نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

صفحه فیس بوک در مورد آزادی های یواشکی زنان در ایران

Ouroboros نوشته: من نگفتم که آزادی «تنها» دارای جنبه‌های ذهنی‌ست، گفتم جنبه‌های ذهنی هم دارد که به اندازه‌های جنبه‌های عینی آن معتبر و مهم و برای عینیت یافتن آن ضروری هستند و برخلاف تصور شما «محدود» به نمود عینی آن نیست. من منکر وجوه عینی نیستم، شما منکر وجوه ذهنی یا ارزش آن هستید.



شاید نه، قطعا هست اما معیارهای ما برای این اندازه‌گیری عینی نیستند. منظورم چیزی از این دست نیست که «آدمی که در زندان زندگی می‌کند شاید خیلی آزادی بیشتری احساس بکند نسبت به کسی که در بیرون از آن مشغول به زندگی‌ست»، منظورم اینست که معیار ما برای سنجیدن آزادی زندانی و شهروند عادی همیشه در تناسب به چیزی بیرونی معنا پیدا می‌کند که در خود آزادی نیست. همان مثال آدم پایبند به حجاب خیلی خوب است: آیا به نظر شما سوژه‌ای که به حجاب پایبند نیست اما بدلیل هزینه‌ی شخصی سنگین نمی‌تواند این عدم پایبندی را نمایش بدهد و می‌رود در پستوهای بازار تهران از لحظه‌ای موی بی‌روسری عکس می‌گیرد آزادتر است یا سوژه‌ای که به حجاب پایبند است به رغم عدم وجود هزینه‌ی شخصی و در خیابان‌های پاریس با روبنده راه می‌رود؟

آزادی هم مراحل و وجوه گوناگونی دارد، این نمایش آزادی زن ایرانی از بند روانی‌ست که حجاب اجباری بر او تحمیل کرده، آزادی او از بند قانونی و ... هم هست که ما تنها می‌توانیم امیدوار باشیم روزی فرا خواهد رسید. منهم البته با شما موافقم که شاید راه رسیدن به آن رهایی همه جانبه عبور از این مسیر نباشد، اما برخلاف شما گمان می‌کنم برای رسیدن به آن، عبور از این مسیر ضروری‌ست.

پ.ن: پنهان و آشکار و عینی و ذهنی بازی با کلمات هستند چون این آزادی یواشکی واقعا یواشکی نیست وقتی در محضر صدها هزار نفر به نمایش در می‌آید. مفاهیم خصوصی و عمومی و... دیگر معانی سابق و پر رنگ سابق را ندارند.

شما منظورِ ما را اشتباه گرفته‌اید امیر گرامی. انتقادِ ما به این شبه‌جنبش چیزی غیر از اینی هست که شما بدان می‌پردازید؛ کسی اینجا بطور جدی موضوع اثربخشی را مطرح نکرده.

اول آنکه به نظر من این حرکت در واقع مسخِ معنای «اعتراض» است؛ پرسش روشنی را مطرح کردیم و پاسخی درخور هنوز برایش نیافته‌ایم: غیر از اثربخشی روانی که جلوتر بدان خواهم پرداخت، اساسا در خلوت اعتراض یا بندگی چه اهمیتی دارد؟ شما چرا به موضوع اینطور می‌نگرید، از این منظر نگاه کنید که این حرکت در واقع تائیدی‌ست تلویحی بر امکان و درستی قرارگیریِ همزمانِ دو واژه‌ی اعتراض و در پستو کنارِ هم! خب، یک پرسشِ خودمانی: واقعا مگر ما تا الان اعتراض یواشکی کم داشتیم؟ ما که همه‌ی اعتراض‌هایمان تا الان در تاکسی و مترو و صف نان و قهوه‌خانه و ... بوده! حالا قبلا این اعتراض‌های یواشکی اسم‌اش غرغر بود، الان به یمنِ ذوقِ ژورنالیستی، اسم‌اش شده آزادی و اعتراض اما همچنان اصالتِ خود را حفظ کرده و «یواشکی» باقی مانده! نکند شما هم برای هرگونه «اعتراض» فارغ از شکل و محتوایش، اعتبار قائلید؟

دوم اخلاق مجازی خرفت و مبتذلِ ایرانی‌ست! شبکه‌های اجتماعی به نظر من مخرب‌ترین وجه‌اش را در ایران وانموده؛ ایرانیان از فیسبوک (و امثالهم) برای تهی، سخیف و مبتذل کردنِ هرگونه امرِ جدی کاملا جدی و مسمم هستند و حقیقتا این جدی‌ترین گرایشی‌ست که در فیسبوکی‌های ایرانی مشاهده می‌شود! آدمهایی که به دنبالِ تائید گرفتنِ (لایک) حاضرند هر کاری بکنند، گاهی این نیاز به تائید معطوف به هرزه‌گوهای مبتذلِ بیکار است و گاهی به شبه‌روشنفکرها! خب مسلم است که کسی که فکر میکند می‌تواند پشتِ مانیتورش و روی وال‌‌پیج‌اش در فیسبوک «اعتراض» کند، درکی ناقص، سطحی و احتمالا احمقانه از مفهومِ فعالیتِ سیاسی دارد؛ اینها همانطور که گفتم چیزی جز فرهنگِ Slacktivism نیست که در میانِ ایرانیان بسیار بسیار شایع است. به همین جهت است که می‌گویم ما مسیر را برعکس داریم می‌پیماییم؛ در همه‌ی انقلابهای اخیر، فیسبوک و توئیتر نقشی کاملا معکوسِ آنچه ما امروز از آنها استفاده می‌کنیم داشته؛ در آنها شبکه‌های اجتماعی مجازی، در واقع فعالیت‌های کوچک و کم‌اثر سیاسیِ درونِ پستوها را به خیابان‌ها آورد، در اینجا اما ما از فیسبوک و دیگران همچنان برای اعتراض یواشکی استفاده می‌کنیم و اگر شده آنها را یواشکی‌تر نیز می‌کنیم!

سوم اما، کدام اثربخشی ذهنی امیر جان؟ کدام زنِ ایرانی‌ست که بی‌اعتقاد به حجاب باشد و هنوز ذهن‌اش در بندِ آن باشد؟ بابا در ایران علارغمِ همه‌ی آنچه که حکومت در بوق و کرنا می‌کند، تنها نهادی که برپایی حجاب اجباری را پیگیری می‌کند، نهادِ سیاسی‌ست. شما در همین فیسبوک یک نگاهِ کوتاه داشته باشید، عکسِ بی‌حجاب ِ حداقل چندصد هزار زن ِ ایرانی را می‌توانید مشاهده کنید! در خیابان‌ها دستِ چند دختر را می‌بینید که در ملاءِ عام در دستِ پسری‌ست که همه با اولین نگاه می‌دانند دوست‌پسرش است؟ در کدام جمع خصوصیِ دوستانه است که راحتی حجاب زن، مورد بدبینی و سوءظن قرار گیرد؟ اساسا من نمی‌فهمم کجای این حرکت اتفاق جدیدی‌ست که قرار است طعمِ رهاییِ ذهنی را به زنِ ایرانی بچشاند؟

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

امروز چند تن از همکاران ما گرد هم آمده بودند و پیرامون همین آزادی های یواشکی گفتگو می کردند!

درود بر خانم علی نژاد بی باک! [عکس: 6.gif]

مسیح جان مچکریم! [عکس: 10.gif]

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ

دیشب در برنامه ی "دیروز، امروز ، فردا" پدر زن آقا مجتبا خامنه ای را دعوت کرده بودند و جستار گفتگو هم مبارزه با پدیده ی بدحجابی بود! تا اندازه ای هم آشفته به نظر می رسیدند، به گونه ای که در سخن گفتن هم دچار دوگانگی شده بودند

باز بگویید کمپین ها اینچنینی کارایی ندارند!

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: دیشب در برنامه ی "دیروز، امروز ، فردا" پدر زن آقا مجتبا خامنه ای را دعوت کرده بودند و جستار گفتگو هم مبارزه با پدیده ی بدحجابی بود! تا اندازه ای هم آشفته به نظر می رسیدند، به گونه ای که در سخن گفتن هم دچار دوگانگی شده بودند

باز بگویید کمپین ها اینچنینی کارایی ندارند!

کافر جان باز شما بگو کسی رو برای خودت بت نکردی !! مگر نگرانی اینها از حجاب ربطی به این کمپین داره ؟ مگر این کمپین اثر شگرفی گذاشته روی باور زنان به حجاب اجباری ؟ از اول انقلاب همین بوده ، از کمیته های دهه شصت بگیر تا گشت ارشاد امروز برای همین نگرانی اینها بوده دیگه ...

این معصومه قمی رو انقدر برای خودت بزرگ نکن ... این خانم خودش روز اول با کلاه میومد تو برنامه ها مبادا که تار موی ایشونو نا محرم ببینه ، حالا برای ما شده مخالف حجاب اجباری !!
پاسخ

Anarchy نوشته: کافر جان باز شما بگو کسی رو برای خودت بت نکردی !! مگر نگرانی اینها از حجاب ربطی به این کمپین داره ؟


دقیقن مرتبط است! شما نگاهی بینداز به گفته های چند روز اخیر مقامات یا امام جمعه ها (مثلن احمد خاتمی یا کاظم صدیقی) ، این ها را هم کنارش بگذار. سطحی نگری است اگر بخاهیم همه ی این ها را تصادفی بدانیم.

Anarchy نوشته: این معصومه قمی رو انقدر برای خودت بزرگ نکن ... این خانم خودش روز اول با کلاه میومد تو برنامه ها مبادا که تار موی ایشونو نا محرم ببینه ، حالا برای ما شده مخالف حجاب اجباری !!
بت کدام است؟! من به انسان های شریف همیشه احترام گذاشته و می گذارم.

شما همیشه دنبال لقمه حاضر آماده هستی و این رنج را بر خودت روا نمی داری که برای یافتن پاسخ پرسش های خود اندکی تحقیق کنی.

اینکه در اوایل خروج از ایران حجاب داشت دلیل دارد که خانم علینژاد بارها آن را توضیح داده.

ترس از داوری بچه محل ها، بقال سر کوچه و هتا شرم از پدر. شما یک روستایی زاده نشده اید که این چیزها را درک کنید.

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: دقیقن مرتبط است! شما نگاهی بینداز به گفته های چند روز اخیر مقامات یا امام جمعه ها (مثلن احمد خاتمی یا کاظم صدیقی) ، این ها را هم کنارش بگذار. سطحی نگری است اگر بخاهیم همه ی این ها را تصادفی بدانیم.

واقعا سادگی و برداشت سطحی چه بلاهایی که سر انسان نمیاره ...



کافر_مقدس نوشته: بت کدام است؟! من به انسان های شریف همیشه احترام گذاشته و می گذارم.

بت همین است که هر فردی بهش انتقاد شده ، شما ساده دلانه ازش دفاع میکنی !!



کافر_مقدس نوشته: شما همیشه دنبال لقمه حاضر آماده هستی و این رنج را بر خودت روا نمی داری که برای یافتن پاسخ پرسش های خود اندکی تحقیق کنی.

کافر جان ، گویا فکر کردی ما یکی دو روز هست که تو اینترنت اومدیم و از دنیا بی خبریم !! بیشتر از شما اطلاع نداشته باشم ، کمتر هم نیست ...



کافر_مقدس نوشته: اینکه در اوایل خروج از ایران حجاب داشت دلیل دارد که خانم علینژاد بارها آن را توضیح داده.

ترس از داوری بچه محل ها، بقال سر کوچه و هتا شرم از پدر. شما یک روستایی زاده نشده اید که این چیزها را درک کنید.

روزنامه نگار دوزاری که هل خورده وسط جریانات سیاسی ، خب باید هم از این ترس ها داشته باشه !! ایشون به قصد نون به نرخ روز خوری از ایران خارج شدن و گرنه نه کسی دنبالش بود نه اون زمان پرونده ای داشت و نه حتی کسی اون ور آب ، فرستاده بود دنبالش که تشرف بیارید این ور آب ...

نمونه دیگه اون فریبا داوودی مهاجر که جلوی دوربین روسری داشت ، پشت صحنه و بیرون نداشت ... آخر کار هم با اصرار کامبیز حسینی روسریش رو جلوی دوربین برداشت و البته دلایل فوق العاده خنده داری هم برای روسری جلوی دوربین داشتن آورد ...

اینها نمیتونن الگو یا حتی سخنگو باشن ... اینها اول باید تضادهای درون خودشون رو حل کنن بعد بیان جفنگیات و نسخه برای دیگران بپیچن !!

اینها رو ببینید در کنار سید فریبا خاتمی ، پدر معنویشون که خودش از عوامل تثبیت نظام اسلامی هست (که علنا هم خود خاتمی به موضوع معترف است) :

[ATTACH=CONFIG]4226[/ATTACH]

ما که ندیدیم مثلا یک بار به خاتمی انتقاد یا حمله کنه این مسیح جان شما !! یا بگه خاتمی هم محالف حجاب اجباری هست ... این ماجرای 88 برای یک سری شده مایه نون خوردن ، یه سری بدبخت هم داخل قربانی شدن تا خوراک اون نون به نرخ روز خورها هر چه بیشتر فراهم بشه ولی اصل نظام سرجای خودش باقی بمونه !!


فایل‌های پیوست
.jpg siipd6.jpg اندازه 540.19 KB  تعداد دانلود: 862
پاسخ

Anarchy نوشته: کافر جان ، گویا فکر کردی ما یکی دو روز هست که تو اینترنت اومدیم و از دنیا بی خبریم !! بیشتر از شما اطلاع نداشته باشم ، کمتر هم نیست ...


من هم دقیقن از همین موضوع شگفت زده می شوم. که چرا بی جهت به یک چیزی می تازی، بدون اینکه از چند و چون آن آگاهی داشته باشی؟!

Anarchy نوشته: ما که ندیدیم مثلا یک بار به خاتمی انتقاد یا حمله کنه این مسیح جان شما !! یا بگه خاتمی هم محالف حجاب اجباری هست ...


خاتمی، روحانی،رفسنجانی و کروبی همه مخالف حجاب اجباری هستند، ولی قدرت اختیاری کردن آن را ندارند

به جای این پرسش ها و گلایه های بیهوده متن زیر را با دقت بخان، مسیح برای تو نوشته ها!!

[عکس: 85.jpg]

زن که باشی با حجاب و بی حجاب همیشه کسی هست که دور کله ات خط قرمز بکشد

به این دایره قرمزی که روی سرم کشیده اند نگاه کنید. می گویند او که این روزها بی حجاب است چرا خودش یازده سال پیش در مکه بوده و حجاب داشته. این دایره را این روزها کسانی که مخالف حکومت هستند روی سرم کشیده اند.

حالا برگردیم به همان یازده سال پیش همین عکس را یالثارات و کیهان و دیگر طرفداران حکومت دست مایه ای قرار داده بودند , خط قرمز به تمام وجودمان کشیدند.

ما چند خبرنگار جوان در میان جمع خبرنگاران حاضر در سفر زیارتی مکه چادر را دوست نداشتیم اما روحانی گروه و چند واعظ دیگر بارها نصیحت کرده بودند که حالا هر چقدر هم قلدری کرده باشید ولی مکه را دیگر نمی شود بی چادر سر کرد. خانه خدا است و اینجا حجاب باید برتر باشد.

این پند نرفت توی مغزمان. یعنی اینجا خانه خدا است و ما باید یکی دیگر بشویم؟ ما می خواهیم خودمان باشیم چه لزومی دارد پای مان که به مکه رسید به دروغ چادری شویم. سه یا چهار نفرمان تن ندادیم و تمام این سفر را بدون چادر با مانتو و شلوار سفید سر کردیم ولی روزگارمان را سیاه کرده بودند. خبرنگاران رسالت و کیهان و صدا و سیما و چشم هایی که لحظه به لحظه حضورمان را رصد می کردند و از همانجا گزارش می فرستادند.

تیتر کیهان و یالثارات آن زمان که ما هنوز عادت به در افتادن با رسانه های اصولگرا نداشتیم این بود «مسافران ویژه» در خانه خدا چه می کنند. این کلمه »ویژه» را هم گذاشته بودند در گیومه چون در صفحه های اجتماعی شان «زنان ویژه» را برای زنان تن فروش به کار می بردند. به زعم خود نشانه دادند که چند زن ویژه و روسپی جای شان در مکه نیست.

آنها حتی از مک دونالد رفتن مان عکس گرفتند و نوشتند که این چند زن ویژه در رستوران آمریکایی دیده شدند و گوشت غیر حلال خوردند. آنها کروبی و بهزاد نبوی را هم با خاک یکسان کردند که چرا چهار تا بی نماز و لا اوبالی که آبروی هر چه زن را برده اند اساسا باید خبرنگار پارلمانی باشند و به مکه بروند. خلاصه آن روزها همین چیزها را من در یک مقاله ای در روزنامه همبستگی هم نوشتم ولی فایده ای نداشت و از دیدگاه آنها همه ما باید سینه چاک می بودیم حتی برای شان احمقانه بود که چرا یک خبرنگار هر روز همراه آنها به طواف نمی رود و ترجیح می دهد برود. یادم هست وقتی آن قسمتی که همه سنگ را می گرفتند که به سمت شیطان پرتاب کنند من با شوخی سنگ ها را یکی یکی به سمت خبرنگار کیهان و صدا و سیما پرتاب می کردم و می گفتم راه دور چرا برویم. ولی آنها شوخی رشان نمی شد و می گفتند دارید آیین مذهبی را مسخره می کنید. خلاصه حالا این روزها می بینم همین عکس برعکس از دست کیهان و رسالت و صدا و سیما در آمده و افتاد دست اپوزوسیون و آنها می پرسند چرا مکه؟ چرا حجاب؟

طوری می نویسند که انگار همه شان از مادر سکولار و روشنفکر متولد شده اند. نه عزیزان من زندگی شفاف است، هیچ ادعایی هم ندارم. مرحله به مرحله زندگی ام را نه تنها توی فیسبوک بلکه توی کتاب هایم هم نوشته ام. این روزها که آقای کامبیز نوروزی و جمیله کدیور هم به صفحه آزادی های یواشکی نقد کرده و آقای نوروزی نوشت یک نفر آن سوی آب یک کاری کرده، برای ایشان هم نوشتم وقتی که ایران بودم از کروبی، هاشمی و خاتمی در مورد حجاب اجباری پرسیدم ولی هیچ کدام شان اجازه نشر مصاحبه را ندادند و حاشیه هایش را در کتابم نوشته ام. وقتی که ایران بودم در مورد حجاب اجباری و زور و فشار و مشت های گره کرده ی روحانی مجلسی که دنبالم در راهروهای مجلس دوید نوشتم.

گاهی وقت ها در پس کلاه و روسری و موهای یک زن، داستان های ساده تری از آنچه این و آن قضاوت می کنند نهفته است. باید زن باشی تا بدانی همه زندگیِ یک خبرنگارِ زن که در حوزه سیاسی قلم می زند همیشه گره ها و انگیزه های سیاسی پررنگ نیست بلکه او هم انسان است و گره های شخصی در زندگی اش دارد و آنها را هم آرام آرام با دست های خودش باز می کند و در این رهگذر هم شفاف و روشن برای مخاطبانش حرف می زند همان مخاطبانی که شفاف بودن با آنها هم آسان نیست چون گاهی باورت نمی کنند، گاهی زخم می زنند و گاهی هر چه بگویی آنها تحلیل و تفیسر و قضاوت خودشان را دارند....با این همه به احترام همان هایی که به آزادیِ آدمی، تا زمانی که آزاری به کسی نرساند احترام می گذارند، ترجیح می دهم کماکان شفاف باشم و مراحل تغییر و حتی گره های شخصی زندگی ام را بنویسم. نوشتن و خود را زندگی کردن تنها پناه است وقتی که می بینی گاهی هیچ میانه ای در قضاوت آنان که تو را مثلِ خود می پسندند وجود ندارد.

آنچه نمی فههم همین «باید» ی است کها چرعمری در ایران گفتن باید حجاب کنی و بیرون ایران برخی آدم ها می گویند باید بی حجاب باشی و بخشی دیگر هم با تحکم می گویند باید تکلیفت را با حجاب ات معلوم کنی، چرا اول با حجاب بودی و بعد بی حجاب شدی. بی آنکه بدانند این بلاتکلیفیِ بخشی از زنان، محصولِ همین باید ها و نباید هاست.

این بلاتکلیف ماندن هم بخشی از مسیرِ زندگیِ زنانه ی برخی از ماست که خودمان باید طی کنیم و کسی نمی تواند برایمان تکلیف تعیین کند که کی و چه زمان تکلیفمان را با خودمان معلوم کنیم. یک بار هم که شده بگذارید خودمان پایانِ این تردیدهای مان را رقم بزنیم…قرار نیست الگوی کسی باشم که از بلاتکلیفی ام نگران اید. فقط یک خبرنگارم و قرار است خبرهایی که خیلی ها تمایل به لو نرفتن اش ندارند را به اندازه توانایی ام از پستو بیرون بکشم و در موردشان بنویسم..صفحه آزادی های یواشکی هم دعوت زنان برای کشف حجاب نیست بلکه از آنچه که در ایران به جای حق بودن «یواشکی» است. حق انتخابی که از زنان سلب شده...من هم فقط روایت گر نوشته ها و عکس های کسانی هستم که خودشان با آگاهی تصمیم می گیرند به این یواشکی ها اعتراض کنند و آزادی واقعی را طلب کنند....کاش تمام کنند هر دو گروه و هر کس از ظن خویش خط قرمز دور سر زنان نکشد....بگذارید خودمان برای حجاب مان، برای آزادی مان و یا حتی برای بلاتکلیفی مان خودمان تصمیم بگیریم.

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: من هم دقیقن از همین موضوع شگفت زده می شوم. که چرا بی جهت به یک چیزی می تازی، بدون اینکه از چند و چون آن آگاهی داشته باشی؟!

مشکل شما اینه که فکر میکنی فقط خودت خبر داری ... مشکل دیگه ات اینه که هر چیزی رو میخونی باور میکنی !!

الان من دقیقا از چه چیزی آگاهی نداشتم ؟



کافر_مقدس نوشته: خاتمی، روحانی،رفسنجانی و کروبی همه مخالف حجاب اجباری هستند، ولی قدرت اختیاری کردن آن را ندارند

جفنگ است ... اینها دست و دلشان برای اسلام و نظام اسلامی فعلی بیشتر از هر چیزی میرود ... اینها هر کدامشان در بالاترین مناسب کشور سال ها حضور داشتن و بسیاری از قوانین امروزی در زمان همین ها شکل گرفته !! از این دست مزخرفات اگر بخواید دیگه کلاهمون میره تو هم ... برای این افراد حجاب اصلا مساله مهمی نیست ، تنها سهم قدرت بیشتری در ساختار قدرت نظام اسلامی میخوان که اگر این رو بگیرن ، مشکلشون حل میشه ... با تمام قوا هم سعی میکنن نسخه مهربون و امروزی از این نظام ارائه کنن تا مبادا کل این ساختار متلاشی بشه ، چون اگر بشه خیلی از اینها حتی باید محاکمه بشن !! پس دیگه پای جونشون هم در میون هست ...

مثل همیشه هم که اطلاع نداشتید از نقش خود جناب روحانی و البته رفسنجانی در برقراری حجاب احباری در کشور ... بخوانید و آگاه شوید و کمتر احساسی حرف بزنید :

قانون مجازات اسلامی مصوب سال 63 در زمان ریاست رفسنجانی در مجلس ، تصویب شد !!

چگونه در اوایل انقلاب حجاب اجباری شد | فرهنگسازان ایران | DW.DE | 08.02.2009


نقل قول:به واقع نیز هیچ قانونی در این زمینه تا سال ۱۳۶۳ در مجلس به تصویب نرسید. در آن سال با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس، حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب تعیین شد.


نظر حسن روحانی درباره حجاب اجباری - مشرق نیوز | mashreghnews.ir

نقل قول:گروه تاریخ مشرق- مساله «حجاب» یکی از مسائلی بود که در همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی مرکز بحث‌ها و اظهارنظرهای گوناگون قرار داشت. برخی از گروه‌ها و افراد به حجاب‌ اجباری اعتقادی نداشتند و معتقد بودند که باید این امر در اختیار و انتخاب خود افراد باشد، برخی دیگر هم با تکیه بر دستور اکید احکام و معارف اسلامی بر حفظ حجاب و محیط عفیفانه اجتماعی معتقد بودند که اجباری بودن حجاب، بهترین راهکار برای این منظور است. دکتر حسن روحانی، در کتاب خود به بخشی از این مجادلات اشاره کرده است. او که مسئول اجرای طرح اجباری کردن حجاب در ادارت مربوط به ارتش پس از انقلاب بوده است، افزون بر اینکه نظر و اقدامات خود در این باره را شرح داده‌ است به برخی نقل قول‌های جالب توجه افراد و گروه‌ها در آن زمان هم اشارتی کرده است که متن زیر، دربرگیرنده این مطالب است:

[عکس: 88.jpg]

«طرح مساله پوشش و حجاب زنان در اسفند 1357 بدون مشکل نبود و تا مدت‌ها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از 22 بهمن که سازمان‌ها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانم‌های کارمند و دانش‌آموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارت و سازمان‌های دولتی حاضر می‌شدند و در میان آن‌ها گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستان‌ها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود می‌رفتند و در خیابان‌ها هم زنان بی‌حجاب رفت و آمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همه جا به چشم می‌خوردند.

به هر حال اول بار، علمای قم به بی‌حجابی زنان اعتراض کردند و گفتند: درحکومت اسلامی همه زنان باید باحجاب باشند. امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند و همین باعث شد عده‌ای از زنان بی‌حجاب در خیابان‌ها تظاهرات کنند و در مقابل کاخ دادگستری و نخست‌وزیری تحصن نمایند. در این هنگام نیز آقای طالقانی پای پیش گذاشت و سخنانی درباره حجاب ابراز کرد و گفت:«حجاب اجباری نداریم و خانم‌ها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند.» در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود. به یاد دارم روزی آقای بنی‌صدر به سازمان رادیو-تلویزیون در جام جم رفته بود و در آنجا زنان بی‌حجاب دور وی جمع شده و پرسیده بودند که دلیل لزوم حجاب زنان چیست. بنی‌صدر در پاسخ بحثی کرد و در ضمن گفت: زن‌ها باید روسری سر کنند، زیرا از موی سر آنان اشعه‌ای متصاعد می‌شود که باعث می‌شود چنین و چنان شود! این سخنان موجب تعجب همه شده بود.

گروهک‌ها و مجاهدین خلق هم اطلاعیه‌ می‌دادند که حجاب نباید اجباری باشد. در دولت موقت هم بحث بود که آیا حجاب باید اجباری شود یا نه. خلاصه همان طور که اشاره کردم، آقای طالقانی در سخنرانی خود گفت: ما نمی‌توانیم زنان اهل کتاب را مجبور به پذیرفتن حجاب کنیم، ولی مسلمانان را می‌توانیم تشویق کنیم که حجاب داشته باشند و در هر صورت نباید کسی را به زور باحجاب کنیم. با وجود این، در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد.

[عکس: 89.jpg]

طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه‌گانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آن‌ها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمی‌گوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور داده‌ایم از فردا هیچ زن بی‌حجابی را به پایگاه راه ندهند.

در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات و کشاندن بحث حجاب به مسائل اجتماعی و سلامت جامعه و ارائه دلایل مختلف درباره لزوم حجاب، موضوع را تبیین کردم و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد. بحمدالله این تلاش‌ها نتیجه مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همه زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود می‌آمدند. در وزاتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی صداوسیما نیز به‌تدریج حجاب عملی شد و همه زنان با روسری از خانه بیرون می‌آمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بی‌حجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوق‌های رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد و به سامان مناسبی رسید.»

منبع: خاطرات دکتر حسن روحانی، جلد اول، صفحه 571-573



این هم نظر پدر معنوی شما چناب خاتمی در مورد حجاب و اینها که اتفاقا مربوط به چند روز پیش هست :

نظر خاتمی در مورد حجاب زنان / کنایه سید محمد خاتمی به تازه به دوران رسیده ها | بویر نیوز

نقل قول:چرا با اینکه انقلاب ما فرهنگی بود؛ مشکل ما باز هم فرهنگی است ؟
  • نباید خیال کنیم دختران ما کمی بی‌حجاب هستند، این‌ها البته نشانه‌های خوبی از لحاظ فرهنگی نیست اما خواهران و برادران عزیز مشکل بزرگ فرهنگی ما دور شدن لحظه به لحظه نسل‌های بعد از انقلاب ما از حکومت اسلامی و خدایی نکرده از اسلام است و باید ریشه آن را در رفتار خودمان بدانیم، این همه تکیه کردن روی ظواهر البته که ظواهر هم خوب است و از دست دادن بواطن، اینکه در کشوری مثلا مسجد رفتن، نوحه خواندن سینه زدن و کارهای دیگر این همه رویش تاکید بشود، به نام اسلام بداخلاقی بشود، تهمت بزنیم، بد اخلاقی بکنیم اول افراد را متهم بکنیم به انواع اتهامات به جای اینکه ثابت شده باشد اجازه بدهیم از خودش دفاع بکنیم و بعد با این اتهامات هر طور می‌خواهیم با او برخورد بکنیم، بالاخره اول می‌گویند شما رفتارتان درست نیست بعد هم چون به نام اسلام بوده می‌گویند پس اسلام هم نمی‌خواهد در حالیکه اسلام آمده است تا مکارم اخلاق را در جامعه پیاده بکند، راستی و پاکی و عدل را ظواهر هم باید با باطن راهنما باشد. نماز ما باید به سوی اخلاق و روزه ما باید راهنمایی باشد، اعتکاف ما باید به سوی اخلاق و معنویت باشد، اگر نکند در این ظواهر عیب است و مشکلی وجود دارد. من معتقدم تبلیغات علیه ایران می‌شود این شبکه‌ها و… روز به روز هم بیشتر می‌شود نمی‌شود جلویش را گرفت ما باید رفتار خودمان را درست کنیم.
  • من بار‌ها گفته‌ام ما انقلابی هستیم، برزگترین رسالت انقلابی ما این است که ایران را الگویی بسازیم که در آن هم انسان محترم باشد، آزادی‌های قانونی دارد، امنیت برای همه وجود دارد، هم پیشرفت وجود دارد، هم با فقر مبارزه می‌شود، هم تساوی همه افراد در برابر قانون تامین می‌شو.د ما باید زمینه‌ساز این امور باشیم. همه مزایایی که در دنیای پیشرفته دارد باید داشته باشیم البته نمی‌گویم یک شبه می‌رسیم. آیا ما توانستیم این کار را بکنیم؟ آیا یک دهم دغدغه‌ای که نسبت به بعضی ظواهر هست به باطن داشته‌ایم؟ آیا رفتار و سیاست‌های ما آن را نشان می‌دهد؟ این است مشکل فرهنگی ما.



این هم نظر رفسنجانی شما بعد از این همه سال :

[URL="http://khabarfori.ir/Default.aspx?tabid=183&PageID=6102&articleType=ArticleView&articleId=6102"]نظر جالب اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد حجاب!! > پایگاه اطلاع رسانی خبرفوری
[/URL]

نقل قول:به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر فوری ، معیار و مبنای حجاب با وجود تفاسیر مختلف، براساس اسلام مشخص است. آیت ‌الله شهید مطهری دیدگاه جالب و میانه ‌ای در خصوص حجاب دارند و خوشبختانه آرای این متفکر اسلامی مورد تأیید حضرت امام(ره) هم قرار گرفته است و می‌تواند مبنای خوبی برای مواجهه با امر عفاف و حجاب باشد.

-مسائل فرهنگی از جمله حجاب باید شاخص و الگوهای خاصی داشته باشد که اعمال سلیقه نتواند به آن آسیب بزند. البته برخورد با گروهی که عناد و دشمنی داشته و تمرّد از قانون می ‌کنند، جداست.


نظر استاد مرتضی مطهری را هم میخواید بدونید تشریف ببرید اینجا :

پایگاه خبری حجاب - عفاف و حجاب از دیدگاه شهید مطهری



این هم بخشی از نظر طالقانی که گاهی اون رو خیلی باد میکنن که انسان روشنفکر و نمیدونم دموکرات و این چیز ها بوده و بخش اصلی صبحبش رو همیشه سانسور میکنن :

نقل قول:آیت‌الله طالقانی: با بی‌حجابی جوانان را تحریک نکنید!
با گسترش اعتراضات زنان روحانیون وارد عمل شدند و هرگونه اجبار و خشونت را در امر حجاب غیرمجاز دانستند که از جمله آنها می‌توان از آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله محلاتی نام برد. دادستان تهران نیز در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که هرکس مزاحم بانوان شود به شدت مجازات خواهدشد.
روزنامه کیهان در تاریخ ۲۰ اسفند مصاحبه مفصلی با آیت‌الله طالقانی در مورد مسئله حجاب انجام داد. در بخشی از این مصاحبه آمده‌است: «هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمی‌خورد. اگر آنهایی هم که می‌خواهند مویشان خراب نشود اگر روی مویشان روسری بیاندازند بهتر است و بیشتر محفوظ می‌ماند ... یک جوانی که وسیله زن گرفتن ندارد، وسیله کار ندارد، زندگی‌اش سرو سامان ندارد، وقتی این زن را با این صورت می‌بیند که گاهی یک پیرزن پنجاه شصت ساله خودش را مثل یک دختر ۱۴ ساله نمایش می‌دهد، توی خیابان یا سر کوچه، این بیچاره اذیتش می‌کند، ناراحتش می‌کند و این یک جور آزار جوان‌ها است و امیدواریم که بعد از این جوان‌های ما هم سر و سامان پیدا کنند... اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمائیش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید». (کیهان۲۰ اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه ۳)


حالا آگاه شدید ؟


--------------------------------


این معصومه قمی نون به نرخ روز هم از نظر ما یک انسان موج سوار هست... ایشون بیاد شفاف بگه این همه هزینه ای که تا به امروز شده برای انعکاس خبر این صفحه در روزنامه های خارجی از کجا اومده ؟ نکنه فکر کردید در راه خدا این مطالب چاپ شدن ؟ کسی که شفاف عمل نمیکنه و حتی دروغ هم میگه که این صفحه خودجوش و مستقل و نمیدونم این چیز هاست ، یعنی یه ریگی به کفشش هست ... ما نیازی به امثال این خانم موج سوار نداریم !! هر ننه قمری به یه بهونه ای از ایران خارج شده ، علم حقوق بشر و روزنامه نگاری به دستش گرفته و به صورت خودجوش از طرف مردم ایران داره حرف میزنه ...
پاسخ

کافر_مقدس نوشته: دیشب در برنامه ی "دیروز، امروز ، فردا" پدر زن آقا مجتبا خامنه ای را دعوت کرده بودند و جستار گفتگو هم مبارزه با پدیده ی بدحجابی بود! تا اندازه ای هم آشفته به نظر می رسیدند، به گونه ای که در سخن گفتن هم دچار دوگانگی شده بودند

باز بگویید کمپین ها اینچنینی کارایی ندارند!

شما سنت قد نمیده اون موقع که کمیته توی خیابونها میریخت دست زنها رو توی کیسه های پر سوسک میکردند! شعار میدادند یا روسری یا توسری ، لاک خانمها رو با سنگ پا پاک میکردند و حتا به زن حامله ای که توی یخبندون دست شوهرش رو گرفته که زمین نخوره گیر میدادند خلاف شرع رفتار کردی رو ندیدی و نمیدونی!
برو از پدر و مادر محترم بپرس برات تعریف میکنند.
این داستان حجاب هیچ ربطی به این کمپینهای یواشکی نداره از اول انقلاب بوده تا روز آخرش هم باقی میمونه.

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

[MENTION=31]Anarchy[/MENTION]

عزیزم من نامی از مرتضا مطهری نبردم، خیلی آشکار است که ایشان به حجاب اجباری باور داشتند. همچنین دیدگاه امروزشان مدنظرم بود، نه اوایل انقلاب!

یعنی شما گمان می کنید امروز محمد خاتمی یا حسن روحانی به حجاب اجباری باور دارند؟! یا خود همین آقای بنی صدر که نوشته اید گفته است اشعه از موی زنان خارج می شود و از این چیزها یقین دارم امروز دیگر چنین نمی اندیشد.

در مورد مسیح هم دو نکته: 1-آگاهی نداشتی و نداری از اینکه چرا ایشان پس از خروج از ایران در سال 88 کماکان باحجاب بود و از کشف حجاب می هراسید؟!

2- از کدام هزینه های تبلیغاتی سخن می گویی؟! مگر هر چیزی نزد شما با پول قابل خریداری است؟! یعنی گمان می کنید نصف این 500 هزار لایک فیک است؟! شما موضوع را شوخی پنداشته اید، نصف مردم ایران (خانم ها) پشت این حرکت هستند. وقتی اقای ابراهیم حامدی به تنهایی دو میلیون لایک دریافت می کند چرا مسیح علینژاد (که اگر محبوب تر نباشد کمتر هم نیست) نتواند؟!

sonixax نوشته: این داستان حجاب هیچ ربطی به این کمپینهای یواشکی نداره از اول انقلاب بوده تا روز آخرش هم باقی میمونه.

نخیر باقی نمی ماند، گرچه گمان کنم شما خیلی مایل باشید که تا آخرش باقی بماند!

با شناختی که از شما دارم اگر ایران از هم فرو بپاشد و اثری از آن نماند به تخم چپتان هم نیست، حجاب که جای خود دارد

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان