03-27-2013, 07:43 PM
Russell نوشته: ؟!همه اینها باز هم واقع گرایی اخلاقی رو رد نمیکنه:)
اگر ما یک ما به ازای بیرونی مثلا برای کشتن داشتیم که بدنبال نیت نبودیم که،مثلا بفرمایید چجوری شلیک گلوله و سوراخ کردن دیوار کنار یکنفر ما به ازای بیرونی فعل قتل میشود؟
شما نیت رو قبول نداری،فقط یکمقدار دربارش گنگ هستی.
باقی مطالب رو هم خوندم به نظر من ربطی به بحث نداره،حالا از طرف هر کس که هست،حرفهای گفته شده خودشون مورد قبول هستند بعضا ولی اختلاف سر جاش هست،بنظر من ادامه دادن اون خط بحث فایده نداره.
و مطلب دیگه هم اینه که ما اینجا داریم بحث فلسفی میکنیم که مشخصا با بحث علمی فرق میتونه داشته باشه و استانداردهای خودش رو داشته باشه.الان اگر خواست اثبات «علمی» برای نیت و دوستی و... دلیل بر رفتارگرایی و کاهشگرایی و پوزیتیویسم نیست پس چیه؟
ببین مفهوم کشتن نتیجه بهم پیوستن تجربه هاست(خوشه ای از تجربه ها)،یعنی من چندین نوع کشتار رو میبینم،مردن رو مبینم،زندگی رو میبینم و در نهایت یک مفهوم ذهنی به نام کشتن رو درک میکنم.
بله اگر من کشته شدن یک نفر با ریل گان! رو ندیده باشم با رجوع به تجربیات گذشته و قدرت پردازش خودم اشتراکات رو میبینم و اون رو کشتن میبینم.
یعنی در نهایت کشتن در ذهن من یک معنای مشخص میتونه داشته باشه:گرفتن جان دیگران.
attempted murder هم که پیچیدگی نداره،از اسمش هم مشخص هست که در نتیجه تلاش شخص برای کشتن هست.اینجا ابزار کشتار،نشانه های حمله و بقیه همه در راستای برقراری ارتباط با مفهوم ذهنی ما هستند و ما هنوز به سادگی میتونیم تلاش+کشتن رو تحلیل کنیم و با ما به ازا های بیرونیشون ارتباط برقرار کنیم.
مهمترین چیزی که من میگم اینه که اگر ما تمام راه های ورود و خروج داده به مغز رو حس(و در نتیجه تجربه)بدونیم گزاره معنادار اخلاقی باید هر بخشش یک ما به ازای بیرونی(معمولا خوشه ای) داشته باشه.
من خواستار اثبات علمی نیت و دوستی نیستم ولی چیزی که مطرح میکنی برای من بدیهی نیست که بگم خب باشه اینها بدیهیات ماست و بریم روی چیزهای دیگه بحث کنیم!من مفاهیمم رو تعریف میکنم ولی آلترناتیو تو از دید من گنگه.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-