05-05-2013, 11:53 PM
Gilgamesh نوشته: متاسفانه هر دوی نقل قولی که جواب دادید بیشتر متکی بر دانش عامیانه و معمولا توسط زرتشتیهای نوین توی ذهن مردم جا انداخته شدند. اهوره (اسوره هندی) به معنی سرور و ارباب است و در ادبیات ودایی صفت ویژه و مشخص ورونه خدای روحانی بهشت و شهریار خدایان است. حال چه در ایران و چه در هند اهورهها (اسورهها) به خدایان درجه بالایی گفته میشدند که مظهر خدایان آسمانی (در واقع سرکردهی خدایان) بودند. نام عمومی خدایان در وداها دیوه (ایرانی دئیوه) که شامل ۳۳ خدای بزرگ که به سه دستهی ۱۱ تایی تقسیم میشدند و مظهر سه قسمت جهان (زمین - فضا - آسمان) بودند. در اوستای نوین هم اگر نگاه کنید میبینید در کنار نام سه خدا صفت اهوره آمده است.در خصوص معنای اهورا مزدا فکر میکنم حق با شما باشد.
۱- اهورهمزدا
۲- اهوره میثره (همان میترا یا مهر معروف)
۳ - اهوره اپام نپات
نام این سه اهوره به عنوان سه اهورهی بزرگ در اوستای نو آمده است.
در واقع تلفظ اشتباه این نام ( و تلفظ اشتباه گاتها به جای گاهان یا گاثا) توسط پورداوود بین مردم رواج یافت
پس تنها معنی درست و منطقی اهورهمزدا میشود سرور خردمند
حالا که به منابعی رجوع کردم دیدم اهو به معنای حاکم و مزدا به معنای خردمند است.پس معنای اهورا مزدا( یا اهوره مزدا؟) میشود سرور خردمند!
حال اینکه چرا در کتب پژوهش گرانی چون دکتر فرهنگ مهر یا پورداوود اهورا را هستی بخش معنا کرده اند نمیدانم!!
Gilgamesh نوشته: کدامین شواهد؟ پیدا کردن تاریخ زندگی زردشت یکی از سختترین کارهای تحقیقی بین تاریخنویسان است ولی تقریبی که از زمان زردشت زدهاند بین قرن ۶ تا ۱۲ قبل از میلاد است. اصلا اندیشهی گاهانی زردشت خیلی پیشرفتهتر از آن است که بخواهیم آن را به ۷۰۰۰ سال پیش ببریم. در واقع نه منطقی است نه شدنی. ولی بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ قبل از میلاد با توجه به شواهد و مدارکی که از دین و تغییر نگرش مردم بین نجد ایران و میانرودان رخ داده (گرایش به یکتاپرستی از قرن ۱۴ قبل از میلاد در مصر و هزارهی اول پیش از میلاد در بابل و آشور) وجود زردشت در این زمان امکانش تقریبا دقیقتر از هر تاریخ دیگری است. میتوان گفت این گرایش به یکتاپرستی در بین مردم منطقه بی تاثیر روی اندیشهی گاهانی زردشت نبوده و در واقع پیش زمینهی آن بوده ولی زردشت آن را به حد اعلی رساند. البته گفتن این نکته هم مهم است که بدانیم پرستش اهورهمزدا پیش از زردشت هم وجود داشته. تئوری وجود دارد که میگوید اهورهمزدا همان ورونه هندوایرانی است. در واقع شباهتهای بین این دو خدا اینقدر زیاد است که احتمال یکی بودنشان بسیار بالاست (ورونه معروف به خردمند بودن است و نام مزدا هم به معنی سرور خردمند است)این مسلم است که اندیشه های اشو زرتشت مطلقا برای خودش نبوده.تا حتی اینکه گفته شده خود زرتشت مهر آیین بوده و تا گام هفتم هم پیش رفقته بوده.در واقع زرتشتیت اصلاح شده ی آیین مهر بوده.
اما در خصوص تاریخ زرتشت باید گفت که بارها این تاریخ با مقاصدی خاص بالا و پایین شده و حتی منابع را برای همسویی با مقاصد خود دستکاری کرده اندونمونه اش آثارالباقیه ابوریحان بیرونی را.
نظریاتی هم که به قصد نشان دادن اینکه زرتشت را همان ابراهیم نبی نشان دهد و زرتشتیت را منشعب از دین یهود کند سعی بر پایین آوردن تاریخ زرتشت دارد.
اما آثار باستانی و پژوهش هایی نوین خصوصا استدلالهای قوی پروفسور جمشید جی کارتراک بسیاری از این پرسش ها را پاسخ میدهد و تاریخ را میتوان به آسانی دورتر برد.
پژوهش های زیادی نیز در این راستا صورت گرفته.خود گاتها شناسی کمک شایانی میکند.اینکه در گاتها به 3 طبقه ی اجتماعی اشاره شده و این در حالیست که طبقه ی چهارم با توجه به تاریخ 7000 ساله ی فلز کاری زود تر از آن پیش نیامده اند.ضمن اینکه در گاتها از زرتشت به عنوان اولین کشاورز یاد شده.یا اینکه در آن سخنی از شهر به میان نمی اید و از دخیو /ده/ روستا سخن گفته شده.
در کنار آن یافته های ده هزار ساله ی جیرفت یا پیدایش خط در چین نشان میدهد که 8000 سال پیش عصر حجر نبوده و از تردید ها کاسته میشود.