نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

Alice نوشته: یه نکته جالب اینه که بیشتر آدمایی که دیدم فکر می کنن خودشون عقل کلن و بقیه انسان ها آدم هایی خنگ و کودن!
البته منظورم به تو نیست، کلن میگم جالبه...
یه بزرگی میگفت تنها چیزی که در بین مردم به عدالت تقسیم شده عقله انسانهاست، چون همه فکر می کنن به اندازه کافی عاقلن!

همه نمیاندیشند, ولی همه نگرمند‌ (opinionated) اند.

ما کسان باهوش و فرهیخته هم داریم, ولی خوب پیرامون من کم یافت میشوند. بیشتر دوستان بیرون من یا از باغ پرت‌ اند (فلسفه, اندیشهْ تُهیگ),
یا دختر‌هایِ بــلُند, سرخ‌مو و یکسره سبکسر‌ اند, یا از همه بدتر geek‌هایِ خوره‌یِ رایانه و مزدائیک و .. که سر آت و آشغال‌هایی که پُرگاه دوزار نمیارزند در تکاپو‌.

اینها هم اگر در سرنوشت ما نقش کلیدین نداشتند هیچ خرده‌ای نبود, ولی چون دارند و بسیار هم دارند مایه‌یِ بیمناکی میشوند.


پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Persepolis نوشته: [FONT="]من با اینکه در مورد کمونیست با سرور گرامی مهربد اختلاف نظر دارم اما در کل ایشون رو انسان فرهیخته و با شخصیتی می دانم. اما یه توصیه دوستانه به ایشون در ارتباط با پارسی نویسی در فروم هم داشتم که خواندن متنهای طولانی ایشون از عهده و حوصلۀ خیلی از کاربران خارجه! گرچه من خودم اگر آن راهنمایی های زیر متن هم نوشته نشود باز هم با تسلط و راحت می توانم آن متن را بخوانم اما فکر نمی کنم کاربران دیگر راحت باشند. در هر صورت من هم به زبان پاک علاقه شدید دارم و جبر روزگار است و چه می شود کرد شاید هم حق با ایشون باشه.[/FONT]

سپاس از نگر دوستانه‌یِ شما گرامی,

سخن آمده که خواننده به سختی میافتد درسته, گرچه این را هم بگویم من پُرگاه برای خواننده‌یِ
ویژه ام مینویسم, برای خواننده‌یِ هام زبان ساده‌تری در پیش میگیریم, که اینجا پیش نمیاید چندان.


با این همه‌یِ درباره‌یِ همین آسودگی خواننده هم من دیدگاهی پادستیز دارم:

خطی از کتاب ها - برگ 3

I’ve discovered a trick when giving lectures. I have been told by conference
organizers that one needs to be clear, to speak with the fake articulation of TV
announcers, maybe even dance on the stage to get the attention of the crowd. Some try
sending authors to “speech school”—the first time it was suggested to me I walked out,
resolved to change publishers on the spot. I find it better to whisper, not shout. Better to
be slightly inaudible, less clear. When I was a pit trader (one of those crazy people
who stand in a crowded arena shouting and screaming in a continuous auction), I
learned that the noise produced by the person is inverse to the pecking order: as with
mafia dons, the most powerful traders were the least audible. One should have enough
self-control to make the audience work hard to listen, which causes them to switch into
intellectual overdrive.

This paradox of attention has been a little bit investigated: there
is empirical evidence of the effect of “disfluency.”



این دُژروانی (disfluency) هنگام نوشتن میشود نگارشی که من دارم, گاهی چند تا واژه‌یِ سخت آنجا میاندازم که خواننده به کوشش
افتاده و به این رانه‌یِ روشنویرین (intellectual drive) برود, اگر نه در مایه‌هایِ fb هم میشود با زبان شُل و ول و ساده‌یِ روزانه سخن گفت و خواننده
بی هیچ سختی‌ای نوشته‌ها را دریابد, ولی میگُمانم برای اتان پیش آمده که هنگام خواندن یک نسک گاه ببینید چند برگ را رد کرده‌اید بی اینکه چیزی براستی خوانده باشید.
نگارش فرا-اندازه روان و هودریافتنی هم میشود همین, خواننده میخواند و میرود, ولی کمی با آن بازی کنید, چند تا واژه را پس و
پیش کنید, دو تا نوواژه آنجا بیاندازید (بجای "واژه‌یِ نو" بگویید "نوواژه") و همین‌ها ماهیچه‌هایِ مغز را ورزانده و نوشته بهتر و دیرنده‌تر در یاد میماند.

جُدای همه‌یِ اینها هم کاربرد ناب پارسیک برای من از خوشی‌آورترینِ چیزهاست و در یاد و اندیشه‌یِ من زیباترین نگاره و پندارها را می‌آفریند, میاندیشم
چون شما هم گفتید از زبان پاک خوشی میبرید با این سُهش آشنا باشید که اگر این چنین بود, چرا در این سخنگاه که شایندیِ آن فراهم است کمی به پارسیگویی نمی‌پردازید؟


پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Mehrbod نوشته: این سرکار کوروش که هوادار و فرمانبر سرمایه‌داری باشد هم برگشته به ما میگوید برخی بهره‌کش زاده
میشوند و برخی بهره‌ده, شما که دنبال آزادی بهره‌ده‌ها هستی در موهومات به سر میبری, برگرد به فربود!
حالا خودمونیم اگه فرض بگیریم که در این قراداد، یک طرف بهره ده و یک طرف بهره کش هستند، من که در جایی نگفتم برخی بهره ده و برخی بهره کش زاده می شوند. اتفاقن بارها گفتم همه این استعداد و فرصت رو در سرمایه داری دارند که به قول شما بهره ده نباشند. مهر ورزیده حرف در دهن من نگذارید. با تشکر.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ

E403

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Alice نوشته: E403

جان جانان؟
E056

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ

kourosh_bikhoda نوشته: جان جانان؟

ها؟! :)

نه نه هیچی.. اشتباهی شده بود! :)

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

آلیس جان منظورت از باغ طوطی چیست؟! کمی توضیح بده لطفا

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ

یه نفر نوشته: آلیس جان منظورت از باغ طوطی چیست؟! کمی توضیح بده لطفا

یادی از ما کردی! :)
خوبی؟
چیکارا می‌کنی؟ اوضاع رو به راهه؟
----
باغ طوطی یه قبرستونیه طرف حرم شاه عبدالعظیم، توی شهر ری جنوب تهرانه. این ماندگاه رو وقتی که تو عوالم نهیلیستی به سر می بردم گذاشتم و هنوز هم عوض نکردم! :)
صادق هدایت توی آثارش به شاه عبدالعظیم خیلی اشاره می کنه (خب چون "مرگ" توی آثارش خیلی پررنگه)، اون موقع بزرگ ترین قبرستون تهران بوده... واسه همین منم از شهر ری و حال و هوای اون ورا خیلی خوشم میاد.

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Alice نوشته: یادی از ما کردی! :)
خوبی؟
چیکارا می‌کنی؟ اوضاع رو به راهه؟

شرمنده ام دوسی. تو خوبی؟ :-)
میگذرونیم. ولی به شدت از دست این مملکت بی اعصابم. خیلی خر تو خر شده. معلوم نیست چه کسی تصمیم گیرنده سیاسی و اقتصادی است!
مبلغی پول به دستم رسیده و نمیدانم چکارش کنم:-(
چجوری سرمایه گذاری کنم.. ! هر وزارت خانه ای و اداره ای و دولت و کارگروه و .. هریک حرفای خودشان میزنند.. بهترین سرمایه گزاری فرار از ایران است! :-)

خلاصه اینکه این روزا درگیر زندگی ام...
تو چی؟ چکارا میکنی؟ درس و مشق و امتحانات چکار میکنی؟ بیا فیسبوک بیشتر ببینمت. :-))

راستی نظرت راجع به این تصویر چیه؟

[عکس: 3780d1394993055-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1...2515_n.jpg]

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ

سپاس منم همیشه خوبم دوسی! :)
---
یه پسره هست چند وقتیه به من گیر داده، میگه من هرکاری حاضرم برات بکنم! هرچی بخوای می‌خرم، هرکاری بخوای می‌کنم... بهش میگم باید پامو ببوسی؟! :)
میگه باشه بریم بیرون یه جای خلوت کفشتو دربیار من آرزومه پای تو رو ببوسم! :)
فکر کنم اگر اراده کنم یه میلیونی راحت بتونم ازش بتیغم! خیلی اوسکله... خیلی بیشتر از اونی که فکرشو کنی، در واقع من دهنم از تعجب وا می مونه با این حرف می زنم! جالب اینجاس که یکی از همکلاسیهام بوده و بنده خدارو تازه کشفش کردم..
این عکسه منو یاد این بنده خدا انداخت... به این عکسه می گن فتیش بی‌دی‌اس‌ام ، در واقع نوعی پارافیلیا و انحراف جنسیه!

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 7 مهمان