دیروز, 10:18 PM
دیشب سرانجام خامنهای پس از هفتهها پنهان شدن خود را نشان داد و به مداح محمد کریمی دستور داد برایش ای ایران بخواند!
من همینجا مرگ ناسیونالیسم ایرانی را اعلام میکنم، چراکه ج.ا همان سگیست که از آب دهانش حتی دریا نجس میشود.
اینها چون از چند و چون سازوکارهای سیاسی سر در نمیآوردند و صرفا یاوههای مد روز آکادمیای غرب را به شکلی کج و معوج و نیمبند ترجمه میکنند و میخوانند خیال کردهاند مشروعیت سیاسی در گرو پیروی از امور عوامپسند است. اگر اینچنین بود و آویزان شدن از آنچه خلقالله میپسندند مشروعیتزا بود پس چرا تشیع در جامعه مرد؟ دم و دستگاه تشیع در سال ۵۸ قویتر بود یا این ملیگرایی آبکی امروز ایرانیان؟ بگذریم...
دوستان بیخود در سر و کلهی هم نزنید، چنانکه پیشتر گفتم در ایران و از ایران بزرگتر راهکار سیاسی وجود ندارد.. خاطرم هست که سالها پیش اینجا گفتم ج.ا دویست هزار مرد رزم دارد که دستشان تا آرنج به خون ملت ایران و ملل همسایه آلوده است و چون جای فراری ندارند و از فردای عاقبت میهراسند، تا پای جان برای حاکمیت خواهند جنگید، بقای خود را مشروط به بقای آن میبینند. حتی تهاجم زمینی آمریکا هم اگر به سقوط رسمی دولت مرکزی(و نه اکراین شدن ایران)میانجامید(یا در آینده بیانجامد)، باز ج.ا آنقدر آدم دارد که یک داعش شیعی بسازد و بیست سالی از کوه و کمر آدمکشی بکند و کشور را در شرایط جنگ دائمی نگاه بدارد. هرقدر هم خودفریبی بکنید، از طالبان کمتر نیستند.
برخی هم ممکن است فکر بکنند جمهوری اسلامی بدجوری لگدمال شد و حسابی تودهانی خورد در این حمله و توهماتی که به نظر میرسد خودشان هم باور کرده بودند با سیلی واقعیت مواجه شده و به نظر میرسد شاید سرانجام تن به برخی تغییرات دردناک بدهد. از همین نوحهی ای ایران بگیرید تا مجسمه آرش وسط میدان ونک و میبینید که سرانجام پس از نیم قرن واردات فلهی عملهجات از کشور همسایه به بهای نابودی کامل طبقه فرودست ایرانی، پی بردند که شاید واردات میلیونی بیگانگان سر بزنگاه مشکل امنیتی درست بکند... سردی مطلق روسیه و شاید چین و محل گربه نگذاشتن ایشان به ج.ا، همراهی اروپاییها با اسراییل و محکومیت «حمله»ی ایران
به قطر، شاید بهشان فهمانده باشد که باید بروند مثل بچه آدم دو زانو بنشینند جلوی گردن کلفت اول دنیا و اگر قصد وطنفروشی هم دارند، به قیمت روز بازار و به خریدار گردن کلفت بفروشند تا به کورکچل روس و چینی. عدم همراهی مخالفان داخلی با دشمن خارجی که اگر اتفاق میافتاد الان ایران، نه طبق تصورات دوستان آزاد و آباد که احتمالا لیبی بود شاید بهشان بفهماند که فشردن دست دشمن داخلی به دوستی شاید بهتر از زانو زدن جلوی دشمن خارجی باشد... اولین قدم: جمع کردن بساط شریعت اجباری. دومین قدم: عفو عمومی مخالفان داخلی و دعوت از اپوزیسیون خارجی. البته که بعید میدانم هیچیک از این اتفاقات رخ بدهد. یا آنها که شروع شدهاند دوامی داشته باشند. جمهوری اسلامی حکومتی سراسر حماقت و شرارت است. سپاه هم در دست مشتی بچه دهاتی عقدهای و بیسواد است که چهل سال است پشت عبای آخوند پنهان شدهاند و از پس پرده حکومت میکنند. دلیل داشت که در حمله اسراییل حتی یک آخوند مشهور زده نشد. آنارشی میگوید چرا مسجد نزدند.
ده سال پیش همینجاها گفتم که آخوند سپر بلای سپاهیست و تا روزی که به مترسک سر جالیز آنها فحش بدهید خیالشان راحت است که سرنخ اصلی قدرت را نمیدانید کجاست و بنابراین تهدیدی برایشان نیستید... به هرحال منظور اینکه ایشان روستایی سه طبقه هستند و کینهای که از سبک زندگی طبقه متوسط شهرنشین ایران دارند از کینهای که به شهرکنشین یهودی در اسراییل دارند خیلی عمیقتر و جدیتر و شخصیتر است. تا شب قبل از حمله داشتند سگگردان و بدحجاب میگرفتند. باز هم به احتمال زیاد شاید اگر احساس بکنند که از خطر به قدر کافی دور شدهاند، برگردند سر عادات دیرینهای که دارند. خلاصه این که من کوچکترین امیدی به اصلاح ج.ا ندارم، سقوط آنرا بعید میبینیم، جنگ را در پایان تماما زیان میبینم و آیندهای بسیار بد و پیچیده برای ایران پیشبینی میکنم. امیدوارم که در اشتباه باشم.


دوستان بیخود در سر و کلهی هم نزنید، چنانکه پیشتر گفتم در ایران و از ایران بزرگتر راهکار سیاسی وجود ندارد.. خاطرم هست که سالها پیش اینجا گفتم ج.ا دویست هزار مرد رزم دارد که دستشان تا آرنج به خون ملت ایران و ملل همسایه آلوده است و چون جای فراری ندارند و از فردای عاقبت میهراسند، تا پای جان برای حاکمیت خواهند جنگید، بقای خود را مشروط به بقای آن میبینند. حتی تهاجم زمینی آمریکا هم اگر به سقوط رسمی دولت مرکزی(و نه اکراین شدن ایران)میانجامید(یا در آینده بیانجامد)، باز ج.ا آنقدر آدم دارد که یک داعش شیعی بسازد و بیست سالی از کوه و کمر آدمکشی بکند و کشور را در شرایط جنگ دائمی نگاه بدارد. هرقدر هم خودفریبی بکنید، از طالبان کمتر نیستند.
برخی هم ممکن است فکر بکنند جمهوری اسلامی بدجوری لگدمال شد و حسابی تودهانی خورد در این حمله و توهماتی که به نظر میرسد خودشان هم باور کرده بودند با سیلی واقعیت مواجه شده و به نظر میرسد شاید سرانجام تن به برخی تغییرات دردناک بدهد. از همین نوحهی ای ایران بگیرید تا مجسمه آرش وسط میدان ونک و میبینید که سرانجام پس از نیم قرن واردات فلهی عملهجات از کشور همسایه به بهای نابودی کامل طبقه فرودست ایرانی، پی بردند که شاید واردات میلیونی بیگانگان سر بزنگاه مشکل امنیتی درست بکند... سردی مطلق روسیه و شاید چین و محل گربه نگذاشتن ایشان به ج.ا، همراهی اروپاییها با اسراییل و محکومیت «حمله»ی ایران

