04-25-2014, 06:37 PM
iranbanoo نوشته: شیرین جان اولا که ازدواجتو تبریک میگم
ازدواج برات چه معنایی داشت و چه موقع حس کردی حاضر هستی متعهد و متاهل بشی؟
حس بدی نداشتی؟
دلت برای مجردیت تنگ نمیشه؟
سپاس ایرانبانو جان. لطف داری.
راستش من یهویی ازدواج نکردم.حسم با چهار سال قبل که با شوهرم دوس شدم فرقی نکرده. من حس نکردم نیاز دارم ازدواج کنم دوست پسرم اصرار داشت ازدواج کنیم. وگرنه من ترجیح میدادم همونجور با هم دوست بمونیم ولی خب تو ایران نمیشد.
نه دلم تنگ نمیشه. ولی اینکه همش حواست به یکی دیگه هم باشه خسته کننده هست..e56: :