یه نفر نوشته: خب بیرون هوا خوب بود.. :-))
توفیق اجباری و سهوی و شیرین عقلی بود واقعا :-))))))
واقعیت رو باید گفت. مهربد هم مانند بقیه اذیت های خودشو داره...
آلیس نوشته: مهربد گلایهها هم داشته باشد، رفتار «بیرحمانه» ندارد و نقد بیرحمانه هم نمیکند
چرا من در جاییکه نیاز باشم رفتار بیمهرانه هم دارم, مانند همین دوست امان مهسا که تاربرگ ما را میخواست "سانسور
کند", من هم فرتوری از کارش گرفتم و گذاشتم — با چهرههای تار شده! — تا اگر هم کرد, کار ننگین اش در سانسورگری شناخته شود.
یه نفر نوشته: تا حالا تعریفی به این جالبی از نقد بی رحمانه نشنیده بودم...!
قضیه مهربد و داریوش در فیسبوک ربطی به اینجا نداره.. هرچند من از مهربد بقسیار دلخورم. رفتار زشتی کرد.. خودشم میدونه چکار کرد...!
اول خودش گفت بهم حمله کن.حرف های منو مضحک دانست.. منم پیجش رو ریپورت کردم... بعدش رفتار زشتی کرد...
اگر "دوست" من در جایی به من خوش و خندان و کارد بدست بگوید "برای بهمان کار با چاقو بزنمت؟" و من بگویم "بزن برادر,
خودتو خالی کن", دنبالهیِ شوخی را گرفتهام, نه اینکه خواستار چاقو خوردن شده باشم, تازه آنهم چاقویی که یک هفته دیرتر باشد.
بماند که فرتور نامبرده را هم پس از اینکه دست از فرستادن دوستانت برای سانسور تاربرگ برداشتی, من هم برداشتم و انگیزهیِ گوشمالی دادن نداشتم.