Anarchy نوشته: مهربد چرا همچین انتخابی میکنی؟اگر قرار باشه بمیری باید هر چه سریع تر این اتفاق بیوفته... چرا که تا زمانی که زنده ای، حتی اگر زجر هم بکشی باز هم حس زندگی در وجودت هست و دوست نداری از این زندگی دست بکشی و به دنبال روزنه ای برای بازگشت دوباره به زندگی هستی...
اما اگر در کوتاه زمانی بمیری دیگه نه فرصت توان یافتن برای پذیرش مرگ مهم است نه تو چیزی حس کردی که بخواهی آمادگی پیدا کنی!!!
در مرگ کوتاه که فرایند گزینش چندانی نیست، رخ میدهد و پایان میابد آنارشی جان.
ولی مرگ زجرآور و بلند را نمیدانم. گمان میکنم درد از یک اندازهای که بیشتر شد سرانجام مرگ خواستنی شده و میتوان آن را آگاهانه پذیرفت.
هر کس به هر روی یک شیوهای دوست دارد، من هم دوست دارم با آگاهی هر چه بیشتر مرگ را بگزینم. اینکه در آن دمهای پایانی
بتوانم از همه خوشیها و از همه چیزهایی که در زنده بودن هست دست بکشم و سرانجام به نابودی هستیام خوشنودی بدهم.
روی هم رفته هر کس که عاشق شده باشد میداند که در همان عشق و دوری و دعوا هم گاه زمانهایی پیش میاید که مرگ براستی «خواستنی»
میشود، چرا که درد از آستانه برتابش (تحمل) آدمی بالاتر رفته و مغز تنها راه فرار را مرگ میبیند. بهمین ریخت آن دم پایانی هم درد زیاد خوب است.