03-05-2016, 03:03 AM
Nilftrondheim نوشته: اینقدر بانو را نلیسید، زخم کرد.
I will take out your father
! Don’t drop worms
! Don’t drop worms
Nilftrondheim نوشته: اینقدر بانو را نلیسید، زخم کرد.
thought نوشته: بنده هم از نوشته های ایشان چندان درکی نداشته ام و تنها نقلشان از قرآن قابل درک است...
نگر دارم که هم زادگاه مهربد باشندندی....
سارا نوشته: سلام و صد سلام دوست عزیز
خوبید خوشید سلامتید؟
می بینم که همچنان سرگرم اصلاح و تربیت کاربران اینجا هستید :) بگذریم که آب و گلشان اینگونه رقم خورده است ولی خب از شانسِ ما لگد کم خورده است:))
من یک هفته ی سراسر عجیب را گذراندم هم یک سفر طولانی داشتم که آن بازگشت از یک سفر طولانی بود و پر از توشه و هم یک سفر درونی داشتم که تنها برایم پرسش و حیرت باقی گذاشت! پرسش در مورد واژه ها! اینکه انسانها کمر به قتل واژه ها بسته اند و مدام در پی پایین آوردن و خوار داشت واژه ها هستند و اینکه واژه ها یعنی همان انسان! اینکه ما در حقیقت واژه ایم و کلمه ! و اصالت با سخن و گفتگو است و نه به جسم و ظاهر! و اینکه با حقیر کردن واژه ها و گرفتن جانشان آیا دیگر اصالتی می ماند؟!!
راستش را بخواهید این سخن که گفته شد "رایانه ها هم شعر می توانند بگویند" در حقیقت یک تلنگر عجیبی بر من زد! تمام درونم طوفان شد! از تمام سخنگاه ها و از هر جایی که واژه و کلمه در آن حکمفرما بود آمدم بیرون و اگر جایی سخنی گفتم سطحی و در حد همان سطح بود! براستی که هیاهو مانع اندیشه است!
دیگر دست از بحث راجع به برون و درون و شهود و عرفان برداشتم و این چند روز تنها به واژه و اصالت اندیشیدم ولی چه کنم که سرگردانی ام بیشتر شد ولی خرسندم چون سرگردانی بهتر از از دست دادن اصالت است! اا مانده ام هنوز که اصالت آیا با شر است یا با خیر؟ آیا این هستی است که اصالت دارد یا نیستی؟ در بین این تضادها که هستی اشان به هم سخت گره خورده است اصالت با کدامیک است؟
شرمنده بابت پرگویی تنها می خواستم اینها را بنویسم بلکه از بار ذهنی ام کمی کاسته شود و از اینرو نیازی به پاسخگویی اش نیست چرا که نیک می دانم پاسخ این پرسش ها را در عالم برون نمی توان یافت!
thought نوشته: !fermer toutes les portesچی شده که انقدر علاقه دارید فرانسه صحبت کنید؟
Alice نوشته: وقتی استارتر تاپیک بیان کرده که در این جستار "خدا-ناباوران" شرکت نکنن، من فکر میکنم زیاد جالب نباشه توی این جستار هم به ایشون تیکه و متلک و... بپرونید، میتونید در جستارهای دیگه اینکارو بکنین. من خودم لابلای بحثا رو که میخوندم خواستم نظرم رو بگم و شرکت کنم ولی از جاییکه این حق شخصی هر کسی هست که مخاطبش رو خودش تعیین کنه و به بقیه اجازه گفتگو در جستاری رو نده که خودش با ضوابط خودش استارتش رو زده، منهم به عنوان یک آتهایست به احترام ایشون تو این جستار کامنتی ندادم. الان هم پستی نمیدم، فقط خواستم بگم این رفتار در چنین جایی شایسته نیست.
kourosh_bikhoda نوشته: چی شده که انقدر علاقه دارید فرانسه صحبت کنید؟
kourosh_bikhoda نوشته: چی شده که انقدر علاقه دارید فرانسه صحبت کنید؟
Mehrbod نوشته: من هم راستش از فرانسوی بدم نمیاید, سرگرمکننده است.
ولی میان هر جستاری که نمیشود پا برهنه پریده و به زبانی دیگر پاسخ داد.
thought نوشته: درودی
چونانکه کشور سکونت گزیده و مادر خویشتن اهل فرانسه بوده و به گمانم برده که ادمین!!!(مهربد) به این زبان احاطه داشته است....پس هدفی از انتقاد به شخص ایشان به سانی که دیگران نفهمند...گویی خود ایشان خود را به نافهمی مطلق زده و هشدار به آن دادند!!!
میان بدنیامدن و نافهمی مرزی به وسعت و فراخ رود نیل است!
پس پاک کردن صورت معادله از سوی ایشان بهترین گزیده بر سرپوش نافهمی است.....
thought نوشته: درود
این جستار مخصوص با خدایان است و ورود بی خدیان به آن ممنوع است .
در این جستار قرار است تنها با خدایان حضور یابند و از خودشان و از دغدغه و امیدها و آرزوهایشان
بگویند آنهم خیلی راحت و صمیمی و در یک جوی سرشار از آرامش و معنویت و احترام