01-03-2014, 03:12 PM
undead_knight نوشته: ترولینگ یک فایده داشته باشه این هست که باعث صادق شده آدم ها میشه:))
فرایند را باز کنید, چگونه آزار روانیِ کسی مایهیِ افزایش روراستی وی میشود؟
.Unexpected places give you unexpected returns
undead_knight نوشته: ترولینگ یک فایده داشته باشه این هست که باعث صادق شده آدم ها میشه:))
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Mehrbod نوشته: فرایند را باز کنید, چگونه آزار روانیِ کسی مایهیِ افزایش روراستی وی میشود؟عصبانی میشه یا به هر صورت از آستانه تحملش برای پنهان کردن حقیقت فراتر میره،روی مسلمین که زیاد تست کردم و جواب داده:))
Mehrbod نوشته: درسته, باید میگفتم باخت شما در یک گفتگو, از دیدگاه خوانندگان."اگر آزادی بیان معنایی داشته باشد آن این است که به بتوانی به دیگران چیزهایی را بگویی که دوست ندارند!"
و سود آزارِ روانیِ این مسلمانها در اینجا چیست؟
اگر این است که ترولگر سُهش بهتری بیابد, پس در اینجا ترولگر آسیبپذیرترین جایگاه را دارد:
در یک گفتگوی همباز میشوید, پس از چندی میبینید دیگران و بیشینگان سخن شما را نمیپذیرند و دچار سُهشی بد میشوید; اکنون دو راه دارید:[/INDENT]
[INDENT]
١- پذیرش اینکه دیگران دیگران هستند و شما باید کار خودتان را بی همچو چشمداشتهایی بدنبالید.
٢- نپذیرش این وضعیت و آغازیدن به جنگ روانی (= ترول) با آنها.
در این نگاه ترولگر از همه آسیبپذیرتر است, زیرا برای اینکه سُهش خوبی به خودش داشته باشد,
مینیازد که یک گفتگو را هر جوری که شده ببرد, نخست براه فرنود و برگه, سپس براهِ ترول و هر چه که میشد.
پارسیگر
Alice نوشته: برای من تبیین کنند ترول مگر واژهی فارسی است که تبدیل به اسم مصدر «ترولش» (!) میکنید؟ :) ها؟ :)
نمیفهمم چرا ایناندازه اصرار میکنید زبان پارسی را به آبگوشت هندواروپایی/سامی تبدیل کنید.
----
Mehrbod نوشته: ... نه اینکه دستور زبانِ وامواژه را هم به زبان بدرونآوریم. نمونهیِ امروزین, ما وامواژهیِ troll را داریم و با ریشهیِ آن میتوانیم در دستور زبان خودمان اینها را برسازیم:
ترولیدن = to troll
ترول+گر = Urban Dictionary: troller
ترولگرایی = Urban Dictionary: trollism
ترول+ها = trolls
ترول-پذیر, ترولیدنی = Urban Dictionary: trollable
ترولنده = trolling
Alice نوشته: دوستان شبه زبانشناس و عنوانگذاران جُستار:
Mehrbod نوشته: شبه زبانشناس نامیده شدن از سوی بانویِ بیسوادی که نمیداند هتّا "بودن" چیست, یک جور compliment است (:
Alice نوشته: بیخود است بیسواد!
این پیک را من زمانیکه فرستادم به لغزش خودم پی بردم و آن را زدودم!
Alice نوشته: دیگر اینکه بنمایهی شما برای پایوری (اثبات) سخنتان اندکی مایهی
خندهمان شد! (به روباه میگویند شاهدت کیست میگوید دمم)
Mehrbod نوشته: به این میگویند آچمز شدن, که شما ترولگر نوپا اکنون شدید
این اندازه سواد اندک که دارید را از هم من دارید, زیرا آنجا هم پس از روشنگری من پیک اتان را زدودید[١], درست نمیگویم؟ (: