09-11-2013, 10:52 PM
سامان نوشته: من این تعریف رو ارائه میدم:هنگامی که شما بخواهید در حوزه فلسفه به تعریف و بررسی[SUP]۱[/SUP] این واژه گان(حقیقت و واقعیت) بپردازید؛ چگونه "ماده/انرژی" را همان "حقیقت" می نامید؟ در حالیکه مفاهیم "ماده/انرژی" در حوزه دانش "فیزیک" قرار می گیرند. زیرا همان طو ر که خودتان هم موافق بودید؛ باید پس از تفکرات ابتدایی پیرامون هر پدیده؛ در حوزه مخصوص به خودش به آن پدیده پرداخت. در این تعریف های شما چنین پرسش های بنیاد گرایانه ای قابل طرح هستند که اساسا "ماده/انرژی" چیستند و چگونه برای ما ادراک می شوند؟صور مختلف ماده چیست؟چشم و ذهن چه پیوندی با ادراکات ما دارند؟
حقیقت تنها یک چیز است و آن هم ماده (انرژی) است. واقعیت هم صورمختلف ماده است که به چشم ما رسیده و در ذهن خطور میکند.
در حالیکه اگر از دید معرفت شناسانه[SUP]۲[/SUP] به تعریف(حقیقت و واقعیت)بپردازید؛ در ابتدای امر، اعتبار شناخت انسان حاصل از ادراکات عقلی و تجربی اش مطرح است و ما
در اینجا به طور شایسته تری می توانیم به تعریف این واژه گان بپردازیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. در مورد ذات فربود(Reality) ؛ من نمی توانم اساس ادراکی که نسبت به آن دارم را بیان نمایم و فیلسوفی را هم نمی شناسم که به بیان آن پرداخته باشد.
هر چه بوده؛ توصیف و تا اندازه ای تعریف این واژه بوده و من معنا داشتن آن را مرز بین فلسفه واقع گرایانه(realism) و شکاکیت مطلق می دانم.
۲. Epistemology
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...