Russell نوشته: اگر اجداد ما اینطور پادشکننده عمل کرده بودند که ما هنوز در غار بودیم با سنگ دنبال شکار بودیم که !!
و البته همه مان باید برویم سریعا محافظه کار سیاسی بشویم !!
آفرین،
نیاکان ما هم پیوسته با جان خودشان قمار کردهاند و تنها قماربازهای خوششانس بجا ماندهاند. چرا؟ چون آنهایی که بدشانسی آوردهاند مردهاند.
پس ما هم یک سوگیری خوشبینگرایانه داریم که فرگشتوار توضیحپذیر است، هم اینکه شما ناخودآگاه به یکی از مهادهای پادشکنندگی
اشاره کردی که یک سیستم میتواند در کل پادشکننده باشد، ولی این پادشکنندگی را به بهای شکنندگی بخشهای درونی خود بدست میاورد.
نمونه، تن آدمی سیستمی پادشکننده است، شما میروید ورزش میکنید و تندرستیاتان میافزاید، ولی این را به بهای مردن یاختههای
ناتوان و ... درونتان بدست میاورید.
ما هم در جایگاه یک نژاد تا به امروز پادشکننده بودهایم، ولی این را به بهای جان دادن نیاکان قماربازمان بدست آوردهایم.
از دیدگاهی باز بهتر، ژن ما پادشکننده است، ولی ما که حامل ژن باشیم شکنندهایم، ما پیوسته
با بیماری و سختیها کنار میاییم و میمیریم، ولی ژنهایمان پیوسته از خودمان بهتر و پایندهتر میشوند.
ولی نباید فراموش کرد که همه این رویکردها در بازههای زمانی ویژهای کار میکردهاند و خوب بودهاند. اگر یک زمانی قماربازی آدمی
برای ستیز با طبیعت و بالا پایین رفتن از کوهستان و .. سودمند بوده، به این چم نیست که این رویکرد قماربازانه تا ابد نیز سودمند میماند.
در جهان امروز پیچیدگی و توان ما آن اندازه فزونی یافته که میتوانیم گویال زمین را بگرمانیم! میتوانیم بمب اتم بسازیم و
میتوانیم ویروسهایی طراحی کنیم که همه بشریت را در چند روز نیست و نابود کنند و بسیاری توانستنهای خطرناک و آسان دیگر.
هر رویکرد بازهی زمانی روشنی دارد، ما هم باید دیر یا زود خودمان را به جهان امروز با رویکردهایی نو و فراخور سازواری بدهیم.