09-13-2013, 12:40 PM
مزدك بامداد نوشته: "تک آدمی" و گونه ی زیستی هومن، دو چیز جدا هستند، گونه ی زیستی ما، هوش و توان اندیشه ی خوددر این كه تجربه بر روند اندیشیدن ما تاثیر میگذارد كه شكی نیست. ولی صحبت من این نبود. منظور من فكر كردنی هست كه قبل از انجام كارها انجام میدیم. در قبال انجام یك كار معمولا روشهای مختلفی پیش روی افراد هست كه با فكر كردن یكی از این روشها برای انجام عمل رو بر میگزینند. در واقع عملی كه از انسان سر میزنه حاصل احاطه ی اندیشه بر روشهای فرارویی هست كه میشناسه (حاصل تجربه). بنابر این عملی كه فرد انجام میده تحت احاطه ی اندیشه و فكر كردنش هست.
را در روندی چندین میلیون ساله، در پی " کوش و ایرنگ" (try & fail = feedback circuit) زادمان های فراوان
بدست آورده، بزبان دیگر ،اندیشه ی او که کنش او را پدید آورده، پاسخ گاه شایسته و گاه نایسته (negativ) از
زیستبوم (environment/natur) گرفته است و اینگونه*، اندیشه پرورده شده که امروزه یک "تک آدم" (Einzelmensch)،
با پیشتوانه ی این میلیونها سال آروین و آزمون، میتواند کارهایش را با اندیشه اش شمارگری (calculate)و کنترل
نماید. ولی بازهم شما اگر در کارهایتان به ناکامی و شکست برخورد کنید (= پاسخ نایسته ی طبیعت به شما)،
کم کم در کارهای خود بازبینی (revision) میکنید ( اندیشه ی خود را میدگرید you change your mind )
•
*by natural selection
بازبینی در كارها هم خود حاصل اندیشه هست و در واقع همین اندیشه هست كه خودش رو اصلاح میكنه. وگرنه بسیارند اعمال و افرادی كه تجربه های ناخوشایندی از رفتارهاشون دارن ولی اندیشه ی بسته شون بهشون اجازه ی اصلاح تفكر و در نتیجه اصلاح اعمالشون رو نمیده.