Mehrbod نوشته: این بخش برابر با سخنی که اینجا آمده بود نیست:
خب پرسش این است, چرا در چهارشنبه باید جمعه را به شمار آورد, هنگامیکه آزمون نمیتواند هرگز در جمعه رخ بدهد؟
.
حالا چه روز چهارشنبه که هنوز استاد رویت نشده که بخواهد امتحان را اعلام کند یا نکند، یا سه شنبه یا دوشنبه یا یک شنبه یا شنبه ! بنده تاکیدم روی آن بود که نمی توان جمعه را حذف کرد!
اصلا بگذارید به زبانی که بیشتر فهم شود بگویم به هر حال جمعه هم جز روزهایی است که استاد می تواند امتحان را بگیرد ! و ناشو بودن این امر هم جز احتمالاتی هست که دانشجویان یعنی آن طرفی که قرار است غافلگیر شوند تعریف می کنند! از آنجا که این پرسش منطق کلامی را در بر می گیرد پس می توان گفت حتی اگر جمعه هم امتحات باشد بازهم دانشجویان غافلگیر می شوند چون مطمئن هستند که امتحان جمعه نباید باشد!
ولی بحث بنده اصلا این نبود و شما بر طبق روال همیشگی که به دین و آیین طرف مقابل کار دارید و از ازینرو نوشته های طرف مقابل را باتوجه به آیینی که داردمی خوانید اگر چون شما بود کامل خوانده شود اما اگر چون ما بود کامل پاک شود و یا یک جمله را برداشته آنهم بی اهمیت ترین و سپس روی آن مانور می دهید. این که نشد بحث!
بحث بنده در کل این بود که نمی توان روز جمعه را به کل حذف کرد! دانشجویان ابتدا آمدند و گفتند از آنجایی که استاد قرار است در این هفت روز از ما امتحان بگیرد پس جمعه که آخرین روز خواهد بود روز امتحان نخواهد بود!!!! چون غافلگیری دیگر نمی تواند باشد پس جمعه امتحان نیست ولی استدلالشان از اینجا غلط شد که آمدند و این روز را حذف کردند و بعد 5 شنبه خب آخرین روز شد و دوباره با توجه به چنین استدلالی پنج شنبه را نیز حذف کردند و تا پا. بنده عرضم این بود که باشد جمعه را احتمالش را به سمت صفر قرار دهیم اما به کل از روزهای هفته حذفش نکنیم یعنی به عنوان کرانه در نظر داشته باشیم ولی بعنوان یک کرانه ی باز آن را در نظر بگیریم (که امتحان در آن رخ نمی دهد) و نه کرانه ی بسته!
در حقیقت همانطور که پیشتر هم عرض کردم با این استدلالِ دانشجویان اصل ِ غافلگیری زیر سوال می رود یعنی دیگر پدیده ای به نام غافلگیری نداریم! برای نمونه دوستی به شما می گوید در این ماه یک روز به خانه اتان می آیم و شما را غافلگیر می کنم ! بعد هم شما آخرین روز ماه را احتمالش را 0 در نظر می گیرید ولی اگر بخواهید چون دانشجویان استدلال کنید باید این روز را کلا حذف کنید و یک روز مانده به آخر ماه را آخرین روز در نظر گرفته و دوباره آن را بر پایه ی استدلال قبلی حذف کنید تا پا پس هیچ روزی دوستتان نمی تواند با آمدنش شما را غافلگیر کند.
راستش اینگونه استدلالها کلامی هستند و بر پایه ی منطق کلامی بیشتر استوارند تا ریاضی. از اینجور استدلالها حتی متکلمین ِ ایرانی هم داشتند و یکجور سفسطه هست شما که خودتان سوفسطایی هستید که باید بهتر بدانید.