ارزن کوششی برای جا انداختن و گسترش آنها بکنم.

این activist‌ها براستی نادان هستند و بد نیست یکی نمونه‌ای را هم یاد کنم. چند هفته[sup][aname=rpaca16][[/aname][anchor=paca16]4][/anchor][/sup] پیش شنبه‌روزی داشتم از یکی از خیابان‌هایِ پُرآمدوشد شهر پیاده میرفتم که یکی از این دکه‌ها را دیدم که چند ماهی بود این مسلمانهای از همه کودن‌تر آنجا بساط پهن میکردند و قران رایگان به مردم میدادند.

از آنجاییکه خودکاروار این چیزها را مغز ام نادیده میگیرد, این یکی را هم سرسری نگاهی انداخته و داشتم رد میشدم که دیدم یکی از activist‌هایِ آنجا دختر بس لوند و خواستنی‌ای است, پس درجا راه ام را کژیده و پیش رفتم ببینم این یکی بجای قران چه در چنته دارد و چگونه میشود سر گفتگو را با این هوری زمینی باز کرده و به امید اسپاگتی شماره اش را گرفت.

نکته‌یِ بامزه این بود که این یکی گروه activist بدرستی درباره‌یِ همین چیزی بود که در این جُستار داریم و مانفیست اشان با چنین سخنانی میآغازید[sup][aname=rpa2e62][[/aname][anchor=pa2e62]5][/anchor][/sup] که: «مردمیکه میتوانند اتم را بشکافند, نمیتوانند خرافه و نادانی را پذیرا باشند» و رویهم کار اشان پاتک زدن به همان گروه اسلامگرایی بود که بالاتر گفتیم.

گروه‌هایِ activist را شما میتوانید با اندکی واکاوی بآسانی و تندی بازشناخته و رده‌بندی کنید‌. activism و activist بودن یکی از آن چیزهایی است که "کازینسکی" بزیبایی هر چه بیشتر در این پاره گفتار روشنگری کرده:

All of us in modern society are hemmed in by a dense network of rules
and regulations. We are at the mercy of large organizations such as
corporations, governments, labor unions, universities, churches, and political
parties, and consequently we are powerless. As a result of the servitude, the
powerlessness, and the other indignities that the System inflicts on us, there
is widespread frustration, which leads to an impulse to rebel. And this is
where the System plays its neatest trick: Through a brilliant sleight of hand,
it turns rebellion to its own advantage.

Many people do not understand the roots of their own frustration, hence
their rebellion is directionless.
They know that they want to rebel, but they
don't know what they want to rebel against.
Luckily, the System is able to
fill their need by providing them with a list of standard and stereotyped
grievances in the name of which to rebel: racism, homophobia, women's
issues, poverty, sweatshops . . . the whole laundry-bag of "activist" issues*.

Huge numbers of would-be rebels take the bait. In fighting racism,
sexism, etc., etc., they are only doing the System's work for it. In spite of this,
they imagine that they are rebelling against the System. How is this possible?
First, SO years ago the System was not yet committed to equality for
black people, women and homosexuals, so that action in favor of these
causes really was a form of rebellion. Consequently these causes came to be
conventionally regarded as rebel causes. They have retained that status today
simply as a matter of tradition; that is, because each rebel generation imitates
the preceding generations.
...


activist‌هایِ دوزاری و بیش از اندازه استاندارد همانهایی هستند که میکوشند به شما بگویند اگر لامپ خانه اتان را کمتر روشن کنید, گویالِ[sup][aname=rpa9c86][[/aname][anchor=pa9c86]6][/anchor][/sup] زمین را از نابودی حفظ کرده‌اید. activist‌هایِ پیشرفته‌تر و باهوشتر بفراخور به چیزهای ژرفتری میپردازند و باهوشترین‌هایِ آنها را در همین انجمن داریم که به "ستیز با مردستیزی" رسیده‌اند و باز باهوشتر‌های اشان به "ستیز با بدی‌هایِ تکنولوژی"* پرداخته‌اند; از این بالاتر دیگر نداریم, زیرا «ستیز با خود سیستم» دیگر activism نیست, انقلاب است.

پس تا اینجا ما با یک گروه activist نه چندان کودن روبرو بودیم و برای من خودِ پرسمان[sup][aname=rpab560][[/aname][anchor=pab560]7][/anchor][/sup] هم گیرا شد, بویژه اینکه در مانیفست اشان اشاره‌هایِ بسیاری به "فرگشت[sup][aname=rpa239e][[/aname][anchor=pa239e]8][/anchor][/sup]" و "سرشت" آدمی هم شده بود و اینکه نباید به جانداری مانند آدم که هنوز در سده‌یِ بیست و یکم درگیر خرافه‌هایی همچون اسلام و این مزخرفات است چنین توانمندی‌ای داد که بتواند با اشاره‌یِ یک انگشت جهان را نابود سازد.

هر آینه, در برابر پرسش «راهکار شما برای رویارویی با تکنولوژی‌ای که روز‌به‌روز به توان آدمی میافزاید و دیر یا زود بجایی میرسد که سوء استفاده‌/لغزش هتا یک آدمِ تنها, میتواند برابر با نابودی بشریت باشد چیست؟», گرفتن پاسخ استاندارد «Well, spreading knowledge is all we can do and hope for» بیش نبود که پیوسته میشنویم و همان پاسخی است که امیر و داریوش در همین جستار داده‌اند.

نخست اینکه یک لغزش اینجا هست, آنهم اینکه این "تنها کاری" نیست که ما میتوانیم بکنیم, ما میتوانیم با یک انقلاب همه‌گیرانه همه‌یِ تکنولوژی‌های نوین را از میان برداریم و از پیشرفت بیشتر آن پیشگیریم.

سپس اینکه, تنها یک خودباور خودفریب میتواند امیدوار باشد که هرگز هیچ ایرنگ[sup][aname=rpa708e][[/aname][anchor=pa708e]9][/anchor][/sup] و لغزشی نخواهد رخ داد و این «امیدواری» به زبان دیگر, همان «خودفریبی» است.



داریوش گرامی در پیک پیشین اش از نمونه‌یِ شمار پروازهای[sup][aname=rpa7ac6][[/aname][anchor=pa7ac6]10][/anchor][/sup] هوایی و درسد اندکِ گروگانگیری آن میگوید که شوربختانه, انگار پیک‌هایِ پیشین مرا نخوانده و هنوز دریافتی از «دامنه‌یِ آسیب‌زایی» که من کوشیدم به ساده‌ترین زبان بگویم پیدا نکرده است.

با اندکی شگفتی ولی, دختره از آنچه من درباره‌یِ «دامنه‌یِ آسیبزایی» و اینکه "errors are to be expected" گفتم سردر آورد, ولی تنها راهکاری که داشت همان سر تکاندن و تکرار "باید امیدوار باشیم" بیشتر نبود.



ولی این «دامنه‌یِ آسیب‌زایی» چیست؟ بسیار ساده است. در هر فرآیندی باید یک شماری ایرنگ (error, irang) را چشمداشت کرد. برای همان نمونه‌یِ پروازهای هوایی, ما ایرنگِ یک در چند سد هزار پرواز را داریم که به ما میگوید, از هر چند سد هزار پرواز هوایی, می‌بَیوسیم[sup][aname=rpa394c][[/aname][anchor=pa394c]11][/anchor][/sup] (expect) که یک چندتایی هم فروافتند و به آن هتا در آمار نام داده‌ایم و «نرخ میرایی - Mortality Rate» مینامیم اش.

آنچه داریوش نازنین ما نگرفت و دختر لوند ما گرفت این بود که یک هواپیما, اگر فروبیافتد تنها کسانیکه درون همان هواپیما هستند و شاید یک شماری بیشتر که آن پایین زندگی میکردند بمیرند. اگر یک بمب اتم ترکانده شود, شاید تنها چند میلیون تن در جا بمیرند و چند میلیون تن در گذر سالهای پیش رو از روی جهش‌هایِ[sup][aname=rpa9f56][[/aname][anchor=pa9f56]12][/anchor][/sup] ژنتیکی جان بدهند. ولی با پیشرفت روزافزون تکنولوژی, این «دامنه‌یِ آسیبزایی» نیز بزرگتر و بزرگتر دارد میشود. ما میتوانیم چند ایرنگ اتمی در چند سده داشته باشیم, ما میتوانیم چند سد حمله‌یِ تروریستی در سال داشته باشیم, ولی ما نمیتوانیم هتا یک ایرنگ در «مهندسی ژنتیک» داشته باشیم, زیرا دامنه‌یِ آسیبزایی آن چنان فراخ[sup][aname=rpa4144][[/aname][anchor=pa4144]13][/anchor][/sup] و همه‌گیر است که تنها همان یک ایرنگ[sup][aname=rpad149][[/aname][anchor=pa708e]9][/anchor][/sup] برای نابودی همه‌یِ ما میبسندد[sup][aname=rpab4ad][[/aname][anchor=pad149]14][/anchor][/sup].





* کُدُنمای همبود[sup][aname=rpad98c][[/aname][anchor=pab4ad]15][/anchor][/sup] فندین - Pseudo-code of Technological Society
کد پی‌اچ‌پی:
try:
  
is_a_good_citizen()
except:
  
activist_issues = [violence, ..., naturefeminismmasculinism, ..., technology_reformation]
  while 
1:
    try: 
      
activist_issues.pop()()
      break
    
except: continue
  
is_a_good_citizen() # you bet!

while 1:
  
technological_progress() # or advancement() 





----
[aname=paa8b9]1[/aname]. [anchor=rpaa8b9]^[/anchor] doruq+idan::Doruqidan || دروغیدن: دروغ گفتن Ϣiki-En to lie lügen
[aname=pa74f0]2[/aname]. [anchor=rpa74f0]^[/anchor] Farjâm || فرجام: پایان; خاتمه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org conclusion; ending
[aname=pa551c]3[/aname]. [anchor=rpa551c]^[/anchor] Degarânidan <— Degarândan || دگرانیدن: تغییر دادن to change
[aname=paca16]4[/aname]. [anchor=rpaca16]^[/anchor] Hoftan || هفتن: جرعه جرعه نوشیدن Ϣiki-En to sip schlürfen
[aname=pa2e62]5[/aname]. [anchor=rpa2e62]^[/anchor] Âqâxtan || آغاختن: آغازیدن Ϣiki-En, Ϣiki-De to begin beginnen
[aname=pa9c86]6[/aname]. [anchor=rpa9c86]^[/anchor] guy+âl::Guyâl || گویال: کره; گویال زمین Ϣiki-En planet
[aname=pab560]7[/aname]. [anchor=rpab560]^[/anchor] pors+mân::Porsmân || پرسمان: مساله Dehxodâ, Ϣiki-En problem
[aname=pa239e]8[/aname]. [anchor=rpa239e]^[/anchor] far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
[aname=pa708e]9[/aname]. ^ [anchor=rpa708e]آ[/anchor] [anchor=rpad149]ب[/anchor] Irang || ایرنگ: خطا; لغزش MacKenzie error irrtum
[aname=pa7ac6]10[/aname]. [anchor=rpa7ac6]^[/anchor] par+vâxtan::Parvâxtan || پرواختن: پرواز کردن Ϣiki-En to fly
[aname=pa394c]11[/aname]. [anchor=rpa394c]^[/anchor] Bayusidan || بیوسیدن: چشمداشتن, انتظار بردن Dehxodâ to expect
[aname=pa9f56]12[/aname]. [anchor=rpa9f56]^[/anchor] jah+eš+idan::Jahešidan || جهشیدن: جهش یافتن Ϣiki-En to mutate
[aname=pa4144]13[/aname]. [anchor=rpa4144]^[/anchor] farâx+idan::Farâxidan || فراخیدن: گسترش یافتن Dehxodâ, Ϣiki-En to stretch out; to expand
[aname=pad149]14[/aname]. [anchor=rpab4ad]^[/anchor] basand+idan::Basandidan || بسندیدن: بسنده کردن; کفایت کردن Ϣiki-En to suffice
[aname=pab4ad]15[/aname]. [anchor=rpad98c]^[/anchor] ham+bud::Hambud || همبود: اجتماع Ϣiki-En society

.Unexpected places give you unexpected returns
#57

Mehrbod نوشته: داریوش گرامی در پیک پیشین اش از نمونه‌یِ شمار پروازهای[10] هوایی و درسد اندکِ گروگانگیری آن میگوید که شوربختانه, انگار پیک‌هایِ پیشین مرا نخوانده و هنوز دریافتی از «دامنه‌یِ آسیب‌زایی» که من کوشیدم به ساده‌ترین زبان بگویم پیدا نکرده است.

با اندکی شگفتی ولی, دختره از آنچه من درباره‌یِ «دامنه‌یِ آسیبزایی» و اینکه "errors are to be expected" گفتم سردر آورد, ولی تنها راهکاری که داشت همان سر تکاندن و تکرار "باید امیدوار باشیم" بیشتر نبود.

ولی این «دامنه‌یِ آسیب‌زایی» چیست؟ بسیار ساده است. در هر فرآیندی باید یک شماری ایرنگ (error, irang) را چشمداشت کرد. برای همان نمونه‌یِ پروازهای هوایی, ما ایرنگِ یک در چند سد هزار پرواز را داریم که به ما میگوید, از هر چند سد هزار پرواز هوایی, می‌بَیوسیم[11] (expect) که یک چندتایی هم فروافتند و به آن هتا در آمار نام داده‌ایم و «نرخ میرایی - Mortality Rate» مینامیم اش.

آنچه داریوش نازنین ما نگرفت و دختر لوند ما گرفت این بود که یک هواپیما, اگر فروبیافتد تنها کسانیکه درون همان هواپیما هستند و شاید یک شماری بیشتر که آن پایین زندگی میکردند بمیرند. اگر یک بمب اتم ترکانده شود, شاید تنها چند میلیون تن در جا بمیرند و چند میلیون تن در گذر سالهای پیش رو از روی جهش‌هایِ[12] ژنتیکی جان بدهند. ولی با پیشرفت روزافزون تکنولوژی, این «دامنه‌یِ آسیبزایی» نیز بزرگتر و بزرگتر دارد میشود. ما میتوانیم چند ایرنگ اتمی در چند سده داشته باشیم, ما میتوانیم چند سد حمله‌یِ تروریستی در سال داشته باشیم, ولی ما نمیتوانیم هتا یک ایرنگ در «مهندسی ژنتیک» داشته باشیم, زیرا دامنه‌یِ آسیبزایی آن چنان فراخ[13] و همه‌گیر است که تنها همان یک ایرنگ[9] برای نابودی همه‌یِ ما میبسندد[14].

از دستِ تو باید به اسپاگتی پناه برد؛ که آن دختره‌ی لوند دریافت اما داریوش درنیافت، ها؟!E40bE415
مهربد جان، من دامنه‌ی آسیب‌زایی در خاطرم بود و به آن توجه داشتم و نوشته‌های خودت را به خوبی و آن کتابهایی که گذاشته‌ای را نصفه و نیمه خوانده‌ام. من داشتم انسانهایی که مایل به تخریب و نابودسازی هستند را با کسانی که کاری به این چیزها ندارند مقایسه می‌کردم. صدها میلیون انسان در روز از مترو استفاده می‌کنند و در حالیکه تنها شاید یک روز وقت لازم باشد برای ساختِ یک بمبِ دست‌ساز و نابودیِ یک مترو با تمامِ مسافرهایش، چنین اتفاقی شاید هر دهه یکبار هم نیافتد. این مقایسه‌ای‌ست معنادار و نشان می‌دهد جهان آنگونه که تصور می‌شود از انسانهای شرور و مایل به تخریبِ بشریت سرشار نیست و درصدِ انسانهایی که چنین نیتی دارند شاید به یک هزارمِ درصد هم نرسد. منظور این است که همین که چنین سلاحی به دستِ کسی بیافتد به معنای استفاده از آن نیست. من همانطور که گفتم نمی‌خواستم نشان دهم که احتمالِ آنچه تو بدان اشاره می‌کنی به کلی صفر است، بلکه احتمالش کمتر از آن چیزی‌ست که می‌گویی، شاید در حدودِ نصف.

من از مهندسی ژنتیک چیز زیادی نمی‌دانم، اما برای من پرسش برانگیز است که نخست چگونه ممکن است بواسطه‌ی آن تمامِ ابنای بشر را نابود کرد؟ و دیگر آنکه زمانیکه ما هنوز در موردِ حقِ سقطِ جنین اینقدر گرفتاری داریم، زمانیکه هنوز به خود حق نمی‌دهیم کسی که در حالِ درد است و هیچ امیدی به زنده بودن‌اش نیست را بکشیم تا از درد خلاص شود، زمانیکه هنوز در فوتبال در موردِ استفاده از تکنولوژی برای تشخیصِ رد شدنِ توپ از خط ِ دروازه اینقدر بحث و جدل داشتیم چرا که فوتبال را از حالتِ انسانی‌اش خارج می‌کند و در خیلی از مواردِ اینچنینی ِ خیلی ساده در دستکاریِ طبیعتِ انسانیِ خود به واسطه‌ی تکنولوژی دست به عصا راه می‌رویم، چگونه ممکن است که همچین وسیله‌ای که به کلی انسان را نابود می‌کند ساخته شود و به سادگی از آن استفاده شود و کسی هم حواس‌اش نباشد؟!(من تعدادِ زیادی از این چیزهایِ ساده را می‌شناسم که در آنها تکنولوژی راهِ حل‌هایی برای مشکلاتی از قبیلِ محیطِ زیست ارائه می‌داد، اما به سببِ غیرقابلِ پیش‌بینی بودن یا غیرقابلِ کنترل بودنِ احتمالی همگی کنار زده شدند، خواستی بگو برایت بیاورم). با پوزش برای ترغیب کردن‌ات به نوشتنE417 لینکی داری در موردِ این جنبه‌های خطرناکِ مهندسیِ ژنتیک که می‌گویی می‌تواند همه‌ی بشریت را یکجا نابود کند؟

بنابراین من منظورم این بود که :
1- چنین سلاح‌هایی اگر ساخته شوند با توجه به خطر عظیمی که دارند به دستِ همگان نخواهند رسید.(شبیه به آنچه که در موردِ ایران و جهان برای ساختِ بمبِ هسته‌ای پیش آمده و می‌بینیم که در کشورهای غربی به ایرانیان و تعدادی ملیت‌های دیگر هتا دانشِ هسته‌ای و دیگرِ دانش‌‌های حساس را نمی‌آموزند).
2-درصدِ بسیار بسیار ناچیزی از تکنولوژی بسیار بسیار خطرناک است.
3-از میانِ تمامِ انسانهایی که زندگی می‌کنند و از تکنولوژی بهره‌ می‌گیرند، تنها درسدِ بسیار بسیار ناچیزی میل به نابودیِ انسانها دارند.
4-جهان همینطور دست روی دست نخواهد گذاشت که چیزی که بواسطه‌ی آن همه‌ی انسان‌ها نابود خواهند شد، به دستِ هرکسی بیافتد و بعد هم بگذارد از آن استفاده شود. در همین کمتر از یک قرنِ گذشته دیدیم که چگونه تمامِ جهان، هتا آنها که با هم دشمن بودند علیه آنچه می‌خواست بشریت را نابود کند متحد شدند(جنگِ جهانی دوم).
5-کسانی که چنین چیزهایی را در اختیار دارند، دیگر باید خیلی احمق باشند که بخواهند از چیزی استفاده کنند که نه فقط دشمنان‌شان بلکه خودشان را هم نابود می‌کند(خیلی خیلی احمق‌تر از احمدی‌نژاد).
با در نظر گرفتنِ اینها، احتمالِ اینکه سلاحی آنچنان خطرناک که همه‌ی انسان‌ها را یکجا نابود می‌کند ساخته شود، جهان به سادگی اجازه دهد چنین چیزی به دستِ یک احمق بیافتد، او همانی باشد که از میانِ میلیون‌ها نفر یکی هستند که می‌خواهند انسان‌ها را به کلی نابود کنند و باز هم جهان به او اجازه دهد که او این کار را بکند، احتمالش آنطور که می‌گویی 99.99 درسد در یک سده‌ی آینده نخواهد بود. ولی به این خاطر که ما با فاکتورِ زمان و گستردگیِ انسان‌ها مواجه هستیم، چنین چیزی امکانش هست و نمی‌توان آن را به کلی رد کرد.
پ.ن: کارت با آن حوریِ زمینی به کجا کشید، بالاخره شماره را بهش دادی؟ :e106:

کسشر هم تعاونی؟!
#58

Mehrbod نوشته: اینکه ما چگونه با درد رویارویی کنیم پیوندی به خود دشواری تکنولوژی ندارد. یکی میتواند
خودفریبد, یکی میتواند به این چیزها نیاندیشد (بیشینه‌یِ[1] مردم), یکی هم میتواند از بیخ "علمی تخیلی / فانتزی" بخواند و از روی آن رد شود.

من برای خود ام هرگز نمیکوشم دردناکیِ یک چیز را تنها و تنها برای اینکه دردناک است از میان ببرم, برخی چیزها باید دردآور
باشند و این درد چنانکه پیشتر هم در همین جُستار گفته‌ایم, یادآور همیشگی‌ای[2] بر اینکه لغزشی در روند اندیشه و کردار ما میباشد هستند.


رویکردهایی که ما در برابر پیشرفت و تکنولوژی در پیش میگیریم نیز از اینها بیرون نیستند:


١. از بیخ نمیپذیریم که تکنولوژی بد است.
٢. میکوشیم تکنولوژی را راستادهی کرده و سر اندازه‌یِ بدی و خوبی‌هایِ آن چانه میزنیم.
٣. میپذیریم که تکنولوژی افسارگریخته و مهارناپذیر است و میکوشیم آنرا از میان برداریم
٤. کاری به پیشرفت آن نداریم و نابودی بشریت را چیزی بدیهی و ناگریز می‌انگاریم.
٥. ...

—>

١ = خودفریبی (میلاد, ...)
٢ = خودفریبی کاسته شده (داریوش, امیر, Bill Joy ...)
٣ = رویکرد اخلاقی (کازینسکی)
٤ = هیچ‌گرایی (آنارشی, آرش[3], ...)

چرا مهربد، بنظر من اصل مساله در برخورد با درد و زندگی و ... هست و تکنولوژی تنها یک مشکل که این بحث را زنده میکند.حقیقتش نکته مهمتر و جالبتر برای من این است که خودت پیشتر چگونه طور دیگری میاندیشیدی و چگونه این مساله اینقدر در نظرت تغییر کرد.
مخصوصا با توجه به بحث‌هایی که درباره جاودانگی... داشتی در اینجا.من تنها پاسخ نکته‌هایی که بنظرم مهمتر میرسند را میدهم که بحث شلوغ بشود و بهتر پیش رود:

1-انسان احتمال بسیار زیاد نابود خواهد شد (احتمالی به مراتب بیشتر از نابودی ما بدست تکنولوژی با روند فعلی، چرا که اخری زیر مجموعه اولی‌ست)، مهمترین گواهش هم قانون دوم ترمودینامیک.
2-میبینیم که اتفاقا مردم هم ورزش نمیکنند و هم سیگار میکشند و رفتارهای خودویرانگر بسیار دیگر هم انجام میدهند به تعداد زیاد و اساسا ماهیت بگوییم سیگار کشیدن و تکنولوژی از این جهت بسیار شبیه است، ولی تفاوت اهمیت به زندگی خود و زندگی بشریت در این است که اولی مال خودمان است دومی نه، هر روزه هزاران نفر از همین بشر در اثر دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم و سایر نیازهای اولیه زندگی جان خود را از دست میدهند، اینکه بحث بقای بشر، انسان‌هایی که احتمالا بسیاری از آنها هنوز بدنیا نیامده‌اند و خطر نابودی ناگهانی آنها با بمب اتمی و سلاح بیولوژیکی‌ست موضوع بحث ماست ولی مرگ نقد کودکان موضوع بحث ما نیست خود نشان میدهد که منشا نگرانی/عدم نگرانی درباره ایندو یکسان نیست، حداقل در لایه‌هایِ اولیه (بحث من درباره ریشه نگرانی کلی‌ست و نه درباره چرایی اندیشه‌یِ من و خودت و باقی دوستان).

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

#59

Dariush نوشته: 5-کسانی که چنین چیزهایی را در اختیار دارند، دیگر باید خیلی احمق باشند که بخواهند از چیزی استفاده کنند که نه فقط دشمنان‌شان بلکه خودشان را هم نابود می‌کند(خیلی خیلی احمق‌تر از احمدی‌نژاد).
:e106:
[عکس: 50.jpg]
some men aren't looking for anything logical, like money. They can't be bought, bullied, reasoned, or negotiated with. Some men just want to watch the world burn.

:))

ولی خب تا به حال که در تاریخ بشریت هیچ چیزی خطرناک از "حکومت" برای بشر نبوده وحکومت ها حتی بدترین نوعشون(توتالترین)یک ویژگی مهم دارند و اون خود نگه داری هست:)
اگر بخوایم انسان یا حتی گروهی رو پیدا کنیم که بتونه به اندازه حکومت ها "ویران گر"،"توانمند" و "خطرناک" باشه فعلا باید در فیلم های ابرقهرمانانه دنبالشون بگردیم در آینده هم نمیشه چندان به این دیستوپیا! هیجان انگیز:)) امید داشت:)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
#60

مرسی که همانطور که گفتم از ایده‌های هالیوودی بهره بردی آرش. البته فکر کنم از شلدون بهتر می‌توانستی اینجا استفاده کنی، او هم ظرفِ غذایش را تنها روی میز رها نمی‌کرد برای اینکه کسی از میزِ کناری ممکن است آن را انگولک کند.

آنچه گفتم تغییری نکرد، از هفت و نیم میلیارد انسانی که در حالِ استفاده از تکنولوژی هستند و از مترو، هواپیما بهره می‌گیرند، در حالی که دستورالعملِ ساختِ یک بمبِ دست‌ساز در اینترنت و جاهای دیگر به سادگی یافت می‌شود که با آن می‌توان یک مترو یا قطار یا هواپیما .... را خیلی راحت منفجر کرده و صدها نفر را کشت، چند نفرشان این کار را می‌کنند؟ چند عدد از این اتفاقات در سال که هیچ، در یک دهه اتفاق می‌افتد؟ همانطور که گفتم تعدادِ چنین انسان‌هایی در هر کشور (حالا غیر از افغانستان و عراق!) بسیار اندک است. تکنولوژی‌های به شدت حساس و خطرناک هم در مقایسه با آنهایی که بی‌خطر هستند بسیار ناچیز است. حال برای رخ دادنِ آنچه مهربد می‌گوید نیاز است که آن شمارِ بسیار اندکِ تکنولوژی‌های بسیار خطرناک، به دستِ آن شمارِ بسیار اندکِ انسان‌هایی بسیار دیوانه بیافتد و او هم بی‌دشواری آن را به کار اندازد. این نیاز دارد که آنانکه مثلا قادر به تولیدِ یک تکنولوژی بسیار پیشرفته و البته خطرناک هستند و دانش‌اش را دارند، ندانند که چنین چیزی خطرناک است و نباید در دسترسِ همگان قرار گیرد، دیگران هم حواسشان نباشد. این چندان منطبق بر واقعیت نیست زمانی که ما میبینیم یک قرصِ ساده حداقل چندسال در آزمایشگاه‌ها و بعد روی حیوانات و بعد افراد داوطلب با شمارِ اندک و بعد با شمارِ بیشتر با دقت بررسی و آزمایش می‌شوند تا عوارض و خطرات‌اش به خوبی شناخته شوند و بعد عرضه شوند.

من نمی‌گویم چنین چیزی غیرممکن است، یا شانس‌اش خیلی کم است، می‌گویم آنقدر که مهربد می‌گوید نیست. من می‌گویم چرا نمی‌شود آن شمارِ بسیار اندکِ تکنولوژی‌های خطرناک را و سپس آن شمارِ بسیار اندکِ انسانهای بسیار احمق را کنترل کرد؟ آن افرادِ بسیار شرورِ بسیار کم‌شمار، باید آنقدر باهوش، سازمان‌یافته و پرقدرت باشند که یا تکنولوژی‌ای چون بمبِ هسته‌ای را بسازند و یا اینکه آن را مثلا از روسیه بدزدند! آخرین نسخه‌ی ماموریتِ غیرممکن را دیده‌ای؟!

در ثانی، مهربد جایی به نقل از کازینسکی می‌گوید که پیشرفتِ تکنولوژی غیراخلاقی هم هست، چون افرادی که در آینده به دنیا می‌آیند شاید این همه تکنولوژی را نخواهند! گویی تکنولوژی‌ها چیزی جدا از این جهان و زندگی هستند. مگر تا به حال کسی از نسل‌های بعدی در موردِ شرایطِ ایده‌آلِ زندگی‌شان پرسیده است؟ جهان چیزی‌ست سراسر در موردِ آنانکه در آن زندگی می‌کنند و در هر لحظه دارای یک حالت (state) است که قابلِ توصیف است و در آن شما تنها به عنوانِ یک بازیگر شناخته می‌شوید که همه چیزش (تکنولوژی، زیست‌بوم و هتا انسان‌ها) عناصرِ بازی‌ای هستند که شما چه خود بخواهید و چه نخواهید اجبارا در آن وارد می‌شوید؛ شما حالت را تعریف و تعیین نمی‌کنید، آن شما را تعریف و تعیین می‌کند. شمارِ بسیار بسیار بیشتری از آنانکه تکنولوژی را برای زندگی نمی‌خواهند، اگر پیش از تولد ازشان در موردِ آمدن به این جهان پرسیده می‌شد، اصلا دلشان نمی‌خواست بدنیا بیایند، مثلِ من! هرگز از من کسی نپرسید که آیا مایلم در این زمانه، در این جغرافیا، در این شهر ، در این خانواده به دنیا آیم و اصلا آیا مایلم به دنیا آیم یا خیر.

کسشر هم تعاونی؟!
موضوع بسته شده


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 4 مهمان