نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ذکر مظلومیت آقایمان امام خامنه ای رهبر عظیم الشان نظام شکوهمند و...
#1

حجت الاسلام دانشمند :

اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .

این موضوع را من با یك واسطه می گویم .

با یكی از محافظ های آقا در حرم امام رضا (ع) روبروی ضریح،دو به دو با هم بودیم

گفتم از آقا چه خبر ؟

میگفت ما روزهای دوشنبه، ( این را میگفت و گریه میكرد ) می رویم به خانواده شهدا سركشی میكنیم .

آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید كه ما می آییم كه به زحمت نیافتند .

یك ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگوییم آقا می خواهند

تشریف بیاورند منزل و یك سلام و علیكی با مادر و پدر شهید نمایند .

یكبار رفتیم درب خانه دو شهید ، من خودم رفتم دیدم درب باز است و آب و جارو كرده اند.

درب زدم ،

مادر شهید آمدند دم درب و گفتند: آقا كــــــــــو ؟

گفتم: كدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری كجاست ؟

گفتم : شما از كجا می دانید ؟

شروع كرد به گریه كردن ، گفت دیشب خواب بچه هایم را دیدم ، بچه ها آمدند گفتند : خوش بحالت ، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان .

اینجا كه رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .

بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم كه امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا سید علی آقا می خواهند بیایند، ما هم تبریك می گوییم .

و یك مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند كه من به شما بگویم .

مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی !؟

مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به سید علی آقا برسانید و به ایشان

بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نكن ! فرج نزدیك است انشاءالله .

آقا خیلی گریه كرد . . .


حجت الاسلام دانشمند :

مظلوم است آقا . یك كاری نكنیم كه اگر گره ای نمی توانیم باز كنیم ، لااقل گره بر گره نیاندازیم .این واقعاً ظلم است ، خدا نمی بخشد .

در این دنیا مركز شیعه فقط ایران است .

افغانستان ، پاكستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید .

در ممالك اسلامی كجا شیعه همه كاره است ،

ایران مركز شیعه است ، دل امام زمان ( عج ) به شما بسته شده و امید امام به شماست .



خدایا از عمر ما كم كن و به عمر مولایمان بیافزا.

در سایه سار عشق - مظلومیت رهبر

یا حسن!  شیخ حسن!
نرمش قهرمانانه حق مسلم ماست.

پیروزی بایدن معجزه آقایمان حضرت بقیة الله حضرت امام زمان (عج) بود.

یالثارت الحسین
امروز حزب الله با سلاح منطق و گفتگو مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام و انقلاب می کوبد.

حزب الله! یا علی! تا آزادی قدس یک یا حسین بیش نیست!
پاسخ
#2

ایشان هم میداند که ایران مرکز شیعه است. خوب شیعه فرقه ای ایرانیست. ساخته شده تا ایرانی در برابر تازیها بایستد.به درد پاکستانیها که نمی خورد !
پاسخ
#3

E415E415E415
بعدش این آقای محافظ از خواب بیدار شد یا هنوز ادامه داره؟

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#4

یه زمانی این جا ترولیست ها که سهله افراد مشکوک به ترول هم ترور میشدن!!
حالا باید به افتخار عظیم الگوه هم جستار ببینیمE421

شراب اولی تر ...
پاسخ
#5

به نظر من، ترولی بیش نیست که برای جلب توجه اینگونه پست ها را ارسال می کند.
زیاد بهش بها می دهید و بیشتر برای ادامه کارش ترغیب می شود.
پاسخ
#6

Hezbollah_yaAli نوشته: ...
دل امام زمان ( عج ) به شما بسته شده و امید امام به شماست .
حال و حوصله ای دارید امثال شما به خدا.

ضمنا من تاحالا فکر میکردم حداقل حال امثال امام زمان خوبه.
ولی اینطور که معلوم ایشون هم بدبخت هست از رحمت خاص خداوند قادر مطلق و کریم، که اینطور نگران هستن و امیدشون به ما درپیت ها بسته شده.
یجوری صحبت میکنی آدم دلش کباب میشه.
تاحالا فکر میکردم فقط خودمون بدبخت هستیم.
بالاخره این خدای عظیم شما یه موجود غیر پیت حلبی و خوشبخت آفرید یا نه؟

یه زمان هایی من فکر میکنم و به خدا میگم خوبه حالا خودت همه چیز داری و خوشبختی. چون اینطوری حداقل یکی توی این هستی هرچی دلش میخواد داره و خوشبخته.
میترسم دست آخر گندش دربیاد که خود خدا هم اینطور نیست!! مثلا چون نگران ماست یا آقا امام زمان عج!!
یا اینکه اصلا خدا مدایی سرکار نبوده، که با این همه تناقض و حرفهای بی سر و ته آدم واقعا هم هر روز بیشتر بهش شک میکنه.

اصلا امثال شما رو میبینم تازگی ها و حرفاتون رو میشنوم حالم بهم میخوره.
چون در شماها هم هیچ چیزی نمیبینم جز بدبختی و عجز بشر.
انگار در جهانی که خداتون آفریده هیچکس خوشبخت نیست.
واقعا جالبه!
واسه بدست آوردن خوشبختی مورد ادعای خودش هم که یه هفت خان رستمی آفریده که اگر نگیم هیچکس، ولی بسیار معدود کسانی ازش گذشتن تاحالا (اینطور که میگن!).
پاسخ
#7

اخیرا بنظر بنده میاد که تعداد متکدیان هم زیادتر شده است.
و تیپ این افراد هم خیلی هایشان به متکدیان حرفه ای نمیخورد.
خیلی از آنها را قبلا ندیده بودم.
تعداد زیادی از آنها هم زنان جوان یا جا افتاده هستند. بعضی کمی مسن.
نیم قیافهء یکی از آنها را در حالتی غمگین چند وقت پیش دیده بودم بدجوری حالم بد شد، هر دفه رد میشدم 500 تومن برایش میگذاشتم. اصلا نمیخورد گدای حرفه ای باشد. و بنظر زن مومنی هم میامد. من تعجب کردم که چطور در این مملکت کسی نبوده که نگذارد یک زن مومن به این کار روی بیاورد. یعنی چطور راه دیگری نداشته و تنها مانده.

یک عده هم متکدی نیستند، بلکه رو به دستفروشی آورده اند.
متاسفانه به آنها نمیتوانم کمکی بکنم. یعنی نمیتوانم همینطوری بهشان پول بدهم. رویم هم نمیشود برم جلو. بعضی وقتها اصلا جنسی ندارند که به درد من بخورد (مثلا جنسهای زنانه دارند). تازه منهم خودم کم مانده از بی پولی کفش و کاپشنم وسط خیابان پاره شده و بدر رود! والله منهم درآمد ناچیزی دارم و روی به عزب مانی آوردم یک دلیلش همین بود. چون مجرد هستم و بقیهء خانواده هم کم جمعیت هستیم (درواقع فقط باید به مادرم کمک خرج بدهم) به زور دارم با چندر غاز زندگی میکنم. پدرم هم سالها پیش فوت شد.

بعضی از این دستفروشان فکر نمیکنم درآمد چندانی داشته باشند.
یعنی متکدیان احتمالا درآمد بیشتر و راحتتری دارند تا آنها.
بعضی هایشان با بچه هایشان میایند که باید الان در مدرسه باشند. این را که میبینم میگویم وای خدای من اینها در این جهان امروز که اینقدر به سواد و علم و تخصص نیاز است دارند فنا میشوند! چقدر هولناک بنظر میاید!

من این زنها را که میبینم خیلی ناراحت میشوم. یاد مادر خودم میفتم و مظلومیت و ناتوانی که در او سراغ دارم. میگویم وای اینها هم زنانی هستند، مادرانی، مثل مادر من، چرا باید مجبور باشند گوشهء خیابان بنشینند تمام روز را، در معرض گذرکنندگان، و با هوایی که رو به سردی هم میرود.
دیشب اصلا گریه ام گرفته بود. چند قطره اشکی ریختم.

من نمیدانم این آقای شما چه آقاییست. چه ولایتی است. چه منطقی دارد. که مردم ایران باید اینچنین شوند بخاطرش.
و چرا آقایتان خون گریه نمیکند؟
مگر شعور و شرافت ندارد؟
مگر مرد نیست؟
مگر شفقت ندارد؟
مگر نمیداند؟

چرا این کشور با این همه منابع طبیعی باید وضع مردمش این باشد؟

چرا هر روز وضع دارد بدتر میشود انگار؟

انبوهی از جوانان، مردان میانسال، و پیر، هر روز به شغلهایی همچون دستفروشی و پخش آگهی میپردازند.
شغلهای کاذب و بساط کنار خیابان.
پاسخ
#8

حال آقای شما مظلوم است؟
یعنی آقای شما با این هراس و تنهایی زندگی کرده است؟
اینطور تحقیر شده است؟
آقای شما هرچه نباشد، حداقل هنوز آقاست.
هنوز جایش امن است.
هنوز احترامش سر جایش است.
هنوز نگران خرج و دخلش نیست.
نگران کار و آینده اش نیست.
نگران مادرش نیست.
نگران خواهرش نیست.
نگرانی تنها ماندن و ضعیف و مظلوم شدن نیست. (شاید هم باشد، و به همین دلیل قدرت را دو دستی چسبیده مثل امثال خیلی های دیگر که سرانجام نیز از این سرنوشت شوم رهایی نیافتند).
نگران چیست؟
بیضهء اسلام؟
بیضهء اسلام به چه دردی میخورد حالا؟
چه دردی را از این مردم علاج میکند؟
پاسخ
#9

داشتم از سر کار برمیگشتم، سرراه رفتم مغازه ای و یک شیر+ماست موسیر کوچک+ یک عدد شکلات کاکائو خریدم.
در مسیر که میرفتم تعدادی از مردم یک جوری به کیسهء من نگاه میکردند ببینند.
خجالت میکشیدم احساس میکردم شاید بعضی از آنها آنقدر مشکلات مالی دارند که دیگر نمیتوانند حتی اینطور چیزها را براحتی بخرند.
آدم دیگر باید خوراکی هایش را هم در جایی پنهان کند تا کسی نبیند.
والا قبلا اینطور نبود.
انگار هر روز تعداد فقرا در مملکت ما دارد زیادتر میشود.
البته عجیب هم نیست.
ارزش پول به شدت کاهش پیدا کرد.
از آنطرف رکود به خیلی کارها افتاد.
وضع بازار کار خراب است.
من الان از سر کار دومم دارم پست میزنم.
باز خوب است هنوز اینترنت و وقتی برای پست زدن داریم!
صاحبکار من میگوید تو وضعت از همهء ما بهتر است.
ولی میدانم این فراغت خیال و سبکی خرج با هزینه و انتخاب سختی بدست آمده است: یعنی مجرد مانی، که برای من تاکنون به معنای عزب مانی نیز بوده است.

البته مطمئن نیستم مردم برای چه به کیسه ام نگاه میکردند. شاید هم دنبال چیز دیگری بودند. شاید قیافه یا رفتار خاصی دارم که میخواهند سر از کارم دربیاورند.
بهرحال به خودم هم که باشد، اکنون دیگر خجالت میکشم با خوراکی هایی که خرید کردم از کنار کودکان عبور کنم. میترسم مبادا آنها دلشان بخواهد و وضع پدر و مادرشان خوب نباشد.
قبل از دوران احمدی نژاد اینطور نبود. یعنی اینقدر وضع بد نبود واقعا. اقتصاد و بازار کار رونقی حداقلی داشت. جنسها ارزان تر بود. درآمدها ثبات بیشتری داشت.
پاسخ
#10

منکه شاید نیمه کافری باشم، بر احوال مردمان شما گریستم.
وای بر آقایتان که نام ولایت مسلمین و رهبری این مملکت را یدک میکشد، اگر کمتر از خون گریه کند.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط sonixax
11-13-2013, 12:13 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان