نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

علمِ ضد خدا، به سمت اثبات خدا پیش می رود
#21

کوشا نوشته: قبلا دوستان در گفتگو دات کام این کار رو کردند و برای همیشه درب آن سایت را گِل گرفتند.

پس کما فی السابق حرفی برای گفتن ندارید و پاس میدهید به مدارکی که هرگز وجود نداشته اند :)))
عموجان یک دور در Address Bar مرورگر مبارک تایپ بفرمایید goftegu.com ببینید به کجا میرسید! همچنین بد نیست بدانید مدیران اینجا مدیران همانجا هستند! پس بیخود خالی نبندید که گندش در می آید :))

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#22

sonixax نوشته: پس کما فی السابق حرفی برای گفتن ندارید و پاس میدهید به مدارکی که هرگز وجود نداشته اند :)))
عموجان یک دور در Address Bar مرورگر مبارک تایپ بفرمایید goftegu.com ببینید به کجا میرسید! همچنین بد نیست بدانید مدیران اینجا مدیران همانجا هستند! پس بیخود خالی نبندید که گندش در می آید :))

اینطوری قبول نیست !!!
اسم خالی چه فایده ای داره !!!

آرشیو رو هم برگردونید تا معلوم بشه گند کی درمیاد.

ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
پاسخ
#23

sonixax نوشته: پس کما فی السابق حرفی برای گفتن ندارید و پاس میدهید به مدارکی که هرگز وجود نداشته اند :)))
عموجان یک دور در Address Bar مرورگر مبارک تایپ بفرمایید goftegu.com ببینید به کجا میرسید! همچنین بد نیست بدانید مدیران اینجا مدیران همانجا هستند! پس بیخود خالی نبندید که گندش در می آید :))

به wayback machine ارجاع دهید ببینیم مثلا چی میخواد رو کنهE40e

I am a degenerate E40a
پاسخ
#24

نقل قول:انصاف این است که اعتراف کنیم که خود «علم» بیشتر این را تصدیق می‌کند که ما در نتیجه‌ کار برخی نیروهای بی حساب و کتاب به وجود نیامده‌ایم.

به هیچ عنوان همچین نتیجه گیری از چیزهایی که این مقاله تا اینجا گفته نمی توان کرد. از اینکه n تعداد عامل مختلف برای به وجود آمدن زندگی بر روی کره ی زمین لازم است نمی توان به این نتیجه رسید که ما "براساس کار برخی نیروهای بی حساب کتاب به وجود آمده ایم". از این گذشته علم کی گفته ما براساس کار برخی نیروهای "بی حساب کتاب به وجود آمده ایم"؟ در ادامه از کی تا حالا در مقالات علمی معتبر در نتیجه گیری ها از کلماتی مثل "انصاف این است" استفاده می شود؟ از کی علم خودش را محدود به چنین مسائلی کرده که ببیند انصاف چیست؟

نقل قول:آیا اینکه فرض کنیم اراده‌ای خاص این شرایط بی‌نظیر برای حیات را به وجود آورده، خیلی راحت‌تر نیست تا بپذیریم که کره‌ی زمین با این شرایط خاص [خود به خود] به وجود آمده تا فقط همه‌ این احتمالات باورنکردنی را یکباره محقق کند؟

بله راحت تر است. همچنین بسیار راحت تر است که باور کنیم دلیل رعد و برق جنگیدن تور با شیاطین است. علم با اینکه چه چیزی برای باور ساده تر است کاری ندارد.
این احتمالات به یکباره محقق نشده اند.

نقل قول:بر اساس این ضرب‌ها و بر اساس علم احتمالات]، اصل بر این بوده که از اساس چنین جهانی وجود نداشته باشد و گفتن اینکه تمام آنچه رخ داده فقط «تصادف» بوده، مسخره کردن منطق سلیم و بدیهیات تفکر منطقی است.

چگونه از استناد به آمار و ارقام مربوط به احتمال به وجود آمدن جهان به شکل کنونی به این نتیجه رسیده اند که "بنا" براین بوده که "از اساس" چنین جهانی وجود نداشته باشد؟
این دقیقا برخلاف کاری است که علم آمار انجام می دهد. چیزی که شما می توانید از این آمار و ارقام نتیجه بگیرید اصلا نمی تواند چنین نتیجه گیری هایی باشد. اینکه احتمال به وجود آمدن جهان به شکل کنونی احتمالی بسیار پایین دارد (همانطور که خیلی چیزهای دیگر در این جهان هم پیروی چنین نتیجه های آماری هستند) برابر با این نیست که بگوییم اصلا بنا نبوده چنین جهانی به وجود بیاید.

نقل قول:فرد هویلی، اخترشناسی که اصطلاح بیگ بنگ یا انفجار بزرگ را ایجاد کرد، می‌گوید «خداناباوری» او بعد از اطلاع از نتایج این پژوهش‌ها به شدت دچار تزلزل شده است.

ایشان همچنین معتقد بودند در جای دیگری از جهان intelligent life وجود داشته و بعد به شکلی به زمین منتقل شده و در آنجا رشد کرده!
این استدلال ایشان هم که به junkyard tornado fallacy معروف است از بنیان دچار مشکل است که می توانید در مورد آن بیشتر بخوانید همین نوع تفکر که ایشان در مورد فرگشت بیان کرده اند به شکل گسترده تری در مورد ساختار های شیمیایی اجرام اختری هم به کار رفته. این حرفها کمی رنگ رو رفته است و برای استناد مناسب نیست.

"De omnibus dubitandum"
"Ubi dubium ibi libertas"
"I, like Shakespear, believe that the world is a stage. But the tragedy is not in the script. The tragedy is that there is no script"

پاسخ
#25

کوشا نوشته: اینطوری قبول نیست !!!
اسم خالی چه فایده ای داره !!!

آرشیو رو هم برگردونید تا معلوم بشه گند کی درمیاد.

آرشیو همان زمانش از دسترس عموم خارج شد! در دسترس هم قرار نخواهد گرفت مگر اینکه دوستان شما در ایران دست از سر کسانی که مثل آنها فکر نمیکنند بر دارند و وحشی بازی را بگذارند کنار :))

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#26

sonixax نوشته: آرشیو همان زمانش از دسترس عموم خارج شد! در دسترس هم قرار نخواهد گرفت مگر اینکه دوستان شما در ایران دست از سر کسانی که مثل آنها فکر نمیکنند بر دارند و وحشی بازی را بگذارند کنار :))

لطفا یه نفر جملات فوق رو به زبان فارسی قابل فهم برای من ترجمه کنه!!!!!

ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
پاسخ
#27

کوشا نوشته: لطفا یه نفر جملات فوق رو به زبان فارسی قابل فهم برای من ترجمه کنه!!!!!

شما کلن فهم کردن برایتان سخت است! زور نزنید گیرپاژ میکنید :))
به جای این همه به در و دیوار کوبیدن و خود پاره کردن بفرمایید درست و حسابی مزخرفات زندیق را نقد بفرمایید! یا انقدر جرات داشته باشید که بگویید یک چرندی گفتید حال نادم و پشیمانید :))

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#28

Mehrbod نوشته: پاسخ این است که چه یک گازیلیون بار خط بیاید, چه نیاید, بود و
نبود آفریدگار اثبات نمیشود, زیرا توضیح‌ ساده‌تر و دم‌دستتری برای آن خواهد بود = تیغ اوکّام.

برخی برای نمونه میگردند با لغزش و نداشتن دانش بسنده از آمایشیگان / combinatorics میگویند احتمال اینکه
DNA از بیجان پدید بیاید بهمان و بیسار خرد است, پس چون پدید آمده آفریدگار هوشمند آنرا درست کرده. خب اینجا
چندین توضیح ساده‌تر جا افتاده‌اند, مانند همینکه با دادن "زمان بسنده" هر چیزی میتواند بسادگی پیش بیاید, هر
اندازه که برای ما باورش ناشدنی باشد. عددی که آنجا از خط آمدن پشت سر هم آوردید بسیار
بزرگ است, ولی با تریلیون تریلیون بار زمان بیشتر به آن دادن چرا نتواند بسادگی روی بدهد؟


رویهم‌رفته دانشی که بسوی اثبات آفریدگار هوشمند برود مانند کارآگاهی‌ست که بجای پیدا
کردن قاتل در نزدیکان و کسانیکه از مرگ کشته سود میبرند, در فراطبیعت و جن و اجّنه باشد.

تئوری‌ای در احتمالات وجود دارد که می‌گوید که یک پیشامد اگر بینهایت بار تکرار شود، همه‌ی
اتفاقات درون آن فضای پیشامد حتما حداقل یکبار رخ خواهد، حتی اگر احتمال هر کدام از آنها
بسیار بسیار ناچیز و نزدیک صفر باشد.

مثلا شما فرض کنید یک تاس دارید که به جای آنکه 6 وجه داشته باشد، صدهزار میلیارد
وجه داشته باشد. در اینجا احتمال اینکه وجه شماره‌ی 10 در یک پرتاب رو بیاید، 1 بر روی
صدهزار میلیارد خواهد شد که بسیار نزدیک به صفر است، اما صفر نیست. با اینحال
اگر شما همین تاس را بینهایت بار بندازید، حتما همه وجه‌ها حداقل یکبار رو خواهند آمد.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#29

Dariush نوشته: تئوری‌ای در احتمالات وجود دارد که می‌گوید که یک پیشامد اگر بینهایت بار تکرار شود، همه‌ی
اتفاقات درون آن فضای پیشامد حتما حداقل یکبار رخ خواهد، حتی اگر احتمال هر کدام از آنها
بسیار بسیار ناچیز و نزدیک صفر باشد.

مثلا شما فرض کنید یک تاس دارید که به جای آنکه 6 وجه داشته باشد، صدهزار میلیارد
وجه داشته باشد. در اینجا احتمال اینکه وجه شماره‌ی 10 در یک پرتاب رو بیاید، 1 بر روی
صدهزار میلیارد خواهد شد که بسیار نزدیک به صفر است، اما صفر نیست. با اینحال
اگر شما همین تاس را بینهایت بار بندازید، حتما همه وجه‌ها حداقل یکبار رو خواهند آمد.

در فرض این مقاله که اتفاقا با واقع نیز مطابق است تاس ما تنها دو وجه دارد:

1-شیر
2-خط

و اگر این تاس را

10/000/000/000/000/000/000 بار بیندازیم و تمام موارد فقط و فقط خط بیاید آنگاه خدا وجود ندارد.

البته این عدد با توجه به علم امروز بشر است و هر مقدار به علم او افزوده شود عدد بزرگتر خواهد شد و

صد البته اگر این عدد میلیاردها میلیارد برابر هم بشود آنکه بر قلب او مهر خورده ایمان نخواهد آورد !!!

ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
پاسخ
#30

sonixax نوشته: شما کلن فهم کردن برایتان سخت است! زور نزنید گیرپاژ میکنید :))
به جای این همه به در و دیوار کوبیدن و خود پاره کردن بفرمایید درست و حسابی مزخرفات زندیق را نقد بفرمایید! یا انقدر جرات داشته باشید که بگویید یک چرندی گفتید حال نادم و پشیمانید :))


زندیق نقد شده و رد شده ذاتی است و اقبال !!! انسانهای فهیم و خردمند به آن گویای این واقعیت است:

آن یکی پرسید اشتر را که : هی

از کجا می آیی ای فرخنده پی ؟

گفت : از حمام گرم کوی تو

گفت : خود پیداست در زانوی تو

شما که مدیر گفتگو بوده اید حتما دسترسی به آرشیو آن دارید، زحمت چندانی برایتان ندارد یکی از تاپیک های نقد زندیق را اینجا بارگذاری کنید

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان