نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی
#6

Mehrbod نوشته: این نگرش بفراخور نویی است که بسیاری از چیزها که برای ما پرسش برانگیز هستند,
بسرشت پرسشیک نبوده و تنها از دریافت کاستومند ما از فرنودسار و گاه خود زبان ریشه‌میگیرند.

زبان یکجور سامانه است که فرایند اندیشه را می‌دیساند (shapes the thinking proces), از آنجاییکه هیچ سامانه‌یِ بی‌لغزشی
نداریم, خود فرایند کاربردن زبان مایه‌یِ آفرینش پرسمان‌هایِ فلسفیک و اندیشیکی میشود که همتایِ بیرونی (مابه ازاء) ندارند.

ساده شده میتوان گفت, هر آنچه که میتواند به چهره‌یِ پرسش در بیاید, بی بروبرگرد پاسخ درخور ندارد.
پارسیگر

E00e
به شکلی دیگر می‌توان پرسید که اساسا پرسشی که ذاتا پاسخی برایش نیست آیا پرسش معتبری‌ست؟ این شاید بنیادی‌ترین و بحرانی‌ترین پرسشِ فلسفی باشد و پاسخ بدان شاید نقطه‌ی پایانی باشد بر بخشی اعظم از فلسفه.

من به هیچ وجه قصد ندارم در این جستار اطلاعاتِ عمومی و ویکی‌پدیایی بدهم، اما به هر رو بیانِ یکسری مقدمات اجتناب‌ناپذیر است. آنچه اینجا بدان خواهیم پرداخت تماما فلسفه‌ی ویتگنشتاین است، نه جزئیاتِ زندگی خصوصیِ او. ویتگنشتاین دو اثرِ بسیار مهم دارد: رساله‌ی منطقی-فلسفی و پژوهش‌های فلسفی. این دو به ترتیب دو دوره از حیاتِ فکری-فلسفیِ او را تعیین می کنند. ایندو نسک اگرچه به موضوعاتی مشابه می‌پردازند اما اثرِ متاخر، حاصلِ بازنگری‌ جامع ِ ویتگنشتاین است در اندیشه‌های فلسفی‌اش.

بد نیست بدانیم که موضوعِ کلیِ «رساله‌ی منطقی-فلسفی»، زبان، منطق و جهان هستند. زبان، مجموعه‌ای‌ست از گزاره‌ها و خودش می‌گوید «کارِ من جز توضیحِ ماهیتِ گزاره‌ها نیست» و در این اثر شما مکررا با پرسش‌هایی چون «ربطِ گزاره‌ها با جهان چیست؟»، «گزاره‌ها با جهان چگونه مربوط می‌شوند؟»، «زبان چه کارکردی دارد؟» و .... روبرو می‌شوید. ویتگنشتاین همه جا می‌کوشد با استفاده از روشی پیشینی به پاسخِ این پرسشها برسد و ماهیتِ زبان، را روشن کند. تفاوتِ عمده‌ی ویتگنشتاینِ متاخر و ویتگنشتاینِ متقدم در روشِ او برای تبیینِ این پرسش‌هاست. روشِ او شاید از دستاوردی که به دنبال‌اش بود کم‌اهمیت‌تر است؛ او در نهایت به یک آنتولوژی می‌رسد که پرداختن به آن را موکول می‌کنم به توضیحاتی بیشتر پیرامونِ مقدمات.

من می‌خواهم یک نتیجه‌ی شگرف دیگر از کارهای ویتگنشتاین را اینجا ذکر کنم و آن را به عنوان راهبر برای بحث‌های پیشِ رویمان استفاده کنم؛ شاید تاثیرگزارترین اثرِ کارهای او نیز همین باشد. او جایی ما را با این ادعای شگفت‌آور روبرو می‌کند که گزاره‌های منطقی، اخلاقی، متافیزیک و ... بی‌معنا بوده و چیزی نمی‌گویند! این ادعا ربطی اساسی به این گزاره دارد: مجموعه‌ی گزاره‌های صادق، همه‌ی دانش طبیعی‌ست. در اینجا نیاز است که ما پیرامونِ مفهومِ گزاره و به ویژه گزاره‌های صادق از منظرِ ویتگنشتاین بیشتر بدانیم. من می‌کوشم در پست‌های بعدی نظراتِ او پیرامون اندیشه‌ی تصویر، ارزش‌های منطقی و زبان، را در یک بررسی بیشتر روشن کنم.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


پیام‌های این موضوع
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط Dariush - 04-08-2014, 01:47 PM
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط Dariush - 04-10-2014, 05:42 PM
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط Mehrbod - 04-10-2014, 05:52 PM
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط undead_knight - 04-10-2014, 06:03 PM
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط undead_knight - 04-10-2014, 06:29 PM
ویتگنشتاین: آخرین وارثِ نبوغِ فلسفی - توسط Dariush - 04-10-2014, 06:45 PM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان