01-16-2011, 06:45 PM
Ouroboros نوشته: یکی از دلایل ِ نفرت ِ من از ناسیونالیسم(جدا از تمام انتقاداتی که به این ارتجاع ِ فاشیستی وارد است)، اینست که نوع ِ ایرانی ِ آن علاوه بر تمام ِ بلاهت های ِ مدل ِ غربی، یک ویژگی ِ منحصربفرد هم دارد : «ملت» را در جایگاه چیزی انتزاعی و متافیزیکی تقدیس می کند اما از توده ی ِ «مردم» به عنوان بدنه ی ِ حقیقی ِ آن بیزار است و آنها را اجتماعی متشکل از مشتی خر و گاو ِ نابالغ و ناتوان از تعیین سرنوشت ِ خویش می شمارد.
بهرحال اینم نظر شماست. من هم زیاد از این ناسیونالیسم ایرانی دل خوشی ندارم. شاید بخاطر این هست که هر کس به ما رسید و از این حرف ها بخوردمون داد آخر سر یک کلاه گشاد سرمون گذاشت و مالید درمون!
ولی باز هم نظر شما رو قبول ندارم!
تجربه ی من و چیزهایی که تو این دنیای واقعی دیدم برام از هر حرف و سند دیگری مستند تره!
اون بدنه ای که شما ازش حرف میزنید با عرض معذرت از نظر من الاغ پیششون پورفوسوره!
نه فقط ایران بلکه همه جای دنیا!
در جاهای دیگر دنیا به لطف دموکراسی و آزادی اطلاعات و اینترنت و تبادل فرهنگی و سفر مردم به کشورهای دیگر اون الاغ ها عین پینوکیو کم کم دارن آدم میشن ولی الاغ های مملکت ما پیشرفتشون خیلی کنده و هنوز راه زیادی مونده که بشه به شعورشون امید بست!
اگر توانایی تعیین سرنوشتشون رو داشتند که الان ما اینجا داشتیم راجع به موضاعات دیگری بحث میکردیم
نقل قول:شاه دیکتاتور بود چراکه برخلاف خواست ِ صریح مردم، قدرت را به نحوی غیردموکراتیک قبضه کرده بود و قصد داشت بصورت مادام العمر و موروثی آن وضع را ادامه بدهد.بالا بریم پایین بیایم ==> شاه=دیکتاتور. من هم نگفتم دیکتاتور نبود. اشتباهش همینجا بود که متوجه نبود دوره ی پادشاهی تک محوره تموم شده!
شاید دوست نداشت مثل پادشاهان کشورهای اروپایی یا آسیای جنوب شرقی قدرتش رو با مردم تقسیم کنه و دیگه دیکتاتور نباشه!
نقل قول: چیزی هم تحت ِ عنوان ِ دیکتاتوری ِ خوب و دیکتاتوری ِ سازنده و دیکتاتوری ِ پیشتاز وجود ِ خارجی ندارد
آدم ها سیاه و سفید نیستند! هر صفت بدی میتونه کنار یک صف خوب قرار بگیره و اون صفت رو خاکستری کنه! میتونه روی اون صفت بد تاثیر مثبت بگذاره!
اگر صفت خوب اونقدر پررنگ باشه و تاثیر گذار باشه میتونیم حتی صفت بد رو ندید بگیریم!
تمام اون پادشاه هایی که کشورشون رو سلطنت مشروطه کردن حتما در کارنامه ی شاهنشاهیشون کشت و کشتار هم داشتند! اما خدمتی که به کشورشون کردند اونقدر بزرگه که حتی اون کشتار هم قابل بخششه!! به همین علت برای مردمشون خیلی عزیز و بزرگن!
مثلا یک ژاپنی یا انگلیسی از امپراتور ژاپن یا ملکه انگلیس طلبکار نیست که چرا در سال هزار و نهصد و بوق چند نفر رو در زندان زده کشته و همه اون جور مسائل رو به حساب بیحساب بودن با شاه حساب میکنند چون خدمت و فداکاری شاه به مردمش قبلا از طریق دادن اخنیارات به مردمش ثابت شده!
فکر نکنید اینکه یک شاه اختیارات خودش رو به مردمش بده کار راحتیه!
من قبول دارم که محمدرضا شاه نتونست این کار رو بکنه!
نقل قول: شاه فاسد بود چراکه برای حفظ ِ این قدرت دست به جنایت می زد.
با حرف شما نصفه نیمه موافقم. بعضی کارها برای یک شاه تعریف شده هست. مثل استفاده از زور و قدرت نمایی!
در همه جای دنیا شاه ها به همین صورت رفتار میکردند.
اما این کارها هم دوره داره!
دوره ی کشت و کشتار هم برای شاه تموم شده بود و شاه خودش هم میدونست که با کشت و کشتار هم نمیتونه مملکت رو نگه داره! برای همین هم در لحظات آخر سلطنت مشروطه رو قبول کرده بود!
به نظرم شاه قبل از انقلاب و شلوغی ها وسط زمین و هوا گیر کرده بود. نصفش میخواست راه پادشاهان عاقل دنیا رو بره و نصف دیگه اش طماع بود و نمیخواست از قدرتش کم بشه.
در نهایت واقعیت پیروز شد چه اون دلش میخواست چه دلش نمیخواست.
انقلاب اسلامی بهایی بود که بخاطر این عدم درایت شاه پرداخت شد و مثل همیشه بیشترین ضرر متوجه مردم شد!
من هم دلیل مخالفتم با شاه همین هست که نزدیک بین بود و واقعیت رو ندید و پیش بینی آینده رو نکرد!
یک کشور و مردمی که(هر چند نفهم بودن ولی در قبالشون مسئول بود!) و آیندگان مملکت رو به فنا داد!
متاسفانه این دلیل اونقدر سنگینه که باهاش میشه حتی خدا رو هم (بر فرض وجود) محاکمه کرد چه برسه به شاه یک کشور!
نقل قول:بزرگترین جنایت ِ او آماده کردن ِ شرایط کشور از هرجهت برای ِ قدرت گرفتن ِ مذهبیون بود، از طریق ِ سرکوب ِ مخالفان و منتقدان ِ مذهب، از طریق ِ ترویج ِ خرافه و عوامفریبی(مگر همین مردک نبود که گنبد ِ طلا برای رضا ساخت و پسرش را میان ِ زمین و هوا ابوالفضل گرفت؟)، و از طریق ِ ترویج تجدد در قالبی بسیار مبتذل و میمون وار، که بعدتر راه را برای ِ مخالفت با هر نوع ِ آن باز کرد.100% قبول
نقل قول: شما کجای ِ تاریخ این کشور ایستاده اید که اینطور برای ِ زنده و مرده ی ِ آن تکلیف مشخص می کنید؟
بنده نیاستادم! روی صندلی کامپیوتر نشسته ام! بعد من برای کی تکلیف مشخص کردم؟
نقل قول: تاریخ ثابت کرد آنچه بعد از انقلاب اتفاق افتاد مسیری طبیعی بود که امروز همه می دانیم «باید» طی می شد. همین عنقلاب ِ تونس، که شما و دوستان حسرت ِ آنرا می خورید،اصل همیشه تاریخ و علم و تجربه هست و ما انسان ها باید خودمون رو با اون هماهنگ کنیم ...
راستی من کی حسرت انقلاب تونس رو خورده ام؟!
نقل قول: من و شما چه کرده ایم؟
شما رو نمیدونم!
من در جایگاه خودم خیلی کارها کرده ام. حالا اگر زنده و سالم نشستم جلوی کامپیوتر که دلیل نمیشه فقط حرف زده باشم!
نقل قول:پ.ن: درباره تریاکی بودن محمدرضا پهلوی به نوشته های اسدالله علم و نیز مادر فرح مراجعه بکنید.
خوب اگر مدرکتون استناد به حرفهای این دو نفره که این ادعا غلط از آب دراومده .به جوابی که دوستان دادن میتونید مراجعه کنید
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد