07-29-2012, 05:35 PM
فروهر
نگاره ی بالا که به «فَروَهَر» مشهور است؛ یکی از زیبا ترین نگاره های به جا مانده از دوران باستان می باشد که به نظر می آید در دوران هخامنشی به صورت تصویر بالا نمایان شده است. هنر هخامنشی که اوج آن را در تخت جمشید می بینیم از هنر تمام اقوام متمدن آن روزگار تأثیر پذیرفته است. نگاره مورد بحث از هنر های گوناگون تأثیر پذیرفته است و چنین شکل هایی در تمدن های میانه و حتی تمدن مصر دیده می شود. از طرفی گفته می شود این نگاره باز گو کننده مفاهیمی است که به فرهنگ ایرانیان باستان ارتباط دارد.
چنین می نماید که این نگاره، نشان رسمی شاهنشاهی هخامنشی بوده است. نگاره ی مورد بحث، نماد قلمرویی بود که از اقوام گوناگون با زبان ها و فرهنگ های متنوع تشکیل می شد. شاید بتوان شاهنشاهی هخامنشی را «دهیو های پیوسته» و یا «ساتراپ های پیوسته» نامید؛ چرا که این قلمرو از اتحاد کشورهای گوناگون بوجود آمد و دهیو های یا ساتراپ های (ایالات) مختلف استقلال نسبی داشتند.
در آثار به جا مانده از دوره هخامنشیان، نگاره مورد بحث با رنگ های سبز، سفید و قرمز دیده شده است؛ که امروز در موزه لوور نگه داری می شود. این موضوع نشان می دهد که سه رنگ سبز، سفید و قرمز، از هزاران سال پیش نمادی از سرزمینی که امروز به نام ایران می شناسیم، بوده است.
امروز این نماد را با نام «فَروهَر» می شناسیم.
بر اساس عقاید ایرانیان باستان و همچنین اعتقادات زرتشتی، فروهر یا فرورد یکی از نیرو های ۵ گانه آدمی است که در سراسر زندگانی، حافظ و نگهبان اوست. این نیرو پیش از آنکه آدمی به این دنیا بیاید آفریده شده است و در زندگی او را همراهی می کند و به سوی پیشرفت فرا می خواند. بعد از مرگ هم پاک باقی می ماند. فروهر فقط متعلق به آدمیان نیست و دیگر موجودات هم دارای فروهر می باشند.
بر اساس باور های ایرانیان باستان، ابتدا تمام فروهران آفریده شده، پس از آن جهان مادی بوجود آمد و فروهران یکایک به زمین فرود می آیند و در تن و روان موجودات جای می گیرند و با مرگ موجودات به پیشگاه اهورامزدا باز می گردند. فریدون جنیدی، زروان، ص ٩۴
باور به فروهر و گفته های پیرامون آن، کم و بیش در دوران پس از اسلام هم در اندیشه های عرفانی ایرانی به جا مانده است.
بسیاری از پژوهشگران نگاره ی مورد بحث را نمادی از فروهر می دانند و به تک تک جزئیات آن مفاهیمی منسوب می دارند. این مفاهیم را می توان در هفت جمله زیر بیان کرد:
بُنمایهها:
رونوشت از وبلاگ هفت کشور
[ATTACH=CONFIG]637[/ATTACH]
نماد فروهر در ایران باستان
نماد فروهر در ایران باستان
نگاره ی بالا که به «فَروَهَر» مشهور است؛ یکی از زیبا ترین نگاره های به جا مانده از دوران باستان می باشد که به نظر می آید در دوران هخامنشی به صورت تصویر بالا نمایان شده است. هنر هخامنشی که اوج آن را در تخت جمشید می بینیم از هنر تمام اقوام متمدن آن روزگار تأثیر پذیرفته است. نگاره مورد بحث از هنر های گوناگون تأثیر پذیرفته است و چنین شکل هایی در تمدن های میانه و حتی تمدن مصر دیده می شود. از طرفی گفته می شود این نگاره باز گو کننده مفاهیمی است که به فرهنگ ایرانیان باستان ارتباط دارد.
چنین می نماید که این نگاره، نشان رسمی شاهنشاهی هخامنشی بوده است. نگاره ی مورد بحث، نماد قلمرویی بود که از اقوام گوناگون با زبان ها و فرهنگ های متنوع تشکیل می شد. شاید بتوان شاهنشاهی هخامنشی را «دهیو های پیوسته» و یا «ساتراپ های پیوسته» نامید؛ چرا که این قلمرو از اتحاد کشورهای گوناگون بوجود آمد و دهیو های یا ساتراپ های (ایالات) مختلف استقلال نسبی داشتند.
در آثار به جا مانده از دوره هخامنشیان، نگاره مورد بحث با رنگ های سبز، سفید و قرمز دیده شده است؛ که امروز در موزه لوور نگه داری می شود. این موضوع نشان می دهد که سه رنگ سبز، سفید و قرمز، از هزاران سال پیش نمادی از سرزمینی که امروز به نام ایران می شناسیم، بوده است.
[ATTACH=CONFIG]639[/ATTACH]
البته ساختارِ این نگاره، در زمان ها و مکان های مختلف با هم تفاوت دارند، حتی در تخت جمشید که در یک مکان و تقریبا یک زمان ساخته شده است با چندین گونه از این نگاره روبه رو می شویم!
البته ساختارِ این نگاره، در زمان ها و مکان های مختلف با هم تفاوت دارند، حتی در تخت جمشید که در یک مکان و تقریبا یک زمان ساخته شده است با چندین گونه از این نگاره روبه رو می شویم!
امروز این نماد را با نام «فَروهَر» می شناسیم.
بر اساس عقاید ایرانیان باستان و همچنین اعتقادات زرتشتی، فروهر یا فرورد یکی از نیرو های ۵ گانه آدمی است که در سراسر زندگانی، حافظ و نگهبان اوست. این نیرو پیش از آنکه آدمی به این دنیا بیاید آفریده شده است و در زندگی او را همراهی می کند و به سوی پیشرفت فرا می خواند. بعد از مرگ هم پاک باقی می ماند. فروهر فقط متعلق به آدمیان نیست و دیگر موجودات هم دارای فروهر می باشند.
بر اساس باور های ایرانیان باستان، ابتدا تمام فروهران آفریده شده، پس از آن جهان مادی بوجود آمد و فروهران یکایک به زمین فرود می آیند و در تن و روان موجودات جای می گیرند و با مرگ موجودات به پیشگاه اهورامزدا باز می گردند. فریدون جنیدی، زروان، ص ٩۴
باور به فروهر و گفته های پیرامون آن، کم و بیش در دوران پس از اسلام هم در اندیشه های عرفانی ایرانی به جا مانده است.
بسیاری از پژوهشگران نگاره ی مورد بحث را نمادی از فروهر می دانند و به تک تک جزئیات آن مفاهیمی منسوب می دارند. این مفاهیم را می توان در هفت جمله زیر بیان کرد:
١- چهره فروهر همانند آدمی است، از این رو گویای پیوستگی با آدمی است، او پیری است فرزانه و کار آزموده، نشانه از بزرگداشت و سپاس از بزرگان و فرزانگان و فرا گیری از آنان دارد.
۲- دو بال در پهلوها که هر کدام سه پر دارند این سه پر نشانه سه نماد اندیشه نیک، گفتارنیک، کردارنیک که همزمان انگیزه پرواز و پیشرفت است.
۳- در پایین تنه فروهر سه بخش، پرهایی بسوی پایین است، که نشانه پندار و گفتار و کردار نادرست و یا پست هستند. از اینرو آنرا، آغاز بدبختیها و پستی برای آدمی میدانند.
۴- دو رشته که در سر هر یک گردی (حلقه) چنبره شدهای دیده میشوند، در کنار بخش پایینی تنه هستند که نماد سپنتا مینو و انگره مینو هستند، که یکی در پیش پای و دیگری در پس آن است. این رشتهها هر یک در تلاش هستند که آدمی را بسوی خود بکشند؛ این نشانه آن است که آدمی باید به سوی سپنتا مینو (خوبی) پیش رود و به انگره مینو (بدی) پشت نماید.
۵- یک گردی (حلقه) در میانه بالاتنه فروهر وجود دارد این نشان، جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پایانی دارد.
۶- یک دست فروهر کمی به سوی بالا و در راستای سپنتا مینو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستایس اهورمزدا و راهنمایی آدمی بسوی والایی و راستی و درستی است.
۷- در دست دیگر گردی (حلقهای) دارد که نشانه وفاداری به عهد و پیمان، و نشانگر راستی و پاک خویی و جوانمردی و جوانزنی است.
۲- دو بال در پهلوها که هر کدام سه پر دارند این سه پر نشانه سه نماد اندیشه نیک، گفتارنیک، کردارنیک که همزمان انگیزه پرواز و پیشرفت است.
۳- در پایین تنه فروهر سه بخش، پرهایی بسوی پایین است، که نشانه پندار و گفتار و کردار نادرست و یا پست هستند. از اینرو آنرا، آغاز بدبختیها و پستی برای آدمی میدانند.
۴- دو رشته که در سر هر یک گردی (حلقه) چنبره شدهای دیده میشوند، در کنار بخش پایینی تنه هستند که نماد سپنتا مینو و انگره مینو هستند، که یکی در پیش پای و دیگری در پس آن است. این رشتهها هر یک در تلاش هستند که آدمی را بسوی خود بکشند؛ این نشانه آن است که آدمی باید به سوی سپنتا مینو (خوبی) پیش رود و به انگره مینو (بدی) پشت نماید.
۵- یک گردی (حلقه) در میانه بالاتنه فروهر وجود دارد این نشان، جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پایانی دارد.
۶- یک دست فروهر کمی به سوی بالا و در راستای سپنتا مینو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستایس اهورمزدا و راهنمایی آدمی بسوی والایی و راستی و درستی است.
۷- در دست دیگر گردی (حلقهای) دارد که نشانه وفاداری به عهد و پیمان، و نشانگر راستی و پاک خویی و جوانمردی و جوانزنی است.
[ATTACH=CONFIG]638[/ATTACH]
بُنمایهها:
- رستم جی کاما
- مهرداد قدردان
- فریدون جنیدی. زروان. چاپ اول، تهران: بنیاد نیشابور، ١٣۵٨.
- دانشنامه آزاد ویکی پدیا
رونوشت از وبلاگ هفت کشور
.Unexpected places give you unexpected returns