03-24-2013, 08:56 PM
Mehrbod نوشته: اینکه معنی نداشت, معنی و تعریف این "استفادهیِ ابزاری" چیست؟مهربد جان واژه بی سر و ته وسوسه بود که دیدیم از همان اول حتی معنی لغتیش را هم باید از روی شکم عوض کنیم، باقیش خالا بماند،من اصل اخلاقی که اینجا مطرح است را گفتم.توضیحش هم هست و مطلب بسیار شناخته شده ایست.من هم قرار نیست از آن دفاع کنم،دوستان بفرمایند با بازی با لغات ببینم چه تحلیلی میکنند.
نمونه,
چگونه میتوانیم یک آدم را ابزار ببینیم, چگونه میتوانیم نبینیم؟
دگرسانی میان ابزار دیدن و ندیدن چیست؟
چگونه میتوانیم هدف ببینیم, چگونه نبینیم؟
چیزیکه من از آغاز در این گفتمانها میدیدم همین بوده, مشتی واژهیِ بی سر و ته که از یک چیز انتزاعی برای ما قانونهایِ زرین اخلاقی
بیرون میکشند, بی اینکه هرگز نه دقیقا روشن شود هر کدام چه هستند, نه اینکه چگونه همسنجی میشوند نه هیچ چیز دیگر.
خوب خوب است بد هم بد است،کشتن بد نیست قتل بد است،وسوسه(؟) بد نیست کلاهبرداری بد است،این میشود تحلیل با سر و ته و ژرف اخلاقی حتما !!
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound