نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مزخرفات اسلامی !
#61

خانواده خوشبخت BlestFamily.com

نقل قول:حکم سخن گفتن در توالت و یا در وقت جماع

سوال اول: آیا در توالت یا در وقت قضای حاجت سخن گفتن درست است ویا اینکه گناه دارد و جایز نیست؟
سوال دوم: وقتی در بستر همراه همسر خود باشیم و بدن ماه عریان باشد آیا در این وقت سخن گفتن جایز است یا گناه دارد؟

الحمدلله،
اول: سخن گفتن در وقت قضای حاجت در توالت مکروه و ناپسند است، زیرا رسول اكرم صلی الله علیه وسلم مى‏فرماید: «إذَا تَغَوَّطَ الرَّجُلَانِ فَلْیَتَوَارَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا عَنْ صَاحِبِهِ وَلَا یَتَحَدَّثَا. فَإِنَّ اللَّهَ یَمْقُتُ عَلَى ذَلِكَ» (احمد) و "السلسلة الصحیحة" (3120).
یعنی: «هرگاه دو نفر براى قضاى حاجت مى‏روند، باید از یكدیگر پنهان شوند و با هم حرف نزنند، زیرا چنین عملى باعث خشم خداوند است».
و حتی در حدیث صحیح از ابن عمر رضی الله عنه آمده است كه: «أَنَّ رَجُلًا مَرَّ وَرَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَبُولُ، فَسَلَّمَ، فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ». به روایت مسلم (370).
یعنی: «شخصی از كنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌گذشت، بر او سلام كرد و پیامبر جواب نداد». چون پیامبر در حال قضای حاجت بود. و جز در حال ضرورت (مثل نیاز به آب) جواب كسی را نمی‌داد.
استاد سید سابق رحمه الله در کتاب "فقه السنة" خویش می گوید: « در محل قضای حاجت باید از هر نوع حرف زدن خودداری ‌کرد خواه ذکر باشد یا غیرآن‌، پس نباید جواب سلام و جواب موذن را داد، مگر اینکه حرف زدن ضروری باشد مانند راهنمائی ‌کوری ‌که خوف هلاکت آن باشد، اگر در وقت قضای حا‌جت شخصی دچار عطسه شد در دل خود «الحمد لله»‌ بگوید و زبان بدان نگشاید، زیرا ابن عمر رضی الله عنه گفته است‌: «أن رجلا مر على النبیص وهو یبول فسلم علیه فلم یرد علیه» «‌پیامبر صلی الله علیه وسلم مشغول ادرار کردن بود و مردی از کنار او ‌گذشت و بر وی سلام‌ کرد، پیامبر جواب سلام او را نداد». جماعت محدثین بجز بخاری آنرا روایت کرده‌اند. و ابوسعید رضی الله عنه گفته است، از پیامبر شنیدم که می‌فرمو‌د: «لا یخرج الرجلان یضربان الغائط كاشفین عن عورتیهما یتحدثان فإن الله یمقت على ذلك» «دو مردی‌ که به محل قضای حاجت می‌روند، در حالی که ‌کشف عورت كرده‌، به سخن ‌گفتن می‌پردازند، خدا را خشمگین می‌کنند». احمد و ابوداود و ابن ماجه آنرا روایت‌ کرده‌اند. ظاهر حدیث مفید حرمت سخن ‌گفتن است‌، لیکن اجماع بر آنست‌ كه نهی در این حدیث برای‌ کراهت است نه حرمت‌«.
دوم: و سخن گفتن زوجین با هم درحالی که در بستر عریان باشند، جایز است، زیرا دلیلی بر منع یا ناپسند بودنش وارد نشده است. فقط بعضی از علماء گفتند: بر زبان آوردن اعضای تناسلی همدیگر با همان الفاظ عرفی رایج، مکروه و ناپسند است، زیرا منافی با مکارم اخلاق است.
ولی صحیح آنست که مکروه نیست، زیرا از آنجائیکه نگریستن و لمس کردن اعضای تناسلی همدیگر توسط زوجین جایز است، پس بر زبان آوردن اعضای تناسلی با الفاظ عرفی هم به طریق اولا جایز است.
پاسخ
#62

خانواده خوشبخت BlestFamily.com

نقل قول:تاثیر بوسیدن همسر از روی شهوت در وضو
شوهرم معمولا هنگام بیرون رفتن از منزل مرا می بوسد، حتی اگر برای نماز به مسجد رود، و گاها احساس می کنم او مرا با شهوت می بوسد، حکم شرعی وضوی او چیست؟

الحمدلله،
از ام المومنین عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت : « أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَبَّلَ امْرَأَةً مِنْ نِسَائِهِ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلَاةِ وَلَمْ یَتَوَضَّأْ» أبو داود (178،179،180) ، وترمذی (86) ، نسائی (1/104) وابن ماجه (502) و در" صحیح أبی داود " (172).
یعنی : «پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از همسرانش را بوسید و سپس برای نماز بیرون رفت و وضوء (تازه ای) هم نگرفت».
در این حدیث حکم لمس زن و بوسیدنش مطرح شده؛ و اینکه : آیا وضوء باطل می شود یا خیر؟
علماء در این باره اختلاف رأی دارند :
- بعضی از آنها گفتند : لمس زن در هر حالی موجب ابطال وضوء است.
- و بعضی دیگر گفتند : اگر با شهوت وی را لمس کند وضوء باطل است وگرنه باطل نیست.
- و بعضی گفتند : در هر حالتی لمس زن موجب باطل شدن وضوء نمی شود.
و این رأی اخیر ترجیح دارد، یعنی اگر یک مرد، همسرش را ببوسد یا دستش را لمس کند یا وی را درآغوش گیرد، مادامیکه انزال نکند و مذی خارج نشود، وضو باطل نخواهد شد؛ نه وضوی مرد و نه زن،زیرا اصل بر بقای وضو است تا آنکه دلیلی بر باطل شدن آن اقامه می شود، و در کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم دلیلی وارد نشده که لمس زن موجب باطل شدن وضوء باشد، و بر این اساس لمس زن – ولو بدون حائل یا همراه با شهوت باشد – و همچنین بوسیدن و درآغوش گرفتنش وضوء را باطل نمی کنند.
نگاه کنید به : فتاوى المرأة، ابن عثیمین ص 20
پاسخ
#63

لیست معجزات حضرت محمد (ص)


1.همه ی موجودات بخاطر حضرت محمد (ص)آفریده شده اند.

2.محمد (ص)از نور خدا به وجود آمده است.

3.سقوط ستارگان به منزل آمنه در شب تولد محمد(ص).

4.آمدن زنان نورانی به نزد آمنه در شب تولد محمد (ص).

5.با تولد محمد (ص)ابری دور او پیچید و سه فرشته او را شستشو دادند.

6.پس از هفت بار شستن مهر نبوت به پشت دوش وی زدند.

7.خاموش شدن آتشکده ی آذرگشسب با تولد محمد (ص).

8.شکافته شدن تاق کسری انوشیروان با ولادت محمد(ص).

9.خشک شدن بحر ساوه با میلاد محمد (ص).

10.آواز خواندن و شادی کردن جنیان با تولد محمد(ص).

11.خبر دادن کاهنان به قوم خودشان به نسخ دینشان.

12.سرنگون شدن بتهای زمین با تولد محمد (ص).

13.روشن شدن حجاز در شب تولد محمد (ص).

14.خبر دادن یک عرب بیابانی به نورافشانی آسمان مکه در شب تولد محمد(ص).

15.ایمان آوردن (تبع)پادشاه یمن به محمد 740سال قبل از تولد او.

16.شکست ابرهه به خاطر تولد محمد (ص).

17.آمدن بارانهای رحمت به صحرای (هوازن)به خاطر رفتن محمد(ص)شیر خواره به آنجا.

18.گم شدن محمد (ص)چهار ساله از حلیمه و پیدا کردن او در کنار کعبه با صدایی غیبی.

19.ایمان آوردن جنیان به محمد (ص)در راه بازگشت از طایف.

20.نور محمد(ص)مانند نور قرص آسمان بود .

21.در دوران کودکی محمد (ص)ابری بالای سرش به او سایه می داد.

22.امی بودن و حکیم بودن یکی از معجزات محمد (ص)است.

23.زن ابولهب محمد(ص)را در کنارش که قرآن می خواند نمی بیند و صدایش را هم نمی شنود.

24.سخن گفتن و شهادت دادن سنگریزه در دست ابوجهل به فرمان محمد(ص).

25.امت محمد (ص)مسخ نشده و نمی شود.

26.قرآن بزرگترین و جاودانه ترین معجزه ی محمد (ص) است.

27.دست ابوجهل با سنگی که می خواست به محمد (ص)بزند در هوا خشک شد.

28.پیدا شدن نور درخشان در میان دو چشم شاعر عرب به دعای محمد(ص).

29.نسوختن سفره ی غذا در تنور داغ چون محمد(ص) در آن غذا خورده بود.

30.شق القمر .

31.معراج جسمی و روحی محمد (ص).

32.گفتگوی مار وشیطان در داخل کعبه پر از بت درباره ی محمد (ص).

33.تنیدن تار عنکبوت بر در غار ثور.

34.تخم گذاشتن دو کبوتر بر در غار ثور .

35.باز شدن دیوار غار ثور از پشت برای رفتن محمد(ص)و ابوبکر صدیق.

36.پستان گوسفند بی شیر با آمدن محمد(ص) پر از شیر شد.

37.گواهی دادن بچه ی شیر خواره دو ماهه بر صدق محمد(ص).

38.در شب تولد محمد(ص)نوری از سوی او به آسمان بلند شد.

39.محمد (ص)ختنه شده و ناف بریده به دنیا آمد.

40.با رفتن محمد(ص)به مدینه 70نوع خرما در آن به وجود آمد.

41.در جنگ بدر سال دوم هجری 3000فرشته به تدریج به کمک محمد (ص)آمد.

42.پر آب شدن مشک خالی غلام سیاه و سفید پوست شدن آن غلام.

43.خیس نشدن لباس و بدن مبارک محمد(ص)در روز بارانی.

44.خبر دادن محمد(ص)به خروج خوارج در مقابل علی (ع)وخروج آنان از دین اسلام.

45.زنده کردن دو پسر خردسال جابر بن عبدا...انصاری توسط محمد (ص).

46.پر آب شدن چشمه ی تبوک به وجودمحمد(ص).

47.کشته شدن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه.

48.پر آب شدن چاه خشک (حدیبیه)به وجود محمد(ص).

49.خبر دادن محمد (ص) به کشته شدن علی (ع)به دست ابن ملجم.

50.نالیدن ستون (حنانه)نزد محمد(ص).

51.محمد(ص)هنگام لرزیدن کوه احد پایش را به آن کوبید وآن را از لرزه ایستاند.

52.سجده بردن درختان نزد محمد(ص).

53.شکایت شتر از صاحبش نزد محمد(ص).

54.سیر شدن تعدادزیادی از صحابه از یک کاسه شیر به برکت محمد(ص).

55.زیستن 300نفر از یک مشک خرما در ظرف چند ماه.

56.سیر شدن 1000نفر ازیک من جو ویک بزغاله ی کوچک.

57.کاروان بزرگی را از یک مشک آب سیراب کرد.

58.شهادت دادن سوسمار بر صدق محمد (ص).

59.جاری شدن آب از انگشتان مبارک محمد(ص).

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#64


آشنایی با دانش پزشکی نامحدود امامان شیعه! :دی

پیامبرخدا(ص) فرموده اند: بر شما باد خیار؛ چرا كه خداوند متعال، درمان هر دردی را در آن نهاده است. كنزالعمال، ج10 ص45 ح28281.

امام رضا(ع) فرمودند: هركس می خواهد بادی دامنگیر او نشود، در هرهفت روز،[یكبار] سیر بخورد. طب الامام الرضا ص41.

امام صادق(ع) فرموده اند: چون خیار می خورید، آن را از ته بخورید؛ چراكه بركتش افزون تر است. الكافی ج6 ص373 ح2

امام رضا(ع ) مى فرماید:دو چیزند كه هرگاه داخل معده شوند سبب فساد آن مى گردند: پنیر و گوشت مانده . نكته: اگر پنیر را با مغز گردو بخورند مستحب است ولى تنها خوردن آن مكروه است .

هركس پیش از هرچیز و پس از هرچیز، نمك بخورد، خداوند سیصد وسی نوع بلا را كه كمترینش جذام است، از او برمی دارد. مكارم الاخلاق ج1 ص412 ح2488.

امام صادق(ع) فرمودند:تن، بر نان، استوار شده است. الكافی، ج6 ص286 ح3.

امام صادق(ع) فرمودند: لوبیا، بادهای نهفته ی درون را دور می كند. الكافی، ج6 ص344 ح4.

پیامبر خدا(ص)- خطاب به امیرالمؤمنین(ع)- : ای علی! سه چیز بر حافظه می افزاید و بلغم را می برد: كندر، مسواك و قرائت قرآن. الخصال،ص126 ح122.

امام باقر(ع) یا امام صادق(ع)فرمودند: خوردن كباب، تب را می برد. الكافی، ج6 ص319 ح4.

حضرت امام رضا(ع )کاسنی را شفاى هزار درد و مرض دانسته و بعلاوه فرمودند هر مرض و دردى كه در اندرون انسان است بوسیله كاسنى رفع مى گردد. وسائل ج 17 ص 142 و 141.

پیامبر خدا(ص): دل مؤمن، شیرین است و او شیرینی را دوست دارد. تاریخ بغداد، ج3 ص113 ح1122.

پیامبر خدا(ص) فرمودند: به شنبلیله درمان بجویید. اگر امت من می دانستند كه شنبلیله برایشان چه سودهایی دارد، با آن درمان می كردند، هرچند همسنگ آن، طلا می دادند! الجعفریات، ص۲۴۵
امام كاظم(ع) می فرمایند:هركس در هنگام خفتن، دو شكر پاره بردارد، برای او در برابر هر دردی مگر درد مرگ درمان است. مكارم الاخلاق، ج1 ص363 ح1187.

امام صادق(ع) فرمودند: سنجد، گوشتش گوشت می رویاند، استخوانش استخوان را رشد می دهد و پوستش پوست را می پرورد. علاوه ب این، سنجد، كلیه را گرم می كند، معده را پاك می سازد، مایه ایمنی از بواسیر و قطره قطره آمدن بول است، ساق پا را قوی می كند و رگ جذام را به كلی قطع می نماید. الكافی، ج6 ص361 ح1.

امام صادق(ع) فرمودند: زردك، مایه ی ایمنی از قولنج و بواسیر است و توان نزدیكی را تقویت میکند. الكافی، ج6 ص372 ح۲
امام صادق (ع ) مى فرماید: كه على (ع ) مى فرمود روغنهاى گاوى ، شفا دهنده دردها هستند.

امام هشتم (ع ) فرمودند: به بیماران ، برگ چغندر بدهید زیرا در آن شفاء است ، و هیچگونه درد و رنجى در آن نیست ، و ضمنا آرامش در خواب مریض ایجاد مى كند. زبان خوراكیها، ص 56.

امام علی(ع) می فرمایند: پیه، هم اندازه ی خود، بیماری را از بدن بیرون می برد. مردم، به هیچ چیز بهتر از روغن حیوانی و قرائت قرآن، درمان نجسته اند. كنزالعمال، ج10 ص86 ح28472.

حضرت امام صادق (ع ) مى فرماید: پیاز بخورید پیاز داراى سه خاصیت است : دهان را خوشبو مى كند، لثه ها را محكم مى سازد و منى را زیاد مى نماید.

"دانشنامه ی احادیث پزشکی. محمدی ری شهری"

از وبلاگ ساشتی
وبلاگ ساشتی.

[URL="https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10151762889897544&set=a.10150205722107544.308098.80780857543&type=1"]
[/URL]
پاسخ
#65

عبدالله بن ابی یعفور گوید: ما در مدینه بودیم که زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخت. من گفتم: تراشیدن آن بهتر است و زراره گفت: کندن آن بهتر است. با هم به در خانه امام صادق رفته، اجازه ورود خاستیم و حضرت به ما اجازه داد. پس از ورود دیدیم که حضرت در حمام است و زیر بغلهایش نوره کشیده است. به زراره گفتم: همین عمل امام تو را کافی است؟ گفت: نه، شاید این عمل مخصوص آن حضرت باشد و برای من جایز نباشد. حضرت فرمود: چه بحثی دارید؟ گفتم: زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخته است، من گویم: تراشیدن آن بهتر است و او گوید: کندن آن بهتر است. حضرت فرمود: سخن تو مطابق سنت است و زراره از راه سنت به خطا رفته؛ تراشیدن آن از کندن بهتر است، و ازاله آن با نوره از تراشیدن بهتر…(الکافی 508/6، علل الشرائع 292)
سنن النبی صفحه 105 ,,,,,
پاسخ
#66

Anarchy نوشته: عبدالله بن ابی یعفور گوید: ما در مدینه بودیم که زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخت. من گفتم: تراشیدن آن بهتر است و زراره گفت: کندن آن بهتر است. با هم به در خانه امام صادق رفته، اجازه ورود خاستیم و حضرت به ما اجازه داد. پس از ورود دیدیم که حضرت در حمام است و زیر بغلهایش نوره کشیده است. به زراره گفتم: همین عمل امام تو را کافی است؟ گفت: نه، شاید این عمل مخصوص آن حضرت باشد و برای من جایز نباشد. حضرت فرمود: چه بحثی دارید؟ گفتم: زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخته است، من گویم: تراشیدن آن بهتر است و او گوید: کندن آن بهتر است. حضرت فرمود: سخن تو مطابق سنت است و زراره از راه سنت به خطا رفته؛ تراشیدن آن از کندن بهتر است، و ازاله آن با نوره از تراشیدن بهتر…(الکافی 508/6، علل الشرائع 292)
متوجه نشدم کجای این مزخرفه.
انتظار داشتم بگه نه باید به اندازه ریش باشه

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#67

kourosh_bikhoda نوشته: متوجه نشدم کجای این مزخرفه.
انتظار داشتم بگه نه باید به اندازه ریش باشه

مزخرفش اینجاست که این دو ابله برای چنین سوالاتی هم به در خانه عاغا امام صادق رفتن و عاغا هم نگفته بی شعور ها آخه اینم پرسیدن داره !! بعد هم کدام ابلهی برای زیر بغلش نوره میکشه E404 ؟

حالا با چی میتراشیدن اون موقع ؟

با مدل سوالا کم کم احتمالش هست برای دست کردن در بینی و خاراندن مقعد هم حدیثی ، روایتی چیزی پیدا بشه...
پاسخ
#68

Anarchy نوشته: یعنی: «شخصی از كنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌گذشت، بر او سلام كرد و پیامبر جواب نداد». چون پیامبر در حال قضای حاجت بود. و جز در حال ضرورت (مثل نیاز به آب) جواب كسی را نمی‌داد.
E40d
یعنی این ممد در ملا عام قضای حاجت میکرده؟
برم تاپیک مردان خدا رو ببندم E40c

شراب اولی تر ...
پاسخ
#69

iranbanoo نوشته: E40d
یعنی این ممد در ملا عام قضای حاجت میکرده؟
برم تاپیک مردان خدا رو ببندم E40c

نه ظاهرا در ملا خاص بوده ، اما زیادی خاص بوده دیگه :e057: !!
پاسخ
#70

Anarchy نوشته: حالا با چی میتراشیدن اون موقع ؟

با Gillette Fusion Power E415

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان