03-28-2014, 06:52 PM
Mehrbod نوشته: هموند گرامی, خب من هم به شما گفتم, اگر بیانگارید این جهان مجازی است و ساختگارهایی فراتر از ما آنرا ساختهاند,
شما بجای گیر دادن به من نامسلمان بروید خر آنها را بگیرید که چرا کُدهایِ مهربد را جوری نوشتهاند که نمیخواهد آنها را بپرستد.
گناه من اینجا چیست که سرشت و کُد مرا بد نوشتهاند؟
اینجا فارقی نیز موجود است؛ اختیار.
نقل قول:و چرا این جنبش توپ از تیل a به تیل b روی نمایشگر را شما بیدرنگ میبینید؟برای فهم بهتر و ساده تر این موضوع فاصله دو نقطه ثابت در دو سمت صفحه را در نظر بگیرید، این فاصله در بین کدها موجود نیست.
روشنه که این فرایندی زمانبر است, پردازشگر باید به پیکسلهایِ نمایشگر شما فرمان بدهد
که روشن یا خاموش بشوند و این فرایند بی هیچ گمانی زمان میبرد. مغز شما برای دریافت اینکه
پیکسلهایِ نمایندهیِ توپ روشن شدهاند باز به پردازش مینیازد و رویهمرفته همهیِ اینها پس از اندکی درنگ دریافت میشوند.
همینطور است مثلا فاصله بین زمین و مریخ در دنیای واقعی
نقل قول:چرا, دارد!
هر انرژی و کارمایهای اندازه دارد. زبانزد زیبای پارسی میگوید: چراغی که به خانه رواست, به مسجد حرام است.
خردگرا هم اندک انرژی و کارمایهای که دارد را باید در راه خرد و فرنود هزینه کند, نه در راه خودفریبی و آویزان شدن از ضریح آقا!
خدا عددی است که به صفرهای هستی اعتبار می بخشد، البته شما مختارید خود را بفریبید و این صفرهای مطلق را عدد معتبر بینگارید و چند صباحی در آغوش آنها توهم اعتبار کرده و خوش باشید.
نقل قول:خیر, قانونهایِ جهان مجازی از آسمان که نیامدهاند و شما نمیتوانید چیزی بر پاد و در ستیز با قانونهایِ این جهان بسازید, هتّا اگر مجازی باشد.اوایل انقلاب در زمان دولت موقت هیئتی از کشورهای عربی به ایران آمده بودند، روی جلد یکی از مجلات کاریکاتور آن زمان عکس ملاقات این هیئت و مقامات ایران را کشیده بود و از قول عربها نوشته بود:
به زبان دیگر, سرچشمهیِ همه چیز هتّا جهانهایِ مجازی ساختهیِ ما به ماده میرسند: آیا منشا تمامی مفاهیم از ماده است؟ - برگ 3
_ ما هست عرب !
و از قول مقامات ایران:
_ ما هست از بیخ عرب !
فکر کنم شما هم از بیخ عرب ! باشید
لذا از تحلیل یک مثال ساده که به طور طبیعی ممکن از جهات متعدد با اصل موضوع ارتباطی نداشته باشد، عاجز هستید.
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني