نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رنسانس وارونه در ایران
#1

چند وقت پیش کتابی میخوندم به نام "رنسانس وارونه(در ایران)" البته کتاب حرف چندانی برای گفتن نداره ولی موضوعی که به نظرم واقعا نیاز به بحث و تفکر داره همین نام کتابه .

در هر جای دنیا که به پیشرفت نائل شدن این راه رو ازکنار گذاشتن خرافات خصوصا دین (بخصوص از حکومت) آغاز کردند و "عقل و علم" رو مبنای تصمیمات قرار دادن ولی در ایران دقیقا مسیر رو برعکس طی کردن (مثلا در انقلاب 57) و طی میکنن !14

حتی روشنفکران که باید گروه پیشرو باشن بیشتر تمایل به ارتجاع دارن46
هرکدوم از دوستان که نظری در این مورد داره بیان کنه شاید به جایی برسیم چون فکر میکنم تا ریشه این مشکل تو کشور ما نخشکه نمیشه به تغییر امیدوار بود
پاسخ
#2

اگر منظورت رنسانس وارونه نادره افشاری باشد من این کتاب را خواندم و اتفاقا به نظرم کتاب بدی نبوده به ویژه ویرایش تازه ای که از آن بیرون داده شده بسیار بهتر است و زیر نویسهای فوق العاده ای دارد. در کل در بخش کتابهای درباره انقلاب 57 یکی از بهترین کتابهاست به نظر من.
رنسانس همیشه به معنای حرکت رو به جلو است ولی به نظر من دلیل اینکه در سرزمین ما به این میزان رو به عقب بوده یک چیز است و آن این است که برای هر رنسانسی ابتدا در فکر آن جامعه باید پیشرفت فوق العاده ای به وجود آید و این اتفاق برای مردم ایران نیفتاد.

بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند


[URL="http://kheradgeraee14.blogspot.com/"]
[/URL] هر چیز را با خرد خود بسنجید

به یاد رضا فاضلی

پاسخ
#3

kheradgera نوشته: اگر منظورت رنسانس وارونه نادره افشاری ...

بله همین کتاب . نظری هم که دادم شخصی بود شاید برای شما مفید بوده .

kheradgera نوشته: برای هر رنسانسی ابتدا در فکر آن جامعه باید پیشرفت فوق العاده ای به وجود آید و این اتفاق برای مردم ایران نیفتاد.

دقیقا صحبت من هم همینه چرا برای مردم ما این اتفاق نیوفتاده .حتی اگه مردم رو هم کنار بزاریم چرا برای روشنفکرها اتفاق نیوفتاده
پاسخ
#4

fariborzyazdani نوشته: چند وقت پیش کتابی میخوندم به نام "رنسانس وارونه(در ایران)" البته کتاب حرف چندانی برای گفتن نداره ولی موضوعی که به نظرم واقعا نیاز به بحث و تفکر داره همین نام کتابه .

در هر جای دنیا که به پیشرفت نائل شدن این راه رو ازکنار گذاشتن خرافات خصوصا دین (بخصوص از حکومت) آغاز کردند و "عقل و علم" رو مبنای تصمیمات قرار دادن ولی در ایران دقیقا مسیر رو برعکس طی کردن (مثلا در انقلاب 57) و طی میکنن !14

حتی روشنفکران که باید گروه پیشرو باشن بیشتر تمایل به ارتجاع دارن46
هرکدوم از دوستان که نظری در این مورد داره بیان کنه شاید به جایی برسیم چون فکر میکنم تا ریشه این مشکل تو کشور ما نخشکه نمیشه به تغییر امیدوار بود

خوب دلیل اصلیش اینه که در دوران پهلوی ها تمدن و تجدد به زور به خرد جامعه ای داده شد که نه تنها آمادگیش رو نداشت ، بلکه خیلی هم عقب مانده و تعطیل بود و وقتی مرسید جلو قبر فلان امام زاده عقب عقب راه میرفت !
خلاصش اینکه اون سیر طبیعی رو طی نکرده بود جامعه و یکدفعه با یک دنیای نو و مدرن روبرو شد ، طبیعتن جامعه ای که سختی های یک حکومت دینی رو تجربه نکرده ولی در عین حال مذهبی هست و به یک باره به مدرن ترین شکل حکومت ، یعنی حکومت لاییک رسیده توان تحملش رو نداره و فکر میکنه استعمارگران در فکر نابود کردن دین هستند و از اونجایی که شدیدن مذهبی فکر میکنند فوری توجهشون به ناموس و ... جلب میشه و حکومت سکولاری که ایجاد شده بوده رو پس میزنه و یک حکومت عقبمانده رو جایگزین میکنه .
که وجود همین حکومت عقبمانده و شاید دستنشانده باعث میشه نیروی نظامیش که سومین نیروی نظامی قدرتمند دنیا هست به یکی از بیخود ترین ها تبدیل بشه ، تمام متحدینش رهایش کنند و تحریم ها بر سرش خراب شود ، کشور به شدت افت کند و وضع اقتصادی مردم بر هم بریزد و این هنوز پایان کار نیست ، فشار عوامل حکومتی که هنوز در عصر حجر زندگی میکنند بر زندگی مردم هر روز بیش از پیش احساس میشود و دینی که برایش قیام کردند هر روز از همین جامعه و فرزندانش میکشد و آن دسته که بنا به دلایلی مانند اعتقاد شدید یا در آمد های هنگفت به قدرت میرسند و کنترل کشور را بر دست میگیرند تا اینکه سر انجام کشور به جایی میرسد که امروز شاهدش هستیم و این هنوز پایان کار نیست .

کشور هایی که دوران رنسانسشان سیر طبیعی خود را طی کرده ، ناگهان خود را در جهانی که همه برای یکدیگر چنگال تیز کرده اند نمیبینند و خیلی خطرات را تجربه نمیکنند و در نتیجه خودشان تبدیل به ابرقدرتهای فعلی میشوند ، ولی ایران با اینکه ادعاها و اسنادی مبنی بر ضریب هوشی بالای ساکنینش وجود دارد و تعداد زیاد دانشمندان و سرمایه داران ایرانی خارج از کشور بسیار چشم گیر است - یکی از عقبمانده ترین کشور های دنیاست که حکومتش برای خودنمایی و نشان دادن پیشرفت علمی دست به جعل و دروغپردازی میزند .

البته از طرفی ایرانیان یک شانس تاریخی هم آوردند و آن این بود که 30 سال پیش به چنگال حکومتی دینی افتادند و با توجه به فرهنگ و استعداد ها و ثروت ملی شان به کشور هایی مانند افغانستان و عراق و ... تبدیل نشدند و خوشبختانه نسل جوان تر آن به این نتیجه رسیده که مزخرف تر از دین در دنیا وجود ندارد و این باور هر روز همه گیر تر میشود تا جایی که شاید در آینده حتا یک ایرانی مسلمان یا دینباور پیدا نشود و اگر از تجربیات دیگران در عصری بمباباران اطلاعاتی سود ببرند میتوان به بازگشت ایران به جمع قدرت های جهان از نظر علمی ، اقتصادی و حتا نظامی امیدوار بود .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#5

sonixax نوشته: خوب دلیل اصلیش اینه که در دوران پهلوی ها تمدن و تجدد به زور به خرد جامعه ای داده شد که نه تنها آمادگیش رو نداشت ، بلکه خیلی هم عقب مانده و تعطیل بود و وقتی مرسید جلو قبر فلان امام زاده عقب عقب راه میرفت !
خلاصش اینکه اون سیر طبیعی رو طی نکرده بود جامعه و یکدفعه با یک دنیای نو و مدرن روبرو شد ، طبیعتن جامعه ای که سختی های یک حکومت دینی رو تجربه نکرده ولی در عین حال مذهبی هست و به یک باره به مدرن ترین شکل حکومت ، یعنی حکومت لاییک رسیده توان تحملش رو نداره و فکر میکنه استعمارگران در فکر نابود کردن دین هستند و از اونجایی که شدیدن مذهبی فکر میکنند فوری توجهشون به ناموس و ... جلب میشه و حکومت سکولاری که ایجاد شده بوده رو پس میزنه و یک حکومت عقبمانده رو جایگزین میکنه .
که وجود همین حکومت عقبمانده و شاید دستنشانده باعث میشه نیروی نظامیش که سومین نیروی نظامی قدرتمند دنیا هست به یکی از بیخود ترین ها تبدیل بشه ، تمام متحدینش رهایش کنند و تحریم ها بر سرش خراب شود ، کشور به شدت افت کند و وضع اقتصادی مردم بر هم بریزد و این هنوز پایان کار نیست ، فشار عوامل حکومتی که هنوز در عصر حجر زندگی میکنند بر زندگی مردم هر روز بیش از پیش احساس میشود و دینی که برایش قیام کردند هر روز از همین جامعه و فرزندانش میکشد و آن دسته که بنا به دلایلی مانند اعتقاد شدید یا در آمد های هنگفت به قدرت میرسند و کنترل کشور را بر دست میگیرند تا اینکه سر انجام کشور به جایی میرسد که امروز شاهدش هستیم و این هنوز پایان کار نیست .

کشور هایی که دوران رنسانسشان سیر طبیعی خود را طی کرده ، ناگهان خود را در جهانی که همه برای یکدیگر چنگال تیز کرده اند نمیبینند و خیلی خطرات را تجربه نمیکنند و در نتیجه خودشان تبدیل به ابرقدرتهای فعلی میشوند ، ولی ایران با اینکه ادعاها و اسنادی مبنی بر ضریب هوشی بالای ساکنینش وجود دارد و تعداد زیاد دانشمندان و سرمایه داران ایرانی خارج از کشور بسیار چشم گیر است - یکی از عقبمانده ترین کشور های دنیاست که حکومتش برای خودنمایی و نشان دادن پیشرفت علمی دست به جعل و دروغپردازی میزند .

البته از طرفی ایرانیان یک شانس تاریخی هم آوردند و آن این بود که 30 سال پیش به چنگال حکومتی دینی افتادند و با توجه به فرهنگ و استعداد ها و ثروت ملی شان به کشور هایی مانند افغانستان و عراق و ... تبدیل نشدند و خوشبختانه نسل جوان تر آن به این نتیجه رسیده که مزخرف تر از دین در دنیا وجود ندارد و این باور هر روز همه گیر تر میشود تا جایی که شاید در آینده حتا یک ایرانی مسلمان یا دینباور پیدا نشود و اگر از تجربیات دیگران در عصری بمباباران اطلاعاتی سود ببرند میتوان به بازگشت ایران به جمع قدرت های جهان از نظر علمی ، اقتصادی و حتا نظامی امیدوار بود .

به نظر من موضوع عمیق تر از حکومت پهلوی است. ایران به جز دوران هخامنشی و دوران های کوتاه افشاریه و زندیه و دوران پهلوی همیشه حکومت دینی داشته. حکومت دینی در ایران ویژه امروز نیست. دوران ساسانی حکومت دینی داشتیم و بسیار هم وحشتناک بوده. وحشتناک ترین دوره تاریخ ایران پس از اسلام به نظر من دوران صفویه بوده. حکومت هم دینی بوده و غیر شیعه گردن زده می شده. دوران قاجار هم حکومت دینی بوده.
به نظر من مشکل ما در دوران مدرن از آنجا ناشی می شود که روشنفکران آگاه و حقیقی (نه شریعتی و آل احمد و حاج سید جوادی) بسیار کم و انگشت شمار داشتیم. کسانی که ما فکر کردیم روشنفکرند یا خودشان خود را روشنفکر نامیدند انسانهای ایدئولوژی زده ای بوده اند.
چیزی که به حکومت پهلوی در زمان محمد رضا شاه به نظر من مربوط می شود و آنها در آن مقصر هستند آموزشهای اشتباه و در نتیجه تربیت نشدن روشنفکران حقیقی از بطن جامعه و محیط دانشگاه بوده.

بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند


[URL="http://kheradgeraee14.blogspot.com/"]
[/URL] هر چیز را با خرد خود بسنجید

به یاد رضا فاضلی

پاسخ
#6

kheradgera نوشته: به نظر من موضوع عمیق تر از حکومت پهلوی است. ایران به جز دوران هخامنشی و دوران های کوتاه افشاریه و زندیه و دوران پهلوی همیشه حکومت دینی داشته. حکومت دینی در ایران ویژه امروز نیست. دوران ساسانی حکومت دینی داشتیم و بسیار هم وحشتناک بوده. وحشتناک ترین دوره تاریخ ایران پس از اسلام به نظر من دوران صفویه بوده. حکومت هم دینی بوده و غیر شیعه گردن زده می شده. دوران قاجار هم حکومت دینی بوده. به نظر من مشکل ما در دوران مدرن از آنجا ناشی می شود که روشنفکران آگاه و حقیقی (نه شریعتی و آل احمد و حاج سید جوادی) بسیار کم و انگشت شمار داشتیم. کسانی که ما فکر کردیم روشنفکرند یا خودشان خود را روشنفکر نامیدند انسانهای ایدئولوژی زده ای بوده اند. چیزی که به حکومت پهلوی در زمان محمد رضا شاه به نظر من مربوط می شود و آنها در آن مقصر هستند آموزشهای اشتباه و در نتیجه تربیت نشدن روشنفکران حقیقی از بطن جامعه و محیط دانشگاه بوده.

خوب منظور من هم همین بود - پهلوی ها در زمان اشتباهی و در مکان اشتباهی بر سر کار آمدند .
ولی ایران هرگز حکومت دینی و استبدادی به شکل امروزیش نداشته و به جرات میتوان گفت این حکومت بدترین حکومت در تاریخ ایران هستش فقط یه تجزیه توی کارنامش نداره که همچین بعید هم نیست به زودی شاهدش باشیم .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#7

سونيکسکس اتفاقا حکومت ديني خيلي بدتر از اين هم داشتيم، در دوران خلافت اموي و عباسي هم خفقان و استبداد شديدي حاکم بوده. و بسياري از روشنفکران و دانشمندان رو به جرم الحاد و ارتداد گردن ميزدند.
پاسخ
#8

shirin نوشته: سونيکسکس اتفاقا حکومت ديني خيلي بدتر از اين هم داشتيم، در دوران خلافت اموي و عباسي هم خفقان و استبداد شديدي حاکم بوده. و بسياري از روشنفکران و دانشمندان رو به جرم الحاد و ارتداد گردن ميزدند.

ولی شیشه نوشابه و از این مدل چیز ها نداشتند و البته مثل اینها طی مدت 3 هفته 44 تا اعدام نداشتند و تنها در یک بازه زمانی و با یک دستور به اندازه یک قبرستان کامل آدم نکشتند و ....
جنایات این حکومت به قدری زیاده که قابل شمردن نیست .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#9

امکانات اينا رو نداشتن وگرنه مطمئنا بدتر از اينها بودن چون حداقل نگران جايگاهشون در جامعه جهاني و عوامفريبي نبودن. يه چيزي تو مايه هاي طالبان امروزي. البته فرقشون اين بوده که احتمال اينکه يه مخالف اون موقع شانس زنده موندن داشته باشه تقريبا صفر بوده و قبل از مرگ هم با شکنجه هاي شديد و وحشيانه مثل زنده زنده سورانده شدن يا قطعه قطعه کردن اعضاي بدن و سوزاندنش همراه بوده.
پاسخ
#10

من فکر نمیکنم داشتن حکومت های دینی دلیل برگشت مردم به دین باشه چون اگه به گفته شما این حکومتها ظالم هم بودن که باید مردم بیشتر از دین زده میشدن نه دویاره برگردن
تصور میکنم دقیقا برعکس بوده در دهه های قبل ، ما حکومت دینی نداشتیم نباید این رو فراموش کرد که رنسانس در اروپا در پی حکومت کلیسا شکل گرفت .
شاید تنها بدشانسی ما این باشه که الان گرفتار حکومت دینی شدیم نه مثل اروپا یا جاهای دیگه 100 سال پیش .
به هر حال با وضعی که این آخوندها پیش آوردن در صورت تغییر رژیم فکر نمیکنم حتی اسمی از دین هم موندگار بشه و این رو میشه یه شانس حساب کرد
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان