03-22-2012, 01:48 PM
روزی پروفسور برلون بر امام نقی (نق) وارد شد. امام به توالت رفتند و مشغول خلق غائط شدند. پروفسور برلون گوش ایستاد که ببیند حضرت امام موقع ریدن چه می گوید. امام در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثملی را قرائت می فرمودند پس از این مسئله پروفسور برلون گفت شهادتین را به من بیاموزید زیرا از این لحظه می خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو این مکتب روحانی باشم.
وقتی دلیل این کار را جویا شدند پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که امام شاکله وجودی خود را بدون اینکه بتواند برای دیگران نقش بازی کند نشان می دهد همان لحظه ریدن است و دیدم تمام وجود غائط امام محو خدا بود و حتی غائط ایشان به شکل مسجد بود. در آن لحظه بیاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که هنگام ریدن ترانه های کوچه بازاری جوانان روزگار را زمزمه می کرد.
در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است
منبع:
مرحوم آیت الله العظمی سید محمدهادی میلانی(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن میگویند را برایش ترجمه کند، مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند و پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه میخواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم.
وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانههای کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه میکند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند که هم این که قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کردهاند.
وقتی دلیل این کار را جویا شدند پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که امام شاکله وجودی خود را بدون اینکه بتواند برای دیگران نقش بازی کند نشان می دهد همان لحظه ریدن است و دیدم تمام وجود غائط امام محو خدا بود و حتی غائط ایشان به شکل مسجد بود. در آن لحظه بیاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که هنگام ریدن ترانه های کوچه بازاری جوانان روزگار را زمزمه می کرد.
در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است
منبع:
مرحوم آیت الله العظمی سید محمدهادی میلانی(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن میگویند را برایش ترجمه کند، مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند و پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه میخواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم.
وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانههای کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه میکند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند که هم این که قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کردهاند.
عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.